به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «مهدویت و انتظار در گفتمان انقلاب اسلامی» امروز سهشنبه 24 اسفندماه از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام رحیم کارگر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید:
مهدویت و انتظار از مهمترین باورهای ما و اصلیترین اعتقادات ما در دوران غیبت است. انتظار میوه و ثمره اندیشه مهدویت است و قانون زندگی ما نیز در دوران غیبت برگرفته از فرهنگ مهدویت است که همانند یک قانون اساسی برای بهزیستی ما عمل میکند. مردم در چنین جامعه مطلوبی در کمال نعمت، عدالت، امنیت و معنویت زندگی خواهند کرد. مسیر و طی زمانی و فرهنگی این دوران را انتظار نام میگذارند. نتیجه و دستاورد اصلی مهدویت نیز مربوط به دوران طلایی ظهور است.
معنای انتظار چیست؟
دوران ظهور یک چشمانداز بسیار روشن است که بشریت به کمال معنویت رسیده است و دوران زندگی صالحانه انسان در روزی زمین و یک مدینه فاضله دینی شکل میگیرد که نشانی از تبعیض، ستمگری و نارسایی در آن وجود ندارد. برای رسیدن به آن جامعه مؤمنان به یک قانون، آئیننامه، روش و نیرو نیاز دارند که اسم آن انتظار است چون انتظار هم مکتب و هم اندیشه و نوعی از آمادگی و استقبال از مکتب صالحانه است. انتظار نوعی از کوشش خستگیناپذیر همراه با تزکیه و تهذیب نفس است.
اگر بخواهیم انتظار فعال، پویا و تمام عیار را مورد بررسی قرار دهیم میتوانیم به اشکال و از منظرهای مختلف به آن بپردازیم چراکه نوع نگاه و توجه به انتظار در طول تاریخ چند هزار ساله بشریت متفاوت بوده است اما مسئله انتظار در مکتب اهل بیت(ع) به بالندگی نظری و شکوفایی تئوریک رسید. در بعد عملی، قرنها طول کشید تا انتظار به جایگاه واقعی خود برسد لذا اهل بیت(ع) معنای انتظار، منتظر و راه انتظار را برای ما بیان کردند اما این مسیر در طول تاریخ دارای فراز و فرودها و چالشها و سختیهایی بوده است چراکه نوع نگاهها به انتظار متفاوت بوده است.
دسته بندیهای مختلف از فرهنگ انتظار
میتوانیم انتظار را به اشکال گوناگون و رویکردهای مختلفی دستهبندی کنیم و اگر بتوانیم چنین کاری انجام دهیم به راحتی میفهمیم که الان چه خلاهایی در فرهنگ و گفتمان انتظار داریم و مخصوصاً در دوران انقلاب اسلامی با چه مشکلاتی در این زمینه روبهرو هستیم و چگونه باید آنها را برطرف کنیم. یکبار میتوانیم انتظار را به معنای تدبیر و آیندهنگری دینی بدانیم. تدبیر پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهل بیت(ع) بر این بوده که به کمک انتظار، جامعه را از نابودی و زوال حفظ کرده و به یک نقطه روشن سوق دهند. تعریف دوم، انتظار به مثابه چشم به راه بودن است که در طول تاریخ بشر وجود داشته است و این نگاه ساده و حداقلی به انتظار است. در این شرایط تنها تفاوت شما با دیگران در این است که چشم به راه یک تغییر هستید و نگاه به آینده دارید و البته سیاست و راهبردی نیز ندارید.
برخی از مسیحیان که در تحقق این نوع انتظار از شهرها خارج شده و در بیابانها اقامت گزیده بودند و میگفتند که حضرت عیسیمسیح قرار است برگردد و ما منتظر او هستیم. در طول تاریخ اسلام نیز چنین مواردی را به اشکال گوناگون در میان برخی از نحلههای مسلمانان مشاهده میکنیم و البته در میان آنها انتظار شکل حداقلی داشته و به میزان زیادی در جامعه رسوخ نکرده است. سومین تعریف، انتظار به مثابه راهبرد مقاومت و پایداری است. در اینجا کانون ثقل، گذر از مهلکههای آخر الزمان است این رویکرد، شما را از مشکلات مصون میدارد و با امید به آینده میتوانیم حیات خود را حفظ کنیم تا بتوانیم جامعه موعود را درک کنیم.
رویکردهای سیاسی به انتظار
چهارمین رویکرد، انتظار به مثابه خط مشی فرهنگی و سیاسی است. در اینجا انتظار یک بعد بسیار جدی در جامعه پیدا میکند. در دوران فاطمیون مصر، سربداران در خراسان و در دوران صفویه میبینیم که انتظار تبدیل به خط مشی سیاسی و حرکتی جامعه میشود و سیاست اصلی جامعه را تشکیل میدهد. بالاترین سند در دوران غیبت باید این فرهنگ انتظار باشد. البته در جوامع منحرف که از جهل فکری رنج میبرند ممکن است منجر به مهدیان دروغین شود اما اگر مهدویت در مسیر درستی باشد منجر به شکلگیری جامعه منتظر میشود که بنای آن بر پایه مهدویت و انتظار شکل گرفته و همه قانونگذاریها بر اساسا این فرهنگ صورت خواهد گرفت.
پنجمین تعریف، انتظار به مثابه نظریه سیاسی در مقابل نظریات کنونی همانند لیبرالیسم، دموکراسی، مشروطیت، سلطنت، نظام ریاستی، پارلمانی و ... است. در این شرایط انتظار از درون خود، تئوری ولایت فقیه و انقلاب خلق میکند و رقیب همه نظریههای سیاسی است و در نتیجه باعث شکلگیری نظام دینی و اسلامی میشود. تعریف ششم، انتظار به مثابه هویت سیاسی و دینی است. در اینجا انتظار بُعد اجتماعی و اعتقادی پیدا میکند و هویت یک جامعه را میسازد و جامعه را یکپارچه کرده و از بیهویتی، مسخ شدن، خودبیگانگی و پوچگرایی جدا میکند و جامعه تبدیل به جامعهای سرزنده میشود که هویت آن بر اساس انتظار تعریف خواهد شد.
معنای معماری جهان در فرهنگ انتظار
در یک رویکرد دیگر، انتظار به مثابه نظریه تغییر و اصلاح است که میتواند یک تحول مثبت و همهجانبه را در جامعه و بوروکراسی و فرهنگ عمومی و تخصصی ایجاد کند. چنین فرهنگی، نوع حرکت به سمت آینده را تغییر میدهد و این یکی از مواردی است که ما در زمینه آن مشکل داریم و این دیدگاه هنوز در جامعه ما جای پایی برای خود پیدا نکرده است در نهایت انتظار به مثابه مهندسی و معماری جهان است. این اتفاق نیز هنوز رخ نداده و نتوانستهایم فرهنگ انتظار را به مثابه تنها راه نجات جامعه جهانی و رسیدن به صلح معرفی کنیم.
برخی از این موارد، خود را در انقلاب اسلامی و در پنجاه سال اخیر نشان دادهاند و به همین دلیل بعضی از اینها را میتوانیم به شکل چند رویکرد مورد توجه قرار دهیم که اول شامل رویکرد سیاسی به انتظار و دوم رویکرد علمی و تخصصی به انتظار و مهدویت است که خود را به مثابه یک خط مشی فرهنگی و نظام آینده پژوهی دینی، بروز میدهد. اینجاست که مهدویت تبدیل به دانش میشود. رویکرد سوم در دوران پس از انقلاب، رویکرد فرهنگی و اجتماعی نسبت به مهدویت است و چهارم نیز رویکرد راهبردی به انتظار و مهدویت است که به خاطر تغییر و تحولاتی است که در جامعه صورت گرفت و پنجمین مورد نیز رویکرد استقلالی به انتظار است که در اینجا انتظار از فرع بودن خارج میشود و تبدیل به اصل میشود و جامعه تبدیل به جامعه منتظر خواهد شد.
انتهای پیام