سخنرانیها و بیانات رهبر معظم انقلاب را از منظرهای مختلف میتوان تحلیل و تفسیر کرد اما یکی از ابعاد مهم بیانات ایشان استخراج نکات و شاخصهایی است که تبیینکننده اصول حکمرانی مطلوب و شایسته دینی است که در عین حال که ممکن است برخی از این شاخصها با شاخصهای حکمرانی خوب اشتراک داشته باشد اما برخی از این شاخصها مختص یک نظام دینی است. در قسمتهای اول و دوم به بررسی شاخص «مدیریت جهادی» و «انقلابیگری» در الگوی حکمرانی مطلوب اسلامی پرداختیم و در قسمت سوم از مجموعه شاخصهای حکمرانی مطلوب دینی از نگاه رهبر معظم انقلاب به جایگاه شاخص «سلامت و اقتدار نظام قضایی» از نگاه ایشان میپردازیم.
نظام قضایی در همه نظامهای سیاسی جهان دارای اهمیت و جایگاه فوقالعادهای است به نحوی که سلامت و کارکرد مطلوب نظام قضایی هر کشور هم به ارتقای کارآمدی کلیت یک نظام سیاسی میانجامد و هم به خوی خود نماینده یا تبلور نوع حکمرانی یک نظام سیاسی است.
رهبر معظم انقلاب نیز جایگاه ویژهای برای این قوه در حکمرانی مطلوب اسلامی قائل هستند و همواره بر استقلال، اقتدار و سلامت درونی این قوه تأکید دارند. ایشان در سخنرانی اخیر در جمع رئیس و مسئولان قضایی به مناسبت هفته قوه قضاییه فرمودند: «قوّه قضائیّه یعنی قضای کشور، دادگستری کشور دست شما است؛ این امکان شما است که از این امکان باید حدّاکثر استفاده را بکنید... قوّه قضائیّه یک عامل مهمّ اقتدار است در اداره کشور... توصیه دوّم؛ مسئله مبارزه با فساد جدّی گرفته بشود. فساد وجود دارد. یک حرف خوبی جناب آقای محسنی در یکی از همین جلسات اواخر به من گفتند؛ ایشان گفتند ــ به این مضمون ظاهراً ــ که ما تصمیم گرفتهایم اوّل در درون خود قوّه با فساد مبارزه کنیم؛ بله، همین درست است. این جور نیست که در داخل قوّه فساد نباشد... و عمده هم این است که با ساختارهای فسادزا مقابله بشود؛ گاهی اوقات در بخشی از جاها ــ حالا چه در قوّه قضائیّه، چه در قوّهی مجریّه یا جاهای دیگر ــ بعضی از ساختارها هست که به طور طبیعی فساد ایجاد میکند؛ آن ساختارها باید در هم شکسته بشود؛ بگردید این ساختارها را پیدا کنید، آنها از بین برود.»
در حقیقت در حکمرانی مطلوب دینی سلامت و اقتدار قضایی از دو مسیر یا راهکار همزمان مبارزه با فساد درونی و بیرونی از یکسو و عدالتگستری و تقویت دادرسی عادلانه از سوی دیگر میگذرد؛ دو مسیر و راهبردی که مکمل هم هستند تا هم مفسدان و خطاکاران از قاطعیت و رسیدگی این قوه دچار ترس و نگرانی شوند و به عبارتی هزینه فسادزایی را بالا ببینند و از طرف دیگر امید عموم مردم به رویکرد عادلانه دستگاه قضایی افزایش یابد که این در نهایت تقویت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به این قوه و کلیت نظام را در پی دارد.
به واسطه همین نقش پالایشکننده و اصلاحگر قوه قضاییه است که رهبر معظم انقلاب در سخنان دیگری بر نقش مصونیتبخش این قوه برای مجموعه نظام تأکید کرده و میفرمایند: «هرگونه فساد در دستگاه قضائی، زمینهساز فسادهای بزرگتر در جامعه خواهد بود.» (بیانات در دیدار دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه، 7 تیر 1394) یا «سلامت و استحکام و قدرت و قاطعیت این دستگاه، موجب سلامت همه دستگاههای قانونگذار و مجری در نظام اسلامی و مایه گسترش عدالت و امنیت در زندگی همه ملت میگردد و پیشرفت مادی و معنوی کشور را ممکن میسازد.» (پیام انتصاب مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی، 23 مرداد 1378)
براین اساس میتوان گفت سلامت قضایی در حکمرانی مطلوب اسلامی یک مؤلفه محوری برای حرکت مطلوب و صحیح سایر نهادها و دستگاهها در مسیر رسیدن به آرمانهاست. به همین دلیل قوه قضاییه باید مظهر قانونگرایی و حقگرایی باشد و افکار عمومی این نهاد را به منزله یک قوه عدالتخواه و ضد تبعیض و ظلم بشناسند و چنین تصویری از این قوه در ذهن جامعه نقش بسته باشد و این تنها در صورتی امکانپذیر است که قوه قضاییه فراتر از بازیهای سیاسی و جناحبندیها قرار گرفته و نقش یک داور بیطرف اما حساس به هر نوع خطا، اعم از کوچک و بزرگ، را به خوبی ایفا کند و البته در این امر داوری نه تنها به اسم مصلحت و آبرو، از خطای مسئولان درنگذرد بلکه با حساسیت بیشتر مسئولان مفسد و خطاکار را عادلانه و بدون تأثیرپذیری از فشارها و توصیهها محاکمه کند که خود این مسئله به تنهایی بخش عمدهای از فرآیند اعتمادسازی به این قوه و نظام را به پیش خواهد برد.
همه این اقدامات با هدف «ملموسسازی عدالت» برای مردم است که رهبر معظم انقلاب درباره آن فرمودند: «توقع از قوه قضائیه این است که عدالت در زندگی مردم ملموس شود؛ عدالت را حس کنند و این عمومیت پیدا کند ... طوری شود که هر کس که مورد ستمی کوچک یا بزرگ قرار گرفت، فروغ امیدی در دل او باشد که حالا میروم به قوه قضائیه مراجعه میکنم و داد خود را میستانم.» (بیانات در دیدار مسئولان قضایی، 7 تیر 1383) و نتیجه این میشود که افکار عمومی قوه قضاییه را مجموعهای «نجاتبخش، امیدبخش و آرامشبخش» تلقی میکنند که ملجأ و پناه مظلومان و سد محکم در برابر ظالمان و تجاوزکاران به حقوق دیگران است.
مهدی مخبری
انتهای پیام