به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد سطح خارج حوزه علمیه، در ادامه مباحث نقد سها، گفت: سها میگوید چرا باید مباحث عصر نزول و محیط و فرهنگ حجاز در قرآن بیاید؟ اگر ما آن دوره در روم و ایران بودیم، نه بردهداری و نه تحقیر زنان و نه بتپرستی و ... هیچکدام وجود نداشت، بنابراین مطالب قرآن ربطی به من ندارد و دغدغه من نیست.
وی افزود: یکی از پاسخها این است که قرآن در هر محیط و دورهای بود، باید به نیازهای آن محیط و زمان میپرداخت. اگر بشر را در 40 نسل نشسته در یک سالن تصویر کنیم، باید نیاز همه آنها برطرف میشد؛ لذا قرآن اگر در روم و ایران بود، به مسائل اساسی هدایت و تعلیم سده آغازین که ارزش طرح دارد، میپردازد تا برسد به نیازهای دهها و هزاران سال بعد.
نصیری تصریح کرد: قرآن حتی وقتی مباحث محیط حجاز را بیان فرموده، مباحثی را مطرح کرده است که برای همه جهان و همه ازمنه لازم است؛ بنای قرآن بر این است که با حوادث و در متن زندگی مردم، مطلب خود را برساند، نه در خلأ؛ یعنی از بین هزاران حوادث قبل از نزول و عصر نزول و بعد از نزول آن، رویدادهایی را انتخاب کرده است که درس و عبرتش، اولاً ارزش طرح و هویت دارد و ثانیاً قابلیت مفیدبودن برای جهان را در طول تاریخ بشر دارد.
وی با اشاره به آیات ابتدایی سوره عبس، اظهار کرد: سبب نزول چند آیه ابتدایی ماجرای عبدالله بن مکتوم بوده است؛ وی فقیری بود و در مسجد کنار فرد پولداری نشست و این فرد پولدار در شأن خود نمیدید او کنارش باشد، این آیات ناظر به یک ماجرای عینی در آن دوره است، اما خدا آن را تبدیل به سوره کرده تا میلیاردها مسلمان تا قیامت آن را بخواند و پیام آن را دریافت کنند؛ پیام آیه این است که افتخار انسان به لباس و مال و ثروت و جایگاه اجتماعی و مقام او نیست.
استاد سطح خارج حوزه بیان کرد: آیا این صفت زشت مختص آن دوره بوده است؟ همین امروز مگر شاهد این مسائل نیستیم؛ همین الان هم دولتها و افراد قوی ملت و افراد ضعیف را به سخره میگیرند؛ آیا این پیام کم چیزی است که فردی مانند سها از روی جهالت بگوید این ماجرای حجاز چه ربطی به من دارد؛ این بزرگترین بیماری رفتاری دوره کنونی است که افراد را به کفش و کلاه و کارخانه و پول و مقام میسنجیم و نه تقوا و علم و فضل حقیقی و عقل و درایت و ... .
نصیری به نمونه دیگری از سوره لیل اشاره و اضافه کرد: ماجرای آیات این سوره آن است که در مدینه، فرد مسلمان بسیار فقیری بود که همسایه پولداری داشته است؛ شاخههای خرمای این فرد پولدار داخل خانه فقیر میشده و فرزندان همسایه فقیر، خرمای این درخت را میخوردند، اما این فرد پولدار بخیل حتی اجازه نمیداد همین مقدار خرما را بخورند و از دهان آنها بیرون میکشید، آیا این روحیه در دنیا نیست؟ چرا میان آفریقا و آمریکا و اروپا اینقدر فاصله طبقاتی وجود دارد؟ در آمریکا افراد زیادی هستند که نمیدانند با پولشان چکار کنند، اما در برخی کشورها مردم نان برای خوردن ندارند.
بنیانگذار مؤسسه معارف وحی و خرد افزود: طبق آمار، 80 درصد ثروت دنیا در دست چنددرصد افراد ثروتمند است. اگر بخل و خودمحوری نبود، آیا بشر به اینجا میرسید؟ پس ای آقای سها، نگو چرا ماجرای دو نفر آدم در 1400 سال پیش برای ما پررنگ شده است؟ این درد امروز و فردای بشر و میلیاردها انسان در عصر کنونی است. قرآن آنقدر هنرمند است که در سوره عبس، نه اسامی افراد را آورد و نه زمان و مکان را گفت، اما بر مبنای این حادثه، یک پیام ابدی جهانی را ارائه کرد. هیچ آیهای در قرآن نداریم که صرفاً بیان یک رخداد باشد و به درد دیروز و آینده نخورد.
انتهای پیام