به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست گفتوگو درباره کتاب «خشم شهری، شورش طردشدگان» نوشته مصطفی دیکچ، از سلسلهنشستهای سهشنبههای فصل سخن، روز گذشته، ۲۲ آذرماه در محل معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.
مهوش خادمالفقرایی، عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی واحد اصفهان در این نشست اظهار کرد: نویسنده کتاب در حوزه مطالعات شهری فعال است که موضوعی میانرشتهای محسوب میشود. موضوع کتاب، نظریهای درباره خیزشهای شهری است که در آن مثالهای مختلفی از ۶ کشور شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه، سوئد، یونان و ترکیه مطرح میشود.
وی افزود: قرن ۲۱، عصر شهری نامگذاری شده است، زیرا ۷۰ تا ۸۰ درصد جمعیت جهان در شهرها ساکن هستند. شهرها در مقایسه با فضاهای کوچکتر مثل روستاها، در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و... تفاوتهای بنیادین دارند. نویسنده از همین دریچه وارد مسئله میشود و به آسیبهای شهری از جمله فقر، اعتیاد و... اشاره میکند. همچنین در این کتاب، از یک آسیب بزرگ قرن قبل، به نام مسکنهای اجتماعی نام میبرد که در بخشی از شهرها برای اقشار فقیر ساخته میشد. در ابتدا بخشی از هزینه ساخت این خانهها را دولتها به عهده میگرفتند، اما بهدلیل افزایش این هزینهها، دولتها به مرور عقبنشینی و بخشی از اقشار اجتماعی که وضعیت مالی بهتری داشتند نیز آنجا را ترک کردند و کمکم این مسکنها به گتوهای افراد فقیر تبدیل شد.
عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی واحد اصفهان گفت: اعتیاد در این مسکنها افزایش یافت و افراد دارای آسیبهای اجتماعی در آنها ساکن شدند. به مرور زمان نیز این محلهها به بدنامی معروف و کنار گذاشته شدند و خدماتی که دولتها که قبلا به آنها میدادند نیز حذف شد. ساکنان این محلهها اگر خودشان هم دچار آسیب اجتماعی نبودند، از زندگی در این محلهها ناراحت میشدند و این احساس طردشدگی را ناشی از فعالیتهای دولتها میدانستند. از طرف دیگر، بخشی از آسیبها ناشی از تخریب و آزادسازی بخشهای قدیمی شهر بود که موجب از بین رفتن فرهنگ ساکنان آن مناطق میشد.
وی با بیان اینکه خیزشهای شهری از سال ۲۰۰۵ شروع شده است، تصریح کرد: یکی از این شورشها در سال ۲۰۱۴ در فرانسه رخ داد که یکی از دلایل اصلی آن، مسکنهای اجتماعی بود. البته دلایل دیگری هم وجود داشت. برای مثال، تبعیضهای نژادی در شهر فرگوسن بسیار زیاد بود و مخصوصا از طرف پلیس به این اقشار فشار زیادی وارد میشد. پلیس شهر موظف به درآمدزایی بود، در حالی که هدف اصلی این ارگان، ایجاد نظم است. پلیس برای انجام این وظیفه، شهروندان از جمله سیاهپوستان را جریمه میکرد و دستش برای جریمه کردن نیز بسیار باز بود.
خادمالفقرایی بیان کرد: شورش سال ۲۰۱۱ در انگلستان نیز بهدلیل حضور سیاهپوستان در حومه شهر بود. کاهش قدرت اقتصادی، کوچک شدن قشر متوسط و افزایش فاصله طبقاتی، از دلایل این شورش بوده است. بهدلیل اجرای قانون ایست و بازرسی، افراد از جمله سیاهپوستان را بیدلیل به بازداشتگاه میبردند و این مسئله تا سالها موجب ناراحتی شهروندان شد و در نهایت، بهواسطه کشتهشدن یک مرد سیاهپوست، شورشها اتفاق افتاد.
وی تأکید کرد: شورش در فرانسه، در فضای متفاوتی رخ داد. حضور نژادهای مختلف مثل ترکها و همچنین سیاستهای ضداسلامی باعث رنجش شهروندان این کشور شد. در همین مقطع زمانی، سه نوجوان بیگناه از دست پلیس فرار کردند و به پست برق پناه بردند، اما در آنجا دچار برقگرفتگی و هر سه نفر که دو نفرشان آسیایی و دیگری سیاهپوست بود، کشته شدند. این حادثه نیز در نهایت به شورش منجر شد. پلیس فرانسه دلیل بازرسی زیاد شهروندان را فرهنگ آنها، از جمله مسلمان بودن، چندهمسری و داشتن بچههای زیاد که باعث رشد آسیبهای اجتماعی میشود، مطرح کرد و این دلایل به خشم بیشتر شهروندان که عموما نسل دوم مهاجران بودند، انجامید.
به گفته این پژوهشگر، کشور سوئد نیز تجربه شورش شهری را دارد. دلیل این شورشها، اقتصاد لیبرال بود که باعث افزایش نابرابری و خشم مردم شد. مردم شهر بهطور کلی این پیشفرض را داشتند که بعضی از امکانات مثل مدرسه باید از سوی دولت تأمین شود، زیرا مدرسهها به مرور در دست بخش خصوصی قرار میگرفتند و چون این بخش به دنبال افزایش درآمد خود بود، کمتر به کیفیت آموزش توجه میکرد. همچنین افزایش نابرابری، کاهش اشتغال و ترویج مسکنهای اجتماعی با همان تجربه مسکنهای شهری فرانسه و در نهایت مرگ یک پیرمرد، باعث بروز این شورشها شد. البته خشم مردم از کشته شدن پیرمرد نبود، بلکه ناشی از کتمان دلیل مرگ او بود که باعث عصبانیت بیشتر شهروندان شد و شورش یک هفته به طول انجامید.
وی در ادامه اظهار کرد: در کشور یونان در سال ۲۰۰۸، به دنبال کشته شدن یک پسربچه، شورشها شروع شد. این کشور از سال ۱۹۷۴ تحولات دموکراتیک را تجربه کرد و پیش از آن هم نظام پادشاهی داشت، ولی با تغییر شکل کلی نظام نیز همچنان فرهنگ پادشاهی بر ادارات این کشور رواج داشت. نظام اداری این کشور دچار فساد شد و رشد اقتصادی اگرچه سیاست اصلی یونان بود، اما همراه با توسعه نبود که در نهایت، به فاصله طبقاتی زیادی منجر شده بود. با تدارکات تجملاتی برای برگزاری المپیک در این کشور، مردم فقیر عصبانی شده و شورش کردند.
خادمالفقرایی در خصوص شورش ترکیه گفت: در ترکیه، برخلاف کشورهایی که نام برده شد، اعتراض دستهجمعی مردم نسبت به خراب شدن پارک میدان استقلال موجب شورش شد. به دنبال خراب کردن پارک تاریخی و ساختن پاساژهای گردشگری از سوی اردوغان، مردم معترض شدند. حتی مردی یک شبانهروز به سکوت مقابل یک مجسمه ایستاد که بعدا به مرد ساکت ایستاده و نمادی برای مردم معترض معروف شد. این اعتراضات کمکم افزایش یافت و همه استانبول را فرا گرفت.
وی تصریح کرد: علت اصلی نارضایتیها، حرکت رو به جلوی اردغان در عرصه اقتصادی همراه با هزینههای گزاف بود، مثل ساختن بزرگترین پل معلق روی رودخانه یا ساختن یک کاخ برای خود اردوغان؛ مردم معتقد بودند که نیازی به انجام چنین کارهایی نیست. از دلایل دیگر نارضایتیها، فاصله میان ترکهای سفیدپوست و ترکهای سیاهپوست بود. اردوغان کردها را هم طرد کرده بود و همه این اقشار از عملکرد او ناراضی بودند و در نهایت اعتراض کردند.
عض هیئت علمی جهاددانشگاهی واحد اصفهان در پایان گفت: نتیجهگیری نویسنده این است که در خیزشهای شهری نباید به دنبال این باشیم که این اتفاقات، چه نوع خشمی به دنبال دارد؟ در اینجا نوع خشم مهم نیست، زیرا ناشی از خشونتی است که قبلا آن را تحمل کردهاند. دلیل اصلی شورشها، خشم انباشتهایست که مردم سالیان زیادی با آن زندگی کردهاند و در نهایت، گردن اعمالکنندگان این خشونت را میگیرد. خواندن کتاب، ایدههایی به من داد، مثل اینکه درباره سوئد همیشه تفکر مثبت نداشته باشیم، یا وقتی وارد ترکیه میشویم، به این فکر کنیم که وضعیت مردم شهر میتوانست بهتر باشد، به جای اینکه یک فرودگاه بسیار بزرگ ساخته شود. نویسنده بهصورت کلی نتیجهای برای این شورشها ارائه نمیکند که میتوان گفت شاید دغدغه او نبوده یا اینکه دچار بیمهری شده است.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام