پای خاطرات دکتر محمدرضا ظفرقندی از پزشکی در دوران جنگ
«پزشکی» حرفهای انسانی، اخلاقی و حیاتی است که هیچ جامعه انسانی در هیچ دورانی از خدمات این شغل بینیاز نمیشود؛ حرفهای که در همه جهان سختکوشترین، متعهدترین و مؤمنترین انسانها نسبت به شغلی سخت و شیرین را به سوی خود میخواند و در این فراخوان، آموختن و باز آموختن افرادی را برای پاسداری از سلامت جان انسان انتخاب میکند. این سختکوشی در دوران بحرانی چون جنگ سخت و سختتر از پیش مینماید و چه بسیار پزشکانی که در این مسیرِ انسانی به انسانی بهتر از پیش خویش تبدیل میشوند، انسانی که به عشق میهن و هممیهن؛ روپوش سپید، میز و صندلی آسوده دانشگاه، آرامش حضور در کنار عزیزانش را میگذارد به بعد و با کولهای خاکی راهی مسیری میشود که شاید بازگشتی در آن نباشد. پزشکان ایرانی در دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق، بابِ علم را در عمل به رخ جهان کشیدند.