وقتی نخبگان به تفاوت‌ها نپردازند، توده‌ها به دعوا می‌پردازند
کد خبر: 4094490
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۲
عماد افروغ:

وقتی نخبگان به تفاوت‌ها نپردازند، توده‌ها به دعوا می‌پردازند

عماد افروغ، جامعه‌شناس، اتفاقات اخیر کشور را نتیجه طردشدگی و تلاش برای سیاست‌زدایی دانست و گفت: این اتفاق‌ها جنبش نیست اما می‌تواند به جنبش منجر شود؛ وقتی نخبگان به تفاوت‌ها نپردازند، توده‌ها به دعوا می‌پردازند لذا نیاز است بر اساس تفاوت‌ها گفت‌وگو شود.

عقبه طردشدگی در خشم شهری حاکمبه گزارش خبرنگار ایکنا، عماد افروغ، جامعه‌شناس و نظریه‌پرداز علوم اجتماعی در مراسم افتتاحیه یازدهمین دوره مسابقات ملی مناظرات دانشجویان ایران که امروز سوم آبان‌ماه با حضور علی منتظری، رئیس شورای علمی مسابقات مناظره دانشجویان، جمال رحیمیان، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی و جمعی از دبیران این دوره از مسابقات مناظره و دانشجویان (به صورت حضوری و آنلاین) در دانشگاه تهران برگزار شد، با موضوع «جامعه ایران، جنبش دانشجویی نوظهور و ضرورت گفت‌و‌گو» به سخنرانی پرداخت. 

وی در آغاز سخن تصریح کرد: جامعه ایران یک جامعه طیفی است؛ جامعه قطبی نیست و فرایند قطبی‌شدگی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را پشت سر نگذاشته است. به این مسئله کاری ندارم که این مسئله خوب است یا بد ولی ما قطبی‌شدگی را در جهان غرب و آمریکا می‌بینیم چون در آنجا طبقه اجتماعی شکل گرفته است. من خیلی ناراحتم از اینکه می‌بینم برخی از همکارانم مفهوم شناسی دقیقی در این خصوص ارائه نمی‌دهند و بین طبقه و طبقه اجتماعی فرق قائل نمی‌شوند. بین این دو تفاوت وجود دارد که برای آگاهی در خصوص این مفهوم می‌توانید به کتاب «فضا و جامعه» رجوع کنید.

افروغ ادامه داد: وقتی طبقه اجتماعی مطرح است، با یک انسداد روبه‌رو می‌شویم یعنی طبقه خود به خود تبدیل به طبقه اجتماعی نمی‌شود و حتماً باید انسدادی صورت گیرد. این انسداد در اقتصاد، فرهنگ و همچنین در فضای سیاسی وجود دارد. برخلاف شعارهایی که بعضاً می‌شنویم که مطرح می‌شود تحرک اجتماعی و فردی در غرب بالاست و تحرک اجتماعی ساختاری در غرب وجود ندارد که اگر وجود داشت طبقه اجتماعی شکل نمی‌گرفت. در اقتصاد می‌بینیم که محل کار طبقه متخصص از محل کار کارگر جداست. محل تفریح و اسکان این دو گروه هم از هم جداست. آنتونی گیدنز این بحث را با عنوان «جدایی‌گزینی فضایی و مسکونی» مطرح می‌کند که شرط لازم برای شکل‌گیری طبقه اجتماعی است.

وی اضافه کرد: در غرب مردم در یک محله زندگی نمی‌کنند و بیش از آنکه شاهد تعامل بین طبقات باشیم، شاهد تعامل درون طبقات هستیم که باعث شکل‌گیری خرده فرهنگ‌ها می‌شود و شکل‌گیری این خرده فرهنگ با شکل‌گیری طبقه اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد.

این جامعه شناس تصریح کرد: در بحث مدنی هم همین مسئله مطرح است یعنی وقتی اجازه داده نشد که طبقه کثرت‌گرایی ظهور کند و تعامل بین طبقاتی شکل بگیرد، خواه ناخواه انسداد مدنی اتفاق می‌افتاد. گفته می‌شود جامعه مدنی در غرب بیش از آنکه افقی باشد عمودی است؛ این مسئله را خود غربی‌ها مطرح می‌کنند.

سکولاریسم غرب با تکثیرگرایی و دولت ـ ملت سازکاری ندارد

وی مسئله دوم را عقبه معرفتی انسداد عنوان کرد و گفت: این انسداد طبقاتی عقبه‌های معرفتی دارد. زیاد می‌شنویم که غرب اهل تکثر است در حالی که غرب نمی‌تواند اهل تکثر باشد برای اینکه هم طبقات اجتماعی در آن شکل گرفته و انسداد وجود دارد و هم سکولاریسم را پذیرفته است. سکولاریسم یک ادعا دارد که با تکثرگرایی و حتی مفهوم دولت و ملت نمی‌خواند؛ هیچ کس این مسئله را تاکنون نگفته است؛ شما می‌گویید مثل غربی‌ها اهل تکثر شویم اما غربی‌ها اهل تکثر نیستند ما اهل تکثیریم.

وی تشریح کرد: تکثر خصلت جامعه طیفی است نه جامعه قطبی. در سکولاریسم مطرح می‌شود که ورود اخلاق و دین در عرصه عمومی و سیاسی ممنوع است. پس ورود گروه‌های اخلاقی و دینی در عرصه عمومی و سیاسی هم ممنوع بوده و این تفکر در حال طرد یک گروه است، چنین تفکری چطور می‌تواند تکثیرگرایی را انجام دهد؟ از سوی دیگر این نگاه منع فلسفی و معرفتی دارد. سکولاریسم منع اجتماعی، حقوقی، معرفتی، سیاسی و ... دارد و نمی‌تواند با تکثیرگرایی و مفهوم دولت و ملت سازگاری داشته باشد.

هیچ نظامی در عالم سکولاریستی نیست

این نظریه‌پرداز علوم اجتماعی در جمع بندی این بخش از سخنان خود، گفت: این منع‌های سکولاریسم من را به این نظر رسانده که هیچ نظامی در عالم سکولاریستی نیست و در واقع مراتب غیرسکولاریستی نظام‌ها با هم فرق و به اخلاق سیاسی آن نظام ارتباط دارد. اگر می‌خواهید در مورد تکثرگرایی غربی مطالعه کنید، کتاب «قدرت نگرشی رادیکال» استیون لوکس را بخوانید، در این کتاب بحث اغوا و فریب مطرح شده است.

وی ادامه داد: شکل‌گیری طبقه اجتماعی محور اصلی انسداد حاکم بر غرب است و این انسداد باعث شده اقتدار از اقتدار اقتصادی به فرهنگی و سیاسی رشد کند؛ چون در غرب اقتصاد حرف اول را می‌زند. آنجا حرکت از ثروت به قدرت است که به دلیل انسداد طبقاتی رخ می‌دهد. اما جامعه ما جامعه‌ متکثر است. این تکثر را هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ فرهنگی می‌توان دید. ما چند قومیتی و چند مذهبی هستیم و گروه‌ها و اجتماعات افقی و عمودی نوظهور داریم.

طبقه داریم اما طبقه اجتماعی و انسداد نداریم

افروغ همچنین گفت: در جامعه ما طبقه هست اما طبقه اجتماعی شکل نگرفته است و انسدادها هم وجود ندارد. این جامعه طیفی است و وقتی جامعه طیفی است باید جامعه برای تکثر باز باشد. انقلاب ثمره اجازه دادن و قدرت مانور دادن به همین کَثَرات بود. یعنی انقلاب را عده‌ای خاص محقق نکردند و همه جامعه طیفی و متکثر پیش بردند. یک عده در این کشور نمی‌فهمند که تکثر یعنی چه و عقبه این مسئله را نمی‌فهمند و هر چیزی که غالب می‌شود را تکرار می‌کنند.

هر استادی با هر تحصیلاتی خود را جامعه‌شناس معرفی می‌کند!

وی با ابراز تأسف از اینکه برخی اساتید با هر تخصصی خود را به عنوان جامعه‌شناس معرفی و اظهارنظر می‌کنند، گفت: یک انسان‌شناس خود را به عنوان جامعه‌شناس معرفی و مطرح می‌کند یک جنبش عظیم اجتماعی در حال شکل‌گیری است در حالی که این فرد اصلاً جنبش و اجتماع را نمی‌شناسد. یکی از دردهای ما این است که افرادی که تخصص لازم را ندارند در حوزه اجتماعی اظهارنظر می کنند.

چرا اجازه نمی‌دهید کثرات ظهور و بروز کنند

این استاد دانشگاه به بیان عقبه فلسفی مناسب تکثرگرایی در جامعه ایران پرداخت و گفت: عقبه فلسفی این مسئله حکمت متعالی وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است. ملاصدرا اصالت وجود و وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت را مطرح کرده است. این عقبه فلسفی را در غرب نداریم. برخی علیه ملاصدرا حرف می‌زنند اما نمی‌دانند این دیدگاه فلسفی چه آثار مبارکی در کشور ما داشته است و ما تجلی این تفکر را در انقلاب و جنگ دیده‌ایم. در دفاع مقدس کثراث میدان دیدند و اگر همین کثرات نبودند، در دفاع مقدس موفق نمی‌شدیم. پس چرا اجازه نمی‌دهید کثرات ظهور و بروز کنند؟

وی ادامه داد: یکی از مباحثی که در جامعه‌شناسی فرهنگ تدریس می‌کردم، این بود که فرهنگ متکثر است و فرهنگ‌ها وقتی به انقلاب‌ها می‌خورند میل به وحدت و ایدئولوژی پیدا می‌کنند و این مسئله طبیعی تاریخی است که تکثرات میل به وحدت پیدا می‌کنند و در وحدت ذوب می‌شوند اما بعد از انقلاب، فرهنگ می‌خواهد به همان تکثر خود بازگردد. فرهنگ در حال فریاد زدن است که وحدت اقتضای انقلاب بود و حالا که دیگر انقلاب را پشت سرگذاشته‌ایم، می‌خواهد به تکثر بازگردد.

افروغ ادامه داد: در این مسئله تقابل با سکولاریسم هم مطرح است. ما سکولاریسم را نپذیرفتیم و مانعی برای هیچ گروهی پس از انقلاب ایجاد نکردیم. تجلی این وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت فقط در حکمت نظری وجود ندارد و حکمت نظری باید به حکمت عملی بیاید و در سطح مدیریت مطرح شود؛ من نظر و عمل دوگانه را قبول ندارم. اینکه بگوییم اینها کاملاً جدا از هم هستند را هم قبول ندارم چون در حکمت نظری هم به عمل نیاز داریم.

افروغ یک نصیحت هم به گروه‌ها مطرح کرد و گفت: برخی از گروه‌ها تلاش می‌کنند رهبری را به یک سمت سوق دهند و برخی از گروه‌ها سعی می‌کنند در عینیت‌سازی خود رهبر را به یک سمت دیگر سوق دهند، گروه‌هایی از اول انقلاب تلاش کردند فضای تصنعی قطبی شدگی کاذب را در جامعه ایجاد کنند و جامعه‌ای که قطبی نبود را به لحاظ تصنعی قطبی کنند و به دلالت‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی این قطبی شدگی سامان بدهند. سامان اقتصادی این نگاه رانت و امتیازهای ویژه بود. در غرب رابطه ثروت ـ قدرت بود اما در اینجا رابطه قدرت ـ ثروت ایجاد شد. رابطه قدرت ـ ثروت یعنی در اقتصاد نفتی وقتی به قدرت دست پیدا می‌شود، به ثروت هم دست یافته می‌شود. بروید ببینید بیشترین مواهب اقتصادی در اختیار دو گروه شناخته شده است که به محض اینکه حاکم شده‌اند و قدرت را دست به دست کرده‌اند، از مواهب اقتصادی بهره‌مند شده‌اند. پس چیزی که باید محل پرسش و مناظرات دانشجویی باشد این قطبی شدگی تصنعی و کاذب برای یک جامعه طیفی و متکثر است. من دلم برای تاریخ، هویت ایران و هویت انقلاب اسلامی می‌سوزد. در حق جمهوری اسلامی جور و جفا می‌شود. انقلاب اسلامی ماهیت متکثر دارد.

این جامعه‌شناس تصریح کرد: در ارتباط با فرهنگ هم باید اجازه تکثر داده شود. بروید کتاب «گفت‌وگو بی‌حجاب» در مورد تفاوت حجاب و عفاف را بخوانید. در این کتاب تأمل کنید. باید اجازه داده شود که تکثرات تاریخی و فرهنگی ما بروز کند. در همین بحث انتخابات هم تکثر را رعایت نمی‌کنیم. من تمام انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را بررسی کردم که چه زمانی حضور مردم حداکثری بوده است. هر وقت کاندیداها متکثر بوده، حضور مردم هم متکثر بوده چون مردم سلایق مختلف دارند و باید سلایق مختلف را در نمایندگان ببینند و اگر نبینند طرد می‌شوند. ما عملاً به دست گروه‌های شناخته شده سیاسی و با قطبی‌شدگی کاذب، دچار طردشدگی اقتصادی، اجتماعی و حتی علمی شده‌ایم. تا کی و چقدر سهمیه در دانشگاه‌ها و...؟ این مسائل باید موضوعات مناظرات دانشجویی باشد.

وی با تأکید بر اینکه دانشجویان نباید در مورد موضوعات کم رمق و بی‌ثمر بحث کنند و بازی بخورند، در مورد اتفاقات اخیر کشور نیز گفت: این اتفاقات عقبه طردشدگی دارد اما خود این اتفاق خشم شهری است و یک شورش طردشدگی است و جنبش نیست اما می‌تواند به جنبش بینجامد اما جنبش نیست. کتابی چاپ شده به نام «خشم شهری، شورش طردشدگان» این کتاب را بخوانید. در هر جایی یک نفر به وسیله پلیس به قتل رسیده، مردم به خیابان‌ها آمده‌اند. در آمریکا، انگلیس، یونان، ترکیه و ... همین اتفاق افتاده است. این مسئله خشم شهری است که عقبه دارد. عقبه خشم شهری آن‌ها نظام سرمایه‌داری است. اما نظام اقتصادی شما چیست؟ براساس عدالت است، بر توزیع عادلانه می‌چرخد یا ... ؟

این جامعه‌شناس اضافه کرد: ما مفهومی به عنوان رابطه قدرت و مسئولیت داریم. هر کس قدرت دارد مسئول است چه در برابر اعمالش و چه در برابر بی‌عملیش. حال مسئول مرگ مهسا امینی کیست؟ بررسی این مسئله کمیته و کمیسیون نیاز ندارد و لازم نیست اثبات شود که این فرد ضربه مغزی خورده بوده است یا خیر. من می‌گویم این خانم 22 سال عمر کرده بود چرا به محض اینکه گشت ارشاد او را گرفت، فوت کرد؟ این شُک روحی و روانی را به او چه کسی وارد کرد؟ مسئولیت این مسئله با کیست؟ با پلیس است. من بحث علمی کردم نه بحث هیجانی. آیا شما در گزارش‌هایتان به این شُک روحی و روانی توجه می‌کنید؟

وی در ادامه سخنان خود با اشاره به وضعیت دانشگاه‌ها گفت: برای اولین بار می‌توانم شاهد این قضیه باشم که این علم و فرهنگ است که دارد به سیاست و اقتصاد خط می‌دهد و بستری برای شکل‌گیری یک جنبش دانشجویی جدید فراهم می‌شود. ما سابقه خوبی از جنبش‌های دانشجویی 16 آذر و 13 آبان داریم. عدالت‌خواهی دهه 70 و 80 را هم داریم که نفهمیدند و جذب قدرت سیاسی شدند و با دست خودشان خودشان را کشتند.

افروغ اظهار امیدواری کرد از دل این جنبش یک جنبش دانشجویی نوظهور شکل بگیرد و مطالبه‌گر همان طردشدگی‌ها به صورت منسجم و ساختارمند باشد و جامعه را بداند و بشناسد. اکنون اگر از معترضان سؤال کنید چه می‌خواهید، اکثراً نمی‌دانند در حالی که جنبش دانشجویی گذشته شعارهای استکبارستیزی، عدالت‌خواهی و ... را داشتند.

وی ادامه داد: سال‌هاست می‌گویم فضای کشور سیاست‌زده و امنیت‌زده است. وقتی سیاست‌زده شد، روی دیگر این سکه سیاست‌زدایی است. یعنی می‌خواهند دیگران سیاسی نشوند و فقط یک گروه سیاسی باشند و نتیجه این مسئله لودگی می‌شود. وقتی نخواهید جامعه سیاسی باشد یعنی مردم جذب سرگرمی‌ها باشند. ما این لودگی را کماکان در جوانان می‌بینیم حتی در اعتراض‌ها. وقتی شما فضا را سیاست‌زدا می‌کنید، جامعه واکنش نشان می‌دهد و می‌خواهد سیاسی شود؛ اکنون سیاسی شده اما هنوز آثار آن لودگی باقی مانده است.

افروغ افزود: چه معنی دارد که دختران روسری خود را بردارند و همه افتخارشان خوردن غذا در سلف پسران باشد؛ آیا این خاستگاه یک جنبش است؟ خیر این آثار همان سیاست‌زدایی حاکم است. اینها دست‌پرورده ما هستند که تلاش داشتیم این گروه‌ها سیاسی نشوند، اما در بلند مدت بستر خودشان را پیدا کرده و به شعارهای حقیقی خودشان باز می‌گردند و باز مطالبه‌گر طردشدگان سیاسی می‌شوند که حلقه واسط این مسئله همین جنبش دانشجویی است. اگر جنبش دانشجویی آمد، اتفاق‌های مبارکی رخ خواهد داد.

وی در بخش پایانی سخنان خود، خطاب به دانشجویانی که می‌خواهند در مناظرات شرکت کنند، گفت: گفت‌وگو را بشناسید. گفت‌وگو مبانی فلسفی و معرفتی دارد، انواع و اقسام دارد. معرفت نسبی است اما داوری نسبی نیست. پس برای رسیدن به حقیقت در پس معرفت نیاز به گفت‌وگو داریم اما چون معرفت نسبی است، ممکن است معرفت من خطا داشته باشد پس من بیش از آنکه بخواهم دیگری را قانع کنم باید خودم قانع شوم.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: گفت‌وگو دو قسم دارد. یکی گفت‌وگوی فلسفی و دیگری گفت‌وگوی اجتماعی است. گفت‌وگوی فلسفی یک گفت‌وگوی پیش‌رونده است. گفت‌وگوی اجتماعی، گفت‌وگوی درجا زننده است و گفت‌وگوی مطلوب، گفت‌وگوی پیش‌رونده است که در آن اختلاف و تفاوت‌ها مطرح می‌شود نه اشتراکات.

وی به این مسئله هم اشاره کرد که عضو شورای سیاست‌گذاری گفت‌وگوی ادیان هم هست و گفت: همیشه این نقد را دارم که در گفت‌وگوی ادیان چرا همیشه گفت‌وگو را بر اساس اشتراکات پیش می‌بریم اما این گفت‌وگوی اجتماعی است و پیش‌رونده نیست و یک نوع یادآوری است که این اشتراکات وجود دارد اما نیاز است به تفاوت‌ها پرداخته شود. وقتی نخبگان به تفاوت‌ها نپردازند، توده‌ها به دعوا می‌پردازند. وقتی رهبران شیعه و سنی بر سر تفاوت‌ها گفت‌وگو نکنند، می‌شود جنگ داعش و مقابل داعش، اما اگر بزرگان شیعه و سنی در مورد اختلاف‌ها بحث کنند، داعش شکل نمی‌گیرد.

افروغ در پایان گفت: در گفت‌وگوهای خودتان از فرمالیزم بپرهیزید. گفت‌وگو برای گفت‌وگو و یا برای رسیدن به قدرت، منزلت، شهرت و شهوت نیست. گفت‌وگو آداب و فرهنگی دارد. همچنین تلاش کنید گفت‌وگوها به عمل منتهی شود. این گفت‌وگوها را تبلیغ و نشر دهید.

گزارش از زهرا ایرجی

انتهای پیام
captcha