این روزها بیشتر نقاط کشور در وضعیت قرمز کرونایی قرار گرفته و این در حالی است که روزهای پایانی سال گذشته و زرد و آبی بودن اکثر نقاط کشور این امید را در بین مردم و مسئولان ایجاد کرده بود که در سال جدید با تداوم روند نزولی مبتلایان و فوتیها هرچه زودتر ایران عزیز به شرایط عادی برسد اما همه این آرزوها با تصمیم نابخردانه ستاد ملی مقابله با کرونا مبنی بر نبستن راهها در ایام عید نوروز و دادن مجوز سفر به مردم، امروز بر باد رفته و حال شاهد رکورد زدن تعداد مبتلایان روزانه و سه رقمی شدن تعداد فوتیها هستیم.
این واقعه تلخ در شرایطی اتفاق افتاده که مسئولان وزارت بهداشت مخالفت جدی خود را با بازگذاشتن راهها و مسافرت مردم به ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرده بودند و ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت، نیز اخیرا در مصاحبهای اعلام کرد: «برخی در ستاد ملی کرونا مانع شدند تا از فرصت طلایی عید برای خاموش کردن شعلههای کرونا استفاده کنیم.» و البته در پاسخ به این سؤال که چه کسانی برای تعطیلی سفرها در نوروز ۱۴۰۰ مخالفت کردند گفت: «نمیتوانم اسامی این افراد را بگویم.» در واقع با مخالفت ستاد با نظر کارشناسی و سلامتمحور وزارت بهداشت و ارجحیت دادن نان در مقابل جان امروز این مردم هستند که هزینه این تصمیم را با جان خود پرداخت میکنند و بدتر اینکه ستاد ملی مقابله با کرونا نیز به هیچ عنوان خود را ملزم به پاسخگویی به افکار عمومی برای بیان منطق و دلایل اتخاذ چنین تصمیم فاجعهباری نمیداند و مجلس و قوه قضاییه هم تاکنون نظارهگر این وضعیت ناگوار بودهاند.
البته نایب رئیس اول کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، 18 فروردین، از ارسال نامه رئیس این کمیسیون به رئیس قوه قضائیه درباره عملکرد نوروزی ستاد ملی کرونا و درخواست برخورد با متخلفان این ستاد خبر داد و این شاید برای اولین بار در طول بیش از یکسال از شیوع کرونا در کشور باشد، که نهاد و مجموعهای در یک اقدام عملی خواستار پاسخگویی ستاد ملی مقابله با کرونا شده است.
به واقع سؤال جدی این است که اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا، چه جایگاهی برای پاسخگویی، شفافیت و افکار عمومی در حکمرانی مطلوب خود قائل هستند؟ آیا تصور آنها این است که چون این ستاد فراقوهای و برای یک وضعیت اضطراری است میتوانند بدون احساس نگرانی و پرداخت هزینهای هر تصمیمی را اتخاذ کنند و مردم بیپناه را که اغلب آنها امروز به صورت خانوادگی مبتلا به کرونا شدهاند، گرفتار بیماری، هزینههای درمان و متأسفانه از دست دادن جان عزیزشان کنند.
برای یادآوری، آقایان اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا را به دو توصیه مهم مقام معظم رهبری در دیدار 3 آبان 1399 با این ستاد ارجاع میدهم تا متوجه تخطی واضح و صریح خود از توصیههای ایشان شوند:
1ـ رهبر معظم انقلاب در این دیدار با اشاره به جنبههای سلامتمحور، امنیتی و اقتصادی تصمیمگیریها درباره این بیماری، و احتمال تعارض این جنبهها با یکدیگر، تأکید کردند: از آنجا که جنبههای امنیتی و اقتصادی نیز نشأت گرفته از همین بیماری است، بنابراین اصل و اولویت در تصمیمگیریها، سلامت مردم است.
2ـ رهبر معظم انقلاب با تأکید بر «محوریت وزارت بهداشت برای تعیین مصادیق محدودیتها» فرمودند: هنگامی که وزارت بهداشت، مصادیق محدودیت را تعیین کرد، بقیه دستگاهها باید بدون در نظر گرفتن ملاحظات دیگر، آنها را رعایت و اجرا کنند.
آیا جز این است که اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا به بهانههای اقتصادی و امنیتی و رونق گردشگری، با بازگذاشتن راهها و عادیانگاری شرایط کرونایی کشور، در عمل سلامت مردم را از اولویت اصلی خارج کردند و با در نظر نگرفتن مخالفت صریح وزارت بهداشت، به مثابه محور تعیین مصادیق محدودیتها، این وزارتخانه را به جورکش تصمیمات سایر دستگاهها تبدیل کردند.
آیا اعضای ستاد سخنان و توصیههای رهبر معظم انقلاب را نباید فراتر از یک توصیه ساده و به منزله نقشه راه خود در مدیریت کرونا در نظر بگیرند؟ پاسخ به این سؤال میتواند جایگاه و نقش ولایت را نیز در تفکرات آقایان بیش از پیش روشن کند.
سؤال دیگر این است که آیا نباید نهادی وجود داشته باشد که به این تخلف صریح و پرهزینه ستاد و تخطی آشکار از منویات رهبر معظم انقلاب رسیدگی کند؟ مجلس به منزله نهاد ناظر که اتفاقا در دوره جدید این شعار را سر میداد که میخواهد اعتبار از دست رفته نهاد قانونگذاری را احیا کند نمیخواهد مسئولان ذیربط در اتخاذ این تصمیم را فراخوانده و آنها را وادار به پاسخگویی کند؟ قوه قضاییه به عنوان ملجأ و پناه مردم نباید با توجه به تبعات ناگوار این تصمیم که در عرصه جهانی موجبات تمسخر و وهن نوع مدیریت کرونایی کشور را فراهم کرده مسئولان مربوطه را بازخواست کند؟
همه این مسائل، یک سری مطالبات بدیهی و منطقی در یک نظام مردمسالار و دینی است و اتفاقا همین دینی بودن نظام باید بیشتر مسئولان را به توجه به حفظ جان مردم وادارد نه اینکه به راحتی تصمیمی گرفته شود و نتیجه آن وضعیت وخیم امروز باشد و در نهایت مردم مقصر این وضعیت معرفی شوند که سفر رفتند و پروتکلها را رعایت نکردند و کسی هم نپرسد که کدام کشور با توصیه، نصیحت و التماس، کرونا را مدیریت کرده که ایران این کار را بکند.
نگارنده چندین بار در یادداشتهای مربوط به کرونا مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا را به آیه «مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» (از اين روى بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس كسى را - جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين - بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است و قطعاً پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند، [با اين همه] پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زيادهروى مىكنند.) ارجاع داده اما به نظر میرسد این بار مسئولان ستاد با این تصمیم خطرناک خود مصداق این آیه هستند و باید پاسخگوی جانهای از دست رفتهای باشند که به راحتی با بستن راهها میتوانستند همچنان نفس بکشند و از حق حیات برخوردار باشند.
مهدی مخبری، دانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطبایی
انتهای پیام