بیم و امیدهای محیط زیستی ایران قبل از انقراض + فیلم
کد خبر: 4108120
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۹
ایکنا در گفت‌وگو با محمد درویش بررسی کرد؛

بیم و امیدهای محیط زیستی ایران قبل از انقراض + فیلم

پژوهشگر و کنشگر محیط زیست ضمن تشریح بخشی از مشکلات زیست محیطی که ایران را در معرض انقراض طبیعی قرار داده است، خواست تا رئیس سازمان محیط زیست راسخ‌تر و صادقانه‌تر با مردم گفت‌وگو کند.

بیم و امیدهای محیط زیستی ایران قبل از انقراض

یک سؤال مهم در خصوص کشورمان ایران این است که محیط زیست ایران اکنون در چه شرایطی قرار دارد و چه آسیب‌هایی به آن وارد شده است و سؤال مهم‌تر اینکه آیا امیدی برای حل بحران‌های محیط زیستی ایران وجود دارد؟  ایکنا، برای دریافت پاسخ این پرسش‌ها با محمد درویش، کنشگر محیط زیست، پژوهشگر و کویرشناس گفت‌وگو کرد.

وی در بخش نخست سخنان خود با عنوان «سبک زندگی را تغییر ندهیم ۹ میلیارد نفر می‌میرند» به تحلیل دلایل و شرایطی پرداخت که وضعیت محیط زیست ایران را به حالت بحرانی رسانده است و در بخش دوم راه‌های خروج از شرایط کنونی را تشریح کرد که در ادامه می‌خوانید و می‌بینید.

ایکنا ـ محیط زیست ایران در حال حاضر در چه شرایطی به سر می‌برد؟

تقریباً تمام تالاب‌های ایران در سیاهه سرخ کنوانسیون رامسر که از آن به عنوان فهرست مونترو یاد می‌شود قرار گرفته، یعنی وضعیت تالاب‌های ما رو به انقراض است و این یکی از شاخص‌هایی است که نشان می‌دهد منابع آب سطحی ما به شدت کاهش پیدا کرده است و چشمه‌های تولید گرد و خاک ما در حال افزایش است که خود این دو مشکل می‌تواند شاخص سلامتی و یا توان زیست‌پذیری را به شدت کاهش دهد. همچنین تقریباً چیزی از دریاچه ارومیه باقی نمانده است.

ما تالاب‌های بین‌المللی خودمان از جمله تالاب گاوخونی، بختگان، طشک، ارژن، کمجان، پریشان، شادگان، حله، هامون، هورالعظیم، پوزک، جازموریان و ... را از دست داده‌ایم و بخش‌های زیادی از سایر تالاب‌هایمان از جمله تالاب انزلی و گمیشان به شدت در معرض خطر قرار گرفته است. همچنین بسیاری از رودخانه‌های دائمی ما به رودخانه‌های فصلی تبدیل شده است حتی رودخانه‌های بزرگی مثل سفیدرود در بخش‌هایی از سال فصلی می‌شود و رودخانه مشهور ما مثل کارون به شدت با افت کیفیت منابع آب روبه‌رو است.

همه این موارد نشان دهنده این است که وضعیت ما از نظر منابع آب سطحی به شدت نگران‌کننده است. در حوزه آب‌های زیرزمینی نیز گزارشی که شرکت مدیریت منابع آب ارائه کرده نشان می‌دهد که میزان افت سطح آب‌های زیرزمینی در 60 دشت اصلی ما به دو متر و بیشتر در سال رسیده است و به تبع این مسئله ما با فرونشست زمین روبه‌رو هستیم که مطابق گزارش‌هایی که سازمان زمین‌شناسی کشور ارائه کرده است، میزان فرونشست زمین در جنوب غربی تهران تا 36 سانتیمتر در سال گزارش شده است که این میزان 90 برابر شرایط بحرانی تعریف شده در سازمان ملل و اتحادیه اروپاست. در سال 2010 اعلام شد که این رقم به 54 سانتیمتر در سال در حد فاصل بین دشت فسا و جهرم در استان فارس افزایش پیدا کرده است که این می‌شود 140 برابر شرایط بحرانی که هیچ جای دیگری در جهان چنین نرخ فرونشستی گزارش نشده است یعنی ما از نظر نرخ فرونشست زمین در کره زمین رکورددار بودیم و دو بار در قرن 21 این رکورد را به نام خودمان شکسته‌ایم.

در حوزه تنوع زیستی می‌بینیم که برخی از گونه‌های پرچم ما از جمله ببر هیرکانی و شیریال کوتاه ارژن کاملاً منقرض شده است و یوزپلنگ آسیایی، خرس سیاه مشهور به خرس سیاه بلوچی، میش مرغ، سیاه خروس، شمشاد ایرانی که گونه‌های اندمیک ایرانی هستند در آستانه انقراض قرار گرفته‌اند.

هر کدام از این گونه‌ها برای اینکه به وجود بیایند دو میلیون سال زمان برده است و اینها کتاب‌های خطی یگانه این سرزمین هستند که در معرض نابودی قرار گرفته‌اند. در حوزه آلودگی هوا مطابق گزارشی که مرکز پژوهش‌های مجلس ارائه کرده سالانه بیش از 8.2 دهم میلیارد دلار خسارت آلودگی هوا را متحمل می‌شویم و سالانه 30 هزار نفر از شهروندان ایرانی مستقیماً در اثر آلودگی هوا جانشان را از دست می‌دهند و در پایتخت این رقم بیش از پنج هزار نفر است.

در حوزه مدیریت پسماند و زباله هنوز با مشکل شیرآبه‌ها روبه‌رو هستیم که افت کیفی در منابع آب سطحی و زیرزمینی ما ایجاد می‌کند و هنوز بیش از پنج درصد از زباله‌های ما تفکیک نمی‌شود و سرمایه ارزشمندی که در زباله‌ها هست را یا می‌سوزانیم و یا دفن می‌کنیم که خود این اقدام تبعات جبران ناپذیری را ایجاد می‌کند. همه این مسائل نشان می‌دهد که وضعیت محیط زیست ما قابل دفاع نیست ولی آن چیزی که می‌تواند نگران کننده‌تر باشد این است که ما نبینیم که دولت‌ها برنامه‌ای را تبیین کنند که نشان بدهد متوجه این خطر هستند و می‌خواهند جبران کنند.

آنچه می‌تواند نگران‌کننده باشد این است که نبینیم که محتوای تولید شده در رسانه‌ها هم متوجه این خطر است و متناسب با این مسئله دارد ارتقا پیدا می‌کند و نبینیم که این حساسیت‌ها در بین مردم افزایش پیدا کند. خوشبختانه شاهد توجه بیشتر مردم به مسائل محیط زیستی هستیم و نکته‌ای که می‌تواند کمک کند که آینده امیدوارکننده‌تر باشد این است که مردم اکنون نگران کارون، زاینده‌رود، گاوخونی و ... هستند.

ایکنا ـ مردم تأثیر بحران‌های محیط زیستی را در زندگی خود به صورت مستقیم می‌بینند؛ این نگرانی به همین دلیل نیست؟

مردم اکنون با پوست و خونشان ریزگردها را احساس می‌کنند و می‌بینند که وقتی هوا ریزگرد دارد حال آنها هم خوب نیست و این مسائل مردم را متوجه اهمیت موضوع محیط زیست می‌کند. زمانی به ما فعالان محیط زیست می‌گفتند شما یکسری «علی بی‌غم» و سوسول هستید که نگران آب خوردن چند تا کل و بز شده‌اید. در حالی که ما فعالان محیط زیست مشکل معیشت، مسکن و ... داریم. وقتی مردم می‌بینند مردم خوزستان به دلیل بحران آلودگی هوا و کمبود آب با کیفیت مهاجرت می‌کنند، در جازموریان چه بحرانی وجود دارد، در شرق دریاچه ارومیه در شبستر، مراغه و بناب مردم خانه و کاشانه خود را به خاطر سونامی نمک رها کرده‌اند، آنوقت است که دیگر مسائل محیط زیستی را جدی می‌گیرند و می‌فهمند که اتفاقاً موضوع محیط زیست موضوع قابل معامله‌ای نیست و می‌تواند زیرساخت توسعه باشد و نباید حتی در حد محور توسعه به آن اعتنا شود.

ایکنا ـ برای حفاظت از محیط زیست در ایران خلأ قانونی داریم؟

وقتی به اسناد بالادستی نگاه می‌کنیم نقاط امیدبخش خوبی را در قوانین می‌بینیم. ما اصل 50 قانون اساسی را داریم که می‌گوید حفظ محیط زیست لازمه حیاط اجتماعی روبه رشد مردم ایران است؛ این قانون بسیار مترقی و قابل اعتناست. یعنی حفظ محیط زیست یک وظیفه عمومی است و همه مردم باید نسبت به آن حساس باشند و حفاظت از محیط زیست فقط وظیفه یک سازمان به نام سازمان محیط زیست نیست.

ماده 66 آیین دادرسی به تشکل‌های غیر دولتی اجازه داده که علیه هر شخص حقیقی یا حقوقی که عملکرد آنها باعث تخریب محیط زیست می‌شود اعلام جرم کنند

براساس قانون من به عنوان یک شهروند ایرانی اگر احساس خطر کنم می‌توانم از دادستان بخواهم به این وضعیت رسیدگی کند. بر اساس این حق است که ماده 66 آیین دادرسی به تشکل‌های غیر دولتی اجازه داده که علیه هر شخص حقیقی یا حقوقی که عملکرد آنها باعث تخریب محیط زیست می‌شود اعلام جرم کنند.  

ایکنا ـ یعنی نیاز به اضافه کردن یا اصلاح هیچ قانونی در خصوص محیط زیست نیست؟

البته قانون اساسی ما بعد از 40 سال باید در حوزه محیط زیست به روز شود. اصل 50 قانون اساسی می‌گوید اگر عملکرد هر شخص حقیقی یا حقوقی موجب تخریب غیرقابل جبران محیط زیست شود مرتکب جرم شده است. عبارت «غیر قابل جبران» می‌تواند تفسیرهای متعددی را ایجاد کند؛ مثلاً فردی ادعا می‌کند که درست است که من 40 هکتار جنگل را قطع کرده‌ام، اما به جای آن می‌توانم 80 هکتار جنگل در جای دیگری ایجاد کنم پس این غیرقابل جبران نیست؛ پس اجازه دهید جاده بکشم، لوله حفر کنم، طرح انتقال آب اجرا کنم و ... در صورتی که نمی‌توان 40 هکتار از جنگل‌های رویشگاه هیرکانی که چند میلیون سال قدمت دارد، درختان و اکوسیستم آن هویت چند بعدی دارند و ثبت جهانی شده است را نابود و ادعا کرد که در جای دیگری درخت می‌کارم و این همان کارکرد و ماهیت را خواهد داشت.

ایکنا ـ چه تغییری در مفاد مربوط به محیط زیست قانون اساسی باید ایجاد شود؟

توصیه من همیشه این بوده که در بازبینی قانون اساسی واژه غیرقابل جبران حذف و اشاره شود که هر شخصیت حقیقی و حقوقی که عملکرد او منجر به تخریب محیط زیست شود مرتکب جرم شده و باید جلوی آن گرفته شود. ما باید دست کم در 20 میلیون هکتار از خاک ایران که کمتر از 15 درصد خاک سرزمین ما می‌شود شرایط حفاظت 100 درصدی اعلام کنیم تا این بخش‌ها به عنوان ریه کشور محفوظ بماند.

زمانی که قرن 14 شروع شد(1301) ایران ما 20 میلیون هکتار جنگل داشت اما اکنون جنگل‌های ما به 12 میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است و هشت میلیون هکتار از رویشگاه‌های جنگلی خودمان را در هیرکانی، ارسباران، زاگرس، حاشیه خلیج فارس و دریای عمان و توران در مرکز ایران از دست داده‌ایم. اولویت دولت‌ها باید این باشد که این هشت میلیون هکتار دوباره احیا شود و در قلمرو رویشگاه‌های جنگلی از هر نوع توسعه‌ای که با منافع اکولوژیک منطقه تضاد داشته باشد، پرهیز شود.

باید تلاش کنیم وابستگی معیشتی جوامع بومی که در آن مناطق زندگی می‌کنند به چوب در کمترین حد ممکن قرار گیرد و تسهیلاتی قرار دهیم که سوخت رایگان داشته باشند تا مجبور نباشند درخت‌ها را قطع کنند و یا به شکار بی‌رویه روی بیاورند یا مجبور نباشند کشاورزی کنند و زادآوری جنگل‌های ما را نابود کنند و در عوض اجازه دهیم به سمت معیشت‌هایی که سازگار با محیط زیست است بروند؛ مثل کشت گیاهان دارویی، اکوسافاری‌ها، اقامتگاه‌های بوم‌گردی جذاب، ساختن نیروگاه‌های خورشیدی در بام منازل تا به این ترتیب پول تولید کنند.

بیم و امیدهای محیط زیستی ایران قبل از انقراض

کشوری مثل بوتان در حال انجام این کار است. حتی در قانون اساسی بوتان آمده است که هیچ دولتی در بوتان حق ندارد در 60 درصد خاک این کشور که رویشگاه جنگی است، هیچ نوع توسعه‌ای انجام دهد و تمام جامعه محلی که آنجا زندگی می‌کند باید از پرداخت پول آب، برق و گاز معاف باشد و آنجا معیشت‌های سازگار با محیط زیست باید به وجود بیاید.

سازمان ملل نیز اعلام کرده است که اگر همه مردم جهان مثل مردم بوتان زندگی می‌کردند، دو دهم کره زمین کنونی می‌توانست نیازهای همه مردم جهان را تأمین کند. اما اگر همه مردم جهان مثل آمریکایی‌ها، کویتی‌ها و قطری‌ها زندگی کنند به کره زمینی چهار برابر کره زمین کنونی نیاز داریم.

اگر همه مردم جهان مثل ما ایرانی‌ها زندگی کنند به کره زمینی نیاز داریم که یک و هفت دهم برابر کره زمین کنونی وسعت داشته باشد. پس معلوم است که به سمت انقراض حرکت می‌کنیم.

ایکنا ـ اگر مردم ایران بخواهند مراقب محیط زیست خود باشند باید چه تغییراتی در سبک زندگی خود ایجاد کنند؟

مردم ما اول باید آگاه و متوجه شوند چه قدر می‌توانند در کاهش خطر انقراض مؤثر باشند و آگاه کردن وظیفه حاکمیت‌ها و دولت‌هاست. باید تحول در نظام آموزش و پرورش ایجاد کنیم تا نسل نوجوان و کودک متوجه لزوم تغییر شوند. باید بستر دانایی و چگونه مؤثر بودن در نگهداری از محیط زیست را فراهم و به رسانه‌ها توجه جدی‌تر داشته باشیم.

چرا می‌گویند رسانه رکن چهارم دموکراسی است و مثل سه رکن دیگر اهمیت دارد؟ به این خاطر که این رسانه‌ها هستند که می‌توانند مردم را داناتر کنند و مردمی که داناتر باشند کمتر خطا می‌کنند و بهتر حواسشان به سرزمینشان است.

مردم نقش کلیدی در حفظ بنیان‌های اکولوژیکی این سرزمین دارند و این مردم هستند که می‌توانند با تفکیک زباله از مبدأ زباله کمتری تولید کنند، این مردم هستند که با رعایت برخی نکات می‌توانند مانع آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع شوند. بخش قابل توجهی از آتش‌سوزی‌ها در طبیعت در اثر ته‌سیگارهای روشن اتفاق می‌افتد و اگر مردم این را بدانند آتش‌سوزی رخ نمی‌دهد.  اگر مردم بدانند که برای روشن کردن آتش بهتر است از چوب منطقه استفاده نکنند و با خود گاز پیکنیکی ببرند و در صورتی که آتش روشن کردند حتماً آن را خاموش کنند، این نکته‌ها میزان تلفات و خسارت‌های زیست محیطی را کاهش می‌دهد.

اگر همه مردم جهان مثل ما ایرانی‌ها زندگی کنند به کره زمینی نیاز داریم که یک و هفت دهم برابر کره زمین کنونی وسعت داشته باشد. پس معلوم است که به سمت انقراض حرکت می‌کنیم

اگر مردم بدانند که اگر یک هفته از خودروی شخصی خود استفاده نکنند به اندازه نیاز 10 نفر به آب شرب در هفته صرفه جویی کرده‌اند و بحران کمبود آب شرب در کشور را به این ترتیب می‌توان مدیریت کرد، آن وقت است که حاکمیت، دولت‌ها و شورای شهرها به این صرافت می‌افتند که به جای اینکه اتوبان بیشتر و پارکینگ طبقاتی بیشتر بسازند و به خودرو محوری چراغ سبز نشان دهند شهر و مبلمان شهری را طراحی کنند که مردم داوطلبانه خودروی شخصی را کنار بگذارند و از قطارهای زیرزمینی و یا روی زمینی استفاده کنند و مسیرهایی را با دوچرخه رکاب بزنند و یا پیاده بروند اما در اغلب شهرهای کشور چنین فضایی را نمی‌بینیم.

حتی در بزرگراه‌های مشهور کشور مثل بزرگراه حکیم، یک جاهایی حتی برای عبور مردم هم مسیر تعبیه نشده و مردم مجبور هستند وارد بزرگراه شوند تا به آن طرف بروند و اینها واقعاً نگران کننده است که ما کاری کرده‌ایم که مردم چاره‌ای جز استفاده از ماشین شخصی نداشته باشند و این همه ازدحام، ترافیک، آلودگی هوا و اتلاف وقت شهروندان ناشی از همین است.

حاکمیت باید بسترها را فراهم و قوانینی تصویب کند که شهروندان مسئولیت‌پذیر تشویق و آنهایی که مسئولیت‌پذیر نیستند تنبیه شوند. وقتی یک مجتمع آپارتمانی ساخته می‌شود حتماً باید کنتور‌های برق جدا باشند، اما یک کنتور آب نصب می‌شود. اگر ما می‌خواهیم در مصرف آب صرفه‌جویی شود باید کنتورهای آب جدا باشد. با کنتور مشترک هر فردی با خود فکر می‌کند چه آب کم مصرف کند و چه زیاد بر تعداد افراد ساختمان تقسیم می‌شود اما اگر کنتور جدا باشد هر فردی بر روی نحوه مصرف خود مدیریت می‌کند. اگر بر روی چاه‌های آبمان کنتور نصب کنیم، علاوه بر اینکه چاه‌های غیر مجاز را پلمپ می‌کنیم، بر مصرف درست چاه‌های مجاز هم نظارت می‌شود و بخش بزرگی از افت تراز سفره‌های زیرزمینی را می‌توانیم کنترل و به تعادل بخشی سفره‌های آب زیرزمینی کمک کنیم و آنوقت است که می‌توانیم شهروندانی را که کمتر از الگوی مصرف آب، برق و سوخت مصرف می‌کنند را با دادن تخفیف تشویق کنیم. وقتی مردم می‌بینند که چه زیاد مصرف کنند و چه کم و چه با اتومبیل شخصی در سطح شهر تردد کنند و چه با دوچرخه هیچ تفاوتی ندارد، هیچ انگیزه‌ای ایجاد نمی‌شود و مردم به سمت بی‌تفاوتی می‌روند و فاجعه تشدید می‌شود.

ایکنا ـ چه قدر امیدوار هستید که بتوان آسیب‌های وارده به محیط زیست ایران از جمله احیای دریاچه ارومیه را جبران کرد؟

من همیشه امیدوار بوده و امیدوار هستم به این خاطر که سرمایه‌های انسانی که در این سرزمین وجود دارد، حداقل در سطح منطقه شگفت‌انگیز و قابل اعتناست. اگر درایت به خرج دهیم می‌توانیم بسیاری از این مشکلات را حل کنیم. دریاچه ارومیه حاصل این بوده که ما بر طبل وابستگی معیشتی بر منابع آب و خاک کوبیده‌ایم و برخلاف قانون طبیعت وسعت اراضی کشاورزی را افزایش داده‌ایم و مصرف بی‌رویه آب اتفاق افتاده و این بحران را به وجود آورده است. حالا اگر بتوانیم در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه اقتصادی را تعریف کنیم که آب محور نباشد می‌تواند کمک کند که بحران در حوزه آبخیر دریاچه ارومیه حل شود.

ما همین مشکل را در حوزه آبخیز بختگان، شادگان، هورالعظیم، جازموریان و ... داریم که بحران ایجاد شده به دلیل عدم درک توان اکولوژیک منطقه است. کشوری که جزو 10 کشور اول دنیا در جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی و جزو پنج کشور دنیا از نظر جاذبه‌های طبیعی است می‌تواند با ارائه این زیبایی‌ها پول تولید کند، چرا از این پتانسیل استفاده نمی‌کند؟

چرا ما از نظر درآمد حاصل از گردشگری کشور نود و سوم جهان هستیم. میزان درآمد گردشگری شهر کوچکی مثل دبی که هیچکدام از جذابیت‌های کشور ما را ندارد بیش از پنج برابر کل کشور ایران است. ما به راحتی می‌توانیم شهرهایی به مراتب جذاب‌تر از دبی، ابوظبی، دوحه و ... در نیمه جنوبی کشور ایجاد و آنجا را به هاب گردشگری دنیا و حداقل منطقه تبدیل کنیم. هیچ کشوری در دنیا نمی‌تواند ادعا کند که بیشتر از ما دریافت انرژی خورشیدی دارد. ما حتی یک هزام نیاز انرژیمان را از انرژی خورشیدی دریافت نمی‌کنیم. ما پتانسیل خارق العاده‌‌ای در حوزه انرژی بادی در منطقه بادهای 120 روزه سیستان و منجیل داریم که عملاً از آنها استفاده نمی‌کنیم.

ما می‌توانیم با توجه به اینکه تنها راه دسترسی به آب‌های آزاد برای جمهوری‌های آسیای میانه هستیم با احیای جاده ابریشم کشور خودمان را به یک کشور قابل اعتنا در سطح منطقه تبدیل کنیم. اینها چشم‌اندازهایی است که باعث می‌شود وابستگی معیشتی به منابع آبی که مهم‌ترین دلایل انقراض طبیعی کشور است کاهش پیدا کند و بدون اینکه هوا را آلوده و رودخانه‌ها را خشک کنیم پول پایدار تولید کنیم و بدین ترتیب دورنمای امیدوار کننده‌ای برای کشور ترسیم کنیم.

ایکنا ـ عملکرد سازمان محیط زیست را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اتفاقی که در تالاب میانکاله رخ‌داد و ما شاهد دستور صریح سازمان محیط زیست با حمایت رئیس جمهور بودیم که اجازه ندادند زیست بوم ارزشمند کشور فدای جانمایی صنعت پتروشیمی شود اتفاق بی‌نظیری بود. در ماجرای پتروشیمی میانکاله بخش قابل توجهی از قدرت حتی در سطح رئیس مجلس، امام‌جمعه و استاندار مازندران و نمایندگان مجلس حامی احداث پتروشیمی میانکاله بودند و صحبت از سرمایه‌گذاری چند هزار میلیارد تومانی می‌کردند اما به خاطر شجاعت و قاطعیت سازمان محیط زیست و حمایت مردمی که اتفاق افتاد، توانستیم جلوی آن خطر را بگیریم.

اکنون موضوع سد چم‌شیر موضوع داغی است و بسیاری از کارشناسان نگران این هستند که با آبگیری این سد شاهد یک گتوند دیگر باشیم که می‌تواند شرق خوزستان را از حیزانتفاع ساقط کند؛ به خاطر اینکه 70 درصد مخزن سد چم‌شیر در تشکیلات سازند گچساران قرار گرفته همان سازندی که مقصر شوری آب در منطقه گتوند هم بود و در نهایت هم اعلام شد که مقصر 20 درصد از شوری در جلگه خوزستان سد گتوند است.

مقاومت‌های جدی اکنون درگرفته و خوشبختانه رئیس سازمان محیط زیست اعلام کرده که ما جلوی آبگیری این سد را تا انجام بررسی‌های مجدد می‌گیریم که امیدوار هستم بتوانند همچنان مقاومت کنند. البته لکنت‌هایی همچنان وجود دارد؛ سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه خطر تغییر اقلیمی آنچنان که باید روشنگری نکرده و فعال برخورد نمی‌کند و نمی‌گوید که وقتی ما در کاپ 27 شرکت کردیم چه دستاوردهایی داشتیم.

رئیس سازمان محیط زیست در سفرهایی که به استان‌ها می‌رود مستقیم با مردم و نمایندگان NGO ها صحبت نمی‌کند و از دیدار با رسانه‌ها پرهیز می‌کند و این نقطه ضعف بزرگی است که باعث می‌شود مردم نفهمند سازمان محیط زیست درگیر چیست و به نظر می‌رسد هنوز نگاه‌های امنیتی در سازمان محیط زیست و تصور نامحرم، محرم وجود دارد.  

بزرگترین ابتکار سازمان محیط زیست باید مردم باشند و هرقدر با مردم ارتباط بهتری برقرار کند قدرتش هم بیشتر خواهد شد و امیدوار هستم به این سمت حرکت کند تا بتوانیم شاهد حل بحران‌های جدی در حوزه آبخیر زاینده رود، دریاچه ارومیه، بختگان و منطقه جازموریان باشیم.

سازمان محیط زیست در این حوزه‌ها کاملاً سکوت کرده و از ارائه برنامه در مورد اینکه چه فکر و ایده‌ای برای حل این بحران‌ها طی پنج تا 10 سال آینده دارد خودداری می‌کند. ما در حوزه مدیریت زباله نمی‌بینیم که سازمان حفاظت محیط زیست وارد موضوع شود و بگوید چه طرح‌هایی برای حل این مشکل دارد. همچنین در حوزه مدیریت حیوانات بی‌سرپرست با انفعالی از سوی سازمان محیط زیست روبه‌رو هستیم و این سازمان از ترس عواقب و یا هر ملاحظه دیگری سعی می‌کند اظهار نظر صریح در این خصوص نکند. ما از سازمان محیط زیست انتظار داریم راسخ‌تر و صادقانه‌تر با مردم گفت‌وگو کند.

گفت‌وگو از زهرا ایرجی

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محیط زیست
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۰۹/۲۹ - ۱۳:۵۵
0
1
با سلام و خداقوت.امیدواریم مسئولان در فوریت برنامه ای برای زنده نگه داشتن محیط زیست داشته باشن.
captcha