عمل صالح لازمه ایمان حقیقی است / تسبیح ظاهری و باطنی همه موجودات
کد خبر: 3967012
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۵
آیت‌الله رجبی مطرح کرد:

عمل صالح لازمه ایمان حقیقی است / تسبیح ظاهری و باطنی همه موجودات

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: در آیات متعدد قرآن «ایمان و عمل صالح بیان شده؛ یعنی عمل صالح لازمه ایمان حقیقی است و اگر کسی واقعا مؤمن باشد از عمل صالح جدا نیست.

ارسل//عمل صالح لازمه ایمان حقیقی است/ تسبیح ظاهری و باطنی همه موجوداتبه گزارش ایکنا، آیت‌الله محمود رجبی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، یکشنبه 5 اردیبهشت، در ادامه سلسله مباحث تفسیر قرآن به تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه «حشر» پرداخت و با اشاره به «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» گفت: معنای تسبیح می‌تواند تسبیح مطلق خدا از هر نقصی باشد، بنابراین وقتی گفته می‌شود خدا از هر نوع نقصی منزه است لزومی ندارد از ظاهر آیه دست کشیده و به خاطر ذکر داستان اخراج بنی النضیر در آیه بعد از معنای ظاهر دست بکشیم و سعی کنیم آن را تأویل و تفسیر به غیر از ظاهر بکنیم.

وی با اشاره به آیه اول، افزود: وقتی سخن در مقام ترغیب انسان‌هاست تناسب این است که بفرماید همه موجودات دارای شعور و بدون شعور، خدا را تسبیح می‌کنند چرا انسان‌ها این کار را نمی‌کنند؟. یک دیدگاه در مورد استفاده از «ما» و تکرار آن این است که در اینجا از باب تأدیب چنین چیزی را شاهدیم؛ طرفداران این نظر می‌گویند البته چون اکثر موجودات عالم ذی‌شعور نیستند کلمه «ما» از باب تغلیب به کار رفته است وگرنه مقصود از «ما» انسان‌های ذی شعور هم هستند.

وی اضافه کرد: البته موجودات با شعور فقط انسان‌ها نیستند بلکه اجنه و ملائکه هم جزء این موجودات هستند و طبق روایات و نهج‌البلاغه خدا وقتی عوالم وجود را از فرشتگان پر کرد آن وقت به عالم دنیا وارد شد و موجودات باشعور و فاقد شعور را آفرید؛ موجوداتی که در آن عوالم هستند تعدادشان بسیار بیشتر از این عالم است و عمدتاً فاقد شعور هستند.

رجبی تصریح کرد: این ادعا که بگوییم اکثر موجودات فاقد شعور هستند ادعای نادرستی است و اگر این هم بود باید قرینه می‌آوردیم که بگوییم از باب تغلیب است و این قرینه وجود ندارد. همچنین دیدگاه دیگر در مورد «ما» در آیه اول این است که «ما» اعم از موجودات دارای شعور و آگاهی و هم موجودات غیر آگاه و فاقد شعور است و اگر «من» آمده بود فقط مراد انسان‌ها یا موجودات دارای شعور بودند.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: برخی می‌گویند تعبیر ما فی السموات تعبیر کنایی از کل هستی است، اگر این قرینه مقامی را در نظر بگیریم در دلالت بر همه موجودات هستی تردیدی نیست و همه خدا را تسبیح می‌کنند. نکته دیگر این است که تکرار «ما» در اینجا فلسفه‌ای دارد و اگر نداشت ذکر آن قبل از فی الارض وجهی نداشت. این هم گفته شده برای تأیید و تأکید است؛ یعنی هیچ قشری از این مسئله مستثنی نیستند.

فرضیه‌های مختلف در مورد تسبیح خدا

رجبی با اشاره به معنای تسبیح، بیان کرد: در اینجا تسبیح چه تسبیحی است؟ برخی گفته‌اند فرضی است؛ یعنی اگر همه موجودات می‌توانستند تسبیح مقالی کنند و قدرت تکلم بر تسبیح داشتند آن وقت همه تسبیح می‌گفتند ولی این معنا درست نیست زیرا معنای مجازی است و ما در صورتی سراغ معنای مجازی می‌رویم که نتوانیم معنای حقیقی برای آیه داشته باشیم.

وی با بیان اینکه هیچ قرینه‌ای برای تسبیح مجازی وجود ندارد، اظهار کرد: برخی گفته‌اند تسبیح حالی است نه مقالی یعنی وجود موجودات طوری است که دلالت بر تنزیه خدا از هر نقصی دارد؛ از جمله اینکه هر موجودی کمالی دارد و این کمال را از خدا گرفته پس خدا باید واجد تمامی این کمالات باشد؛ این وجه هم درست نیست زیرا تسبیح مقالی را نمی‌توان حمل بر حالی کرد و قرینه‌ای برای این کار نداریم.

وی اضافه کرد: اگر به آیه 44 اسراء «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا» مراجعه کنیم، می‌بینیم مقصود تسبیح حالی نیست زیرا نباید درک کنیم در صورتی که ما این تسبیح مقالی را درک می‌کنیم؛ برخی گفته‌اند مقصود تسبیح مقالی است ولی منحصر به تسبیح اولیاء الهی است که باز اگر تسبیح اولیاء باشد تسبیح عده خاصی است پس چرا «ما» گفته شده است.

وی اضافه کرد: برخی در پاسخ آورده‌اند که چون اولیاء الهی در طول موجودات و واسطه آفرینش آنها هستند می‌توان آن را به همه موجودات نسبت داد. این هم وجهی است که ظاهر را بگیرند ولی این وجه هم دلیل لازم دارد ضمن این که باز اشکال آیه 44 اسراء برقرار است، زیرا وقتی پیامبر و ائمه تسبیح می‌گفتند بقیه درک می‌کردند.

رجبی بیان کرد: وجه دیگر که درست است این است که گفته شود همه عالم هستی دو چهره دارد؛ یکی ظاهر و دیگری باطن. یعنی تسبیح مقالی از سوی موجودات ذی شعور است ولی تسبیح باطنی برای موجودات ذی شعور و حتی فاقد شعور است که تسبیح مقالی ندارند؛ همه با چهره باطن تسبیح می‌گویند ولی ما در شرایط عادی آن را درک نمی‌کنیم و اگر دریچه‌ای به باطن عالم باز شود می‌بینیم که عالم سراسر تکبیر و تسبیح خداست.

استاد حوزه علمیه افزود: این تفسیر آیه با ظاهر سازگار است، زیرا هم تسبیح مقالی به کار رفته و هم ما فی السموات در معنای حقیقی خود تفسیر شده است و با آیه «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا» هم سازگار است.

تسبیح باطنی و ظاهری موجودات

وی افزود: به لحاظ عقلی و تجربی هم دلیل و شاهد بر این مدعا داریم زیرا در مباحث عقلی گفته شده عالم باطنی دارد که موجودی برتر و اشرف است و همه موجودات شعور و آگاهی دارند و آگاهانه تسیبح می‌گویند. حتی در روایت بیان شده که شن ریزه‌ها در دست پیامبر تسبیح گفتند و دیگران آن را شنیدند که در حقیقت این مشاهده باز کردن چشم و دل و گوش انسان ها به آن عالم باطن بود.

وی افزود: اینکه گفته می‌شود وقتی مرده را به سوی قبر می‌برند فریاد می‌کشد به حسب ظاهر چیزی پیدا نیست ولی کسانی که چشم باطنشان باز است مشاهده می‌کنند؛ از شیخ عباس قمی نقل شده که در کوچه‌های نجف صدای بسیار وحشتناکی را شنیدم و از دوستان پرسیدم آیا آنها هم می‌شنوند ولی چیزی نمی‌شنیدند در حالی که او نعره‌ای شبیه حیوانات را از وادی السلام می‌شنید و وقتی به قبرستان رفتند شیخ عباس متوجه شد که این نعره‌ها از کدام قبر است.

رجبی با اشاره به تسبیح حقیقی، اضافه کرد: این تسبیح، تسبیح گفتاری متکی به اعتقاد و مستلزم به عمل است؛ یعنی اگر خدا را منزه می‌دانیم فقط باید او را عبادت کنیم. انسانی که تسبیح مقالی می‌گوید باید قبل از آن به تسبیح اعتقادی رسیده باشد تا این اظهار او صادقانه باشد در غیر این صورت کذب مخبری در کار است و اگر کسی در مقام عمل، عملی کند که با مقام خدا سازگار نیست تسبیحش حقیقی و واقعی نیست.

رجبی تصریح کرد: در آیات متعدد ایمان و عمل صالح بیان شده؛ یعنی عمل صالح لازمه ایمان حقیقی است و اگر کسی واقعاً مؤمن باشد از عمل صالح جدا نیست. اگر معتقدیم خدا کاملاً منزه است فعل و وصف او هم منزه است، پس نباید کارهایی را که به نظر ما ناقص است به خدا نسبت دهیم.

وی تأکید کرد: وجه دیگر در مورد آیه این است که ما بفهمیم ظاهر عالم را می‌بینیم، اگر باطن عالم را ببینیم کل هستی در جنب و جوش است؛ خدا قصد دارد بینش ظاهربین ما را اصلاح کند. البته این تفسیر هم بیان شده که خدا خواسته بفهماند آنچه در جریان اخراج بنی النضیر رخ داد کاملاً بی عیب و نقص است زیرا آنها خیانت کردند و این حق آنها بود که جلای وطن داده شوند و اجلاء آنها جز با قطع اشجار ممکن نبود تا دلبستگی آنها را از سرزمین‌شان بگیرد. پس اخراج این قوم هم عمل بی‌نقصی است و نمی‌توان نقصی را متوجه خداوند منزه کرد.

انتهای پیام
captcha