هم‌قدم و هم‌نفس با مردان جنگ در «روزهای زخمی»
کد خبر: 3969076
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۷
روی میز مطالعه/ «روزهای زخمی»

هم‌قدم و هم‌نفس با مردان جنگ در «روزهای زخمی»

کتاب «روزهای زخمی»؛ مستندی از جنگ در عراق و شام، به قلم محمد قدری به نگارش درآمده که خواننده را همفدم و همنفس با مردان جنگ آشنا می‌کند.

همقدم و همنفس با مردان جنگ در «روزهای زخمی»به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «روز‌های زخمی» شبه گزارش جنگ در عراق و شام نوشته محمد صدری به همت انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

این کتاب به یادداشت‌های محمد صدری از جنگ عراق و سوریه اختصاص دارد که در جریان سفر به عراق در سال ۹۳ و سفر به سوریه در سال ۹۴ نوشته است. وقتی از سفر آمریکا برمی‌گردد در سال ۹۶ دوباره به سوریه می‌رود، اما بعد از بازگشت از آن سفر باز هم نوشتن درباره جنگ عراق و سوریه به تعویق می‌افتد. سفر به سوریه برای بار سوم در سال ۹۸ انجام می‌شود، اما این بار ابتلا به ویروس کرونا، نویسنده را زمین‌گیر می‌کند و نوشتن باز هم به تأخیر می‌افتد. اما بعد از مدتی بهبودی، نوشتن را آغاز می‌کند.

صدری یک مستندساز است، از این رو در پی داستان‌سرایی و قصه‌پردازی نیست و واقعیت را جذابتر از هر قصه‌ای می‌داند اما سعی کرده خواننده را با تجربه‌های خود در مسیر ثبت و ضبط رویداد‌ها و هم‌قدمی و هم‌نفسی با مردان جنگ آشنا کند و آنچه را دیده، شنیده و فهمیده بازگو کند. این نویسنده این رویه نگارش را در کتاب سفرنامه‌های سه جلدی «سیاره رنج» نیز داشته است.

وی انگیزه اصلی خود را در نگارش این اثر این گونه بیان می‌کند: بار‌ها در ایران خودمان و میان دوستانم با این پرسش مواجه بوده‌ام که چرا مستند جنگی می‌سازی. سؤالی که هیچ‌کس از مستندسازان راز بقا، که مثلاً به زندگی خرس‌های قطبی می‌پردازند، نمی‌پرسد؛ و من نمی‌دانم جواب این دوستان را چه بدهم. اگر این، پرسش شما هم باشد، شاید بتوانید پاسخش را لابه‌لای یادداشت‌های روز‌های زخمی پیدا کنید.

این کتاب در چهار فصل با عناوین «سفر اول؛ سلیمان بیک»، «سفر دوم؛ وادی یابس»، «سفر سوم؛ بادیةالشام» و «سفر چهارم؛ سرزمین‌های شمالی» است. سفر اول مربوط به سفر به عراق است و به عناوینی همچون اردوگاه اشرف، بمب‌های کنار جاده، آبمیوه نذری، روز عملیات، سردار سلیمان بیک و مسجد سهله اختصاص یافته است.

سفر دوم، یادداشت‌های مربوط به سفر به سوریه است که اولین شب شقه، بازماندگان بصیر الحریر، هدف جامعه یرموک، آماده باش در یرموک، جنگ روانی، با سلطان در پنج راهی، معلم، سختی‌های فیلمبردار بودن، شام سیتی سنتر، تک تیرانداز و سلطان از عناوین این سفر را شامل می‌شود.

سفر سوم هم به سفر دیگر محمد صدری به سوریه است که عناوینی همچون ورود به پالمیرا، شوخی با ابوجواد، سینه‌زنی در هتل مادر امیر قطر، جنازه‌های داعشی، شیخ نجار، خلبان‌های خاکی، همسایه‌های ضد زره و سوت داور ایرانی به نفع سوریه را در بر گرفته است.

سفر چهارم این نویسنده و مستندساز به آقای اصغر، معرکه جنوب غرب، پاتک‌های حمیره، موشک‌باران دمشق، استقبال از شهید بی‌سر، هیزم‌های زربه، ژنرال نمر ببر سوریه، یادی از گذشته‌ها، دلاوران العیس و جنگ در ساعات اداری اختصاص دارد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «از مزرعه تا شهر المیادین جلو می‌رویم. فرماندهان با دوربین اوضاع شهر را رصد می‌کنند و درباره چگونگی آزادسازی آن حرف می‌زنند. المیادین یکی از اصلی‌ترین پایگاه‌های آن‌ها در حال حاضر است. بیرون شهر یک قلعه تاریخی است که از جاده به خوبی دیده می‌شود. نام قلعه تاریخی الرحبه است که روی تپه‌ای خاکی و در سه طبقه ساخته شده و به شهر المیادین اشراف دارد. از فاصله قلعه تا رود فرات که از میان شهر می‌گذرد بیشتر از هفت کیلومتر نیست. مسیر آمده را برمی‌‎گردیم.

در امتداد جفره از روی پلی که روس‌ها روی فرات زده‌اند عبور می‌کنیم و وارد جزیره‌ای میان فرات کوچک و بزرگ می‌شویم. جزیره اسم این منطقه در غرب شهر دیرالزور حویجه صکر است. یکی از تیپ‌های لشکر فاطمیون در این منطقه مستقر شده. غیر از فاطمیون، نیرو‌های تحت فرماندهی ژنرال سوری عصام زهرالدین هم مشغولف پاکسازی حویجه صکر هستند. بازدید فرماندهان از این منطقه، مقدمه عملیات‌های تعیین کننده‌ای است که باید منتظرش بود. غروب برمی‌گردیم به فرودگاه و با همان هواپیمای یاک ۴۰ به سمت تدمر پرواز می‌کنیم.»

انتهای پیام
captcha