فرازی از زندگی امام حسن عسکری(ع) از لسان آیت‌الله مدرسی
کد خبر: 3937069
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۷

فرازی از زندگی امام حسن عسکری(ع) از لسان آیت‌الله مدرسی

آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدتقی مدرسی در کتاب «هدایتگران راه نور» آورده است: وقتی سالگرد شهادت و یا ولادت یکی از ائمه هدی(ع) فرا می‌رسد، ما را به عمق شکافی که میان زندگی ما و حیاتی که وحی نوید آن را داده و در سیره پیغمبر(ص) و خاندان بزرگوارش تجلی یافته است، متوجه می‌کند.

به گزارش خبرنگار افتخاری ایکنا، ائمه معصومین(ع) افسانه یا اسطوره‌های تاریخی نیستند، بلکه آن‌ها راه روشنی هستند که رودی را در دل امت جاری کرده‌اند که با گذشت قرن‌ها از شهادت این بزرگواران پیروان‌شان آن‌ها را از یاد نبرده‌اند. پس یاد این بزرگواران سخنی است که هرگز از آن خسته نمی‌شویم و مدرسه‌ای است که هرگز نمی‌توان آن را ترک کرد. از این‌رو به‌مناسبت سالروز ولادت امام حسن عسکری(ع) گزیده‌ای از کتاب «هدایتگران راه نور» از آثار آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدتقی مدرسی از مراجع معظم تقلید شیعیان در کربلای معلی از نظرتان می‌گذرد.


انتقاد از آگاهی نداشتن عموم مردم از زندگی و سیره اهل بیت(ع)


وقتی سالگرد شهادت و یا ولادت یکی از ائمه هدی(ع) فرا می‌رسد، ما را به عمق شکافی که میان زندگی ما و حیاتی که وحی نوید آن را داده و در سیره پیغمبر(ص) و خاندان بزرگوارش تجلی یافته است، متوجه می‌کند.

مصیبت بزرگ‌تر در این نهفته که بسیاری از ما از زندگی ائمه(ع) آگاهی چندانی نداریم، با این وصف آیا پیروی از آنان و پیشه کردن سیره و شیوه آنان در زندگی ما امکان پذیر است؟

روز هشتم ربیع‌الثانی مصادف با یادبود ولادت حضرت امام حسن عسکری(ع) است، یازدهمین ستاره امامت که در شهر سامرا که خلفای عباسی پس از آنکه بغداد نخستین پایتخت‌شان را از دست بیهوده‌اری و بازی‌های آن‌ها به افغان درآمد آن را به‌عنوان پادگانی برای سپاهیان ترک خود ساختند، که از افق امامت کناره گرفت.


کمبود منابع و مأخذ در زندگی ائمه بعد از امام رضا(ع)


هنگام ترسیم تصویر زندگی امام حسن عسکری(ع) ناگزیرم اعتراف کنم که ما درباره زندگی ائمه اطهار(ع) به‌خصوص بعد از امام رضا(ع) با کمبود منابع و مأخذ رو‌به‌رو هستیم و نمی‌دانیم این امر چیست؟ من پیش خود چنین می‌انگارم که کمی تحقیقات مورخان در این برهه که با آرامشی نسبی در عرصه سیاست متمایز شده، اگرچه در سایر عرصه‌ها شاهد رشد مسائل دیگر هستیم، مربوط به این امر باشد که اغلب مورخان گذشته بیش از آنکه به رویدادهای مؤثر تاریخی توجه کنند به حوادث و رخدادهای بزرگ اهتمام ورزیده‌اند.

اما در روز هشتم ربیع‌الثانی و یا به نقلی 24 ربیع‌الاول سال 232 هجری و در مدینه الرسول(ص) خانه شریف امام هادی(ع) به پیشواز دومین فرزند خود از بانویی دانا و پارسا که او را «حدیث» یا «سلیل» می‌خواندند، رفت.


علت لقب عسکری و دیگر القاب ایشان


تا سال 243 هجری حضرت در مدینه ماند، زیرا چنین به نظر می‌رسد که پس از این سال همراه با پدر بزرگوار خویش به پایتخت خلافت عباسی یعنی شهر سُرمن‌رأی منتقل شد و در آنجا با پدر خود در منطقه‌ای به نام عسکر مسکن گزید و بر همین اساس ملقب به عسکری شد.
 
علاوه بر این لقب، آن حضرت را به القاب دیگری نیز می‌خواندند که عبارتند از: «صامت، هادی، رفیق، زکی، نقی» که این القاب خود منعکس‌کننده خصلت‌های پسندیده‌ای هستند که در طول زندگی آن حضرت برای مردم ظاهر شد.

کنیه ایشان «ابومحمد» بود و عامه مردم آن حضرت و پدر و جد او را ملقب به «ابن الرضا» می‌کردند.


برادر بزرگتر امام عسکری(ع) و اختلافی مختصر درباره امامت ایشان


امام حسن عسکری(ع) برادری داشتند که از ایشان بزرگ‌تر بود که او را محمد می‌خواندند. این محمد مردی بزرگ و والامقام بود، چنانچه چشمان شیعیان به او به‌عنوان جانشین پدرش دوخته شده بود؛ زیرا وی بزرگترین فرزند امام هادی(ع) بود اما حضرت هادی(ع) به یاران و خواص اشاره می‌کردند که امام بعد از من امام حسن است. محمد نیز عملا در سن جوانی از دنیا رفت و اینک مزار وی در جایی میان بغداد و سامرا واقع است و زوار به گرد حرمش جمع می‌آیند. با وفات محمد همه دانستند که یازدهمین امام، حضرت امام حسن عسکری(ع) است.

شاید آنچه که خداوند برای امام عسکری(ع) پدید آورد نعمت اتفاق و عدم بروز اختلاف پیرامون امامت ایشان پس از پدرش بوده است. زیرا پس از وفات محمد، آن حضرت بزرگترین فرزند پدرش محسوب می‌شد. گرچه امامت موهبت الهی است که اصلا با ملاک‌هایی همچون سن و نظایر آن پیوستگی ندارد، دلیل ما بر این نکته آن است که امام هادی(ع) پیش از وفات پسرش محمد به امامت امام حسن عسکری (ع) اشاره می‌فرمود، چنانچه روایات دیگری نیز در تأیید این مطلب از سوی امام هادی(ع) نقل شده است.


وصف امام حسن عسکری(ع) توسط دشمن


برخی از معاصران امام حسن عسکری(ع) را چنین وصف کرده‌اند که آن حضرت سبزه بودند و چشمانی فراخ داشتند، بلند بالا و زیبا چهره و خوش هیکل و جوان بودند و از شکوه و هیبت بهره داشتند.

شکوه و عظمت حضرت را احمد بن عبیدالله بن خاقان، وزیر دربار عباسی در عصر معتمد به وصف کشیده است، اگرچه او خود سر دشمنی با علویان را داشت ولی در وصف حضرت چنانچه در روایت کلینی آمده، وی چنین گفته است: در شهر سُرمن‌رأی هیچ کس از علویان را همچون حسن بن علی بن محمد بن الرضا ندیدم و نشناختم و در وقار و سکوت و عفاف و بزرگواری و کرمش، در میان خاندانش و نیز در نزد سلطان و تمام بنی هاشم همتایی چون او ندیدم.

بنی‌هاشم او را بر سالخوردگان و توانگران خویش مقدم می‌دارند و بر فرماندهان و وزیران و دبیران و عوام الناس او را مقدم می‌کنند و درباره او از کسی از بنی‌هاشم و فرماندهان و دبیران و داوران و فقیهان و دیگر مردمان تحقیق نکردم جز آنکه او را در نزد آنان در غایت شکوه و ابهت و جایگاهی والا و گفتار نکو یافتم و دیدم که وی را بر خاندان و مشایخ و دیگران مقدم می‌شمارند و دشمن و دوست از او تمجید می‌کنند.


عابد شدن مأموران زندان حضرت در اثر شیوه رفتاری ایشان


هنگامی که طاغوت بنی‌عباس آن حضرت را در بند انداخت، بعضی از عباسیان به صالح بن وصیف که مأمور زندانی کردن امام بود، گفتند که بر او سخت بگیر و او را آسوده مگذار. صالح گفت: با او چه کنم؟ من دو تن از بدترین کسانی را که توانستم پیدا کنم، یافتم و آن‌ها را مأمور وی ساختم ولی آن دو در عبادت و نماز به جایگاه بزرگی رسیده‌اند.
سپس دستور داد آن دو تن را احضار کنند، از آن دو پرسید: وای بر شما با این مرد چه کردید؟ آن دو گفتند: چه توانیم گفت درباره مردی که روزها روزه می‌دارد و تمام شب را به نماز می‌ایستد و با کسی هم‌سخن نمی‌شود و به کاری جز عبادت نمی‌پردازد. چون به ما می‌نگرد به لرزه می‌افتیم و چنان می‌شویم که اختیارمان از کف بیرون می‌شود.


دعای توصیه شده حضرت


در روایات معتبر آمده که ابوهاشم گوید: یکی از دوستان امام حسن عسکری(ع) نامه‌ای به ایشان نوشت و از ایشان خواست دعایی به وی تعلیم دهد. امام نیز به او نوشت که این دعا را بخوان: «یا أسمَعَ السّامعین وَ یا أَبصَرَ المُبصِرین وَ یا عُزَّ النّاظرینَ و یا أَسرَعَ الحاسبین، وَیا أَرحَمَ الرّاحِمین، وَ یا أَحکَمَ الحاکِمینَ صَلِّ عَلی محمّدٍ وَ آلِ محمّدٍ، وَ أَوسع لی فی رزقی، وَ مُدَّ لی فی عُمری، وَامنُن عَلَیَّ بِرَحمَتکَ، وَاجعَلنی ممَّن تَنتَصِرُ بهِ لِدینِکَ وَ لا تَستَبدِل بیغَیری؛ ای شنواتراز همه شنوندگان، و ای بیناتر از همه بینایان، ای آنکه بیشتر از همه مراقبی و سریع‌تر از همه حساب می‌کنی، ای مهربانترین مهربان‌ها. و ای کسی که در حکومت از همه قوی‌تر هستی بر محمد وآل محمد درود فرست و روزی مرا فراخ گردان، و بر عمر من بیفزا، و به رحمت خود بر من منت بگذار، مرا از کسانی قرار بده که دین تو را یاری کند، و غیر از مرا جای من قرار مده.»

ابوهاشم گوید: با خود گفتم خدایا مرا در حزب و زمره خویش قرار ده. پس امام حسن عسکری(ع) به من رو کرد و فرمود: تو نیز اگر به خدا ایمان داشته باشی و پیامبرش را تصدیق کنی و اولیایش را بشناسی و آنان را پیرو باشی در حزب و گروه او هستی، پس شاد باش.

کرامت‌های زیادی از امام حسن عسکری (ع) نقل شده و در روایات آمده است که همین کرامات باعث شد که مردم به ایشان به عنوان جانشین بر حق رسول خدا(ص) و امام معصوم از ذریه آن حضرت ایمان بیاورند.
 
امیرمحسن سلطان‌احمدی
انتهای پیام
captcha