پیوست‌های قرآنی و روایی «قرض‌الحسنه»
کد خبر: 3986368
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۰
یادداشت /

پیوست‌های قرآنی و روایی «قرض‌الحسنه»

معاون فرهنگی جهاددانشگاهی چهارمحال‌وبختیاری در یادداشتی به جایگاه و ارزش قرض‌الحسنه، تعهد و مسئولیت گیرنده وام و نحوه تعامل وام‌دهنده و وام‌گیرنده از نگاه آیات و روایات و کلام صاحب‌نظران دینی پرداخته است.

به گزارش ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، محمدتقی حسین‌پور، معاون فرهنگی جهاد‌دانشگاهی استان در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده به جایگاه و ارزش قرض‌الحسنه از نگاه آیات قرآن و روایات پرداخته است که این یادداشت را با هم می‌خوانیم.

با عنایت به اینکه یکی از پشتیبان‌های مهم تولید «قرض‌الحسنه» است، لذا در یادداشت پیش‌رو به جایگاه و ارزش قرض‌الحسنه، تعهد و مسئولیت گیرنده وام و نحوه تعامل وام‌دهنده و وام‌گیرنده از نگاه آیات و روایات و کلام صاحب‌نظران دینی پرداخته شده است. بی‌شک این آموزه‌ها به‌ویژه برای مدیران بانک‌ها و صاحبان مؤسسات مشابه می‌تواند بسیار راهگشا باشد و به‌عنوان «پیوست قرآنی و فرهنگی» در فعالیت‌های بانکی مورد توجه قرار گیرد؛ در ادامه مواردی از پیوست‌های قرآنی و روایی «قرض‌الحسنه» از نظر خوانندگان گرامی می‌گذرد:

قالَ اللّهُ العظیم: «مَّن ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً»

كيست آن كس كه به [بندگان‌] خدا وام نيكويى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بيفزايد؟ (سوره بقره، آیه 245)

امام زين العابدين(ع): إنّ الكريمَ يَبتَهِجُ بفَضلِهِ واللَّئيمَ يَفتَخِرُ بمُلكِهِ.

كريم به ‏بخشش خود می‌بالد و لئيم به دارايى خويش می‌نازد. (الدرّة الباهرة : 27)

امام على(ع): عَوِّدْ نفسَكَ فِعلَ المَكارِمِ، وتَحَمُّلَ أعباءِ المَغارِمِ، تَشرُفْ نفسُكَ.

خودت را به انجام كارهاى نيک و به دوش كشيدن بارهاى ديون (مردم) عادت بده تا شرافت نفس‌ يابى. (غرر الحكم : 6232)

پيامبر اکرم(ص): مَنِ احتاجَ إلَيهِ أخوهُ المُسلمُ في قَرضٍ و هُو يَقدِرُ علَيهِ فلم يَفعَلْ حَرَّمَ اللّهُ علَيهِ ريحَ الجَنّةِ.

كسى كه برادر مسلمانش در وامى به او نياز پيدا كند و او بتواند وام بدهد و چنين نكند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام گرداند. (الأمالي للصدوق : 516/707 .)

امام علی(ع): لِلكِرامِ فَضيلَةُ المُبادَرَةِ إلى فِعلِ المَعروفِ وإسداءِ الصَّنائعِ.

فضيلتِ شتافتن به سوى نيكوكارى و اعطاى احسان، از آنِ بزرگواران است. (غرر الحكم :7353)

پیامبر(ص): دَخَلتُ الجَنَّةَ فرأيتُ على بابِها : الصَّدَقةُ بعَشرَةٍ ، والقَرضُ بثَمانِيَةَ عَشرَ ، فقلتُ : يا جَبرَئيلُ ، كيفَ صارَتِ الصَّدَقةُ بعَشرَةٍ والقَرضُ بثَمانِيَةَ عَشرَ ؟ قالَ : لأنَّ الصَّدَقةَ تَقَعُ على يدِ الغَنِيّ والفَقيرِ ، والقَرضُ لا يَقَعُ إلّا في يدِ مَن يَحتاجُ إلَيه.

وارد بهشت شدم، ديدم بر در آن نوشته است: «[ثواب ] صدقه، ده برابر است و [ثواب ] قرض دادن، هجده برابر.» گفتم: اى جبرئيل! چرا صدقه ده برابر و قرض هجده برابر است؟ گفت: «زيرا صدقه به دست نيازمند و بى‌نياز مى‌رسد؛ امّا قرض جز به دست كسى كه به آن نياز دارد، نمى‌رسد.» (كنز العمّال: ج 6 ص 210 ح 15373)

امام على(ع): المَعروفُ قُروضٌ.

كار نيک، [در واقع] قرض‌هايى است [كه نيكوكار در اختيار ديگران قرار مى‌دهد]. (غرر الحكم: 133)

رسول اللّه(ص): قالَ اللّهُ عزوجل: أنفِق اُنفِق عَلَيكَ

انفاق كن تا به تو انفاق كنم. (كنزالعمّال: ج 6 ص 375 ح 16127)

امام الصّادق(ص): أنفِقْ و أيقِنْ بالخَلَفِ

انفاق كن و به عوض يقين داشته باش. (بحار الأنوار: 96 / 130/ 57.)

امام علی(ع): إنّكُم إلى إنفاقِ ما اكتَسَبتُم أحوَجُ مِنكُم إلَى اكتِسابِ ما تَجمَعونَ

شما به انفاق كردن آنچه به دست آورده‌ايد محتاج‌تريد تا به دست آوردن آنچه گرد مى‌آوريد. (غرر الحكم: 3827)

امام علی(ع): لَيسَ لأحَدٍ مِن دُنياهُ إلاّ ما أنفَقَهُ على اُخراهُ

هيچكس را از دنيايش بهره‌اى نيست مگر آنچه را كه براى آخرتش انفاق كند. (غرر الحكم: 7516.)

امام علی(ع): لَم يُرزَقِ المالَ مَن لَم يُنفِقهُ

كسى كه مالى را انفاق نكند آن مال [در حقيقت ] به او روزى نشده است. (غرر الحكم : 7544.)

عيسى(ع): كَيفَ يَستَكمِلُ حُبَّ رَبِّهِ مَن لا يُقرِضُهُ بَعضَ ما رَزَقَهُ؟!

چگونه كسى كه برخى از آنچه را خداوند روزى‌اش ساخته به او وام نمى‌دهد[يعنى انفاق نمى‌كند]، محبت پروردگارش را به كمال مى‌رساند؟ (تحف العقول: 507)

پيامبر(ص): أنفِقُوا وارضَخُوا، ولا تُحصُوا فَيُحصى علَيكُم، ولا تُوعُوا فَيُوعى علَيكُم

انفاق كنيد و ببخشيد و شمارش نكنيد، كه درباره شما شمارش مى‌شود، و خسّت نورزيد كه درباره شما خسّت ورزيده مى‌شود. (كنز العمّال: ج 6 ص 378 ح 16138)

امام صادق(ع): المؤمنُ مَن طابَ مَكْسبُهُ و حَسُنتْ خَليقَتُه و صَحَّتْ سَريرَتُهُ و أنْفقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و أمْسكَ الفَضلَ مِن كلامِهِ

مؤمن كسى است كه درآمدش حلال و پاک باشد و اخلاقش نيكو و باطنش درست؛ زيادى مالش را انفاق كند و زيادى گفتارش را نگه دارد. (الكافي: 2 / 235 / 18)

امام حسن(ع): البُخلُ أن يَرَى الرَّجُلُ ما أنفَقَهُ تَلَفا و ما أمسَكَهُ شَرَفا

بخل، آن است كه آدمى، آنچه را انفاق كرده است، بر باد رفته بداند و آنچه را نگه داشته است، [مايه] بزرگى بشمارد. (بحار الأنوار: ج 74 ص 417 ح 38)

امام علی(ع): إنَّ إنفاقَ هذَا المالِ في طاعَةِ اللّهِ أعظَمُ نِعمَةٍ وإنَّ إنفاقَهُ في مَعاصيهِ أعظَمُ مِحنَةٍ

بخشيدن اين مال براى بندگى خدا بزرگ‌ترين نعمت و دادن آن در راه نافرمانى خداوند، از هر چيز محنت‌بارتر است. (غرر الحكم: 3392 )

رسول اللّه(ص): إنَّ اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ في آخِرِ ساعَةٍ تَبقى مِن ساعاتِ اللَّيلِ، يَأمُرُ مَلَكا يُنادي ، فَيَسمَعُ ما بَينَ الخافِقَينِ ما خَلَا الجِنَّ وَالإِنسَ: ألا هَل مِن مُستَغفِرٍ يُغفَرُ لَهُ ؟ ألا هَل مِن تائِبٍ يُتابُ عَلَيهِ ؟ ألا هَل مِن داعٍ بِخَيرٍ يُستَجابُ لَهُ ؟... اللّهُمَّ أعطِ كُلَّ مُنفِقٍ مالاً خَلَفا ، وأعطِ كُلَّ مُمسِكٍ مالاً تَلَفا.

خداوند عزوجل در واپسين ساعتِ باقى‌مانده از ساعات شب، به فرشته‌اى مى‌فرمايد تا ندا در دهد ـ آن سان كه از شرق تا غرب عالم، به استثناى جنّ و انس، ندايش را مى‌شنوند ـ كه: «هان! آيا كسى هست كه آمرزش بطلبد تا آمرزيده شود؟ آيا كسى هست كه توبه كند تا توبه‌اش پذيرفته شود؟ آيا كسى هست كه دعاى خيرى كند تا دعايش مستجاب شود؟ بار خدايا! به هر انفاق‌كننده مالى عوض عطا كن و به هر آن كس كه از انفاقِ مالى خوددارى مى‌ورزد، مالى تلف‌شونده بده!». (درر الأحاديث النبويّة: ص 33)

رسول اللّه(ص): إنَّ مَلَكا بِبابٍ مِن أبوابِ السَّماءِ يَقولُ: «اللّهُمَّ أعطِ مُنفِقا خَلَفا ، وعَجِّل لِمُمسِكٍ تَلَفا»

بر درى از درهاى آسمان فرشته‌اى مى‌گويد: ... «بار خدايا ! به انفاق‌كننده، جایگزين عطا فرما و مال دريغ ورزنده را هر چه زودتر، تلف گردان». (دانشنامه قرآن و حديث، جلد یازدهم صفحه 418)

امام علی(ع): الكريمُ إذا وَعَدَ وَفى وإذا تَوَعَّدَ عَفا

بزرگوار هر گاه وعده دهد وفا كند و هر گاه وعيد و بيم دهد در گذرد. (غرر الحكم : 1528 )

گفتاری از شهید مطهری(ره): انسان کامل اسلام، در اوج ‏خلوت با خدا و در نهایت عشق و ارتباط با معبود خویش، از خلق خدا و مردم غافل نیست و چون خدا را می‏‌بیند، خلق خدا را می‏‌بیند. به تعبیر دیگر، در فرهنگ دینی، خدا و مردم دو طرف جوی نیستند و بهترین و مؤثرترین عامل تقرب به خدا، درد مردم داشتن است؛ تقوای انزواگرایانه‏ و همراه با قطع پیوند مردمی تقوای منفی و مردود است. (مطهری، ده گفتار، 1398 ق: ص6 ـ 10).

انتهای پیام
captcha