به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد باغبانی؛ استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، شامگاه 3 بهمن ماه در نشست علمی «مقایسه معارف قرآن کریم و کتاب مقدس» که از سوی انجمن ادیان و مذاهب حوزه علمیه قم برگزار شد با بیان اینکه مسائل مرتبط با قرآن را به دو دسته معارف قرآن و علوم قرآنی تقسیمبندی میکنند، گفت: علوم قرآنی به مباحث بیرونی قرآن و معارف هم به محتوای قرآن میپردازد؛ علوم قرآنی به نحوی مقدمه برای فهم معارف قرآن است. در علوم قرآنی به موضوعاتی مانند چگونگی و تعریف وحی، تاریخ نزول قرآن کریم و جمع قرآن، سیر تاریخی پیدایش قرآن و قرائات، محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ اعجاز و حتی تحریف قرآن پرداخته میشود.
وی با بیان اینکه اولین معرفتی که به زندگی انسان معنا میدهد شناخت خدا و توحید به عنوان آموزه مشترک میان قرآن و سایر کتب آسمانی از جمله عهدین است، اظهار کرد: برای شناخت خدا دو گام قابل تعریف است؛ اول شناخت خدا از طریق نام خدا و گام دوم شناخت خدا از طریق صفات خداوند؛ قرآن فرموده است: لله الاسماء الحسنی؛ در سوره اعراف آیه 80 این بحث مطرح است یعنی ما میتوانیم از طریق اسماء الحسنی خدا را بخوانیم. نام خاص خداوند هم الله است که مستجمع تمام صفات و اسماء الهی است.
باغبانی با بیان اینکه مراد ما از اسماء مجموعه اسماء و صفات است، ادامه داد: همانطور که در فرهنگ اسلامی نام الله، اسم مخصوص خداست ولی معادلهایی مانند اله هم دارد در فضای یهودیت هم این فضا را داریم یعنی نام مخصوص خدا، «یهوه» است ولی خداوند 99 نام معادل دیگر هم دارد مانند آدونای، لوهین و ...؛ یهودیان به خاطر احترام و تقدسی که برای یهوه قائل هستند این واژه را تلفظ نمیکنند بلکه آن را مینویسند.
استاد حوزه ادامه داد: در یهودیت این واژه در 3 صورت فقط میتواند استعمال شود؛ شرط انسانی دارد و فقط کاهنان اعظم میتوانند آن را تلفظ کنند؛ شرط مکانی دارد یعنی فقط در معبد هیکل سلیمان این واژه قابل تلفظ است و شرط زمانی دارد و فقط در یوم کیپور یعنی روز دهم ماه اول سال نو یهودی میتوانند تلفظ کنند و اگر این 3 شرط جمع شود کاهن اعظم در هیکل سلیمان طوری میتواند آن را تلفظ کند که به گوش مخاطبانش نرسد.
وی افزود: چون در سال 70 میلادی برای دومین بار ویرانی قدس اتفاق افتاده است و هیکل سلیمانی وجود ندارد یکی از شرایط 3گانه تلفظ این واژه منتفی است لذا از سال 70 میلادی تاکنون این واژه تلفظ نشده است. در فرهنگ مسیحیت، خداوند نام خاص ندارد و فقط واژه عام دارد که در متن یونانی، هوسیوس است اما واژههای عام مانند «ابا» به کار رفته است. در قرآن کریم از واژه بدیع، فاطر(ابراهیم آیه 10) به کار رفته است و گاهی هم قرآن با واژگان دیگری از خود نام برده است از جمله میفرماید؛ خداوند هستی را میآفریند و بندگان را به سمت خود برمیگرداند: اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ.
باغبانی با بیان اینکه عهد عتیق هم از یگانگی خدا نام برده است، اظهار کرد: مثلا بیان شده است ای اسرائیل بشنو یهوه، خدای ما یهوه واحد است یا من یهوه خدای تو هستم و تو را از مصر بیرون آوردم و تو را با حضور من خدایان دیگری نباشد. یکی دیگر از صفات خدا، صفت خالقیت است که عهد عتیق از دو واژه یعنی آفریدن و ساختن استفاده کرده است.
وی با بیان اینکه صفت دیگر، صفت قدرت خداوند است، گفت: عهد جدید هم خدا را آفریدگار آسمان و زمین معرفی کرده است(اعمال رسولان باب 17 فقره 24) خدایی که جهان و آنچه در آن است آفرید یا واژگانی که خدا مردگان را زنده میکند. قرآن کریم در قالب واژگانی چون قادر، قدیر و مقتدر 500 بار از قدرت نامتناهی خود سخن گفته است. البته از واژگانی چون مقتدرا هم استفاده کرده است. در سوره بقره هم از واژگان یحیی و یمیت به عنوان قدرت الهی سخن گفته است. یا فرموده است خداوند مرده را از زنده و زنده را از مرده بیرون میآورد: یخرج الحی من المیت ...؛
باغبانی اضافه کرد: در عهد عتیق هم سخن از قدرت آمده است از جمله گفته است که من یهوه هستم و به ابراهیم و اسحاق و یعقوب به نام خدای قادر مطلق ظاهر شدم یعنی سخن از قادر مطلق است(سفر خروج)؛ یکی از بهترین توصیفات عهد عتیق در مورد قدرت مطلق خداوند در کتاب اول سموئیل در باب دوم و فقرات 6 تا 9 آمده است؛ خداوند فقیر میسازد و غنی میکند، میمیراند و زنده میکند و به قبر میبرد و از قبر بیرون میآورد. پست میکند و بلند میسازد و مسکین را از مزبله بیرون میآورد و او را با امیران همنشین میکند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در عهد جدید هم به قدرت خدا اشاره شده است، افزود: عیسی(ع) به شاگردانش میگوید گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر از واردشدن ثروتمند به ملکوت خداست؛ شاگردان با تعجب پرسیدند پس چه کسی میتواند نجات یابد، عیسی(ع) فرمودند نزد انسان این کار محال است ولی نزد خداوند همه چیز ممکن است.
وی به صفت علم خدا اشاره کرد و گفت: قرآن از واژگانی چون تعلم، یعلم، اعلم، نعلم، عالم، علیم و علام و ... استفاده کرده است؛ همچنین از واژگانی چون سمیع، بصیر و ... هم استفاده شده است: از جمله ان الله بما یعملون بصیر؛ ان الله سیمع علیم. در عهد عتیق هم در فقرات متعدد سخن از علم خدا آمده است و یکی از فراگیرترین آن از مزامیر، باب 139 و در 16 فقره اول سخن از علم خدا آمده است. به گفته عهد جدید خدا به نیازهای بندگانش کاملا آگاهی دارد(انجیل متی باب 6 فقره 32) اما پدر آسمانی شما میداند که به چیزهایی زیادی نیاز دارید؛ لذا بحث، بحث دانستن است؛ همچنین آمده است که عیسی به فریسیان که خیلی پولدوست بودند فرمود شما در ظاهر لباس تقوا و دینداری بر تن دارید ولی خدا به باطن شریر شما علم دارد.
استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی تاکید کرد: برای شناخت خدا 2 گام لازم است؛ اول شناخت خداوند از طریق اسماء و گام دوم از طریق صفات خدا. از بحث صفات خدا دو موضوع زاییده میشود؛ خداشناسی تنزیهی و تشبیهی. خداشناسی تنزیهی این است که خداوند از آن چه مشرکان او را وصف میکنند منزه است؛ سبحان الله عما یصفون؛ حدود 15 آیه قرآن در مورد تنزیه خداوند است و خدا را از هر چه شایسته او نیست منزه فرمود.
وی افزود: عهد عتیق هم در مورد خداشناسی تنزیهی مطلب دارد و آورده است که موسی(ص) خدا را بدون هیچ نامی معرفی کرده است؛ موسی وقتی به رسالت انتخاب شد گفت من به نزد بنی اسرائیل میروم و میگویم خدای پدران شما مرا به رسالت برگزید و اگر بپرسند نام خدا چیست من چه بگویم و خدا فرمود: «هستم آن که هستم» یا به بنی اسرائیل بگو احیه(خدا) مرا نزد شما فرستاد که در حقیقت خدا را بدون هر وصفی به مردم معرفی کر ده است.
باغبانی بیان کرد: متالهان مسیحی هم برای اینکه صفات بشری به خدا نسبت داده نشود در این راه تلاش کردند لذا الهیات سلبی برای این کار شکل گرفته است؛ بر این اساس به جای اینکه بگوییم خدا چگونه است میگوییم خدا چگونه نیست.
استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی تصریح کرد: در خداشناسی تشبیهی، خداوند انسانواره فرض میشود؛ در قرآن کریم و منابع اسماء و صفات و افعالی به خدا نسبت داده میشود که انتساب این صفات فقط با قیاس به امور بشری ممکن است؛ به تعبیر دیگر درک این اسماء و صفات برای خداوند مستلزم تشبیه و انسانوار شمردن خداست. ما چنین موضوعی را در عهد عتیق هم داریم و تعابیری به کار رفته است که بر شخصوار بودن خدا دلالت دارد. عهد جدید هم افعال متعددی به خدا نسبت داده است که فهم آن با قیاس بشری ممکن است از جمله اینکه خدا دلسوز انسان است و با محبت خودش، مؤمنان را تسلی میدهد.
وی افزود: قرآن کریم در کنار صفات رحمت و مغفرت و توبه و ... صفاتی به خدا نسبت داده است که برخی اهل تجسم شدند و نسبت جسمانی به خدا دادند از جمله این که خداوند در آسمان است و بر عرش نشسته است؛ خداوند دستور داده است که ای بندگان من مرا بخوانید و صدا بزنید تا شما را اجابت کنم؛ یا آیاتی داریم دال بر اینکه برخی با خدا میجنگند و یا کسانی خدا را آزار میدهند و خدا آنان را مجازات خواهد کرد؛ یا آیه داریم که مؤمنان به خدا قرض میدهند. البته ما معانی این نوع آیات را به تاویل میبریم و مثلا یدالله را قدرت خدا معنا میکنیم.
باغبانی بیان کرد: در عهد عتیق و جدید هم برخی صفات به خدا نسبت داده شده است و متالهان یهودی تلاش کردهاند تا همه صفاتی که دال بر جسمانیبودن خداست به تاویل ببرند مثلا نزول خدا بر کوه سینا را تاویل کرده و میگوید: در نظر تمامی قوم بر کوه سینا نازل شد که متالهان یهودی او را به تجلی خداوند بر قوم موسی معنا کردهاند.
انتهای پیام