به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد سطح خارج حوزه علمیه، امروز 30 فروردین ماه در ادامه تفسیر سوره مریم(س)، گفت: بخش چهارم سوره مریم به داستان حضرت ابراهیم(ع) مرتبط است که از آیه 41 شروع میشود، ابتدا ابراهیم را به عنوان نبی صدیق معرفی کرده است یعنی او در هر موقعیتی از صدق عدول نکرد حتی در جایی که برای او هزینه جانی دارد.
وی افزود: در ادامه به گفت وگوی ابراهیم با شخصی به نام آزر پرداخته که به تعبیر قرآن «یا ابت» است: «اذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا» ؛ علامه به صورت مفصل به این پرداخته و با استناد به آیات قرآن توضیح داده است که این شخص پدر واقعی و خونی او نبوده است زیرا بر اساس مبانی کلامی انبیاء از اصلاب شامخه و ارحام مطهره متولد شدهاند. علامه با استناد به آیات و فارغ از مباحث کلامی این مسئله را ثابت کرده است.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: نکته دیگر که به عنوان شبهه مطرح است استغفار ابراهیم(ع) برای پدرش آزر است و این در حالی است که او فرد مشرک و عنود در برابر ابراهیم(ع) بوده است. علامه طباطبایی فرموده است اگر در آیات تامل دقیقی داشته باشیم مشخص میشود که حضرت ابراهیم(ع) به امید اینکه آزر دست از پرستش بت بردارد قول استغفار به او داد.
وی با بیان اینکه ابراهیم به آزر میگوید دانشی به من رسیده است که به تو نرسیده است، اضافه کرد: بخش دشوار مسئله اینجاست که یک نوجوانی به فرد بزرگسالی بگوید بیا از من تبعیت کن تا تو را به راه راست هدایت کنم. ابراهیم به او میگوید عبادت شیطان نکن زیرا او در برابر خداوند عصیان کرده است و این گمراهی است که شما در برابر بتها سر تبعیت فرود آورید. او برای آزر دلسوزی کرده و میگوید من نگران این هستم که از سوی خدا عذابی به شما برسد زیرا رابطه ولایت با شیطان برقرار کردهای.
هادوی تهرانی بیان کرد: ابراهیم ابتدا آزر را به وجدانش ارجاع داد و اینکه چرا بندگی چیزی میکنی که نه میشنود و نه میبیند و نه کاری از دست او بر میآید و سپس او را به راه راست و دوری از پرستش شیطان فراخواند و در نهایت او را از عذاب بیم میدهد ولی جوابی که آزر میدهد این است که ای ابراهیم آیا تو از خدایان ما رو برگرداندهای؟ بعد هم تهدید کرد که اگر به این راه ادامه دهی تو را سنگسار میکنم جواب دلسوزی ابراهیم را اینطور میدهد.
استاد سطح خارج حوزه علمیه اظهار کرد: ابراهیم(ع) در اینجا در جواب آزر میگوید: قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا. الان اگر ما به کسی بگوییم چرا نماز نمیخوانی و روزه نمیگیری و گرفتار عقوبت خواهی شد و جواب خشن میشنویم و حتی گاهی زد و خورد دقیقا شبیه همین مواجهه ابراهیم با آزر است. در هفته گذشته درباره انتخابات فرانسه استفتایی از ما شد و اینکه دو جریان وجود دارند یکی جریان دیندار مسیحی که ضدمسلمانان هستند و دیگری جریانی که دین ندارند ولی با مسلمین خوب هستند و بنده پاسخ دادم جریانی که با مسلمین خوب هستند زیرا رای دادن به معنای تایید عقیده این جریان نیست.
وی اضافه کرد: این فرد دختر و پسری دارد که روزه میگیرند آن هم در کشوری که آمریکاییها به این کشور میآیند تا مثلا آزاد باشند چون آزادی مدنظر آنها در آمریکا وجود ندارد؛ در فرانسه اینچنینی پسر 12 ساله که روزه بر او واجب نیست روزه میگیرد ولی در قم و کشور ما جوان بیست و چندساله با افتخار روزه هم میخورد و تصور باطلی دارد. بنابراین مشابه مجادله آزر و ابراهیم امروز هم وجود دارد. به هر حال ابراهیم سلام علیک گفت و بعد فرمود من از خدا برای تو طلب استغفار خواهم کرد زیرا خدا با من رفیق و مهربان است.
وی افزود: آزر جواب داد که مرا رها کن و ابراهیم هم فرمود که من هم تو و امثال تو را رها میکنم و آنچه که شما آنها را میپرستید. بعد هم فرمود از خدا میخواهم در دعایی که میکنم شقی نباشم یعنی نمیگوید من خیلی آدم خوبی هستم ولی امید به استجابت دعا از سوی خدا دارم. البته طبق آیات سور دیگر ابراهیم(ع) همه بتهای آنها را میشکند جز بت بزرگ و وقتی به او مظنون شده و او را گرفتند از او پرسیدند که چرا بتها را شکستی و او می فرماید از بت بزرگ بپرسید و آنها گفتند این نمیتواند حرف بزند و ابراهیم(ع) هم فرمودند که پس چرا چنین بتهایی را میپرستید که هیچ قدرتی ندارند؛ آنها با اینکه حرف ابراهیم را وجدان و درک کردند ولی چون موقعیتشان در خطر بود شروع به غوغاسالاری و هیاهو کردن و در اینجا تصمیم گرفتند که او را بسوزانند.
هادوی تهرانی ادامه داد: برای سوزاندن یک انسان آتش اندکی لازم است ولی اینها برای اینکه درس عبرتی برای بقیه هم بشود آتش بزرگی درست کردند به صورتی که مجبور شدند ابراهیم را با منجنیق درون آن بیندازند ولی آتش بر ابراهیم برد و سلام شد. گفته شده اختراع منجنیق توسط شیطان در همین ماجرا رخ داده است. در روایات بیان شده که جبرئیل سراغ او آمد و خواست کمک کند ولی ابراهیم فرمود من فقط از خدا کمک میخواهم.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: ساعتها از انداختن ابراهیم در آتش گذشت و وقتی سراغ او رفتن دیدند آتش به بوستان و گلستان تبدیل شده است. چنین معجزه روشنی را دیدند ولی ایمان نیاوردند جز لوط. معلوم نیست اگر ما هم در آن صحنه بودیم ایمان میآوردیم یا خیر. بعد از این ماجرا ابراهیم از قومش جدا شد و حوادث بعدی مرتبط با کعبه برای او رخ داد. نقل شده که ابراهیم، گوسفندانی داشت و آنها را رها کرد و خدا به پاداش همه این کارها یعقوب و اسحاق را به عنوان نافله به او داد و از نسل آنها پیامبرانی قرار داد که لسان صدق داشتند.
وی افزود: بنابراین اگر خاندان ابراهیم همگی نبی شدند چون ابراهیم این آزمایشات دشوار را با سلامتی پشت سر گذاشت وگرنه مجانی چیزی به کسی نمیدهند. او همسر و فرزندش را در سرزمین خشک و بدون زراعت مکه رها کرد و بعد حوادث بعدی رخ داد و زمزم جوشید و سعی صفا و مروه انجام شد.
انتهای پیام