پایان دادن به محافظه‌کاری آکادمیک و مشارکت جوانان در تولید علم
کد خبر: 4171487
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۵
غلامرضا ذاکر صالحی تبیین کرد: 

پایان دادن به محافظه‌کاری آکادمیک و مشارکت جوانان در تولید علم

دانشیار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی گفت: معتقدم به دلیل اینکه ما ذاتا محافظه‌کاری آکادمیک داریم باید سعی‌مان بر این باشد که این محافظه‌کاری آکادمیک را کم‌رنگ کنیم هرچند که ممکن است نتوان به صورت کامل آن را از بین برد. در این صورت است که تعامل ما با جوانان برقرار خواهد شد. 

غلامرضا ذاکر صالحی

به گزارش خبرنگار ایکنا، پنجمین پیش‌نشست همایش ملی «فرهنگ، رسانه و تحولات نسلی در ایران: روندها، چالش‌ها و راهکارها»  با عنوان «مواجهه مطالعات علم با تحولات نسلی در ایران امروز» امروز چهارشنبه 5 مهرماه از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
غلامرضا ذاکر صالحی، دانشیار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، در این نشست با موضوع «رابطه علم، جامعه و مشارکت جوانان در فرآیندهای آن» سخنرانی کرد که در ادامه می‌خوانید:
 
بنده به عنوان مقدمه نظری از دو مفهوم با عنوان شهروندی علم و بسط مشارکت کمک می‌گیرم. برای شهروندی علم به کتاب «علم و شهروندی در یک بافتار جهانی» ارجاع می‌‌دهم که سه دیدگاه درباره شهروندی علم در آنجا مطرح شده است. دیدگاه اول دیدگاه‌های لیبرالیسم است. در اینجا گفته شده تأکید دیدگاه‌های لیبرال بر حقوق برابر افراد است و اگر دولتی وجود دارد حافظ حقوق این افراد است و شهروندان هم در توسعه کشور و دانش رسمی نقش دارند و افرادی که نظرِ علمی ارائه می‌دهند از نظرات آنها در سیاستگذاری علم استفاده می‌شود.

سه سطح شهروندی علم

اسم رویکرد دوم در این کتاب، چشم‌انداز کمونیستی گذاشته شده و گفته شده است در اینجا فرد، عضوی از جامعه است و علم نیز به عنوان بخشی از هویت جامعه شناخته شده است و دستورالعمل‌های علمی هم از درون جامعه بیرون می‌آید. اسم دیدگاه سوم، دیدگاه جمهورخواهانه مدنی گذاشته شده است. در ایجا جنبه‌هایی از سنت لیبرالی و کمونیستی را در بر می‌گیرد و تنوعی از منابع مختلف را در درون جامعه به رسمیت می‌شناسد. در اینجا روش‌های مشورتی دموکراتیک ترویج می‌شود. کار بسیار متفاوتی درباره علوم شهروندی به طور ضمنی با دیدگاه جمهوری‌خواهی مطرح شده است. نویسندگان می‌گویند گروه‌های فشار، که دستاوردهای علمی را زیر سوال می‌برند ممکن است ادعاهای خود را درباره علم را در اینجا مطرح کنند در حالی‌که قبلا چنین امکانی برای آنها فراهم نبود که از جمله آنها والدین نگران خطرات واکسن، افراد مخالف زباله‌های اتمی و ... هستند. 
 
نویسندگان معتقدند این حرکت به سمت فرآیندهای مشورت و مشارکت است. دو محققی که این کتاب را نوشته‌اند هم رویکرد شمال و جنوب دارند و می‌گویند در شمال یعنی در کشورهای غربی و پیشرفته، مطرح شدن مشارکت در علم و فناوری با بحث درباره منافع سیاسی تلفیق شده است و در جنوب هم این دیدگاه‌ها درباره مشارکت در امور، همراه با جمهوری‌خواهی مدنی، شباهت بسیاری به دیدگاه‌های دموکراتیک مشورتی در کشورهای شمال دارد. کار نویسندگان این کتاب قابل تامل است اما اشکالی که دارد این است که نویسندگان، تمایز بحث شهروندی و علم را با شهروندیِ علم دقیقا مشخص نکرده‌اند. 
در بحث شهروندی و علم، یک نهاد علم وجود دارد و از سوی دیگر شهروندانی که هنجارهای شهروندی را دارند که بین آنها بده و بستان وجود دارد ولی شهروندی علم، محصول این بده و بستان است. به نظرم این بده و بستان برای جوانان ایرانی کارایی دارد. در مورد شهروندی علم، سه سطح وجود دارد که سطح اول مشارکت شهروندان در تحقیقات محیطی است که در این شرایط همه شهروندان، اقدام به جمع آوری می‌کنند و آن را در اختیار دانشمندان قرار می‌دهند. سطح دوم این است که شهروندان به مثابه دانشمند آماتور اقدام کرده و در سطح سوم نیز، شهروندان متخلق به هنجارهای علم شده‌اند. 

ارتباط سریع جوانان با تحولات علمی

معتقدم هر جا جوانان ما وارد میدان علمی شده‌اند به خوبی نشان داده‌اند که می‌توانند مشارکت خوبی داشته باشند بنابراین طرح‌واره پیشنهادی بنده این است که مشارکت جوانان در علم را عمق دهیم و شبه‌مشارکتی که الان گرفتار آن شده‌ایم را تبدیل به مشارکت کامل کنیم. در این شرایط، جوانان هم در تولید و هم اشاعه علم نقش موثری ایفا خواهند کرد و دیگر علم، امری جادویی و اسرارآمیز نیست که صرفا در اختیار برخی افراد باشد بلکه وارد بطن زندگی جوانان می‌شود. جوانان هم خیلی سریع با این تحولات ارتباط برقرار می‌کنند.
 
باید جوانان را به سمت لایه‌های عمیق‌تر علمی بکشانیم تا با ارزش‌ها و هنجارهای نافع در علم و فناوری آشنا شوند و در این راستا نه تنها در علوم انسانی بلکه در ریاضیات، مهندسی و فیزیک و ... هم باید چنین کاری انجام دهیم. نشان دادن سودمندی علم برای جوانان مقداری سخت است و چاره کار این است که خودشان را درگیر این مسئله کنیم.

تفاوت دستور کار و سند

علاوه بر جوانان، اگر قرار باشند دانشمندان اصلی علم و فناوری از  وضعیت کنونی نجات پیدا کنند باید مستمرا به جامعه برگردند و از جامعه و مخصوصا جوانان ایده بگیرند. البته گاهی برای تأمل بیشتر و جلوگیری از ادغام در پدیده، باید فاصله‌هایی هم از جامعه گرفت. برای اینکه بتوانیم بین علم و قاطبه جوانان ارتباطی برقرار کنیم باید یک دستورکار و سازوکار ابتدایی داشته باشیم. منظور ما از دستورکار، یک سند نیست بلکه به راحتی می‌توان سند نوشت و یونسکو هم سندهای مشابهی برای جوانان دارد اما دستور کار با سند متفاوت است و این دستورکار باید به شکل مشارکتی باشد چراکه در غیر این‌صورت چیزی غیر از سردرگمی نخواهد داشت. از سوی دیگر در دستورکار ممکن است چند سند وجود داشته و در شرف اقدام هم باشد اما سند معمولا در بایگانی است.
 
از سوی دیگر ما که پژو‌هش‌های کلاسیک انجام می‌دهیم باید انباشتی از مسئله و راه‌حل داشته و پژوهش‌های کاربردی با تعداد خیلی زیاد انجام دهیم در نهایت این پژوهش‌ها به سمت جامعه و جوانان راه پیدا می‌کنند. البته معتقد نیستم که اگر قرار است بین علم و جوانان ارتباط برقرار کنیم منظور این است که علم را تنزل دهیم بلکه علم باید پیشرفته باشد و قطعا همانند یک نور است که بالاخره راه خود را به سمت جامعه باز می‌‌کند. فراموش نکنیم که یک جوان، فرهیخته‌ترین عنصر خانواده است و خانواده هم رکنی از جامعه و از نهادهای اجتماعی قدیمی است بنابراین ما هر روز با این جوانان سر و کار داریم و در نتیجه دائما با جامعه هم در ارتباط هستیم.

جوانان باید رسانه داشته باشند

متأسفانه جوانان در ایران رسانه ندارند و این موضوعی است که باید به آن اعتراف کنیم. در صدا و سیما یک شبکه به نام جوانان وجود دارد اما دائما سریال یا فوتبال پخش می‌کند که شاید لزوما دغدغه‌های اصلی جوانان نباشد. معتقدم باید یک شبکه رسمی صدا و سیما را در اختیار جوانان قرار دهیم و خود جوانان هم آن را اداره کنند. مطمئن باشید در صورتیکه‌ چنین کاری انجام شود جوانان به خوبی آن را اداره خواهند کرد چون ما نسل‌های پیرِ آکادمیسین، سرعت تغییر کمتری داریم مگر اینکه شوکی همانند کرونا به ما وارد شود و در نتیجه به میزان بیشتری با تحولات تکنولوژیک ارتباط برقرار کنیم.
 
در نهایت معتقدم به دلیل اینکه ما ذاتا محافظه‌کاری آکادمیک داریم باید سعی‌مان بر این باشد که این محافظه‌کاری آکادمیک را کم‌رنگ کنیم هرچند که ممکن است نتوان به صورت کامل آن را از بین برد. در این صورت است که تعامل ما با جوانان برقرار خواهد شد. 

 

انتهای پیام
captcha