چرا قرآن بر موضع گرفتن در برابر شیطان تأکید می‌کند
کد خبر: 3899311
تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۶
حجت‌الاسلام یزدان‌پناه:

چرا قرآن بر موضع گرفتن در برابر شیطان تأکید می‌کند

حجت‌الاسلام یزدان‌پناه با اشاره به تعبیر قرآن که شیطان دشمن است و شما نیز او را دشمن بدانید، اظهار کرد: اگر شیطان بیاید و اغوا کند، باید در مقابل او ایستاد. قرآن می‌گوید که شما او را نمی‌بینید، اما او شما را می‌بیند و کارش را پیش می‌برد؛ لذا انسان اگر موضع نگیرد، یعنی جانش را از دست داده، اما اگر کسی آگاه باشد، تا شیطان آمد، مقاومت می‌کند و همین امر موجب می‌شود که انسان قوت می‌یابد.

به گزارش ایکنا؛ جلسه سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدان‌پناه، استاد سطوح عالی حوزه و مدرس برجسته عرفان و فلسفه، روز گذشته 26 اردیبهشت‌ماه، با موضوع «عوامل غفلت انسان» برگزار و به صورت زنده از طریق صفحه اینستاگرام به نشانی https://www.instagram.com/nafahat.eri منتشر شد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید؛

در روزهای گذشته در باب غفلت بیان کردیم که یکی از مهم‌ترین مشکلات بشر غفلت او از خود و خدای خود است. به عرض رسید که یکی از شعبه‌های غفلت از خود، غفلت انسان از معاد و ابد خود است. بعد از آن شعبه دیگر از غفلت را عرضه داشتیم که عبارت از غفلت انسان از دشمنان خود است. وقتی انسان دشمن جانش را فراموش کند، خودش را فراموش کرده است و از خودش غفلت کرده است. آن‌ها آمدند و این جان را به تباهی کشیدند، اما این فرد به فکر خودش نبود.

دشمنان جان انسان چند دسته‌اند؟

دشمنان جان انسان، طبق روایات چند امر مهم هستند که عبارت از نفس اماره، دنیا و شیطان می‌شوند. یکی از اموری که به عنوان دشمن معرفی شده، شیطان است و در جریان حضرت آدم(ع) به ما در مورد شیطان هشدار داده شد. همچنین در آیات متعدد این معنا آمده است. مثلاً در سوره یوسف این گونه است که فرمود شیطان دشمن آشکار شماست. تعبیر انسان در فرهنگ دینی چند‌جا آمده است. از جمله اینکه انسان باید به طعام خودش بنگرد یا در آیه امانت این تعبیر را داریم.

اما شیطان دشمن انسان است؛ یعنی با نوع انسان یک نوع حسادت و عداوت دارد و این را اعمال می‌کند. تعبیر قرآن این است که دشمن آشکار است. قرآن کریم به انسان هشدار داده که بداند شیطانی هست و وسوسه و رهزنی می‌کند. در آیه دیگری داریم که فرمود شیطان دشمن شماست و شما هم باید در مقابل او موضع بگیرید؛ یعنی گاهی انسان به شیطان به عنوان دشمن توجه ندارد و او می‌آید که القای بدی را می‌کند، اما انسان موضعی نمی‌گیرد.

موضع نگرفتن در مقابل شیطان

انسان باید بفهمد و موضع بگیرد. برخی‌ها در طول سال، یک‌بار هم با شیاطین مقابله نمی‌کنند و بلکه تبعیت هم می‌کند. او دشمن آشکار است، اما انسان مواظب نیست و تعبیر قرآن این است که شیطان دشمن است و شما نیز او را دشمن بدانید. اگر شیطان بیاید و اغوا کند، باید در مقابل او ایستاد. قرآن می‌گوید که شما او را نمی‌بینید، اما او شما را می‌بیند و کارش را پیش می‌برد؛ لذا انسان اگر موضع نگیرد، یعنی جانش را از دست داده است و بلکه متوجه نیست که اصلاً جان و حقیقتی هم دارد.

القای شیطان نیز طوری است که انسان را از بنیاد می‌کند و مشخص است که چطور انسان را به جنایت و خباثت کشانده است. قرآن می‌گوید که شیاطن انسان را به نهایت خباثت می‌رساند. شیطان جنایت‌های سنگینی را در دل انسان می‌گذارد. جریان حضرت آدم(ع) نشان می‌دهد که شیطان با کل آدم و ذریه او مشکل دارد. در آیه 17 سوره اعراف این طور آمده است که شیطان به خدا گفت که چون تو مرا اغوا کردی من هم بر سر راه مستقیم می‌نشیم و بندگانت را گمراه می‌کنم. شیطان که جانش آلوده است، وقتی با خدا صحبت می‌کند می‌گوید تو من را اغوا کردی در حالی که خدا برتری آدم(ع) را به او نشان داد و گفت که اگر می‌توانید از اسماء الهی خبر دهید، اما هیچ کدام نتوانستند.

خیلی از افراد هستند که با خدا بد می‌کنند و برایشان واضح است که خلاف می‌کنند و خدا هم مهلتشان داده است، اما دوباره به خدا حمله می‌کنند. این شیطان نیز همین طور است. گفت که سر صراط مستقیم می‌نشینم؛ لذا شیاطین قرار است انسان را از مسیر فطرت دور کنند. وقتی که قرآن نازل شد، شیطان ناله کشید. 

سالکان از این آیه حرف‌های زیادی را می‌فهمند و می‌گویند قبلاً که آدم‌های عادی بودیم، متوجه شیطان نبودیم، اما حالا که به سلوک آمدیم می‌فهمیم شیطان چیست. الآن انواع اغوائات را می‌بینیم و می‌فهمیم که شیطان قرار است که سالکان را از مسیر به‌در کند. بنابراین، شیطان در صراط مستقیم قرار دارد و ما را منحرف می‌کند، اما اگر کسی آگاه باشد، تا شیطان آمد، مقاومت می‌کند و همین امر موجب می‌شود که انسان قوت می‌یابد.

ورود شیطان از اعمال خیر و شر

این طور نیست که خدا در مقابل شیطان چیزی را قرار نداده باشد. همین نفس در مقابلش فطرت است و بلکه فطرت قوی‌تر است و با اینکه نفس اماره هستیم، اما فطرت قوی‌تر از این نفس است. بنابراین مَلَک هم القا می‌کند و کید شیطان ضعیف‌تر از آن است، اما بستگی دارد که ما چه بکنیم. یعنی گمان نکنیم که فقط دشمنان و نفس اماره هستند، خیر اینها به دست ماست. از یک طرف ما نفس اماره و از یک طرف فطرت داریم. انسان بین این دو قرار می‌گیرد تا انتخاب کند.

در حقیقت، انسان است که باید تصمیم بگیرد که از نفس یا فطرت تبیعت کند یا نکند؛ لذا در فرهنگ قرآنی آمده است شیطان می‌گوید من فقط دعوت کردم و شما خودتان آمدید و باید خودتان را ملامت کنید. در این جدال آنهایی که از دست شیطان فرار کردند مخلَصین هستند، گروه دیگر که نزدیک مخلصین هستند هم می‌توانند مصونیت یابند، اما اکثر مؤمنین اسیر رهزنی شیطان می‌شوند.

در ادامه آیات سوره اعراف می‌گوید که شیطان هشدار داد که از پس و پیش و از چپ و راست به انسان حمله می‌کنم. در اینجا علامه طباطبایی می‌گوید که دل چپ و راست ندارد و مراد عمل خیر و شر است. مثلاً انسان یک نمازی می‌خواند و بعد دچار عجب می‌شود که شیطان از این ناحیه وارد شده است.

انتهای پیام
captcha