به گزارش ایکنا، دنیا به حدی از زمینههای گناه پر شده است که گویی هیچ راهی برای عدم مواجهه با عوامل به گناه افتادن نیست. چه دنیای حقیقی و چه دنیای مجازی پر است از حقیقتها و دروغهایی که ما را به انحراف میکشاند. در آستانه نیمه ماه رمضان اما میتوان از خدا خواست که لغزشهای ما را بدون هزینه ببخشد.
در دعای روز چهاردهم ماه رحمت الهی از خداوند میخواهیم: «بسمالله الرحمن الرحیم؛ اللهمّ لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولاتَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین؛خدایا مؤاخذه نکن مرا در این روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات، ای عزت دهنده مسلمانان».
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اللهمّ لاتؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ» میگوید: خدایا من را به لغزشها مؤاخذه نکن. گاهی آدم میلغزد و ایمانش ضعیف میشود و تقوایش از بین میرود. گناهان آدمی همان لغزش است و باید از خدا بخواهد که مؤاخذه نشود.
وی تأکید دارد: خدا در اثر گناه به غضب میآید و سیل و زلزله و بلایای طبیعی همه آثار گناه است. مردم را توجه نمیدهند که غالب این اتفاقات و تصادفات به علت انجام گناه است. کسی که نماز اول وقت نمیخواند و اتومبیل خود را در جاده میراند، مورد نفرین نماز قرار میگیرد و تصادف میکند. نماز اول وقت انسان را نفرین میکند و میگوید «خدا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی! ». اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا میکند و میگوید: «خدا حفظ کند تو را که من را حفظ کردی» و زندگی رو به روال میافتد.
آیتالله مجتهدی در ادامه اظهار میکند: اگر کسی با خدا باشد، هیچکس نمیتواند علیه او توطئه کند، چون او خدا را دارد.
این استاد اخلاق در شرح فراز دوم دعا «واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ» میگوید: خدایا «اقاله» کن و گناهان ما را بیامرز. در دعای کمیل هم این لفظ است که خدایا لغزشهای ما را اقاله کن؛ یعنی ما را بدون هزینه ببخش. در مورد کسب و معامله نیز چنین لفظی در فقه وجود دارد. یعنی فروشنده و خریدار حق فسخ معامله را تا زمانی که با یکدیگر هستند، دارند. اما بعد از جدایی و بدون دلیل نیز اگر مشتری جنس را پس آورد، کاسب مستحب است آن را قبول کند. مثلاً شخصی یک ظرف ماست میخرد و به منزل میبرد و متوجه میشود که پیش از وی ظرف ماست دیگری نیز خریداری شده است. در این حالت اگر ظرف ماست را به فروشنده باز گرداند، مستحب است وی آن را بپذیرد و پول آن را عیناً پس دهد.
وی در تشریح عبارت «ولاتَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ» اظهار میکند: خدایا من را تیر بلا قرار مده. سیل و رانش زمین یعنی همان تیر! هواپیما در آسمان پرواز میکند و ناگاه روی ساختمانی فرود میآید و همه ساکنان آن از بین میروند. این غرض و تیر بلاست که حاصل گناه و خطاهای ماست. تمام پیشآمدهایی که میشود همه نتیجه گناهان ماست، برای این گفته من مدرک وجود دارد و هم در قرآن آیه دارد و هم در این باره روایت و حدیث داریم.
وی با اشاره به آیه قرآن میگوید: «هر گرفتاری برای شما پیش میآید، دسترنج خودتان است» هر چه بکاری همان را درو میکنی. از گندم، گندم و از جو، جو میروید. خداوند در قرآن میفرماید: «خدا برنامههای مردم را عوض نمیکند، آنها را گرفتار بلا نمیکند مگر اینکه خودشان را تغییر دهند». مثل ماشین که انحراف به چپ پیدا کند، تصادف میکند، ما هم اگر انحراف به چپ داشته باشیم تصادف، عذاب خدا، میکنیم.
این مجتهد فقید در شرح فراز پایانی دعای روز چهاردهم بیان میکند: در پایان دعا میگویم: «بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین» به عزت خودت، این دعاها را درباره ما مستجاب کن! ای کسی که عزت مسلمین با توست. ببینید الان مسلمین چه عزتی دارند! آمریکا غر میزند، مسلمانان مقابلش ایستادهاند و تمام دنیا علیه آن هستند.
حجتالاسلام روحالله بیدرام، نویسنده و پژوهشگر دینی در کتاب «نجوای روزهداران» در تفسیر دعای روز چهاردهم ماه رمضان آورده است:
درخواست عدم مؤاخذه به خاطر لغزشها
گاهی انسان در راه اطاعت خدا است و بنایش بر معصیت نیست و معمولاً و به طور متعارف، در راه و صراط مستقیم است اما گاه میشود که لغزشی پیدا میکند، این را عثره میگویند. در قرآن کریم میخوانیم: «رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا؛ خدایا! ما را بر آنچه که به فراموشی یا به خطا (انجام دادهایم)، مواخذه مکن.» امام علی(ع) در بخشی از خطبه ۱۸۳ نهجالبلاغه مىفرمایند:«وَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ لِهذَا الْجِلْدِ الرَّقِیقِ صَبْرٌعَلَى النَّار،فَارْحَمُوا نُفُوسَکُمْ؛ بدانید این پوست نازک تن(انسان) طاقت آتش دوزخ را ندارد، پس بر خویشتن رحم کنید!»
این سخن شبیه همان است که در دعاى کمیل مىفرماید: «پروردگارا! تو ناتوانى مرا در برابر کمى از رنج و عذاب دنیا و ناراحتیهایى که در دنیا به اهل دنیا مىرسد، مىدانى. با این که درد و رنجى است که زمانش کوتاه و بقایش کم و مدتش ناچیز است. پس چگونه طاقت عذاب آخرت و ناراحتیهاى شدید آن را دارم، حال آنکه مدت آن طولانى و بقایش زیاد است و تخفیفى به مجازات شدگان داده نمىشود.» به همین جهت از خداوند میخواهیم به خاطر لغزشهایی که در طول عمر خویش داریم، ما را مواخذه ننماید.
اقاله کردن خطاها و سستیها
اقاله در اصطلاح فقه، درخواست کردن و موافقت فسخ معامله است. یعنی اگر کسی بعد از خریدن یا فروختن کالایی، پشیمان شده و از فروشنده یا خریدار درخواست بهم زدن معامله (فسخ و رفع عقد) را کرد و فروشنده یا خریدار این درخواست را قبول کند، این را «اقاله» میگویند.
درخواست اقاله گناهان در دعاها: امیرالمومنین(ع) هم در دعای کمیل میفرماید: «اَقِلْنی عَثْرَتی وَاغْفِرْ زَلَّتی فَاِنَّکَ قَضَیْتَ عَلی عِبادِکَ بِعِبادَتِکَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعآئِکَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الْاِجابَةَ؛ خدایا! با من اهل اقاله باش و لغزشم را نادیده بگیر و گناهم را بیامرز زیرا که تو خود بندگانت را فرمان دادی و به دعا کردن به درگاهت مأمور ساختی و اجابت دعایشان را ضمانت کردی.»
قرار نگرفتن در مسیر بلاها و آفتهای عالم
حضرت امیرالمومنین(ع) میفرماید: «الدُّنْیَا دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ؛ دنیا، خانهای است که در بلا پیچیده شده و اطرافش را بلا فرا گرفته است». کیست که در زندگی خود بلا نداشته باشد؟ کیست که مصیبت نداشته باشد؟ پس آدمی که دعا میکند، شایسته نیست بگوید خدایا، هیچ بلایی بر سر من نیاور. این درخواست، برخلاف سنت طبیعت و سنت الهی است. اصلاً خدا ما را خلق کرده برای اینکه از طریق بلاها امتحانمان کند و این بلاها همهاش امتحان است. اصلاً بلا به معنای اختیار و امتحان است. پس بلا به منزله یک واقعیت، شریک زندگی دنیایی است ولی این دعا با ظرافتی لطیف میگوید؛ خدایا، جوری نباشد که من نشانه بلاها و آفات قرار گیرم. «غرض» به معنای نشانه و هدف است. در اینجا میگوید جوری نباشد که همه بلاها و حوادث روزگار، مرا هدف قرار داده باشند که همواره تیر بلا بر من فرود بیاید و من غرق در مصیبت و بلا و آفت باشم. البته این دعایی معقول و شایسته است که اگر از خدا چنین چیزی بخواهیم، خوب است.
فلسفه بلاها از منظر قرآن کریم:۱- ایجاد حالت تضرع و خشوع و فروتنی در انسانها ۲- امتحان و آزمایش بندگان ۳- بلاها بازتاب و پیامد گناهان انسان است ۴- ارتقا درجه و رتبه ۵- بلاء و بیدار شدن از خواب غفلت
عزت از خداست
عزیز به معنای قدرتمندی شکست ناپذیر است و چون خداوند شکستناپذیر است، عزت از آن اوست. از خدای عزیز میخواهیم که به حق عزتش، ما را بازخواست نکند به لغزشهایی که برایمان اتفاق میافتد و عذرمان را بپذیرد، در نابکاریهایی که از روی خطا از ما سر میزند و بخواهیم که وضع به گونهای نباشد که در این دنیا، نشانه تیرهای بلایا و آفات شویم. به حق عزت و برتری و بزرگواری تو.
در حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: اِنَّ رَبَّکُمْ یَقُولُ کُلِّ یَوْمٍ اَنَا الْعَزِیزُ فَمَنْ اَرَادَ عِزَّ الدَّارَیْنِ فَلْیُطِعِ الْعَزِیزَ؛ پروردگار شما همه روزه میگوید: منم عزیز! پس هرکس عزت دو جهان را میخواهد، باید اطاعت عزیز کند. در حالات امام حسن مجتبی(ع) میخوانیم: در ساعات آخر عمرش، هنگامی که یکی از یارانش به نام جُباده بن ابی سفیان از او درخواست موعظه کرد، فرمود: وَ اِذَا اَرَدّتَ عِزّاً بِلَا عَشِیرَةٍ وَ هَیْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ظِلِّ مَعْصِیةِ اللهِ اِلَی عِزِّ طَاعَةِ اللهِ؛ هرگاه بخواهی بدون داشتن قبیله عزیز باشی و بدون داشتن قدرتِ حکومت، هیبت داشته باشی، از سایه ذلت معصیت خدا بیرون بیا و در پناه عزت طاعت او قرار گیر.
انتهای پیام