به گزارش ایکنا، جلسه شرح صحیفه سجادیه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری؛ رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه 14 اسفند در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
آیتالله امامی کاشانی یکی از حسنات روزگار ما بودند. بعضی برای روزگار خودشان یک حسنه هستند، یک نماد از جمال الهی هستند. برخی این خصوصیات را دارند که وقتی هستند انسان یک اطمینان خاطری دارد که یک دستی به سوی آسمان برداشته میشود و یک دعای خالصی هست که آسمان را متوجه زمین کند و لطف خدای متعال را شامل حال بندگانش کند. در روایت داریم در میان بندگان کسانی هستند که خداوند به واسطه آنها بلاها را دفع میکند و رحمت و لطف الهی شامل حال مردم میشود. بدون شک آیتالله امامی کاشانی یک چنین رجلی بود.
ایشان حق استادی عادی نه، بلکه حق حیات گردن ما داشت. خداوند تبارک و تعالی به ایشان این لطف را کرده بود که شخصیت بسیار زلال، صاف، خالص، شفاف و آینهسانی داشتند. این خیلی لطف بزرگی است. اینقدر این مردم نازنین باصفا بود. خیلی سیر و سلوک میخواهد که انسان به چنین نقطهای برسد. ایشان از جهت روحی لطافت داشتند و همین سبب میشد با عالم ملکوت و حقایق قدسی و حقایق آسمانی ارتباط نزدیکی برقرار کنند. ایشان در چنین افقی بود. میشد از وجود نازنین ایشان عطر گلهای ملکوت را استشمام کرد. محضر ایشان چنین حال خوشی داشت و خداوند خیلی از حقایق را در عالم رویا و عالم خواب به ایشان نشان داده بود که خودش داستان مستقلی است. یکبار از ایشان خواهش کردم این رویاها و مشاهداتی که از حقایق ملکوتی دارید را کاش مضبوط میکردید.
انس فوق العادهای با قرآن کریم و با کلمات اهل بیت(ع) داشتند که از برکت ارتباط با علامه طباطبایی بود. به جهت همین ارتباط لطایف قرآنی را به ایشان چشانده بودند و اینطور نبود به تلاوت ظاهر آیات بپردازند بلکه برداشتهای عالی از آیات داشتند و از نوجوانی تا آخر عمر انس با قرآن داشتند. لذا در برخی جلسات که ارائه مباحث تفسیری داشتند، باز آن ارائههای لطیف و دقیق را میشد از محضر ایشان استفاده کرد.
در این میانه انس فوق العادهای با دعا داشتند. اگر کسی بخواهد با عالم معنا ارتباط پیدا کند راه نزدیک و راه میانبرش دعاست که ما نوعا محرومیم. اینجا باید به دو سوال جواب بدهیم: اولا از خدای متعال چه بخواهیم، ثانیا چگونه بخواهیم؟ اولیای خدا به این دو سوال ما جواب دادند. صحیفه سجادیه پاسخ به این دو سوال است که ما از خدا چه بخواهیم و چگونه بخواهیم. این مجموعهای که به عنوان دعا از ائمه داریم این راه را برای ما باز کرده است.
آیتالله امامی کاشانی حقیقتا آیتالله بود و از لحاظ معنویت و قدسیت در رتبهای بود که انسان در محضر او یاد خداوند متعال میافتاد و دلتنگی برای ارتباط با خدای متعال در انسان پیدا میشد. ایشان مصداق کسانی بود که وقتی او را میدیدید یاد خدای متعال و اسمای حسنا و زیباییهای ایمانی میافتادید. ایشان بهره وافری هم از نظر علمی داشتند و خداوند اساتید خیلی خوبی نصیب ایشان کرده بود لذا به خوبی از سلف صالح نمایندگی میکرد یعنی اگر شما خدمت ایشان بودید هم عظمت فقهی و شکوه علمی امام راحل را داشتید و هم لطف و صفا و لطافت علامه طباطبایی را داشتید.
نکته بعدی اینکه ایشان به معنای واقعی کلمه دارای حسن خلق بودند یعنی خوشمحضر، خوشسخن، خوشرو، متواضع، صمیمی و گرم بودند. با شاگردان خیلی خودمانی و بامحبت بودند. همانی که در سیره پیامبر(ص) و اولیای الهی هست در شخصیت حضرت استاد میتوانستید ببینید. خدای متعال به ایشان توفیق دیگری هم داده بود و آن اینکه بهرهای که از حسن خلق داشتند در تمام فراز و نشیبها حفظ کردند. زمانه فراز و فرود دارد، برخیها وقتی منزوی باشند اخلاقشان خوب است اما اگر مورد اقبال قرار بگیرند اخلاق را از دست میدهند ولی برای ایشان فرقی نمیکرد. یک زمان در جایگاهی بودند که میتوانستند تصمیمات بزرگ بگیرند، گاهی در منازعات سیاسی قرار میگرفتند ولی در همه این حالات حسن خلق داشتند. ایشان نماد حضور اخلاق در سیاست بود و هیچ وقت معیارهایش را از دست نداد.
ما از سال 60 تاکنون خدمت حاجآقا بودیم و در تمام این سالها ایشان از لحاظ اخلاقی هر روز کاملتر و شیرینتر و دقیقتر بودند. در مسائل سیاسی اصلا از معیارهای اخلاقی عبور نمیکردند در حالی که خیلیها از ایشان توقع داشتند ولی ایشان در صراط مستقیم حرکت میکرد. من این مطلب را با دقت عرض میکنم که ایشان نماد حضور اخلاق در سیاست بودند؛ یعنی ظرفیت، بردباری، احتیاط، قضاوت نکردن درباره دیگران حتی مخالفین و رقبا در سیره ایشان مشهود بود. نه فقط در اجتماعات بزرگ بلکه در جلسات خصوصی هم همینطور بودند و همان مرزها و احتیاطها را داشتند.
تا دلتان بخواهد اهل خیررسانی و گرهگشایی بودند که این وجهه شخصیت ایشان شناختهشده نیست. ایشان چقدر به جامعه بیماران خاص خدمت کردند، چقدر به کسانی که بچه عقبمانده دارند خدمت کردند، در همین تهران چند بیمارستان برای این مسئله تاسیس کردند. خودشان مستقیم به برخی کشورهای اروپایی میرفتند و پیگیری میکردند برخی امکانات و تجهیزات را وارد کنند تا در خدمت بیماران قرار گیرد. این هم از دیگر توفیقات بزرگ ایشان بود.
مسئله بعد صراط مستقیم از نظر ارتباط با ولی امر است. ایشان شاگرد امام بود لذا تبعیت از امام برایشان امتحان بزرگی نبود چون تبعیت شاگرد از استاد آسان است ولی نسبت ایشان با رهبری دوست صمیمی بود. وقتی امام رحلت کردند امتحان برای ایشان سنگین بود ولی ایشان از افراد بصیری بود که از قبل، در زمان امام راجع به حضرت آقا تشخیص داشت. بعدا هم در کنار رهبری در فراز و نشیبها ثابت و استوار بود و تا لحظه آخر به ایشان یاری رساندند.
انتهای پیام