مادرانی که پیشانی‌بند شهادت بر سر فرزندانشان بستند
کد خبر: 3925565
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۹ - ۰۷:۱۷
روایت هشت سال حماسه/ ۶

مادرانی که پیشانی‌بند شهادت بر سر فرزندانشان بستند

مدیر مدرسه معارف اسلامی شهرکرد گفت: مادران رزمندگان اسلام به فرزندانشان توصیه می‌کردند که ولی‌فقیه و نایب امام زمان(عج) را تنها نگذارید و اسلام را یاری کنید، این مادران با دست خود پیشانی‌بند شهادت را بر سر فرزندانشان می‌بستند.

الهام شریفی، مدیر مدرسه معارف اسلامی شهرکرد در گفت‌وگو با ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، با اشاره به نقش بی‌بدیل زنان در جریان دفاع مقدس، اظهار کرد: به فرموده امام خمینی(ره) از دامن زن مرد به معراج می‌رود و این موضوع در حماسه هشت سال دفاع مقدس به‌خوبی مشهود بود.

وی ادامه داد: رزمندگان اسلام و حماسه‌آفرینان در جنگ درخشیدند و معجزه‌آسا حماسه‌هایی خلق کردند که در عقل و منطق زمینی قابل محاسبه نبود، طبیعی است زمانی انسان به خلق حماسه ایثار و گذشت و شهادت دست می‌زند که جان‌مایه این کار را در وجود خود داشته باشد و شاکله شخصیت‌ او بر اساس این مفاهیم ملکوتی و ارزشمند شکل گرفته باشد تا در زمان ابتلا سربلند بیرون بیاید.

جنگ باب ابتلا را به روی ما گشود

شریفی با بیان اینکه جنگ باب ابتلا را به روی ما گشود، تأکید کرد: در جنگ سره از ناسره شناخته شد و کسانی در این غربالگری ماندگار شدند که در دامان مادران پاک، شجاع، رشید و ارزشی تربیت شدند. این مادران فرزندان خود را در کودکی با یاد و نام و روضه حسین(ع) شیر دادند و شیر را با اشک معرفت و شعور حسینی در آمیختند و اینگونه پوست و گوشت و استخوان فرزند با عشق حسینی شکل گرفت.

مدرس دانشگاه فرهنگیان استان افزود: این مادران فرزندان خود را از کودکی با فرهنگ شهادت و ایثار آشنا کردند و شهادت در رکاب حق و فداکاری در راه مکتب اباعبدالله(ع) را به آنان آموختند تا روزی شهادت در این راه رزقشان شود، چنین فرزندانی در لحظات ابتلا و آزمون الهی عاشقانه و عاقلانه راه شهادت را انتخاب کردند و برای رسیدن به معبود از همه تعلقات دل بریدند و به لقاء‌الله پیوستند.

شریفی با استناد به آیه 84 سوره اسرا «كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ»، گفت: بر اساس این آیه شريفه، هر انسانی بر اساس شاکله شخصیتی خویش قدم بر می‌دارد و نمی‌شود مقوله‌ای در شخصیت انسان وجود نداشته باشد اما بخواهد آن‌را انجام دهد؛ چرا که نقش بازی کردن است که خیلی زود برملا می‌شود، رزمندگان و شهدای دفاع مقدس نقش بازی نمی‌کردند بلکه هشت سال مردانه جنگیدند تا به شهادت و جانبازی و اسیری نائل شدند.

وی با اشاره به مضمون سخنی از شهید مطهری‌، تصریح کرد: اين معلم شهيد در جایی به کلید شخصیتی در هر انسان اشاره کرده که هر فرد بر اساس این کلید رفتار، گفتار، منش و تفکرش شکل می‌گیرد و رقم می‌خورد. کلید شخصیت حضرت اباعبدالله(ع)، حماسه بود، ایشان مردی حماسی تربیت یافته پدر و مادری حماسی و رشد یافته در خانه شهادت، رشادت و انسانیت بود، از کودکی سرود حماسه و ایثار با گوشت و پوست و استخوان اهالی آن خانه نورانی آمیخته بود تا آن حماسه را در کربلا رقم بزنند.

مادرانى كه به معرفت حقيقى رسيدند

مدیر مدرسه معارف اسلامی شهرکرد تأکید کرد: در دفاع مقدس مادرانی بودند که بر فرزند تکلیف می‌کردند جبهه را خالی نگذارد و این‌را وظیفه و تکلیف می‌دانستند، مادرانی که فرزند را مکلف می‌کردند تا زمانی که جنگ تمام نشده به خانه برنگردد؛ چرا که باید در میدان باشد. این ماجراها در سخن ساده اما در مقام عمل بسیار دشوار است و مادران از خود گذشته که به معرفت حقیقی رسیده بودند توانستند چنین حماسه‌هایی را خلق کنند. آنان به مراتبی از کمال و معرفت رسیده بودند که شهادت در شاکله وجودشان نهادینه شده بود، از تفکر والا و متعالی و طهارت روح برخوردار بودند. خودسازی این تربیت‌یافتگان مکتب شهادت تا جایی بود که از جگرگوشه خود بگذرند و معرفت و بینش عمیق و عرفان عالی خود را به فرزندان خود انتقال دهند.

شریفی بیان کرد: در دفاع مقدس مادری داشتیم که بر فرزندش تکلیف کرده بود با زبان روزه بجنگد و این فرزند زمانی که مجروح شد و آب برایش آوردند آن‌را رد کرد و گفت مادر بر من امر کرده که با زبان روزه بجنگم و از این دست صحنه‌های ناب عرفانی به‌وفور در دفاع مقدس به ثبت رسیده و موجود است.

این مدرس دانشگاه در استان با بیان اینکه نقش زنان و مادران در جریان دفاع مقدس فقط به امدادگری و پشتیبانی جبهه ختم نمی‌شد، افزود: نقش اصلی آنان در حماسه‌آفرینی جنگ، يک نقش تربیتی و انسان‌سازی و مردآفرینی بود، در تاریخ حماسه‌های بزرگ، هر جا زنان درخشیدند، مردان در حماسه‌آفرینی در جبهه حق علیه باطل پیروز شدند و هر جا نقش زنان کمرنگ بوده مردان شکست خورده‌اند.

شریفی به ماجرای سوده حمدانی در جریان جنگ امیرمؤمنان(ع) علیه معاویه اشاره کرد و گفت: تاریخ می‌گوید این شیرزن با سخنوری و شعرسرایی خون غیرت را در رگ‌های رزمندگان اسلام به جوش آورد تا حماسه خلق کنند تا جایی که معاویه او را به قصر خود برد و به قتل تهدیدش کرد اما در همانجا نیز اشعاری را در دفاع از امام علی‌(ع) با شجاعت تمام خواند.

وی ادامه داد: از همین شیرزنان در کربلا نیز کم نداریم که می‌توان به ماجرای مادر وهب اشاره کرد که پسر تازه‌دامادش را برای حضور در میدان تشویق کرد و به او گفت مواظب باش اشک‌های تازه‌عروست تو را متزلزل نکند، وهب را به میدان می‌فرستد و زمانی که پسر شهید می‌شود دشمن ناجوانمردانه و وحشیانه سر از تنش جدا می‌کند و به‌سوی مادر پرتاب می‌کند اما مادر به جای شکستن و بی‌تاب شدن، سر داماد جوان و رعنایش را بی‌آنکه صدایش بلرزد، خم به ابرو آورد یا بغض راه گلویش را بگیرد، به دشمن باز می‌گرداند و می‌گوید در مرام ما نیست هدیه‌ای را که در راه خدا دادیم پس بگیریم.

شریفی تصریح کرد: مادران شهدای کربلا به فرزندانشان امر می‌کردند که مبادا حسین(ع) را تنها بگذارید، تا آخرین نفس در رکاب امام(ع) باشید، همین سخنان را مادران رزمندگان اسلام به فرزندانشان داشتند که ولی‌فقیه و نایب امام زمان(عج) را تنها نگذارید و اسلام را یاری کنید و جبهه حق علیه باطل را خالی نکنید. حماسه‌آفرینی مادران در جریان دفاع مقدس از جنس حماسه‌آفرینی مادران کربلا بود. این مادران با دست خود پیشانی‌بند شهادت را بر سر فرزندانشان می‌بستند.

مدیر مدرسه معارف اسلامی شهرکرد با اشاره به رشادت‌های حضرت زینب(س) در کربلا، گفت: این بانوی بزرگوار پیکر پاره پاره برادر را در آغوش گرفت و گفت خدایا این قربانی را از ما بپذیر و ادامه می‌دهد: خدایا شکرت که ما را با شهادت گرامی داشتی و برای این نعمت تو را حمد می‌کنیم، در دفاع مقدس نیز می‌توان به زهرا محمودی، مادر شهید علی اقبال اشاره کرد که وقتی خبر شهادت فرزندش را آوردند، نماز شکر خواند، این مادر با دستان خود شهیدش را کفن و دفن کرد و به خاک سپرد. مادر محمودی به «مادر جبهه‌ها» معروف بود و در خط مقدم نیز حضور می‌یافت، او اولین زنی بود که پس از فتح خرمشهر وارد شهر شد و به رزمندگان اسلام دلداری و روحیه می‌داد.

شریفی به ماجرای ام‌البنین(ع) که تربیت یافته مکتب علوی و حسینی بود اشاره کرد و گفت: زمانی که کاروان بازماندگان به اسارت رفته و مصیبت‌دیدگان کربلا به مدینه باز می‌گشتند این بانوی بزرگوار به استقبال آنان در دروازه‌های شهر رفت و سراغ امام حسین(ع) را می‌گرفت. وقتی کاروانیان اشک می‌ریختند و خبر شهادت یک‌یک پسرانش را می‌دادند می‌گفت فدای حسین(ع) از حسین(ع) بگویید، باز خبر شهادت حضرت ابوالفضل(ع) را به وی می‌دادند و این مادر گفت: فدای حسین(ع) از حسین(ع) بگویید. چنین مادرانی به درجه‌ای از معرفت رسیده بودند که تمام توجهشان معطوف به امامشان بود و از تمام تعلقات دل بریده بودند، نظیر چنین مادرانی در دفاع مقدس کم نداشتیم.

انتهای پیام
captcha