خدای متعال به بشر نعمتهای زیادی عنایت فرموده که شکر هر کدام در جای خود واجب است، اما در این میان نعمت ولایت از ویژگی خاصی برخوردار است که میتوان از آن به عنوان بزرگترین نعمت الهی یاد کرد. یک ویژگی اینکه به دیگر نعمتهای الهی سمتوسو داده و آنها را در مسیر کمال انسانی قرار میدهد، البته برای بهرهبرداری از ولایت لازم است که انسان شناخت صحیح نسبت به امام(ع) و سخنان ایشان داشته باشد.
از ائمه اطهار(ع) احادیث زیادی به ما رسیده است که واکاوی آنها میتواند زندگی فردی و اجتماعی بشر را تحت تأثیر قرار دهد؛ از اینرو در ادامه به یکی از احادیثی که از امام رضا(ع) به دست ما رسیده، اشاره و تفسیر میشود.
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) میفرمایند: عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این که ده خصلت را دارا باشد:۱ ـ از او امید خیر باشد. ۲ ـ از بدى او در امان باشند. ۳ ـ خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد. ۴ ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد. ۵ ـ هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود. ۶ ـ در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود. ۷ ـ فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد ۸ ـ خوارى در راه خدایش از عزّت با دشمنش محبوبتر باشد. ۹ ـ گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد.
سپس فرمود: دهمى چیست و چیست دهمى؟ این بیان اشاره به اهمیت مورد دهم دارد. از ایشان درباره مورد دهم سؤال شد و حضرت فرمود: احدى را ننگرد، جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است. [۱] این حدیث را میتوان از ابعاد مختلف مورد تحلیل قرار داد، ولی آنچه در این نوشتار در تلاش هستیم به آن بپردازیم، تفسیر این حدیث از نگاه اجتماعی است. [۲] پنج خصلت اولیهای که در این حدیث به آن اشاره شده است، سبب ایجاد پیوند اجتماعی بین مسلمانان میشود، زیرا هر مقدار که مسلمانی تلاش کند نیاز یک مسلمان دیگری را برطرف کند سبب ایجاد انس و الفت بیشتری بین ایشان شده و رابطه بین آنها را قویتر میکند.
البته این موضوع در صورتی در وجود انسان ریشه میدواند که انسان به این واقعیت باور داشته باشد که نیکی کردن به دیگران در حقیقت نیکی به خویشتن است و بدی کردن به دیگران در واقع بدی کردن به خویش است، آن چنان که آیه قرآن به این موضوع توجه داشته و خطاب به انسان این گونه میفرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا [اسراء/۷] اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی میکنید و اگر بدی کنید باز هم به خود میکنید.»
زمانی که این واقعیت در وجود انسان نهادینه شد، انسان هر نیکی به دیگران را لطف و خوبی در حق خویش میبیند و هر بدی را ضرر و آسیب به خویشتن برمیشمارد و از آن رو که انسان ذاتاً به نفس خود علاقهمند است، همیشه در جهت کمال خویش حرکت میکند و از عیبها و نواقص دوری میکند، به همین خاطر چنین فردی در زندگی خویش تلاش میکند به همه انسانها نیکی کرده و از آسیب زدن به دیگران خودداری کند.
از سوی دیگر در این بخش از حدیث به نکته ظریفی اشاره شده و آن اینکه، نیکیهای دیگران در چشم انسان بزرگ دیده شود و این موضوع تحقق پیدا نخواهد کرد، مگر اینکه انسان با این موضوع توجه کند که این فرد در حق چنین شخصی ایثار کرده و میتوانست این کار را انجام ندهد، ولی با این وجود حاضر شده است، این نیکی را در حق فرد دیگری کرده و یک پله وی را رشد دهد؛ از آن سوی دیگر، نیکی خویش را نیز کوچک بشمارد، این نکته نیز زمانی تحقق پیدا میکند که انسان بداند که نیکی به دیگران نیکی به خویش است و از آن جهت که اگر فردی کار برای خویش کرد، بر دیگران منتی ندارد و دیگر معنا ندارد که خوبی خویش را بزرگ بشمارد.
با توضیحاتی که دادیم این فراز از حدیث نیز آشکار میشود که چرا یک مسلمان عاقل از حوائج دیگران ملول و خسته نمیشود، زیرا که یک مسلمان میداند که این حوائج از نعمتهای الهی است که وی را رشد میدهد و در واقع خوبی کردن در حق خویش است همان گونه که امام حسین(ع) در حدیثی در این زمینه میفرماید: «نیازهای مردم به شما(مسئولان و مردم) از نعمتهای خداوند بر شماست پس از نعمتها ملول نگردید تا به گرفتاری دچار نشوید.»[۳] توصیه دیگر امام رضا(ع) به مسلمانان این است که در هر حالی برای کسب علم و دانش تلاش کند، این موضوع نیز میتواند سبب رشد جامعه از جهتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شود و از وابستگی جامعه اسلامی به دیگران کاسته و حتی بینیاز کند.
در دو فراز دیگر حدیث ثامن الحجج امام رضا(ع) به خط و مشی جامعه اسلام اشاره شده است و آن اینکه یک فرد مسلمان در جامعه اسلامی، فقر در راه خدای متعال را از ثروت در غیر این مسیر ارزشمندتر بداند و خواری در راه خدای متعال را از عزت با دشمنان بهتر بداند، در واقع این بخش از حدیث مسیر سیاست خارجی جامعه اسلامی را آشکار میکند و آن اینکه برای ثروت و عزت ظاهری دنیا در مقابل غیر خدای متعال سر تسلیم فرود نیاورد و خویشتن را کوچک نکند.
در واقع اگر تک تک افراد جامعه به این حقیقت راه یافتند که تمام هستی مربوط به خدای متعال است، آنچنان که قرآن مجید به این موضوع اشاره کرده و میفرماید: «لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ کلیدهای خزائن آسمانها و زمین او راست.»[زمر/۶۳] دیگر حاضر نمیشوند که حاکمان جامعه اسلامی برای برخی از نیازهای ایشان در مقابل غیر مسلمانان خضوع و فروتنی کنند. آنان دیگر برای برطرف کردن نیازهای خویش به درون جامعه اسلامی اقدام میکنند و میدانند که ثروت و عزت مربوط به خدای متعال است که به هر کسی که بخواهد عنایت میکند: «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ [آل عمران/۲۶] بگو: «بارالها! مالک حکومتها تویی؛ به هر کس بخواهی، حکومت میبخشی؛ و از هر کس بخواهی، حکومت را میگیری؛ هر کس را بخواهی، عزت میدهی؛ و هر که را بخواهی خوار میکنی. تمام خوبیها به دست توست؛ تو بر هر چیزی قادری.»
نهمین ویژگی مسلمان عاقل از دیدگاه حضرت ثامن الحجج(ع) این است که گمنامی را از شهرت بیشتر علاقه دارد. شاید بتوان این ویژگی را اشاره به یکی از آسیبهای مهم اجتماعی این دوره تطبیق داد و آن شهوت دیده شدن است، به گونهای که میتوان آثار آن را در بستر فضای مجازی به سادگی مشاهده کرد، این شهوت دیده شدن، علاوه بر اینکه اخلاص را از انسان میگیرد، وی را به این سمت سوق میدهد که به وظیفه و تکلیفش عمل نکند.
آخرین فراز این حدیث نیز مانند صدر حدیث به موضوعی اشاره میکند که در مسیر پیوندهای اجتماعی تأثیرگذار است و آن موضوع نگاه پایین به بالا نسبت به دیگر افراد جامعه است، در تفسیر این فراز نیز باید به این نکته دقت داشت که معمولاً تمام نزاعها در بستر جامعه بر اثر نگاه خودبینی و تحقیر دیگران شکل میگیرد، از اینرو اگر این نگاه در جامعه شکل بگیرد که شخص مقابل از من بهتر است، شاید بیشتر اختلافات جامعه از بین برود.
نویسنده: محمدعلی کمالی نسب
پینوشت
[۱]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج۷۵، ص: ۳۳۶
[۲]. گرچه این حدیث به ویژگیهای یک فرد مسلمان میپردازد، ولی از آن رو که جامعه اسلامی از تک تک افراد مسلمان تشکیل شده است، این ویژگیها به جامعه اسلامی نیز سرایت میکند.
[۳]. بحار الأنوار، ج۷۱، ص: ۳۱۸.