به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست رونمایی از کتاب «جامعه مدنی و کرونا» شب گذشته، 16 فروردینماه، برگزار شد. پیام روشنفکر، جامعهشناس، در این نشست اظهار کرد: کتاب در رابطه با مسئله مبتلابه تمام جهانیان یعنی عالمگیری کرونا یا بیماری کووید ۱۹ است و در واقع با مطالعه کتاب میتوانیم به این سؤال پاسخ دهیم که وقتی با موضوعی در ابعاد بینالمللی مواجه هستیم؛ یعنی موضوعی که بازیگرانی مانند سازمانهای بینالمللی، سازمان جهانی تجارت، اتحادیهها و سازمانهای بین کشوری و سازمان تسهیلکننده حمل و نقل ارتباطات جهانی با آن درگیر هستند، جامعه جایگاه مدنی در مواجه با این همهگیری چیست؟
وی افزود: از طرف دیگر، با یک جامعه مدنی جهانی مواجه هستیم چراکه کرونا از بحرانهای مهمی همانند بحرانهای زیست محیطی است که بشر با آن مواجه است و میتواند همانند بقیه بحرانهای جهانی باشد که با آن مواجه هستیم. بخشی از آن نحوه مواجهه ما به سبک زندگی و نوع زیست ما در روی این سیاره مربوط است. همیشه این انتخابها و نحوه زیست و زندگی ما موضوعی است که میتواند موضوع مفاهمه و گفتوگو، کنشهای ارتباطی و موضوع عقل و گفتوگوهای عقلانی باشد که از موضوعات مبتلابه جامعه مدنی است.
روشنفکر یادآور شد: وقتی درباره جامعه مدنی صحبت میکنیم در ادبیات فلسفه سیاسی و جامعهشناختی موضوعی است که رویکردهای مختلفی نسبت به آن وجود دارد؛ از جمله تفکیکهایی که از دولت، بازار و مباحث دیگر صورت گرفته است. موضوع دیگری که میتواند مورد بررسی قرار گیرد و به صورت مصداقی به ذهن انسان خطور میکند این است که مواجه جامعه مدنی به با این همهگیریها به چه اشکالی بوده است، چون با مسئلهای مواجه هستیم که باید تصمیمگیریهای کلان و در مقیاس ملی برای آن صورت بگیرد. از سوی دیگر معتقدم باید سعی کنیم با رویکرد علمی با این پدیده مقابله کنیم.
مقصود فراستخواه، استاد جامعهشناسی، در ادامه این نشست اظهار کرد: کتابی که به کوشش سعید مدنی و همکاران ایشان نگاشته شده حاوی گردآوری و ترجمه گزارشهای مختلفی از تجربیات جهانی در مواجهه با کووید۱۹ و صورتبندی آن در سطح ملی برای فارسیزبانان است و با حمایت مؤسسه نیکوکاری زندهیاد مجتبی معین چاپ شده است. به نوبه خودم از همه این تلاشهای انسانی و عامالمنفعه صمیمانه سپاسگزاری میکنم و آرزوی موفقیت روزافزون برای همه این کنشگران دارم. در این کتاب تأکید بیشتری هم روی نقش جامعه مدنی شده و توجه خاصی هم به تجربیات آسیایی صورت گرفته است.
وی ادامه داد: سؤالی که برای ما به وجود میآید این است که چرا ما در یک سال گذشته در مجموعه دولت و جامعه مدنی در مواجهه با کرونا، حداقل در سطح برخی از تجربیات جهانی موفق نبودهایم؛ هر چند که تجربیات جهانی هم بعضاً با مشکلاتی مواجه بوده و در آنجا نیز اصلاح راهبردها و روشها شده است. در پاسخ به این سؤال میخواهم به این مسئله در ذیل این کتاب و به لبههای تاریک موجود در ایران بپردازم. معتقدم موضوع مهم در این زمینه، سرمایههای فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران است. تجربیاتی که درباره کشورهایی که موفقتر از ما در مقابله با کرونا بودهاند نشان میدهد در آن کشورها، تجربیات فرهنگی در طول سالیان متمادی ذخیره شده و همانند ستون فقرات این جوامع بوده است.
فراستخواه بیان کرد: اگر در این جوامع، جامعه مدنی بر کارها تأثیر گذاشته و راهبردها و روشهای دولت را اصلاح کرده است، پشت آن جامعه مدنی و سرمایههای فرهنگی و اجتماعی بوده که بنده به آن میپردازم. مدلهای موفق آسیایی، تنها با اتکا به این الگوهای رفتاری که داشتند توانستند موفق باشند؛ مثلاً فرهنگ جمعگرا، خطرپذیر و شکیبا و اینکه فکر و عمل مردم یک کشور، در «زمان بزرگ» سیر میکند از موضوعاتی هستند که در موفقیت این جوامع تأثیرگذار بودند.
وی یادآور شد: در کشوری مانند چین، کار جمعی و مشارکت اجتماعی بالاتر از ایران است و این یک ذخیره فرهنگی برای آنهاست، اما شاخص ریسکپذیری در ایران بسیار پایینتر از کشوری همانند چین است. در واقع مردم چین حدود دو برابر ما تحمل ریسک دارند، اما بر اساس بررسیهای صورت گرفته تحمل ریسک در ایران بسیار پایین است؛ لذا آن الگوهایی که میتواند تحمل ریسک و خطر کرده و از عدم اطمینان اجتناب ندارند و میتوانند با مشکلات مواجه شده و خلاقیتها و ابتکار خود را نشان دهند در ایران ضعیف هستند.
استاد برنامهریزی توسعه آموزش عالی در مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی تصریح کرد: در آن کشورها جامعه مدنی شکل گرفته که الگوهای رفتاری در آنها همانند یک پشتوانه عمل میکند. وقتی در یک کشور تحمل و شکیبایی در سطح اجتماعی آموخته شده است؛ بنابر این جامعه مدنی نیز قویتر خواهد بود. از سویی دیگر در جایجای کشورهایی که تجربیات آنها در این کتاب مورد اشاره قرار گرفته، نوعی فرهنگ حرفهگرایی حاکم است، اما نهادهای مدنی ما چندان حرفهگرا نیستند. مثلاً هنوز دعوای بین طب سنتی و طب مدرن وجود دارد.
وی ادامه داد: در تجربه بیماری سارس در سال ۲۰۰۳ مدیران مدارس توانستند مدارس را تعطیل کنند، قبل از اینکه اساساً دولت تصمیم بگیرد و این نشاندهنده وجود اقتدار در میان مدیران مدارس بوده است؛ چراکه خود را مسئول زندگی کودکان و خانوادهها میدانند؛ لذا این حرفه به آنها اجازه میدهد به شکل منسجمتری در مقابله با چنین مشکلاتی به شکل خلاقانه عمل کنند. مسئله دیگر سرمایه اجتماعی است. بنا به شواهد متعددی که در این کتاب آمده است این کشورها در طی سالیان گذشته که درگیر بیماری سارس یا کرونا بودند سرمایه اجتماعی آنها همانند ایران دچار فرسایش نشده است.
این استاد جامعهشناسی تأکید کرد: مورد دیگری که باید درباره تفاوت ما با کشورهای موفق آسیا اشاره کرد، این است که قدرت دولت در این کشورها هرگونه هم که بوده عمدتاً به معیار کارایی عرفی و دنیوی بوده است و مثلاً در چین یا هم کنگ و تایوان، دولت همواره گفته من وقتی میتوانم بگویم دولت هستم که برای دنیای مردم و رفاه و کیفیت زندگی آنها کاری انجام دهم در حالی که در ایران قدرت دولت را یک نوع نگهبانیِ امور مقدس میدانند و اداره امور کشور و تدبیر دولت و تأمین سعادت دنیوی و نیکبختی اجتماعی اهمیت بالایی نداشته است.
فراستخواه ادامه داد: اساساً چنین مواردی در دال مرکزی قدرت سیاسی در ایران تعریف نشده و ابهامات بسیاری در اینباره وجود دارد که خود را در ساختار قدرت نشان میدهد. الان طبق برخی از شواهد حتی نیم درصد واکسیناسیون هم نتوانستهایم انجام دهیم و این نشان میدهد که گویا اساساً در اینجا خیلی مهم نیست مشکلات روزمره مردم حل شود. مشکل دیگر شکاف دولت و ملت در جامعه ماست. در کشورهای دیگر با همه اختلافاتی که ممکن است بین دولت و ملت وجود داشته باشد اما در حد بیگانگی نیست و مخالفان با وجود همه ایراداتی که به دولت چین دارند اما آن را به عنوان یک واقعیت ملی میپذیرند و دولت هم هرچند در بسیاری از موارد حرف مخالفان را جدی نمیگیرد اما در بسیاری از موارد هم جدی میگیرد و مخالفان را بخشی از بدنه کشور میداند و ناگزیر از این صدا را جدی بگیرد.
استاد برنامهریزی توسعه آموزش عالی در مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی گفت: در جامعهای همانند چین، تقسیمبندی وظایف بین دولت و جامعه مدنی وجود دارد تا رنجهای مردم در چنین مواردی کاهش پیدا کند. یکی از مدلها برای مقابله با بحرانهایی همانند کرونا، تجمیع کمکها توسط سازمانهای نیمهدولتی است لذا مدلی رضایتبخش در این کشور پدید آمده است. معتقدم جامعه ایرانی نیاز دارد خود را در زمینه فرهنگی، به سطح بلوغ برساند. جامعه مدنی مهم است اما محتوای فرهنگی مهمتر است؛ چرا که جامعه به وسیله آن قوام پیدا میکند. از سوی دیگر جامعه مدنی بدون سازمانِ اجتماعی رشد پیدا نمیکند، لذا باید یاد بگیریم که چگونه مشارکت کنیم.
مروئه وامقی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، در ادامه این نشست اظهار کرد: نوشتن این کتاب در شرایط دشواری که در آن قرار داشتیم و پیشنهاد به سرانجام رسیدن آن همگی فرصت مغتنمی بود، برای کسانی که مایل هستند که بدانند در شرایط مشابه در جهان چه اتفاقی افتاد و امیدواریم کمک کنیم که به این نتیجه برسیم در این شرایط در کشور خودمان چه اتفاقی افتاده است؟ موضوعی که به نظرم این کتاب به روشنی نشان میدهد این است که نحوه بازخوردی که جامعه مدنی و در واقع فراتر از سازمانهای مردمنهاد و حتی بخش پزشکی و بهداشت نسبت به شروع بحرانهای عظیم دارند بسیار پیچیده و تحت تأثیر مجموعه عواملی است که بخشی از آنها مربوط به قبل از همهگیری بیماری و به جایگاه دولت و سازمانهای مردم نهاد مربوط هستند و اینکه چقدر در جایگاه خود مورد اعتماد گروههای مختلف جامعه قرار دارند.
وی ادامه داد: بخشی از این جایگاه نیز بعد از همهگیری بیماری شکل میگیرد چرا که به طور معمول دولت و نهادهای مدنی به عنوان بازیگران اصلی روابط و تعاملاتی با همدیگر دارند بنابراین وقتی بحران این قدر ناگهانی و غیر قابل پیش بینی است واکنشهایی که این بازیگران در این شرایط خاص نشان میدهند با قبل از بحران متفاوت است؛ به عنوان مثال دولتها بسیار سنگ میکنند وحشت مردم را کنترل کنند و روشی که گاهی اتخاذ میکنند، انکار موضوع است و میگویند جای نگرانی نیست. به نظرم آنچه کتاب نشان میدهد این است که سناریوهای مختلفی وجود دارد و کشورها و جوامع مدنی همانند هم عمل نمیکنند.
وامقی در پایان سخنان خود گفت: از جمله کارهایی که سازمانهای مردمنهاد انجام میدهند، این است که وقتی دولت انکار میکند به مردم میگویند باید نکات بهداشتی را به خوبی رعایت کنند؛ چراکه مسئله کاملاً جدی است. در واقع در این موارد جامعه مدنی تبدیل به یک رابط بین دولت و مردم میشود.
سعید مدنی، نویسنده کتاب سخنران پایانی این نشست بود که اظهار کرد: سخنرانان درباره کتاب به اندازه کافی صحبت کردند؛ لذا بنده حضار و علاقهمندان را به خودِ کتاب ارجاع میدهم، اما نکتهای که باید اشاره کنم وضعیتی است که اساساً فعالیت اجتماعی برای فعالان مدنی ایجاد کرده است. گاه گفته شده که فعالیت اجتماعی و فعالیت مدنی مثل راه رفتن در میدان مین است و هر لحظه باید منتظر بود که خطری سلامت جان و زندگی فعال مدنی را تهدید کند. این فعالیتها جنبههای مختلفی دارد و برخی از آنها به نظامهای حکمرانی اقتدارگرا مربوط است که اساساً چشم دیدن جامعه مدنی را ندارند و گاهی سعی میکنند آن را در یک حداقل نگه دارند؛ بهرغم اینکه نیت و اهداف جامعه مدنی بسیار برای سلامت جامعه مهم است اما نظامهای اقتدارگرا خوششان نمیآید موقعیتشان از این طریق تهدید یا سهمشان از قدرت کم شود.
وی ادامه داد: فعال مدنی میتواند بخشی از زندگی خود را وقف خانواده یا زندگی فردی کردند اما وقف جامعه میکند. تهدید دیگر تهدید طبیعت است که به وسیله بحرانها و اپیدمیها ایجاد میکند لذا فعال مدنی ناچار میشود در میدان و محلات حاضر شده و با مردم سر کار داشته باشد که جزو اجتناب ناپذیر از کار اوست. مجموعه این سه نوع تهدید که هر روز فعالیت فعالان مدنی را مورد تهدید قرار میدهد این سوال را در برابر هر کدام از آنها قرار میدهد که چرا اساساً باید یک فعال اجتماعی وارد این حوزه شود که اینقدر سلامت فردی و خانواده آنها را مورد تهدید قرار میدهد و در عین حال باز هم باید برای انجام اینکار اراده داشته باشند؟
مدنی یادآور شد: هر پاسخی که به سوال بدهیم نشاندهنده این است که فعالان اجتماعی باید مورد قُرب در جامعه قرار بگیرند چرا که حاضر شدند منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح دهند. فعال اجتماعی کسی است که گاهی میخواهد فقر یا فساد و بیماری کاهش پیدا کند، فعال مدنی برای ورود یا خروج از فعالیتهای اجتماعی نیاز به اجازه کسی ندارد و آگاهانه و هوشیارانه و با اراده شخصی وارد فعالیت اجتماعی میشود و تلاش میکند. فعال اجتماعی کسی است که به صدای جامعه بر اساس ضرورتها و نیازهای جامعه گوش میدهد و فعالیت خود را هماهنگ میکند و دائماً در رفت و برگشت و گفتوگو با جامعه قرار دارد و بر اساس آن هم زندگی و فعالیت خود را سامان میدهد، به انسانها اهمیت میدهد و برای آنها عزت، شرف و منزلت قائل است و اساساً تمام تلاش او مبتنی بر همین اصل جهان شمول است که انسان کرامت دارد و تلاش برای حفظ این شرافت مبنای اخلاقی و انسانی دارد.
انتهای پیام