نقش اقوام ایرانی در جریان مشروطه تبیین نشده است
کد خبر: 4054826
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۱

نقش اقوام ایرانی در جریان مشروطه تبیین نشده است

یک استاد دانشگاه گفت: اقوام ایرانی جزو گروه‌های فعال و مؤثر در جریان مبارزات مشروطه بودند، ولی تا امروز کمتر به نقش آنها در این مبارزات پرداخته شده است.

ویژه‌برنامه ناگفته‌هایی از مشروطه اصفهان

به گزارش ایکنا از اصفهان، محمدعلی کرباسیون، استاد دانشگاه در ویژه‌برنامه «ناگفته‌هایی از مشروطه» که عصر دیروز، 14 اردیبهشت‌ماه در خانه مشروطه اصفهان برگزار شد، با بیان اینکه سیاست، عرصه درگیری و نزاع جریان‌های‌ سیاسی بر سر قدرت است، اظهار کرد: در جریان مشروطه، بسیاری از افراد صرفاً برای داشتن سهمی از قدرت، از این جریان حمایت می‌کردند.

وی افزود: دومین علت پیروزی مشروطه‌خواهان، تجددخواهی بود که مفهومی بسیار مهم و اساسی در مباحث روشنفکری است، به این معنا که ایرانیان به نوعی فهم و خودآگاهی نسبت به عقب‌ماندگی ایران دست یافتند. بنابراین، جریان تجددخواهی در دو عرصه حقوق اجتماعی و عدالت و آزادی شکل گرفت که جریان مشروطه، حاصل تجددخواهی در عرصه دوم بود.

این استاد دانشگاه سومین عامل پیروزی مشروطه را حضور و نقش دولت‌های خارجی برشمرد و بیان کرد: اگر در تاریخ، شواهدی مبنی بر ارتباط افراد با روس‌ و انگلیس آمده است، لزوماً به معنای آن نیست که این افراد، گماشته و نوکر این دولت‌ها بوده‌اند.

وی بازیگران عرصه مشروطه را به چهار گروه تقسیم کرد و گفت: گروه اول، روحانیون بودند که به دو گروه مشروطه‌خواه و مشروعه‌خواه تقسیم می‌شدند. سخنگو و راهبر مشروعه‌خواهان، سیدمحمدکاظم یزدی، صاحب کتاب «عروةالوثقی»، شیخ فضل‌الله نوری و سیداحمد طباطبایی بودند و سلسله‌جنبان مشروطه‌خواهان، آخوند خراسانی بود.

کرباسیون، اقوام ایرانی را دومین گروه مؤثر و فعال در مبارزات مشروطه خواند و اظهار کرد: ترک‌ها به رهبری ستارخان و باقرخان، بختیاری‌ها به رهبری سردار اسعد بختیاری و صمصام‌السلطنه، مازنی‌ها و گیلکی‌ها به ریاست سپهدار تنکابنی و ارمنی‌ها به رهبری یپرم خان در مبارزات نقش‌آفرینی می‌کردند و متأسفانه تا امروز، کمتر به نقش اقوام مختلف در جریان مشروطه پرداخته شده است، در حالی که مشروطه را نمی‌توان به منطقه جغرافیایی اصفهان محدود دانست و نقش پررنگ اقوام را ناديده گرفت.

وی با تأکید بر اینکه در جریان‌های تاریخی نمی‌توان افراد را مطلقاً فرشته‌خو یا دیوصفت دانست، ادامه داد: هدف و خواسته ظل‌السلطان، قدرت‌طلبی و پادشاهی بود؛ ضمن اینکه دوسوم ایران تحت حاکمیت وی قرار داشت و به همین دلیل، در ابتدا با مشروطه‌خواهان همراهی می‌کرد.

این استاد دانشگاه چهارمین گروه مؤثر در مشروطه را روشنفکران خواند و افزود: در رأس این افراد، میرزا ملکم‌ خان از جلفای اصفهان، میرزا یحیی دولت‌آبادی و محمدحسین فروغی قرار داشتند. به این نکته نیز باید اشاره کرد که بسیاری از افراد فعال در مشروطه، نظری نسبت به این جریان نداشتند. برای مثال، اولین شخصی که فرمان ایجاد دولت مشروطه را صادر کرد، محمدعلی شاه بود.

در ادامه، اردلان فاتح‌پور، کارشناس ارشد فلسفه با اشاره به نقش حاج آقا نور الله نجفی، شیخ فضل‌الله نوری و میرزای نائینی و دو جناح مشروطه‌خواه و مشروعه‌خواه، اظهار کرد: رساله «مقیم و مسافر» اثر حاج آقا نور الله، گفت‌وگوی یک مشروطه‌خواه و یک مشروعه‌خواه است که به زبانی ساده و قابل فهم برای همه نوشته شده و ضمن اینکه فضای دوران پیش از مشروطه را به خوبی ترسیم کرده است، عقاید و نظرات مشروطه‌خواهان به وضوح از آن دریافت می‌شود.

وی با تأکید بر اینکه تاریخ، میدان اندیشه است، گفت: منازعه میان مشروطه‌خواهان اهل دیانت و مشروعه‌خواهان، نزاعی از جنس اندیشه بود.

این کارشناس ارشد فلسفه تصریح کرد: می‌توان گفت جمهوری اسلامی تداوم مشروطه اصفهان و نجف است و حاج آقا نور الله در لابه‌لای نگاهش به مشروطه، نیم‌نگاهی نیز به جمهوری داشت؛ اگرچه اشاره‌ای به این لفظ نداشته، ولی توضیحاتی دارد که نشان می‌دهد پس از مشروطه به جمهوری می‌اندیشیده است.

وی بیان کرد: حاج آقا نور الله در آن زمان مرکز گفت‌وگوی ادیان را تأسیس کرد تا مسلمان و مسیحی در فضایی آزاد به مباحثه بپردازند و این، علاوه بر اقدامات فکری و فرهنگی بسیاری است که در اصفهان از او به یادگار مانده و شاید به جرئت بتوان گفت، منبع ناشناخته اصفهان در تاریخ و به‌خصوص تاریخ مشروطه محسوب می‌شود.

انتهای پیام
captcha