به گزارش ایکنا؛ یازدهمین جلسه از سلسله جلسات تفسیر قرآن شریف لکزایی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با محوریت آراء و اندیشههای امام موسی صدر در کتاب «برای زندگی»، شب گذشته، 4 اردیبهشتماه، با محوریت سوره «عصر» برگزار شد که در ادامه مشروح آن از نظر میگذرد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم * وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
این سوره با سوگند آغاز شده و شاید چندین بحث مطرح میشود که چرا با سوگند آغاز شده و منظور از سوگند چیست و چرا باید خداوند با سوگند شروع کند. امام میگوید دلیل این سوگند که در ابتدای برخی از سورهها آمده، به خاطر مقدس بودن موجودات نزد خداوند است. آیات دیگری هم داریم که خداوند به برخی از از اشیاء و موجودات قسم یاد کرده است که از جمله سورههای شمس و تین هستند. فرمودهاند علت قسم به این موجودات این است که همه اینها مطیع اوامر خدا هستند و همه اینها ستایشگر و ثناگو و نمازگزار خداوند هستند. بنابراین از این منظر تقدس پیدا میکنند و وجه این سوگند از اینجا مطرح میشود که انسان باید توجه کند فقط او نیست که خدا را تسبیح میگوید، بلکه همه موجودات هستی تسبیحگوی خدا هستند.
آیه ابتدایی سوره عصر سوگند به عصر است و بعد میگوید آدمی در خسران است؛ لذا در نگاه اول انسان در خسران است که دلایلی وجود دارد، اما خداوند چهار شرط را برای خارج شدن از خسران بیان میکند که ایمان، عمل صالح، تواصی به حق و تواصی به صبر هستند. انسان همیشه در خسران است، چون با گذشت هر روز از عمرش بخشی از سرمایه او از دست میرود، مگر اینکه بتواند از این عمر و حیات خودش به نحوی استفاده کرده باشد که این عمر، به صورت جاودانه باقی مانده باشد.
نکته نخست ایمان است که وجود آدمی را بسط میدهد و سبب میشود که انسان احساس کند با خدای بزرگ خویش مرتبط است. بنابراین کسی که واجد ایمان است؛ یعنی با خدا و هستی ارتباط دارد و در یک راستا حرکت میکند، اما کسانی که ایمان ندارند، خود را یکی از پدیدههای هستی میدانند که عمرشان کوتاه است، اما مومن ایمان دارد و خدا را آفریننده مرگ و زندگی خودش میداند. شرط دوم عمل صالح است و شروط سوم و چهارم نیز سفارش به حق و صبر است که امری دو طرفه است؛ یعنی همه نسبت به یکدیگر این تواصی به حق و تواصی به صبر را دارند. امام میگوید وقتی این تواصی دو طرفه باشد، یعنی جمعی شکل گرفته و بر اساس آن، انسانها یکدیگر را به حق و صبر توصیه میکنند. بنابراین باید همراه با حق باشیم و یکدیگر را به حق و صبر سفارش کنیم.
اگر انسان در جامعه صالحی زندگی نمیکند، باید تلاش کند که آن را ایجاد کند و بر اساس ایمان و عمل صالح بروز و ظهور پیدا میکند و شکل میگیرد. جدای از اینکه امام میان ایمان و عمل صالح ارتباط برقرار میکند، تواصی به حق و صبر را به این معنا میگیرد که انسان موجودی اجتماعی است و باید جامعه صالحی را ایجاد کند که میتواند یک زندگی خوب و آرام را برای او فراهم کند. اگر نتواند جامعه صالحی را ایجاد کند، در این صورت در خانواده و خانه خود تلاش کند این مسیر درست را پایدار کند.
اگر انسانی واجد این شروط باشد، آن انسان در خسران نیست و زمانش از بین نرفته و بر اساس حیات خودش یک زندگی جاودانهای را ترسیم کرده است، اما اینکه انسان چطور میتواند جاودانگی را کسب کند نیز مهم است. اینکه انسان کار علمی میکند یا چیزی را وقف میکند، باعث بقای انسان است و انسان میتواند از این طرق جاودانگی خودش را تضمین کند. پس این سوره جایگاه مهمی در ساختن انسان مسلمان و جامعه اسلامی دارد. از این جهت یک وجه تربیتی و فرهنگی هم دارد. بُعد تربیتی سوره بسیار پررنگ است، چون این سوره دیدگاه و نظر قرآن را نسبت به دیگر موجودات مشخص میکند و همه موجودات تسبیحگوی خدا هستند و انسان مومن که به ستایش خدا میپردازد نیز در خسران نیست، چون به این خداوندی که این هستی او را ستایش میکند، ایمان دارد و عمل صالح انجام میدهد.
بنابراین این سوره یک فضای خیلی مهمی را در عرصه اجتماعی ایجاد میکند که بتوانیم به ساختن خود و جامعه خود کمک کنیم. پس نکته مهمتر که از معنای عصر طرح میشود، این است که عصر همان زمان فعالیت است. وقتی انسان عمل صالح و تواصی به حق و صبر را دارد، عصر همین زمان است. سوگند به عصر یعنی عصر و زمان در بردارنده تلاش انسان است. اما در باب اینکه معنای عصر را چه میگیریم، چند معنا ذکر شده است؛ یکی اینکه عصر را به معنای زمان فعالیت بگیریم. معنای دیگر لحظات پایان روز است و نکته سوم معنای مصدری، به معنای فشردن است که امام میگوید وقتی میگویند «عصر الشی»؛ یعنی چیزی فشرده شد و گویی زمان در لابهلای خودش اتفاقات را فشرده یا خلاصه میکند.
یکی دیگر از معانی، عصر نبی اکرم(ص) است که بهترین عصرها است. البته که ترجیح امام همان پایان روز است که وقتی روز تمام میشود، میتواند بررسی کند که در چه مسیری حرکت کرد. بنابراین این چهار شرط که مطرح شده، شروطی برای سعادت آدمی است که انسان از عمر خود بهره ببرد و نعمات الهی را ضایع نکند.
کسی که ایمان ندارد، در شرایط و مکانهای مختلف ممکن است به اقتضای آن شرایط عمل کند، اما مومن بر اساس ایمان خودش وارد میشود و ایمان و صداقت و ارزشها راهنمای او است. کسی که ایمان دارد، به احدی ظلم نمیکند و ایمان به خدا به تعبیر امام، انسان را به حکومت صالح راهنمایی میکند. پس این انسان جامعهای را به وجود میآورد که ایمان دارند، عمل صالح دارند و تواصی به حق و صبر هم دارند. از این مسیر حکومت صالح را نیز تشکیل میدهند؛ یعنی انسان صالح مقدمه حکومت صالح است. عمل صالح در ذات انسان یعنی در ایمانش تأثیر میگذارد، همچنان که بر هستی و دیگر انسانها نیز تأثیر میگذارد. بنابراین انسان با عمل صالح خود میتواند بر محیط خود و فضای اجتماعی و سیاسی تأثیرات مهمی را بر جای بگذارد.
نکته دیگر در باب حق است که هدف و وسیله است و تلاش برای تحقق اهداف حق باید با وسیله حق باشد و وسیله از هدف جدا نمیشود. ایشان تعبیر مهمی دارند و آن اینکه اهداف شرافتمندانه جز با وسیله شرافتمندانه قابل تحقق نیست. پس اینکه حق، صفت خدا است و انسان باید راه حق را طی کند، نشانه کامل هماهنگی بین ایمان به خدا و راه حق است.
انتهای پیام