نابینایان هم مانند دیگر افراد جامعه نیازمند توجه‌ هستند
کد خبر: 3968215
تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۲
گفت‌و‌گو با حافظ روشندل ۲۶ جزء قرآن؛

نابینایان هم مانند دیگر افراد جامعه نیازمند توجه‌ هستند

دختر نابینایی که حافظ ۲۶ جزء قرآن کریم است، از مشکلاتی که پیش‌روی اوست می‌گوید.

نیلوفر رئیسی، اهل روستای سرتشنیز، حافظ ۲۶ جزء از قرآن کریم، در گفت‌و‌گو با ایکنا از چهارمحال و بختیاری، می‌گوید: از دوران ابتدایی به دلیل حساسیت و اصرار مادرم، تابستان‌ها را به حفظ قرآن پرداختم و با توجه به شرایطم مجبور بودم به تنهایی به حفظ قرآن بپردازم.

با توجه به اینکه مسابقاتی در مدرسه برگزار می‌شد و من در آن مسابقات شرکت و رتبه‌های خوبی کسب می‌کردم، موجب شد که مادرم متوجه استعداد درونی من شود و مرا تشویق کردند که باید قرآن را ادامه بدهم.

در ابتدا من مقاومت می‌کردم تا اینکه مادرم متوجه شد که شاید لازم است مرا برای تصمیم‌گیری صحیح به حال خود رها کند، به طوری که یک سال هیچ اصراری برای شرکت در مسابقات نداشتند تا اینکه بعد از یک سال، قرار شد مسابقه‌ای در مدرسه برگزار شود و خودم پیش‌قدم شدم و به مادرم پیشنهاد دادم که می‌خواهم در مسابقه شرکت کنم.

یک سالی که به من استراحت دادند یک سال طلایی برای من بود، زیرا برای شرکت در مسابقات علاقه‌مند شدم که تا مقطع پیش‌دانشگاهی مسابقاتی که شرکت می‌کردم به‌صورت حفظ تخصصی نبود.

سال 1391 وارد دانشگاه شدم و رشته حقوق را انتخاب کردم، البته خودم راغب بودم در رشته علوم قرآن و حدیث تحصیل کنم، اما خانواده باتوجه به رتبه‌ام توصیه کردند رشته‌ای را انتخاب کنم که مناسب باشد.

۱۲ تیر 1393، برای حفظ تخصصی با مؤسسه قرآنی الرحمن تماس گرفتم، به دلیل اینکه رفت و آمد برایم دشوار بود، کلاس‌ها را به‌صورت تلفنی گذراندم، گرچه کیفیت کلاس تلفنی نسبت به حضوری خوب نیست، البته در سال 1394 به دلیل شرایط دانشگاه وقفه‌ای برای حفظ قرآن افتاد و از سال 1395 تاکنون مداوم حفظ قرآن را به‌صورت تخصصی کار می‌کنم.

چه تفاوتی میان شما و فردی که از بینایی کامل برخوردار است، وجود دارد؟

کیفیت کار برایم مهم است شاید افرادی دوره‌های سه ساله را برای حفظ قرآن شرکت کنند اما من دوره شش ساله را برای این کار انتخاب کردم. بین من و کسی که از بینایی کامل برخوردار است تفاوت‌های بسیاری وجود دارد، درک صفحات قرآن برای تثبیت حفظ بسیار مهم است.

به دلیل اینکه تقریبا از جزء ۲۱ تاکنون استادی نداشتم و سابقه خواندن در جمع را ندارم، فوق‌العاده استرس دارم، یعنی وقتی مسابقه‌ای برگزار می‌شود، به دلیل اینکه تصویری از بچه‌ها در ذهن ندارم خواندن قرآن در جمع برایم دشوار است، اما فردی که از قدرت بینایی برخوردار است با بهره‌گیری از چهره افراد شرکت‌کننده به نوعی آرام می‌شود و استرسی که من دارم را ندارد.

از ابتدا در تهیه کتاب‌ها با مشکل مواجه نبودید؟

از دوران ابتدایی زمانی که تصمیم بر حفظ قرآن کریم گرفتم، مادرم از کتابخانه شهرکرد کتاب‌های مورد نیاز مرا تهیه می‌کرد اما برای حفظ تخصصی نیاز به کتاب بود که نتوانستم آن‌ها را تهیه کنم.

سه سال گذشته برای خرید کتاب‌های تخصصی در زمینه حفظ قرآن، اقدام کردم اما به دلیل اینکه هزینه بالایی داشتند قادر به خرید آن‌ها نبودم و هزینه سنگینی را برای خانواده من تحمیل می‌کرد، گرچه این کتاب‌ها موردنیاز است.

در این سال‌ها چه رتبه‌هایی را کسب کردید؟

از زمانی که حافظ سه جزء قرآن بودم دوره‌های اداره ارشاد که مربوط به حفظ بود را شرکت می‌کردم و گواهی‌های بسیاری تاکنون گرفته‌ام و رتبه‌های شهرستانی و استانی بسیاری کسب کردم، اما به دلیل اینکه انگیزه کمی دارم و امکانات زیاد برایم فراهم نیست برای کسب رتبه کشوری در مسابقات تلاش نمی‌کنم.

این تفکر وجود دارد که نابینا با صوت هم می‌تواند کار خود را انجام دهد اما نمی‌دانند که فرد نابینا همچون افراد عادی زندگی و تلاش می‌کند، زیرا گاهی مواقع افراد نیاز دارند گوشه‌ای بنشینند و بدون سروصدا کتابی را دست بگیرند و برای یادگیری مطالب، روی آن تمرکز کنند، آرزو دارم هر چه می‌خواهم بخوانم کتابش موجود باشد، زیرا گاهی اوقات گوش دادن به‌صوت بسیار سخت است.

آیا کتاب‌هایی که موردنیاز شماست، در بازار استان موجود است؟

کتاب‌های تخصصی قرآن با خط بریل در استان وجود ندارد و در این زمینه کمبود است، البته باید از دیگر استان‌ها برای خریداری این کتب اقدام کرد که هزینه بالایی را نیاز دارد و افرادی همچون من قادر به خرید نیستند.

وجود کتاب برای پیشرفت افراد، بسیار مهم است، البته کتاب‌هایی که به خط بریل وجود دارد بسیار قدیمی است و کتب به روزی که بتوان به آن‌ها استناد کرد وجود ندارد.

چه حمایت‌هایی از سوی مسئولان انجام می‌شود؟

متأسفانه حمایت‌هایی از سوی مسئولان از حافظان روشندل انجام نمی‌شود.

دلیل ادامه تحصیل ندادن شما و سخن پایانی...

رسالت خود را نیاز روستای سرتشنیز به حافظ قرآن قرار دادم، چون امکان فراهم کردن مکانی برای تاسیس خانه قرآن در روستا برایم وجود نداشت، در محل کتابخانه اتاقی به من داده شد تا دوره‌هایی را در آن محل برگزار کنم که در حال حاضر دوره روخوانی و روان‌خوانی قرآن برگزار کردم، همچنین برای دانش‌آموزان مدارس، بنا به شناخت مدیر مدرسه، دوره سه ماهه برای حضور دانش‌آموزان در مسابقات قرآن را برگزار می‌کنم.

پدر و مادرم به اندازه‌ای برایم وقت گذاشتند که سال سوم راهنمایی تازه متوجه شدم چه اتفاقی برایم افتاده است و این مسئله برایم مهم نبود، اما زمانی که وارد دانشگاه شدم و مجبور شدم عصا بدست بگیرم گروهی اطرافم‌ جمع می‌شدند و تقاضای کمک می‌کردند و این امر جلوی پیشرفت مرا می‌گرفت، احساس می‌کردم غرورم شکسته می‌شود و این رفتار آزارم می‌داد، اما نتوانستم از عصا استفاده کنم و فوبیای عصا گرفتم.

شاید در ابتدا به رشته حقوق و جزا علاقه‌مند نبودم، اما اواسط تحصیل به رشته‌ام علاقه‌ پیدا کردم و تنها به دلیل نبود کتاب، ادامه تحصیل ندادم.

وقتی به شکوفایی خودم در جامعه فکر می‌کنم می‌بینم جوانی‌ام اینگونه به هدر می‌رود، و در ۱۰ سال آینده دیگر کسی توقع پیشرفت از ما را ندارد، از مسئولان و دست‌اندرکاران امر خواهش می‌کنم به دلیل نقصی که خواست خدا بوده و ما با آن زندگی می‌کنیم دامن نزنند و این موضوع را تشدید نکنند، بلکه لازم است کمک کنند تا ما در جامعه احساس مفید بودن کنیم.

 

 

 

 

انتهای پیام
captcha