به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد حسینزاده، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 30 اردیبهشت ماه در نشست علمی «معرفتشناسی گفتمان عقلایی یا منطق فهم متون» به تبیین منطق فهم پرداخت و گفت: به لحاظ منطقی تفکر در دو ساحت یعنی مفاهیم و گزارهها جریان دارد و صرفا اختصاص به قضایا ندارد و به حوزه مفاهیم هم تسری دارد لذا تغییر در ساحت تفکر آن هم تفکر تصوری وجود دارد.
وی با بیان اینکه در منطق، مباحث لفظی و زبان مورد بحث است ولی اصل، همان بحث مفاهیم و قضایا است، تصریح کرد: بنابراین در ساحت تفکر یک منطقی مطرح است که قواعد اندیشهورزی را فراروی ما میگذارد؛ قواعد و اصولی طرح شده است که اگر رعایت کنیم میتوانیم از خطا مصون باشیم به همین مقیاس ما در ساحت متن نوشتاری و گفتاری نیازمند تنظیم قواعد گفتمان هستیم.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار کرد: همانطور که منطق رایج، یکسری قواعد اندیشهورزی را ساماندهی و جهتدهی میکند همینطور در ساحت لفظ و بیان و اظهار هم، چنین قواعدی لازم است تا از فهم ما پردهبرداری کند لذا اسم عنوان ما در این نشست منطق فهم است و از سوی دیگر میتوان این دانش را معرفتشناسی هم محسوب کرد.
حسینزاده اضافه کرد: افراطیترین شکاک یونان باستان، میگفت واقعیتی وجود ندارد؛ او همچنین تصریح داشت اگر واقعیتی وجود داشته باشد ما نمیتوانیم آن را بیان کنیم ولی ما معتقدیم که فیالجمله میتوانیم واقعیت را بشناسیم یعنی با علم حضوری و حصولی. بنابراین ما معتقدیم واقعیت، فی الجمله هست و ما آن را میشناسیم و به آن معرفت داریم.
وی با اشاره به چاپ کتابی در این باره، ادامه داد: تحقیقی که بنده در مدت سه سال در 5 فصل انجام دادهام گویای این بحث است که واقعیت برخلاف افراد شکاک، وجود دارد البته تحقیق بنده هم میانرشتهای است یعنی از یکسو ما از معرفتشناسی، فلسفه زبان و قواعد تفسیر و اصول و ... بهره میبریم و حتی از علم رجال استفاده میکنیم و از یکسو مرتبط با فهم متن است و حتی معتقدم این نوع مباحث میتواند درس خارج در حوزه بشود.
وی تاکید کرد: بنابراین ما در متون دینی این دانش را به خصوص در دو قرن اخیر داشتهایم و اندیشمندان ما آن را پرورش دادهاند ولی به حوزه احکام دینی محدود شده است در صورتی که میتوان قواعد گفتمان را به حوزههای دیگر اعم از دینی و غیردینی تسری دهیم یعنی هر محققی بخواهد در هر حوزه دانش بشری به تحقیق بپردازد میتواند از اصول و قواعد فهم استفاده کند.
حسینزاده تصریح کرد: پس ما بنمایههای این دانش را در متون دینی خود داریم ولی حتی اگر کسی بخواهد علوم انسانی سکولار و تجربهگرا را مورد تحقیق قرار دهد باید این قواعد را رعایت کند. پس هدف اصلی تحقیق ما چینش و دستیابی به اصول کلی و لازم برای فهم متن است.
وی افزود: ما در ساحت معرفتشناسی زبان مبانی گوناگون روششناختی، هستیشناسی، ارزششناسی و انسانشناختی و مبانی زبانشناختی داریم یعنی هر کسی که بخواهد در این ساحات به تحقیق بپردازد باید حتما اتخاذ مبنا کند یعنی آنچه قرار است در فهم و قواعد آن عرضه شود مبتنی بر این مبانی است که البته برخی مبانی قریب و برخی بعیده است. مثلا کسی که میخواهد مباحث هرمنوتیک را نقد کند ابتدا باید مبانی سوژه را نقد کند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: خود روششناختی هم مبانی مختلفی دارد و انسانشناسی و مبانی ارزشی ارزششناختی هم در آن دخالت دارد؛ مثلا انسان متعهد به حقیقت، یک مبنای ارزشی دارد ولی اگر کسی تقوای معرفتشناختی و ارزشی نداشته باشد نمیتواند تحقیق بیطرفانه داشته باشد و حتما باید به مبنای ارزشی توجه کند و عجیب اینکه بدانیم مبانی زبانشناسی هم در معرفتشناسی و منطق فهم دخیل است.
وی افزود: چیزی که امروز اساس گفتمان در هرمنوتیک است این است که روش گفتوگو در علوم انسانی و طبیعی است یکی است یا خیر؟ در روششناسی فهم هم در کتابی که در این باره نوشتهام، هرمنوتیک و اقسام آن و آراء گادامر و هایدگر و ... را نقد و بررسی کردهام و معتقدم این مسائل، موضوعات جدیدی است و خوب است پایاننامههایی به این سمت و سو هدایت شود.
حسینزاده با بیان اینکه از موارد خیلی مهم، طبقهبندی نظریات هرمنوتیک است، اظهار کرد: در فهم متن، گاهی سخن از متنمحوری و گاهی مفسرمحوری است ولی معتقدم هیچکدام به تنهایی درست نیست زیرا تفسیر از مؤلف، مفسر و متن درست شده است و باید نسبت و نقش بین آنها را مشخص کنیم.
وی تاکید کرد: جالب اینکه بدانید برخی از این بحثها در اصول به خوبی مورد توجه است البته بنده همانطور که در کتابم آوردهام معتقدم که مفسر هم در متن نقش دارد زیرا باید ببیند مراد مؤلف چیست؟
در ادامه پرفسور محمد لگن هاوزن، ناقد این نشست و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در سخنانی گفت: ایشان گفته است ما علاوه بر منطقی که میتوانیم برای تصورات و تصدیقات استفاده کنیم منطقی برای گفتمان هم داشته باشیم. حالا سؤال بنده این است که آیا این اصول فقط در یک مرحله مناسب است و برای مراحل دیگر مورد استفاده نیست؟ سؤال دیگر هم این است که در سنتی که شما برای پیداکردن این اصول یافتید آیا این اصول در طول زمان رو به رشد بودهاند، یعنی از نظر تاریخی خوب است بررسی دقیقی صورت بگیرد و تطورات آن تعیین شود.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، بیان کرد: سؤال مهم دیگر این است که بحثهای فلسفه تا چه اندازه در جدل به کار میآید مثلا ابن سینا به جدل پرداخته است ولی در کتاب شما چنین چیزی وجود ندارد و به آن نپرداختهاید که در منطق فهم، جدال احسن و جدل چه نقشی دارد.
انتهای پیام