به گزارش ایکنا، وقف سنتی بسیار زیبا و در پی بخشش و گذشت انسانها از سرمایههای مادی خود با هدف برپا داشتن «خیر اجتماعی» است که همواره در حال زایش و تکرار است؛ به همین دلیل آن را «خیر اجتماعی مستمر» مینامند. اما زمانی شرایط لازم برای پیدایش وقف ایجاد میشود که جامعه از خود ظرفیتی نشان دهد و صاحبان ثروت به آن اعتماد و اموال خود را وقف کنند؛ بنابراین زمانی که سرمایه اجتماعی حداقل در بعد اعتماد آن در جامعه افزایش مییابد، بستر ظهور وقف نیز فراهم میشود و وقتی زوال سرمایه اجتماعی مشاهده شود، وقف نیز رنگ میبازد.
هر چند وقف برای دوران متمادی از تمدن اسلامی، وسیعترین شکل خیریه رایج در جوامع اسلامی و اصلیترین پشتوانه تأمین مالی نهادهای علم و دین بوده است، اما در کشور ما با دولتی کردن وقف، نبود شفافیت، نداشتن ابتکار در تنوع بخشی به کارکرد وقف به عنوان تأمینکننده منابع بخش عمومی، به خصوص در دانشگاهها، مراکز علمی و فرهنگی، این سنت شایسته در نهانخانه فراموشی و ناکارآمدی گرفتار شده و این خود از مصادیق کاهش سرمایه اجتماعی در این حوزه است.
ایکنا با توجه به وظیفه ذاتی رسانه قرآن در مطالبهگری رسانهای و دغدغهآفرینی اجتماعی در مورد اهمیت وقف و اینکه بتوان مسئولان را به اقدامات قاطع و شفاف در این حوزه سوق داد و اقتصاد کشور را به ویژه از منظر اقتصاد مقاومتی فعال و پویا کرد، همزمان با آغاز دهه وقف و حتی پیش از آن با این جریان همراه شد و مروری بر کارنامه وقف و موانع کارآمدی بهتر و بررسی چرایی ضعفهای ایجاد شده در وادی وقف داشت.
حسن سبحانی، دکترای علوم اقتصادی و استاد تمام اقتصاد اسلامی دانشگاه تهران، در خصوص چرایی این ضعفها معتقد است: امروز در اجرای نیت عمل واقف ناکارآمدی وجود دارد و اقتصاد وقف متأثر از اقتصاد نابسامان، سرمایهمحور شده است. در حقیقت خیرخواهی یا مصلحتسنجی واقفان، فدای سازوکارهای ناصحیح حاکمیت سرمایه شده است و اگر همچنان بخواهیم وجوه اجتماعی وقف را در نظر نگیریم، احتمالاً ناکارآمدیهای فعلی تا مدتها ادامه خواهد داشت.
استاد تمام اقتصاد اسلامی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه اقتصاد وقف در دهههای اخیر در جمهوری اسلامی متأثر از اقتصاد نابسامان سرمایهمحور شده و متولیان اموال وقفی زمانی که میبینند که افزایش قیمت در زمین و یا سایر بخشهای اقتصادی بهوجود آمده، آنها هم به این میاندیشند که چرا ما از این نابسامانی در افزایش قیمتها و امکاناتی که به وجود آمده است به نفع وقف استفاده نکنیم، گفت: در حقیقت ممکن است که خیرخواهی و یا مصلحتسنجی واقفی را که ممکن است دهها سال پیش فوت کرده باشد، فدای سازوکارهای ناصحیح حاکمیت سرمایه کنند و قطعاً این کار اشکال دارد؛ لذا نباید مال وقفی هدر برود و یا اینکه حیف و میل شود. البته این بدان معنا نیست که متولیان این حوزه در مسابقه افزایش قیمتها شرکت و سعی کنند در آن برنده نیز شوند.
وقف، راهبردی توسعهای
سبحانی اظهار کرد: وقف یک تفکر و راهبرد توسعهای است، راهبردی که افراد ضعیف را توانمند میکند و از طریق سواد، بهداشت و ایجاد شغل میتواند کاری کند که آنها بتوانند بر روی پای خود بایستند و از طریق کار خودشان به درآمد برسند؛ بنابراین راهبرد توسعهای ضمن اینکه میتواند فقر را از بین ببرد به افزایش کارآمدی نیز کمک میکند. البته باید از وجوه مختلف به آن نگاه شود و اگر از جنبه اجتماعیات دین به آن نگاه شود همه این موارد را پوشش میدهد. اما اگر همچنان بخواهیم به عنوان عمل خیرخواهی فردی به آن نگاه کنیم و اجتماعیات و وجوه اجتماعی وقف را در نظر نگیریم، احتمالاً ناکارآمدیهای فعلی تا مدتها ادامه خواهد داشت.
نادیده گرفتن وجوه اجتماعی سنت حسنه وقف از یک سو و استفاده شخصی از سرمایه عظیم وقف و دولتی کردن آن از سوی دیگر موضوعی مهم است که میثم موسایی، اقتصاددان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس انجمن اقتصاد اسلامی ایران به آن اشاره و اظهار کرد: متأسفانه از دوره قاجار تاکنون نهاد وقف در اختیار حکومتها و دولتها قرار گرفته و به همین دلیل به درستی مدیریت نشده است؛ به این معنی که دولتها، این نهاد مهم و تأثیرگذار اجتماعی را به عنوان یک حیاط خلوت برای خود حساب میکردند که باید در خدمت گروهی خاص باشد و از نظر مدیریت اقتصادی هیچگونه اولویتی برای استفاده از منابع وقفی قائل نبودند. به طوری که به جز گروه خاصی از منفعت این موقوفهها بهرهمند نشدند و نمیشوند و حتی در مواقعی مورد سوء استفاده نیز قرار گرفتند.
وی با تأکید بر اینکه اگر بتوانیم این نهاد را احیا کنیم و آن را در خدمت اقتصاد کشور قرار دهیم، به خصوص در شرایطی که جامعه دچار انواع بلایا و مصیبتهای اقتصادی است، مطمئناً در توزیع درآمد، رفع فقر، ایجاد اشتغال، کمک به اقتصاد کشور و حتی کمک به صادرات و رشد اقتصادی تأثیر قابل توجهی میگذارد، تصریح کرد: بر همین اساس باید نهادهای بزرگی که موقوفات بزرگ دارند، از نظر اقتصادی زیر نظر شورای اقتصادی اداره شوند، اما متأسفانه امروزه در اکثر موقوفات فقط یک نفر را به عنوان متولی مشخص میکنند و این فرد هرگونه که میخواهد در مورد موقوفه تصمیمگیری میکند؛ آن هم بدون آنکه اطلاعات علمی لازم را داشته باشد تا بتواند این موقوفهها را به سمتی هدایت کند که به ارزش افزوده بیشتری تبدیل شوند.
به گزارش ایکنا، البته اینها بخشی از مشکلاتی است که در جامعه ما وجود دارد و اگر بتوانیم این نواقص را برطرف کنیم میتوانیم بهرهوری بیشتر و صحیحتری از موقوفات بزرگ کشور داشته باشیم. البته بخش دیگر این مشکلات به مدیریت موقوفات بازمیگردد موضوعی که میثم موسایی، اقتصاددان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس انجمن اقتصاد اسلامی ایران، بر آن تأکید دارد و میگوید: مدیریت این مسئله در چهار دهه بعد از انقلاب به شکلی بوده است که ضعفهای بسیاری را در آن شاهد هستیم، لذا اگر بخواهم به مدیریت اقتصادی اوقاف نمره بدهم از بین ۱ تا ۲۰ زیر ۵ نمره میدهم، زیرا مدیریت فعلی و حتی مدیران قبلی در این سازمان با توجه به مطالعاتی که صورت گرفته هیچکدام زمینه علمی لازم در خصوص مدیریت اوقاف را نداشته و ندارند. البته در اینجا منظور فرد نیست، بلکه منظور مدیریت کلان و سیستم اداره موقوفات است؛ لذا وقف باید بر مبنای دادههای علمی اداره شود که چنین چیزی در اوقاف نیست. به همین دلیل اگر بزرگترین کارخانهها را به دست انسان نابلد و ناآگاه بسپارید در مدت کوتاهی آن را به سمت ورشکستگی میبرد و سازمان اوقاف با سرمایه و امکانات بسیار زیادی که در اختیار دارد، در شرایط فعلی که باید در خدمت جامعه باشد، تقریباً هیچ نقشی ندارد.
نبود شفافیت در حوزه وقف
آنچه موسایی بر آن تأکید دارد نبود شفافیت در حوزه وقف است. مسئلهای که علیاصغر سعیدی، جامعهشناس اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در خصوص آن اظهار کرد: ماهیت روشن نبودن مسئله کارکرد وقف به شفاف نبودن حوزههای آن بازمیگردد. حتی امام خمینی(ره) نیز در اوایل انقلاب چندینبار در مورد این مسئله تذکر دادند. البته متولیان در برخی از امور وقف و نیت واقف تغییراتی دادند که عملکرد و کارکرد آن را تا حدودی متزلزل کرد. البته در برخی از مواقع نوع وقف را هم تغییر دادند. در برخی از مواقع کارکرد وقف به آموزش آن به جامعه باز میگردد، به این معنا که در بسیاری از موارد مردمی که قصد وقف اموالشان را داشتند نمیدانستند چه نیتی کارکرد بهتری خواهد داشت. در کنار این موضوع برخی معتقدند که اگرچه تغییراتی که در موضوعات وقف شده است، نهاد وقف را متزلزل میکند، اما کارکرد آن را در برخی از زمینهها ارتقا داده است. برای مثال گاهی واقف نیت خاصی داشته است و متولیان تصمیم میگیرند آن نیت را به سمت امور رفاهی نیازمندان سوق دهند که در اینجا تغییر نیت میتواند مثبت نیز باشد؛ البته این مسئلهای شرعی و شمشیری دولبه محسوب میشود و ممکن است نهاد وقف را به دلیل تغییر نیت واقف متزلزل کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: در دوره جدید نابرابریها افزایش پیدا کرده است و انسجام اجتماعی را تحت شعاع قرار میدهد؛ لذا سازمان اوقاف وظیفه سنگینی را برعهده دارد و باید وارد صحنه شود و باکارهای کارشناسی مختلف ابعاد این قضیه را بررسی کرده و خلأهای موجود را برطرف کند. برای مثال در زمینه مسکن، حمایت از آسیبهای اجتماعی و در بسیاری از حوزههای دیگر میتواند اثرگذار باشد. بر همین اساس اگر مشکلات روزمره مردم با تکیه بر موضوع وقف رفع شود، اهمیت و کارکرد وقف در زندگی مردم روشن میشود.
سعیدی معتقد است: امروز باید تجدیدنظر اساسی در کارکرد و اهداف نهاد وقف در کشور انجام شود. امام خمینی (ره) تأکید داشتند که دولت اسلامی در مواردی باید چیزهای زیادی را تغییر دهد و این را نباید به حساب این بگذاریم که ما با این کار در نیت واقف تجدید نظر میکنیم؛ حتی در فقه اسلامی نیز این مسئله وجود دارد و باب اجتهاد باز است؛ لذا ما نیازهایی داریم که بیشتر آنها براساس نابرابریهاست و لذا سازمان اوقاف هم نباید این عقیده را داشته باشد که رفع نابرابریها در جامعه فقط وظیفه دولت است و بنابر وظیفه، سازمان اوقاف نباید این کار را انجام دهد. به نظر میرسد که سازمان اوقاف باید در این حوزه بازنگری اساسی و با استفاده از نظر نخبگان به این نیازها رسیدگی کند، چراکه نابرابریهای اجتماعی اساس اتفاقات ناگوار در ابعاد کلان یک جامعه و حکومت خواهد شد و بر همین اساس سازمانهایی مانند اوقاف وظیفه سنگین بسیاری را در کاهش نابرابریها دارند. این موضوع در تأکیدات مقام معظم رهبری نیز وجود دارد و ایشان در حکم تولیت آستان قدس رضوی، بر کاهش فقر و فقرزدایی تأکید داشتند و این نشان میدهد که مسئله فقرزدایی و کاهش آسیبهای اجتماعی از موارد مورد تأکید و دغدغه رهبر معظم انقلاب است و اینها باید در وظایف نهادهایی با رویکرد خیر دیده شود.
اما سؤالی که در اینجا مطرح میشود چگونگی بهتر شدن روند فعی وقف است. سؤالی که داوود دانشجعفری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، نیز در این خصوص و با تأکید بر ضرورت تغییر ساختار سازمان اوقاف و پذیرش موقوفات در حوزههای جدید، در مورد آن گفت: سازمان اوقاف باید آمادگی پذیرش متولیان موقوفات در مباحث جدید را در خود ایجاد کند. همچنین باید سازوکاری را به وجود بیاوریم که افرادی که حتی میخواهند کار خیرشان پنهان بماند، به مقصود خود برسند، اما حجم کار خیر آنان مشخص شود.
در هر صورت تشویق مردم به وقف کردن با این وجود کار دشواری خواهد بود. موضوعی که محمدحسن قدیریابیانه، کارشناس عالی مدیریت استراتژیک، ضمن ارائه پیشنهادهایی برای تشویق مردم به سنت حسنه وقف اظهار کرد: رسانهها در قدم اول باید برای ترویج وقف بکوشند و آثار مثبت آن را به جامعه نشان دهند. یکی از پیشنهادهایی که بنده در این حوزه دارم این است که سازمان اوقاف و مراکزی که موقوفات را مدیریت میکنند، نسل واقفان را پیدا کرده و آنها را با موقوفات پدران و مادرانشان آشنا کنند. واقفان بسیاری داریم که سالهاست از این دنیا رخت بربستهاند و باید تلاش کرد اقدامات خوبی را که این واقفان انجام دادهاند به نسل بعدی انتقال داد. از این طریق وارثین واقفان هم میتوانند این افتخار را دنبال کنند یا به نمایش بگذارند و درحقیقت گسترش فرهنگ وقف نیز رقم خواهد خورد. سازمان اوقاف باید در مدیریت موقوفات، مباحث اقتصادی و هزینه آنها دقت کافی و لازم را به خرج دهد، تا خدای ناکرده خطایی رخ ندهد و به این سنت حسنه و خیر ماندگار در جامعه آسیب وارد نشود.
وی اظهار کرد: یکی از راههای گسترش وقف در میان عموم جامعه و حتی کسانی که از لحاظ مالی وضعیت ضعیفی دارند این است که سازمان اوقاف اقدام به برنامهریزی برای مشارکت همه مردم کند. به فرض اگر زمینی وقف یک بیمارستان و یا احداث یک مسجد و حسینیه میشود، سایر مردم نیز برای ساخت این موارد دعوت شوند و هر کسی در حد توان خود و در جایی که نیت کرده است بتواند سهمی را در در این وقف داشته باشد. شرایط باید به نحوی باشد که افراد مختلف باید بتوانند از یک آجر گرفته تا تخته سیاه یک کلاس درس را تأمین کنند و به همین شکل همه آنها واقف خواهند شد و نیت واقفان محقق میشود. در نهایت جامعه و کل مردم از این خدمات بهرهمند میشوند.
در پایان باید گفت براساس آنچه از نظر کارشناسان و صاحبنظران این عرصه برداشت میشود، باید وقف را از اسارت دولتی بودن، غیرشفافبودن، کهنگی و در چارچوبهای تعریفشده رسمی، آزاد کرد و به عنوان یک سیاست اجتماعی ریشهدار و کارآمد به صحنه حل معضلات اجتماعی جامعه ایران که سخت به «خیر اجتماعی» نیازمند است، وارد کرد. فقدان شفافیت، زمینفروشی، «مال» سازی، عدم استفاده از ظرفیت مردمی در بهرهوری موقوفات، عدم نظارت کافی بر موقوفات سلامت مخصوصاً در دوران شیوع کرونا، ضعف موقوفات آموزشی، عدم بهرهگیری از ظرفیت امور خیریه برای تقویت وقف، فقدان ارتباط کافی با رسانهها از جمله دلایلی است که باعث شده وقف نتواند کارکرد اصلی خود را به نمایش بگذارد و با وجود دهها هزار زمین و ساختمان وقفی و هشت هزار و ۵۰۰ بقعه متبرکه، این سنت حسنه و سرمایه عظیم حتی یک درصد از تولید ملی را نیز در اختیار نداشته باشد.
پدیده وقف حیطه گستردهای از فعالیت و اقدام دارد، تا جایی که اگر به درستی هدایت شود، میتواند به بسیاری از نیازهای جامعه پاسخ دهد و جامعه انسانی با کمبودهای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی روبهرو نشود. مهم این است که مدیریت موقوفات و عمل به نیات به درستی صورت گیرد و نیازها براساس اولویت در سطح افکار عمومی معرفی شود. لذا آنچه در مسیر اصلاح این روند ضروری به نظر میرسد این است که نهادی عمومی و پاسخگو و غیردولتی آن را مدیریت و هدایت کند تا ترس مردم از قرار گرفتن اموال وقفیشان در دست سازمانهای دولتی کاسته شود و اعتماد مردم به وقف افزایش پیدا کند و در نتیجه امر «خیر اجتماعی» افزون شود.
عموم مردم میاندیشند که چرا مال ارزشمند خود را باید وقف کنند و به جاهایی متصل شوند که شفافیت و پاسخگویی لازم را ندارند و بهجای آنکه وقف کرده و «خیر مستمر» را نصیب خود کنند، به خیرات روزمره بسنده میکنند تا از کارآمدی بخشش خود اطمینان داشته باشند. در هر صورت رسانه قرآن به منظور انعکاس دغدغه فعالان اجتماعی و اقتصادی حوزه وقف، بازتاب مطالبات اقشار مختلف مردم از مجموعه اوقاف و معرفی دستاوردهای سازمان اوقاف و امور خیریه آمادگی کامل دارد.
گزارش از وهاب خدابخشی
انتهای پیام