به گزارش ایکنا به نقل از القدس العربی، شیخ یوسف القرضاوی، رئیس سابق اتحادیه جهانی علمای مسلمانان صبح امروز دوشنبه، 4 مهر در سن 96 سالگی دار فانی را وداع گفت.
حساب کاربری اتحادیه جهانی علمای مسلمان در توئیتر اعلام کرد: «شیخ یوسف القرضاوی که عمر خود را در راه تبیین احکام اسلام و دفاع از امت فدا کرد به لقاء الله پیوست.»
یوسف عبدالله القرضاوی در سال ۱۹۲۶ در یکی از روستاهای حومه محله الکبرای استان غربی مصر، در خانوادهای متدّین به دنیا آمد. دو سال بیشتر نداشت که پدرش از دنیا رفت و عمویش سرپرستی او را بر عهده گرفت. در سن پنج سالگی به منظور حفظ قرآن کریم به مکتب خانهاش فرستادند و در سن هفت سالگی برای تحصیلات جدید وارد دبستان شد. پیش از آن که به سن 10 سالگی برسد حافظ کل قرآن کریم شد. در همان دوران کودکی به خاطر آن که قرآن را خوب تلاوت میکرد، اهالی روستا استاد یوسف صدایش میکردند.
در سن دوازده سالگی دوره ابتدایی را به پایان رسانید. سپس در شهر طنطا دورههای دانش سرای مقدماتی و دانش سرای عالی دینی را گذرانید و برای ادامه تحصیل به قاهره رفت و به دانشکده اصول دین راه یافت و در سال ۱۹۵۲ به اخذ دانشنامه لیسانس با درجه ممتاز موفق شد سپس در رشته دبیری دانشکده زبان عربی ثبت نام کرد و از آن جا نیز به دریافت لیسانس با درجه ممتاز نایل شد.
وی در سال ۱۹۵۷ به مؤسسه تحقیقات و مطالعات زبان عربی وابسته به جامعه کشورهای عربی وارد شد و دیپلم عالی زبان و ادبیات عربی را دریافت کرد و در همین سالها دوره سه ساله دکترای دانشکده اصول دین را نیز با موفقیت در سال ۱۹۶۰ به پایان رسانید.
در سال ۱۹۵۱ سرپرستی امور دینی وزارت اوقاف مصر در رابطه با خطابه و تدریس و سرپرستی مساجد و سردبیری انجمن ائمه جماعات را عهدهدار شد و در سال ۱۹۵۹ در اداره فرهنگ اسلامی الأزهر مشغول به کار شد و مطبوعات و انتشارات را زیر نظر گرفت و به پاسخگویی سؤالات و شبهاتی که از طریق جراید و غیره که پیرامون اسلام مطرح میشد، پرداخت و در برنامهریزی دفتر هنری اداره دعوت و ارشاد شرکت کرد.
وی در کنار همه مشغلههای علمی و اداری، هیچگاه از مسایل اجتماعی نیز بر کنار نبوده و با سرودن قصیده و ایراد خطابههای مؤثر، دانشجویان را به تظاهرات تشویق میکرد. قرضاوی را همه به عنوان خطیب، نویسنده و عالم دینی میشناسند اما کمتر کسی او را به عنوان شاعر میشناسد در حالی که وی زندگی را از نوجوانی با شعر آغاز کرده و در بینِ دوستان و همدورههایش به عنوان قرضاوی شاعر معروف است.
قرضاوی مسئول انجمن دانشجویان نهضت اسلامی در دانشکده اصول دین و سایر دانشکدههای دانشگاه الأزهر بود و در نبرد کانال سوئز علیه استعمار انگلیس در کادر فرماندهی اکیپهای دانشجویی الأزهر عضویت داشت. او در سال ۱۹۴۹ در روزگار حکومت فاروق زندانی شد. همچنین در دوران حکومت جمال عبدالناصر در سال های ۱۹۵۴ و ۱۹۶۲ به زندان رفت.
وی در نوجوانی تحت تأثیر مکتب اخوان المسلمین و شخصیتهای بارز آن قرار گرفت. بزرگترین شخصیتی که در زندگی فکری و روحی تحت تأثیر او قرار میگرفت، امام حسن البنا بود. وقتی که در سال ۱۹۶۵ آزاد شد حکومت نظامی وقت او را از ارتباط گرفتن با مردم از طریق سخنرانی و تدریس ممنوع گردانید و ابزار دیگری به جز قلم برای او باقی نماند. ناگزیر افکار خود را در قالب سلسله مقالات و کتابها و رسالهها در اختیار مردم گذاشت.
برخی معتقدند که اخوان در طول تاریخ از اندیشههای حسن البنا به سمت تندروی سلفی حرکت کرده است و قرضاوی را هم به عنوان نمونهای از این رویکرد نام میبرند.
بیشتر بخوانید:
منابع خبری عربی در سال 96 اعلام کردند که انجمن جهانی اسلام پیرو اقدام عربستان و سه کشور عربی دیگر درباره صدور فهرست حامیان تروریسم، با صدور بیانیهای به عضویت شیخ یوسف قرضاوی در مجمع فقه اسلامی پایان داده است.
این بیانیه تأکید کرده است که یوسف قرضاوی عالم مصریالاصل که در قطر زندگی میکند و مورد حمایت حاکمان آن قرار دارد، تاریخی طولانی در تحریک و تشویق به خشونت و تشویق و وادار کردن جوانان برای پیوستن به گروههای افراطی و صدور فتوا برای فعالیتهای انتحاری در کارنامه خود دارد. از جمله این فتاوا موضع مداخلهجویانه یوسف قرضاوی درباره ضرورت شرکت جوانان سوری در نبرد علیه نظام سوریه بود که البته این اظهارات با جواب دندانشکنانه شیخ حسون، مفتی اعظم سوریه مواجه شد.
شیخ احمد بدرالدین حسون، مفتی سوریه در شبکه تلویزیونی المیادین به طور مستقیم و علنی از قرضاوی پرسید: «بهتر نبود به جهاد به خاطر مسجد الاقصی، قدس و فلسطین و یا حتی کشورت مصر میاندیشیدی؟ تا وقتی جهاد از اولویتهای یک سرزمین اسلامی باشد که تحت اشغال رژیم صهیونیستی است، دخالت در جنگ داخلی در سوریه چه توجیهی دارد؟! ».
اتحادیه جهانی علمای مسلمین که با شعار اتحاد مسلمانان و گفتوگو و تقریب میان مذاهب اسلامی و البته تعاون با همه دولتهای مسلمان تأسیس شد، در کنگره تأسیس و افتتاحیه ش در لندن، فقط یک کرسی از مجموع 15 کرسی هیئت امناء خود را به عالمان شیعه اختصاص داد که ابتدا به نام آیت الله تسخیری و سپس به نام آیت الله واعظ زاده خراسانی از ایران ثبت شد اما عملا نظرات عالمان شیعی از گردونه تصمیمگیریهای این اتحادیه بدون هیچ توضیحی حذف شد. قرضاوی بارها و بارها در حالی که خود را وحدتگرا میدانست، به شیعیان حمله کرد.
به عنوان مثال یوسف القرضاوی، روحانی مصریتبار مقیم قطر و رییس اسبق اتحادیه علمای مسلمان جهان در گفتوگو با روزنامه «المصری الیوم» شیعیان را بدعتگرا خوانده و مدعی شده بود این گروه از مسلمانان برای گسترش تشیع (مد شیعی) میان اهل تسنن با توسل به منابع مالی و نیروهای تبلیغی تلاش میکنند.
یکی از تندترین اظهارات قرضاوی علیه شیعیان را باید در نماز جمعه 19 مارس 2011 دوحه پایتخت قطر دانست. او آن روز گفته بود: «چندین نفر از من سوال کردند که در مورد انقلاب تونس، لیبی، مصر و یمن صحبت کردی اما در مورد یک انقلاب صحبت نکردی. پرسیدم کدام انقلاب را میگویید؟ گفتند انقلاب بحرین. من به آنها گفتم: صادقانه بگویم انقلاب بحرین با دیگر انقلاها متفاوت است چون انقلابی فرقهای است. چهار انقلاب دیگر، انقلاب مردم است علیه حاکمان ظالمشان. انقلاب بحرین یک انقلاب فرقهای است. مشکل کار این جاست. شیعهها علیه سنیها هستند.»
نگاهی به مواضع قرضاوی در قبال حزب الله لبنان در گذر زمان، به خوبی نشان میدهد که او یک مسیر نزولی را طی کرده است. قرضاوی که زمانی حزب الله را الگویی برای جهاد میدانست، با وقوع بحران سوریه، این جنبش را حزب الشیطان نامید.
اظهارات غیرمسئولانه قرضاوی واکنش گسترده علمای جهان اسلام بهویژه اندیشمندان شیعی را در پی داشت و علامه فضل الله، مرجع وقت بزرگ شیعیان لبنان در این باره گفته بود: شیخ قرضاوی مدتهاست عادت کرده درباره دو نکته حرف بزند نخست اینکه شیعیان به صحابه ناسزا میگویند و دیگر اینکه شیعیان با نفوذ در جوامع سنی برای گرویدن اهل تسنن به مذهب شیعه تلاش میکنند.
آیتالله تسخیری، رییس وقت مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی در تهران نیز در واکنش به این ادعا گفته بود: اظهارات قرضاوی با اهداف اتحادیه جهانی علمای مسلمان در تضاد است و وی با این گونه اقدامات انسجام امت اسلامی و منافع این امت را به خطر میاندازد.
«محمد باقر المهری»، نماینده مراجع تقلید شیعیان کویت هم با بیان این که قرضاوی، مبلغ جهان اسلام، باعث تفرقه بین مسلمانان میشود، خواستار برکناری وی از منصبش شده بود.
المهری با اشاره به عدم تعادل یوسف القرضاوی گفته بود: وی در حالتی از تناقض به سر میبرد که موضع مشخصی در برابر شیعیان و اهل تسنن ندارد. قرضاوی تاکنون در موارد متعددی سایر حکومتها را بر ضد شیعه شورانده است.
پس از برکناری محمد مرسی، رئیس جمهوری برکنار شده مصر، قرضاوی انتقادات تندی را علیه حاکمان جدید مصر روانه و حتی اطاعت از آنها را حرام اعلام کرده بود.
در نهایت در سال 96 دستگاه قضایی مصر ضمن محکوم کردن یوسف القرضاوی به تحریک خشونت، به شکل غیابی حکم زندان ابد برای وی صادر کرد. علی عمران، معاون دادستان کل مصر پرونده یوسف قرضاوی، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمین و چهار تن از رهبران اخوان المسلمین را به همراه پرونده چندین تن از اعضای این گروه که به کشتن یک نیروی امنیتی و آسیب زدن به اموال عمومی و خصوصی متهم هستند، به دادگاه نظامی ارجاع داد.
در بیانیه دادستانی کل مصر آمده بود که علی خفاجی احمد شریف، عادل احمد عطیه احمد، خالد محمد سید علی و یوسف القرضاوی کسانی هستند که به خارج از مصر فرار کردهاند.
در پی این اقدام احمد الطیب، شیخ الازهر و رئیس هیئت علمای الازهر اعلام کرد یوسف قرضاوی، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان به دلیل موضعگیریهایش درباره حوادث اخیر مصر از عضویت هیئت مذکور برکنار شده است.
احمد الریسونی، رئیس سابق اتحادیه جهانی علمای مسلمان جایگزین یوسف القرضاوی شده بود که او نیز درپی اظهاراتی درباره صحرای غربی از سمت خود استعفا کرده و حبیب سالم سقاف الجفری پس از استعفای او 19 شهریور ماه سال جاری به عنوان رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان منصوب شد.
انتهای پیام