به گزارش ایکنا از قم به نقل از پایگاه خبری دفتر تبلیغات اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی در نشست علمی «جایگاه قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه (به همراه رونمایی از دو کتاب از پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)» اظهار کرد: مباحث درجه دوم در فقه فوائد عظیمی دارد و در مباحث آکادمیک این بحثها در ابتدا در قالب تاریخ اندیشه شروع شد و متفکر به متفکر تاریخ اندیشهاش مورد بحث قرار میگرفت و رفته رفته زمینه آماده شد تا به صورت فلسفه مضاف مثلاً فلسفه سیاسی شاخه دانشی از سنخ دانش درجه دوم در آن علم شکل گیرد.
وی ادامه داد: این کار در کتاب مکتب فقهی محقق اردبیلی انجام شد و اثرات این چنینی دست مایه است برای بارور شدن فلسفه فقه تا روش شناسی و رویکردهای فقه برای اندیشمندان در حوزه فقه بارور شده و نگاه درجه دوم به فقه صورت گیرد.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به تبیین تعریف مکتب فقهی پرداخت و تصریح کرد: نکته دیگر اینکه بنده با تعریفی که نویسندگان این کتاب از مکتب فقهی دارند، موافقم؛ امروزه برخی سعی دارند تعریفی اقلیمی (مثل مکتب فقهی قم، مکتب فقهی نجف، مکتب فقهی سامرا و...) از مکتبهای فقهی ارائه دهند در حالی که این تعاریف مورد مناقشه است، زیرا به عنوان نمونه در قم فقهای بزرگ با مشربهای مختلف وجود دارد که برخی از آنها جان مایه نظرات خود را از نجف گرفتهاند، بنابرین به روش جغرافیایی نمیتوان مکتب فقهی را ترسیم کرد.
وی افزود: درفصل سوم کتاب، ویژگیهای مکتب فقهی محقق اردبیلی بیان شده است که از برجستهترین فصول این کتاب است و خیلی خوب تبویب و تبیین شده است و توانسته عناصر برجسته مکتب محقق اردبیلی را نشان دهد.
واعظی ابراز کرد: در زمینه جایگاه ولایت فقیه و حدود و اختیارات ولایی ولایت فقیه در این مکتب تاحدی کم کاری شده است؛ در صفحه ۱۸۳ کتاب، بحث مهم قلمرو نیابت فقیه در عصر غیبت نیم صفحه بحث شده است، در حالی که از مباحث مهم است و شایسته بود که بیشتر مورد بحث قرار گیرد.
وی با اشاره به امتداد مکتب فقهی محقق اردبیلی گفت: آیا عناصری که در فصل سوم برجسته و تبیین شد، بعد از محقق اردبیلی ادامه یافت و در فقیهان بعدی شهود و بروز داشته است یا خیر؟ این بحثی بود که به نظرم باید در این کتاب بابی برای آن باز میشد و مورد بررسی قرار میگرفت.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در بخش دوم سخنان خود به کتاب جایگاه قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه پرداخت و تصریح کرد: در زمینه فقه مناقشات نظری فراوانی وجود دارد؛ امروزه اگر کسی به فضای فکری و معرفتی جهان اسلام توجه داشته باشد، با مناقشاتی در زمینههای مختلف و از جهات مختلف نسبت به فقه مواجه میشود؛ یکی از مسائل مهم این است که فقه تا چه اندازه می تواند گره گشای مسائل امروز باشد و کارکرد آن در مدیریت کلان جامعه چیست؟ یکی از مناقشات بحث توانایی فقه بر فائق آمدن نسبت به پرسشها و مسائل مستحدثه زندگی بشر است؛ از امتیازات پژوهشکده فقه این است که منحصراً معطوف به مسائل مستحدثه است و این ظرفیت را در خود ایجاد کرده است؛ این کتاب خود گویای این امر است.
وی به ارائه تعریفی از قواعد استظهار پرداخت و افزود: در صفحه ۲۷ کتاب تعریفی برای قواعد استظهار ذکر شده است که به نظرم کلمه «با» در تعریف اشکال ایجاد میکند در آنجا ذکر شد که قواعد استظهار مجموعهای از قواعد اصولی است که «با» تشخیص ظهور و سپس به حجیت رساندن آن تأسیس میشود؛ با این تعریف گویا تشخیص ظهور و... برون مرزی و استطرادی از قواعد استظهار به شمار رفته است، در حالی که متن قواعد استظهار همین است؛ به نظر میرسد بهتر بود به جای کلمه «با» از کلمه «به منظور» استفاده میکرد.
واعظی تأکید کرد: از صفحه ۳۹ به بعد کتاب، نویسنده به خوبی فضای بحث را منقح کرد. که مسائل مستحدثه در مواردی است که نه نص خاصی برای آن داریم و نه ادله شامل آن میشود و از این رو باید به طریق خاصی حکم اولی یا ثانوی آن را اصطیاد کنیم. در اینجا به چند طریق اشاره می کند که اگر حل نشد سراغ اصول عملیه برویم.
وی به بیان نکاتی پیرامون فصل دوم این کتاب پرداخت و گفت: این فصل جزو مبانی بحث است و جزء متن و بطن اصلی نیست؛ این استطراد بودن منجر شده نویسنده کتاب برخی مباحث را با عجله مطرح کند و حق مطلب بیان نشود؛ مثلا در صفحه ۱۴۷ تاریخی بودن فهم، بحث تاریخ مندی فهم و تاریخ مندی متن که تفاوت بین آنها وجود دارد حق مطلب ادا نشده است بهتر بود ذیل این دو بحث اصلیترین شبهات را مطرح کند. همچنین در ص ۱۵۵ که گفته دین یک قرائت ندارد.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی تصریح کرد: در اینجا ایشان یک پارادایم فقهی را بحث میکند، اما علل و اسبابی که می آورد در چارچوب فقه فردی است و رویکرد فقه نظام و فقه حکومتی را بیان نمیکند. البته با توجه به این که در اینجا فضای بحث وجود نداشته، این امر قابل دفاع است.
وی فصل سوم کتاب مذکور را مورد توجه قرار داد و افزود: در این فصل تقسیمات ظهور به خوبی بیان و حق مطلب ادا شده است و اقسام به طور مستوفی بیان شده است؛ در قسمت پایانی این فصل از صفحه ۲۱۷ تا ۲۲۰ در بیست و هفت بند عصاره و جان مطلب به خوبی بیان میشود که جای تقدیر دارد.
واعظی افزود: در صفحه ۳۹ کتاب بیان میکند که مسائل مستحدثه مسائلی است که نه نص خاصی برای آن داریم و نه عموم و اطلاق ادله شامل آن میشود، اما در فصل پنجم که کاربردیترین فصل کتاب است و به کارایی قواعد استظهار در حل مسائل مستحدثه میپردازد، مشاهده می شود که قواعد استظهار همان است که روی نصوص و عمومات پیاده می شود؛ مثل قاعده حجیت وضع یا در صفحه ۳۶۰ بیان میکند که قاعده، حجیت عموم است و بحث بیع زمانی را با این قاعده حل میکند. در اینجا سوالی مطرح میشود که در مورد قواعد استظهار در صفحه ۳۹ گفته شده است که مسائل مستحدثه با عنایت به نص خاص و عمومات حل نمی شود بلکه به طرق خاصی حل میشود؛ ولی قواعدی که بیان میشود مبتنی بر همین اصول است و طرق خاصی نیست، لازم است این شبهه احتمالی در اول فصل پنجم بیان و پاسخ داده شود.
وی در پایان ضمن اشاره به برگزیده شدن این اثر در کتاب سال حوزه یادآور شد: با توجه به اینکه در جلسه رونمایی محسنات اثر بیان میشود، پیشنهاد بنده این است که برای این اثر فاخر در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی جلسه نقد و بررسی کتاب انجام گیرد تا ابعادش برای اهل علم و فضل روشن شود؛ حق این کتاب هم بود که در جشنواره کتاب سال حوزه برگزیده شود، زیرا خواننده با مطالعه دقیق کتاب در مییابد که نویسنده محترم چقدر تتبع کرده تا مطالب کتاب را مستند کند و چقدر ارجاعات فراوان دارد.
انتهای پیام