چهار عامل اساسی فقر و شکاف طبقاتی از نگاه امیرالمومنین(ع)
کد خبر: 4150752
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۶
محمدرضا یوسفی بیان کرد:

چهار عامل اساسی فقر و شکاف طبقاتی از نگاه امیرالمومنین(ع)

استاد دانشگاه مفید ضمن شرح خطبه سوم نهج البلاغه تصریح کرد: حضرت می‌گوید اگر دیدید فقر در جامعه گسترش پیدا می‌کند و نابربری شدید است بدانید در این جامعه یا دارند دغدغه شخصی را بر نیازهای عمومی مقدم می‌کنند یا شایسته‌سالاری نیست یا فساد است یا استبداد است.

به گزارش ایکنا، جلسه شرح خطبه سوم نهج‌البلاغه با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید، امروز 6 خرداد به صورت مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

یکی از مسائلی که در خطبه سوم روی آن تاکید شده است و به نظرم برای امروز ما خیلی مهم است تحلیلی است که حضرت راجع به خلیفه سوم و عملکرد او دارد. نکته دومی که در این قسمت آخر خطبه مهم است معیاری است که مردم و حتی علمای دینی برای تحلیل و ارزیابی حکومت دارند یعنی وقتی ما راجع به یک حکومت صحبت می‌کنیم و می‌خواهیم بگوییم آن حکومت موفق است یا ناموفق است چه معیاری برای ارزیابی داریم.

بیان حضرت این است: «إِلَى أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَيْهِ بَيْنَ نَثِيلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِيهِ يَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ [خَضْمَ] خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِيعِ إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ»، ترجمه: تا آن كه سومى به خلافت رسيد، دو پهلويش از پرخورى باد كرده، همواره بين آشپزخانه و دستشويى سرگردان بود، و خويشاوندان پدرى او از بنى اميّه به پاخاستند و همراه او بيت المال را خوردند و بر باد دادند، چون شتر گرسنه اى كه بجان گياه بهارى بيفتد، عثمان آنقدر اسراف كرد كه ريسمان بافته او باز شد و أعمال او مردم را برانگيخت، و شكم بارگى او نابودش ساخت.

اولین نکته‌ای که امیرالمومنین(ع) در ارتباط با خلیفه سوم مطرح می‌کند این است یکی از مسائلی که هر حکومتی به آن نیاز دارد این است که حکومت مسائل را کلان نگاه کند یعنی از افق بالاتری مسائل جامعه را تحلیل و ارزیابی کند. یکی از مشکلات حکومت عثمان این بود که این شخص مسائل کلان جامعه را نمی‌دید. منظور از مسائل کلان این است که هر حکومتی با یکسری مسائل مواجه است مثلا خود ما با انبوهی از مسائل اقتصادی مواجهیم، تورم داریم، بیکاری داریم، در حوزه فرهنگی همینطور، در حوزه سیاسی همینطور. حکومت باید نگاه کلانی به مسائل داشته باشد و درکی از آنها داشته باشد و دغدغه‌ای حکومت این باشد که مصلحت عمومی جامعه چیست. اینکه مصلحت عمومی جامعه چیست یک مسئله کلیدی است.

حاکم باید نیازهای عمومی جامعه را ببیند

دولت‌ها یکسری وظایف عمومی دارند و دغدغه حاکم باید انجام این وظایف باشد و اگر تصمیم‌گیری می‌کند نگاهش این باشد سیاستی که اتخاذ می‌کند به عدالت و امنیت و رفاه منتهی می‌شود یا نمی‌شود. گاهی اوقات حاکمین کسانی هستند که دغدغه شخصی دارند یعنی فکر نمی‌کنند چرا من پادشاه و رهبر شدم. گاهی دغدغه شخصی افراد شهوت‌های شخصی است و گاهی به صورت حل عقده‌های روانی است که از گذشته در فرد وجود داشته است. حاکم باید نیازهای عمومی جامعه را ببیند و فکر کند چرا من پادشاه و خلیفه و شاه شدم، برای این که جامعه را به سامان کنم و نیازهای اساسی جامعه را رفع کنم. پس اولین نکته‌ای که امیرالمومنین(ع) مطرح می‌کند همین است و این منشا مشکلات دیگر می‌شود.

دومین خصوصیتی که حضرت برای حکومت عثمان مطرح می‌کند این است که حکومتش مبتنی بر شایسه‌سالاری نبود. شایسته‌سالاری یعنی افرادی که سر کار می‌گذارید بهترین‌ها باشند ولی حکومت خلیفه سوم اینگونه بود که بستگان خود را بر سر کار می‌گذاشت و نظام شایسته‌سالاری جای خود را به فامیل‌سالاری داد. در این نظام اگر شما بهترین آدم باشی ولی نسبت خویشاوندی نداشته باشی جایگاهی نخواهی داشت. اگر آدم‌ها سر جایشان نباشند تصمیم درست نمی‌گیرند. وجود دانش برای مدیریت کشور بحثی اساسی است و وقتی شایسته‌سالاری را کنار می‌گذاری افرادی که تصمیم‌گیرنده هستند افراد شایسته‌ای نخواهند بود.

طبق بیان امیرالمومنین(ع) در این جامعه انسان‌های دیندار که دغدغه دینی دارند غصه‌دار هستند چون احساس می‌کنند در این جامعه دینداری نیست. حضرت خیلی حرف مهمی می‌زند. منشا این مسئله چیست؟ منشاش این است کسی سر کار است که این لباس برازنده او نیست و توانایی علمی این کار را ندارد. «يَهْرَمُ فِيهَا الْكَبِيرُ وَ يَشِيبُ فِيهَا الصَّغِيرُ وَ يَكْدَحُ فِيهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى يَلْقَى رَبَّهُ»

فساد در کدام حکومت بروز پیدا می‌کند؟

سومین نکته فساد است. حضرت می‌فرماید این حکومت بسیار فاسد است. فاسد شدن در سیستم‌هایی که در آنها نظارت نیست و برخورد با کارگزاران وجود ندارد طبیعی است. وقتی حکومتی به این سه امر مبتلا باشد یکی اینکه دغدغه شخصی رهبران جامعه مقدم بر مصالح عمومی جامعه باشد، دوم اینکه شایسته‌سالاری وجود نداشته باشد، سوم اینکه فاسد باشد، اعتراض صورت می‌گیرد. اولین گروهی که اعتراض می‌کنند نخبگان هستند. حکومت دو راه دارد یکی اینکه این اعتراض را بپذیرد و امور را اصلاح کند ولی این اتفاق خیلی کم رخ می‌دهد یعنی ممکن است در حکومتی رخ دهد که تازه سر کار آمده ولی حکومتی که عمری از آن گذشته کارگزارانش فاسد هستند و سیستمش شایسته‌سالار نیست مقاومت می‌کند و راه سرکوب و استبداد پیش می‌گیرد لذا حضرت در خطبه 30 وقتی درباره حکومت عثمان صحبت می‌کند می‌گوید عثمان دیکتاتوری راه انداخته بود.

حضرت می‌گویند این راه دو پیامد مهم دارد یعنی حکومت‌هایی که این چهار ویژگی را پیدا کنند؛ فساد داشته باشند، شایسته‌سالاری نداشته باشند، مستبد باشند و مصالح شخصی را بر مصالح ملت ترجیح دهند دو مسئله در جامعه رخ می‌دهد یکی فقر گسترده و دیگری نابرابری ناموجه. پولدارترین دولت در صدر اسلام دولت عثمان بود ولی مردمش فقیر بودند. در زمانی که دولت بیشترین درآمدها را داشت بدترین وضعیت برای مردم رقم خورد. چرا؟ چون این خصوصیات را داشت.

حضرت می‌فرمایند جامعه‌ای که این فرد درست کرد اینگونه بود که برخی آنقدر می‌خوردند به دل‌درد می‌افتادند و برخی هم آنقدر گرسنه بودند که به دل‌درد می‌افتادند. این نشان می‌دهد جامعه شکاف عمیق طبقاتی داشته و این با همه ثروت‌هایی بود که دولت در اختیار داشت ولی با این وجود وضعیت فقر بسیار گسترده بود. حضرت می‌فرماید این شکاف عمیق طبقاتی و فقر شدید به خاطر روابط ظالمانه است.

بعد حضرت می‌گوید اگر دیدید فقر در جامعه گسترش پیدا می‌کند و نابربری شدید است سراغ این چهار علت بروید یعنی در این جامعه یا دارند دغدغه شخصی را بر نیازهای عمومی مقدم می‌کنند یا شایسته‌سالاری نیست یا فساد است یا استبداد است.

انتهای پیام
captcha