به گزارش ایکنا از چهارمحالوبختیاری، در شرایط کنونی به علت جلوگیری از شیوع بیشتر کروناویروس، توصیه کارشناسان پزشکی قرنطینه خانگی است؛ پذیرش این موضوع برای بسیاری از مردم ساده نیست، زیرا از انجام کارهای عادی روزانه خود از جمله خرید، حضور در اداره و دانشگاه، صلهارحام و حتی تفریحهای ساده و مسافرت محروم میشوند.
در این شرایط ذهن آدمی به سمت افرادی میرود که سالیان سال به علت بیماری و یا اتفاقاتی که در زندگی برای آنها رخ داده خانهنشین شدهاند و اگر امروز ما مجبوریم یک ماه در منزل بمانیم، این عزیزان سالیان سال در منزل در بدترین شرایط خانهنشین بودهاند. افرادی هستند که سالها بر روی تخت دراز کشیده و فقط به یک نقطه خیرهاند، افرادی دیگر زندگی خود را بر روی صندلیهای چرخدار میگذرانند، برخی دیگر در آرزوی دیدن رنگهای دنیا هستند اما شیشههای سیاه عینکهای دودی مانع دیدن این زیباییها میشود و ... .
چه خوب است که با در نظر داشتن سبک زندگی چنین افرادی، از روزها و ساعتهای خود درس عبرت بگیریم و ناشکر نباشیم. هرچند امروز در حال گذراندن زندگی سخت و روزهای قرنطینه هستیم اما باید قدر عافیت خود را بدانیم و باور کنیم که این مراقبتها فقط برای حفظ سلامتی خود و عزیزانمان است. پس خدا را شاکر باشیم.
در راستای معرفی یکی از همین زندگیها، ایکنا به سراغ خدامراد همتی، جانباز شیمیایی ۷۰ درصد، از اهالی شهرستان دزک و ساکن شهرستان شهرکرد رفته است تا در گفتوگو با وی و همسرش جلوههایی از سبک زندگی خانهنشینی این جانباز را توصیف کند.
همتی در زمان جنگ بیمحابا و بدون محدودیت در همه مناطق و در اکثر عملیاتها از جمله والفجر ۴، والفجر ۸ و عملیات خیبر در مرزهای کردستان، جزیره مجنون و ... برای دفاع از ناموس، وطن و اسلام خود سر از پا نمیشناخته و با جان خود با دشمنان مبارزه کرده است، تا اینکه در اواخر سال ۶۲ در جزیره مجنون و در جریان عملیات خیبر، زمانی که همراه با تیپ حضرت قمر بنیهاشم(ع) چهارمحالوبختیاری جلوی پاتکهای عراقی ایستاده بودند و تانکهای دشمن را با آرپیجی، کلاش و نارنجک خود شکار میکردند مجروح شیمیایی شد چرا که دشمن که از رزمایش و قدرت این افراد در مانده بود آنها را با بمبهای شیمیایی و سپس سمپاشی منطقه، زمینگیر کرد.
فرهاد همتی، علیاکبر سلطانی، سبزعلی خدادادی، محمدعلی قلیپور، شهید سیدمصطفی هاشمی، شهید نوروزی، عزیزانی از روستای دهنو، شهرستان طاقانک و ... از جمله همرزمان این مرد خدا در سالهای سختی و جنگ بودند.
همتی از روزهای مبارزه در دفاع مقدس، چنین گفت: در سن ۳۰ سالگی زمانی که هشت فرزند داشتم به دستور رهبر و اماممان برای دفاع از اسلام و ناموس روانه جبهههای حق علیه باطل شدم و در مناطق مختلف جنگی با دست خالی از خاکمان دفاع میکردیم.
وی با بیان اینکه با هر اعزام به مناطق، ۴۵ روز در منطقه میماندیم، اظهار کرد: بعد از عملیات به دستور فرمانده به منزل باز میگشتیم تا عملیات بعدی درصورتی نیاز به نیروی کمکی مجدد به منطقه اعزام میشدیم تا بالاخره در یکی از این اعزامها با حمله شیمیایی دشمن، به درجه جانبازی نایل شدم. در طول این مدت کارمند اداره جهادکشاورزی بودم و ۳۰ سال و ۱۵ روز در این اداره کار کردم و اکنون نیز با حقوقی بازنشستگیام زندگی و اموراتمان را میگذرانیم.
سالهای خانهنشینی
این جانباز ادامه داد: به علت حمله شیمیایی که ریهها و حنجرهام را درگیر کرده است از سال ۶۲ تا امروز کمتر از خانه بیرون میروم، حضور در مکانهای شلوغ و پرترافیک، هر گونه دود و آلودگی برایم ممنوع است و از زمانی که سنم بالاتر رفت و پا در سن ۶۰ سالگی گذاشتهام خانهنشینی من بیشتر شد زیرا حساسیت ریههایم بالاتر رفت و حتی در حالت معمولی و عادی نیز نمیتوانستم از خانه خارج شوم و یا کارهای شخصی و روزمره خود را انجام دهم.
این جانباز شیمیایی افزود: اکنون ۱۰ سال است که در خانه مانده و به طور کامل خانهنشین شدهام و تنها در فصل بهار یا تابستان هفتهای یکی دو بار به مدت چند دقیقه در فضای سبز نزدیک خانه قدم میزنم.
برای غلبه بر کرونا در خانه بمانیم
وی اظهار کرد: در یک برهه از زمان برای جنگ با دشمن حقیقی و دفاع از وطن و ناموسمان جان بر کف به میدان آمدیم و لحظهای در خانه نماندیم اما امروز جنگ با بیماری و ویروس کرونا پیش روی ماست که طبق نظر پزشکان تنها راه پیروزی در این جنگ، ماندن در خانه است. هرچند زندگی در این شرایط برای افرادی که این تجربه را ندارند سخت است اما من و امثال من بیش از بیست سال است که چنین زندگی را تجربه کرده و به خانه ماندن عادت کردهایم هرچند مانند یک زندانی در منزل هستیم ولی چاره دیگری نداریم و زمانی که توصیه به در خانه ماندن باشد، وظیفه ما نیز اطاعت است.
این جانباز دفاع مقدس گفت: من راهی را که انتخاب کردم راه خدا بود و تنها برای رضایت خدا به منطقه رفتم لذا جای گله و شکایت از کسی باقی نمیماند فقط ازآنجایی که ریههای حساس دارم و در حالت عادی نیز حتی اگر شخص سرما خوردهای نزدیک من بیاید دچار بیماری میشود، لذا اکنون که با وجود این بیماری کرونا سلامتی ما حساستر شده است و متأسفانه امکانات بهداشتی چندانی از قبیل ماسک و .. در دسترس نیست، لذا از مردم عزیز خواهش میکنم با مراقبتهای پزشکی و دستورات کارشناسان هم مراقب سلامتی خود باشند و هم دقت کنند تا محیطهای بیرون را آلوده نکنند.
وی در مورد نحوه تربیت فرزندانش، اظهار کرد: در حال حاضر هم پدر و هم پدربزرگ هستم و از زمانی که به یاد دارم همواره به فرزندانم توصیه کردم تا گرد مال حرام نروند و با زحمت با زور بازوی خود هزینه زندگیشان را تأمین کنند، از درآمدشان انفاق و خمس و زکات مالشان را فراموش نکنند.
همتی افزود: این روند زندگی را از بزرگترها یاد گرفته و به فرزندانمان آموزش دادهایم و از آنجایی که الگوی ما انبیای الهی هستند، لذا سعی کردم اخلاق نیکوی پیامبران را از جمله این که در محیط کار اخلاق پسندیدهای را با همکارانشان حفظ کنند، به فرزندانم آموزش دهم.
وی به حال و هوای معنوی جبههها اشاره کرد و گفت: در آن زمان ذکر و نام خدا به قلبها آرامش میداد، زمزمه آیه ۱۶۲ سوره انعام «قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، همانا نماز و طاعت و تمام اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانیان است» و قرائت دعای سلامتی امام زمان(عج) سختیهای جنگ را آسان و راه مقابله با دشمن را برای ما باز میکرد.
این جانباز جبهه و جنگ با بغضی در گلو مانده و با بیان اینکه امروز سوی چشمانم را از دست داده و دیگر نمیتواند کلام الهی را بخواند، گفت: متأسفانه ذکر و یاد خدا امروز در برخی منازل و در میان برخی جوانان کم شده است. بسیاری از ما در زندگیهایمان قدردان نعمات و سلامتیمان نیستیم و شکر نعمت را به جایی نمیآوریم لذا عواقب کارمان سرانجامی نازیبا پیدا میکند.
وی به خاطرهای اشاره کرد و گفت: شهید رئیسی نافچی یکی از همرزمان ما بود که در زمان اعزام به جبههها دختر ۳ سالهای داشت، زمان خداحافظی این پدر و دختر، دخترک در حالی که چادرش را محکم گرفته بود به پدرش گفت: «بابایی ما را به کی میسپاری که میخوای بری؟» پدرش گفت: «شما را به خدا میسپارم» دختر کوچکش گفت: «پس ما هم شما را به خدا میسپاریم».
همتی اظهار کرد: در عملیات خیبر این دوست ما نیز شیمیایی شد و زمانی که میخواستند ما را برای معالجه به بیمارستان منتقل کنند، پزشک دستور داد تا شهید رئیسی را از هواپیما پیاده کنند من به او اصرار کردم که او را هم برای مداوا به بیمارستان ببرند اما پزشک گفت که حال او بسیار وخیم است و در حال شهادت است، ناگهان جمله دخترش به ذهنم آمد و خداوند این مهمان را که به او سپرده شده بود، نزد خود برد. همه ما برای رضای خدا به جبهه رفته بودیم و برای آب، خاک و اسلام در مقابل دشمن میجنگیدیم لذا از شرایط کنونی گله و یا در خواستی از کسی نداریم.
پای صحبتهای همسر جانباز شیمیایی
در ادامه این گزارش، پای صحبتهای دلبر صفری، همسر جانباز مراد همتی نشستیم. این همسر مهربان صحبتهایش را که نشانهای از دل پر دردش بود اینگونه آغاز کرد: هشت بچه داشتیم که حاجی به جبهه رفت، چند بار رفت و آمد تا بالاخره در یکی از اعزامها جانباز شد. تا هشت سال بعد از این ماجرا بدون حمایت هیچ ادارهای حتی اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران با فروختن وسایل خانه هزینه بیماری و مخارج زندگیمان را تأمین کردیم.
صفری در پاسخ به اینکه با وجود بچههای کوچک چرا با اعزام همسر به جبهه مخالفت نکردید، اظهار کرد: همسرم را در راه خدا هدیه کردم، حتی اگر شهید هم میشد فرزندان را با توکل به خدا بزرگ میکردم. بعد از مجروح شدن همسرم اقوام و آشنایان از من میخواستند که ایشان را رها کنم و جدا شوم اما در پاسخ گفتم حتی اگر ذره ذره هم بشوم ترکش نمیکنم زیرا خدامراد برای دفاع از من و شما و وطنش به جبهه رفته بود.
همسر جانباز با بیان اینکه خدامراد دستور رهبرمان را اطاعت کرده بود، چرا من باید با حرف و دستور رهبر مخالفت میکردم، ادامه داد: امروز ۳۴ سال است که پرستاری میکنم و حتی اگر حالش وخیم بشود تنها در منزل و بدون اینکه از فرزندانم کمک بخواهم، به او رسیدگی میکنم. پوست همسرم به علت شیمیایی بسیار حساس شده و در تابستان به علت تابش آفتاب تاول میزند و شستوشوی بدنش سخت میشود اما با توکل به خدا این کار را با علاقه انجام میدهم.
این همسر جانباز اظهار کرد: فرزندانم در آن زمان جنگ و اوضاع نابسامان شبانهروز درس خواندند و زحمت کشیدند تا اینکه امروز به جایی رسیدند و در ادارات مشغول به کار هستند، فرزندانم را به گونهای تربیت کردهام که قناعت کنند و لقمه حلال پدرشان رمز موفقیت ما در تربیت فرزندانمان بود.
صفری ادامه داد: حتی امروز هم که بنیاد شهید بستههای کمکی و یا معیشتی را به خانوادههای جانبازان و شهدا اهدا میکند، ما این کمکها را دریافت نمیکنیم چرا که همسرم معتقد است برای این مسائل جبهه را انتخاب نکرده است. با همه مشکلات و سختیهایی که در این راه دارم باز هم روحیهام را حفظ کردهام تا همسرم احساس ناراحتی نکند و حتی اجازه نمیدهم فرزندانم از ناراحتیهایم مطلع شوند.
وی با بیان اینکه فرزندانش همیشه برای کمک آماده هستند اما او ترجیح میدهد به تنهایی کارها را انجام دهد، اظهار کرد: از زمانی که همسرم زمینگیر شد خودم برای خرید کارهای منزل به بیرون میرفتم تا خدای ناکرده حال او بدتر نشود. با اینکه همسرم چندین سال است که خانهنشین شده اما خداوند روحیه بالایی به او داده تا با توکل و صبر با این مشکل کنار بیاید، او تاکنون ۱۲ مرتبه اتاق عمل رفته و چشم سمت چپش نیز ۶ بار عمل شده که در طول یک سالی که در بخش مردان بیمارستان بستری بود، خودم با عشق و علاقه از او پرستاری کردم. با شرکت در کلاسهای سوادآموزی و قرآن کم و بیش میتوانم قرآن بخوانم و مأنوس بودن با دعا، نماز جماعت و قرآن صبر در برابر مشکلات را بیشتر کرده و خداوند همیشه یاریام میکند.
صفری در پاسخ به اینکه آیا فرزندانتان را به گونهای تربیت کردهاید که راه پدرشان را ادامه دهند؟ گفت: بنده سه پسر و شش دختر دارم که همه فرزندان میگویند: اگر خدای ناکرده جنگی در کشور پیش بیاید همانند پدر در راه دفاع از وطن، ناموس و اسلام پیشقدم خواهند شد.
صفری خطاب به اعضای خانوادههایی که فرزندان و یا بزرگترهایشان دچار بیماری کرونا شدهاند، گفت: همسران جانبازان سالیان سال است که از عزیزانشان پرستاری میکنند، امروز نیز متأسفانه شما درگیر این بیماری شدهاید اما ایمان داشته باشید که بالاخره این روزهای هرچند سخت به پایان میرسد پس از خداوند صبر و استقامت بخواهید، إنشاءالله به لطف خدا مشکل حل خواهد شد. همچنین خانوادهها باید روحیه بالای خود را حفظ کنند زیرا روحیه بالای آنها در بهبود اوضاع بیمارانشان کمک میکند و بد اخلاقی با بیمار سبب تشدید بیماری شخص میشود.
این همسر جانباز در پایان گفت: دعای خیر خانوادههای شهدا و ایثارگران همیشه پشت سر مردم خوب ایران است، به خصوص امروز که مردم ما در جامعه درگیر این بیماری شدهاند شفای همه بیماران را صادقانه از خداوند طلب میکنیم.
گزارش از زینب رحیمی
انتهای پیام