حمید علیدوستی شهرکی در سال 1349 در شهرکرد متولد شد. وی همزمان با تحصیلات دوره متوسطه وارد انجمن سینمای جوان شهرکرد شد و با گذراندن دوره عکاسی و فیلمسازی فعالیت هنری خود را آغاز کرد. علیدوستی در سال ۱۳۷۴ به استخدام صدا و سیما درآمد و به نویسندگی، کارگردانی و تهیه برنامههای تلویزیونی مشغول شد. این نویسنده استان همزمان با فعالیت فیلمسازی به تدریس فیلمنامهنویسی و گزارشنویسی و نیز تاریخ سینما و سینمای تجربهگرا در سینمای جوان نیز اشتغال داشت. علیدوستی که تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد در رشته ادبیات فارسی پی گرفته است، در طی بیش از ۲۵ سال فعالیت در صدا و سیما، آثار فراوانی را بهویژه در زمینه نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی خلق کرده است که شامل فهرستی پرمایه از آثار داستانی، داستان کوتاه، رمان، پژوهش، مقاله، نمایشنامه، تلهفیلم، مجموعه عروسکی، تلهتئاتر، کلیپ و انیمیشن است. علیدوستی همچنین در زمینه آموزش به نوجوانان و جوانان علاقهمند به ادبیات، نقد داستان، شرکت در جشنوارههای متنوع و کسب عناوین گوناگون فعالیتهای پررنگی داشته است. رمان «بُرشکن»، جدیدترین اثر علیدوستی یکی از آثار راه یافته به مرحله نهایی نوزدهمین جشنواره قلم زرین و نامزد دریافت قلم زرین در بخش رمان بزرگسالان است. روز قلم بهانهای شد تا ایکنای چهارمحالوبختیاری گفتوگویی با این نویسنده پرکار و موفق استان داشته باشد که این گفتوگو را با هم میخوانیم.
بنده از نوجوانی به نویسندگی علاقه داشتم و اولین جایزهام را برای نگارش یک فیلمنامه در دوران دبیرستان که عضو انجمن سینمای جوان هم بودم دریافت کردم و همین تشویق انگیزه و نقطه عطفی برای ادامه مسیر و خلق آثار دیگر شد که این علاقه شخصی به نویسندگی با شرکت در دورههای نویسندگی تقویت شد. حدود پنج سال است که به کار رمان نیز میپردازم و تا کنون دو رمان به چاپ رسیده و دو رمان نیز در دست انتشار دارم.
غالب آثاری که کار کردهام به موضوعات اجتماعی، تاریخی و مذهبی اختصاص دارند و در واقع مستندوارهای هستند که بخشی از واقعیت تاریخی یا اجتماعی و فرهنگ دینی جامعه را در برههای تاریخی به خواننده نشان میدهند. لذا برای نگارش آثارم همواره پژوهشهای مفصلی داشتهام و مطالعات فراوانی در خصوص سوژه انجام دادهام و در نهایت آثارم را با ترکیبی از دادههای پژوهشی و دخیل کردن عنصر تخیل، خلق کردهام. البته بسیاری از آثارم در حوزه داستان کوتاه نیازی به تحقیق نداشتند و زاییده تخیل هستند. بنده خودم را مقید به یک ژانر یا موضوع نکردهام و آثارم در گونهها و موضوعات گوناگون هستند و به موضوعاتی نظیر دفاع مقدس، تاریخ معاصر، بومی ـ محلی، هنجارها یا آسیبهای اجتماعی، آثار تخیلی، طنز، کودک و نوجوان و... پرداختهام.
بخش مهمی از آثار هر نویسنده انعکاس تجربه زیستی خود اوست، نویسنده جزیی از کل جامعه است و در میان مردم زندگی میکند لذا طبیعی است که هر نویسنده تجارب شخصی خود در زندگی فردی و اجتماعی را، البته از زاویه دید یک نویسنده و با نگاهی عمقی، وارد کارش کند.
دغدغه و تلاشم این بوده است که موضوعات را از دل جامعه و از میان مردم انتخاب و از پرداختن به موضوعات کلیشهای پرهیز کنم؛ متأسفانه امروزه بسیاری از آثار داستانی که منتشر میشوند بجای پرداختن به موضوعات و مسائل اجتماعی مردم، به موضوعات عاشقانه و روابط دختر و پسر اختصاص دارند که تنها به دنبال جذب مخاطبند اما موضوعاتی نخنما شده هستند که سخن تازهای مطرح نمیکنند. این موضوعات شهری و آپارتمانی بهقدری تکرار شدهاند که دیگر نیاز مخاطب را برطرف نمیکنند، حال آنکه فرهنگ غنی ما چه در گذشته و چه در عصر حاضر سرشار از موضوعات بکر و تازهای است که مخاطب تشنه دانستن آنهاست و نویسندگان باید با هوشمندی و هنرمندی این موضوعات دستنخورده را در آثارشان منعکس و نیاز نسل جوان را برطرف کنند.
نویسنده هم یک فرد عادی است که در دل جامعه زیست میکند، شاید نوع نگاه و برداشت از مسائل روزمره تنها نقطه تفاوت یک نویسنده با دیگر افراد جامعه باشد، هر موضوع و صحنه اجتماعی که افراد عادی بیتفاوت از کنارش میگذرند، برای یک نویسنده میتواند منبع الهام و ایدهپردازی قرار گیرد و اندیشهای را در ذهن او ایجاد کند که منجر به خلق و زایش آثارش شود. با این تعبیر، میتوان گفت که تکتک افراد جامعه نویسنده هستند به شرطی که زاویه دیدشان به مسائل گوناگون جامعه عمیقتر و حساستر باشد و تفکر و اندیشه پیشه کنند.
داشتن اراده محکم برای موفقیت، تلاش و ممارست برای رسیدن به هدف تنها راه رسیدن به قله نویسندگی است؛ چه بسا فردی در رشته ادبیات فارسی یا اصول نمایشی در سطح عالی فارغالتحصیل شده اما قادر به نگارش یک انشا یا نمایشنامه ساده نباشد چرا که اراده و ممارستی برای نوشتن نداشته است. در مقابل، چه بسیار نویسندگان بزرگی که تحصیلات عالی نداشتند یا تحصیلاتشان در رشته غیرمرتبط دیگری بود اما به مدد اراده و تلاش و مطالعه فراوان، خالق آثاری ماندگار شدند که در این زمینه میتوان از محمود دولتآبادی یا غلامحسین ساعدی نام برد.
ابتدا باید تأکید کنم که منظور از علما، عالمی است که جایگاه والایی از حیث علم و تقوا داشته باشد و نفع خدمتش با قلم عاید مردم شود، بنابراین قلم مقدسی که خداوند در قرآن به آن قسم میخورد، قلمی مقید است که اهداف الهی و انسانی را دنبال میکند و بیآنکه مردم را بهطور مستقیم پند و نصیحت دهد، راه صحیح و مقصد الهی را برای مخاطبان آشکار کند، چنین قلمی که درد مردم را درک میکند و بازتاب میدهد، انسانساز است. در این راستا، قلمی که بدون رعایت اخلاق و تعهد و با هدف سودجویی و جذب مخاطب هر موضوع خلافی را بیان کند و سمت و سوی الهی و انسانی نداشته باشد مصداق این حدیث قرار نمیگیرد چراکه نجاتبخش و هدایتگر نیست.
علاوه بر اینکه سمت و سوی موضوعات آثارم در کنار سایر موضوعات، رنگ و بوی مذهبی هم دارند، تلاشم این بوده است که شکل و محتوای آثار در راستای ترویج و نشر دین باشد؛ طبیعی است که به دلیل پرورش در لوای مکتب قرآن و اهلبیت(ع)، دغدغه بنده نیز پرداختن به این دست موضوعات و نشر معارف دینی است؛ جامعه نیز پذیرای چنین فضایی است البته نباید پرداختن به این موضوعات شکل موعظه یا شعار بگیرد بلکه نویسنده باید با هنرمندی بتواند خوبیها و بدیهای جامعه را به افراد جامعه نشان دهد و قضاوت را به مخاطبان بسپارد.
این رمان روایتگر رنج مردم استان در یک دوره تاریخی مشخص است که زحمات و تلاشهای بسیاری که در زمینهای کشاورزی متحمل میشدند؛ برشکن در خصوص دسترنج کشاورزان و فشارهایی که بر آنان تحمیل میشده نکاتی را بیان کرده است، در آن زمان کشاورزان منفعتی از کشاورزی نمیبردند و حاصل این دسترنج نصیب خوانین آن دوران میشده است. رسم «برشکن» آئینی ۱۵۰ ساله است و با گذشت زمان، برخی اوهام و خرافات به این آئین رخنه کرده است. در این میان حضور اربابان زمینهساز ایجاد اوهام و خرافات بیشتری بوده، زیرا آنان با این کار میتوانستند خردهمالکان و کشاورزان ساده را تحت تسلط خود درآورند و برای منافع خود به بهرهبرداری و سودجویی از کشاورزان بپردازند. نگارش این کتاب یک سال و پژوهش آن حدود دو سال بهطول انجامید که این رمان را با زبانی ساده و روان به رشته تحریر درآوردهام.
بسیار زیاد است، چرا که دنیای امروز به سمت ابداع رسانههای جدید پیش میرود و هر روزه تحولات جدیدی در حوزه فضای دیجیتال و رسانه اتفاق میافتد؛ لذا نیاز مخاطب نیز مدام در حال بهروز شدن است و باید بتوان با زبان هنرهای تصویری و صوتی نیاز نسل جوان را که در معرض انبوهی از تبلیغات سو رسانههای غربی قرار دارد، برطرف کرد. یکی از بسترها تولید کتابهای گویا است که مخاطبان بیشتری دارد و میتوان با تولید پادکستهای فاخر و پرمحتوا اوقات فراغت افراد را بهنحو مطلوبی پر کرد. بنابراین ما نویسندگان و هنرمندان نباید در این موضوع غفلت به خرج دهیم بلکه با امکانات و ابزارهای موجود و با بهرهگیری از ظرفیت فرهنگ و سنت غنی ایرانی - اسلامی، جامعه را در مسیر تعالی و پیشرفت قرار دهیم.
خوشبختانه استان ما بهتبع پیشینه ادبی خوبی که در پرورش شاعران و نویسندگان بزرگ داشته است، از استعدادهای خوبی بهویژه در زمینه شعر برخوردار است و شاعران جوان و مطرح ما هر ساله عناوین کشوری فراوانی را در جشنوارههای گوناگون کسب میکنند. در زمینه تئاتر و هنرهای نمایشی نیز حرفهای بسیاری برای گفتن داریم و استعدادهای درخشان فراوانی در زمینه کارگردانی، فیلمسازی، تصویر و... وجود دارد که در سطح ملی و بینالمللی مطرح هستند. در زمینه نویسندگی، بهویژه داستاننویسی شاخصها امیدوار کننده است و با توجه به فضای رقابتی خوبی که در عرصه داستاننویسی استان مشاهده میکنم، امیدوارم به مدد آموزشهای مدون، شاهد اتفاقات خوبی در این عرصه در استان باشیم.
یک جمله کلیدی دارم که همیشه در کلاسهایم تکرار میکنم، اینکه «آفت نوشتن، ننوشتن است». تا زمانی که فرد از بیم بد نوشتن قلم به دست نگیرد و به امید روزی بماند که خوب بنویسد، نمیتوان پیشرفتی در نویسندگی داشت. نویسندگان جوان امروزی دوست دارند خیلی زود و بهیکباره نویسندهای مطرح شوند حال آنکه فرآیند نویسندگی زمانبر و مستلزم تلاش و تمرین و مطالعه فراوان است و بدون بسترسازی که بهویژه با تمرین و نوشتن مداوم حاصل میشود، نمیتوان نویسنده خوبی شد.
انتهای پیام