تذکر، تکامل و تفکیک پاکی از ناخالصی؛ حکمت بیماری‌های واگیردار
کد خبر: 3895982
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۵

تذکر، تکامل و تفکیک پاکی از ناخالصی؛ حکمت بیماری‌های واگیردار

بیماری‌های واگیردار ممکن است عذاب یا امتحان باشد، اما به صورت موردی نمی‌توان قضاوت قطعی کرد. از جمله حکمت‌های بلایا و بیماری‌های واگیردار تذکر دادن، تکامل، تمییز دادن طیب و خبیث و از بین رفتن ناخالصی‌هاست. قرآنی تأکید می‌فرماید که در بلایا کسانی که ایمان آورده‌اند، ناب می‌شوند و شک‌ها و نفاق‌های درونی کم‌رنگشان و شرک‌های خفی‌شان از بین می‌رود.

به گزارش ایکنا، نشست مجازی «روی‌آورد اسلام به بیماری‌های همه‌گیر؛ اهداف، زمینه‌ها و گونه‌ها»، شب گذشته، 13 اردیبهشت‌ماه، به همت دانشگاه شهید بهشتی و به صورت مجازی برگزار شد. در ادامه متن سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی، قائم‌ مقام دانشگاه قرآن و حدیث، را در این نشست می‌خوانید؛

می‌توانیم از رویکرد انکار به بیماری‌های واگیردار شروع کنیم. گرچه نمی‌توانیم رویکرد انکار را به اسلام یا حتی بسیاری از مسلمانان نسبت دهیم، اما نمی‌توانیم منکر این هم باشیم که روایات چه در شیعه و چه در اهل سنت وجود دارد که منافی بیماری واگیردار یا واگیری بیماری‌هاست. در این زمینه روایاتی وجود دارد از جمله اینکه رسول خدا(ص) فرمود: «... لَا عَدْوَى وَ لَا طِيَرَةَ وَ لَا هَامَةَ وَ لَا شُؤْمَ وَ لَا صَفَرَ وَ لَا رَضَاعَ بَعْدَ فِصَالٍ وَ لَا تَعَرُّبَ بَعْدَ هِجْرَةٍ وَ لَا صَمْتَ يَوْماً إِلَى اللَّيْلِ وَ لَا طَلَاقَ قَبْلَ النِّکاحِ وَ لَا عِتْقَ قَبْلَ مِلْک وَ لَا يُتْمَ بَعْدَ إِدْرَاک» که چندین چیز را نفی می‌کند.

روایات دال بر نفی بیماری واگیردار

این حدیث از جمله احادیثی است که می‌آید و واگیری در بیماری را نفی می‌کند. قضیه هم از این قرار است که یک عرب بادیه‌نشین که گله‌ای شتر را با قیمت کم پیدا می‌کند تا بخرد، می‌فهمد که این گله بیماری دارد و از رسول خدا(ص) در مورد سرایت بیماری سوال می‌کند که حضرت(ص) سرایت کردن بیماری را نفی کردند. در حقیقت نگرانی عرب از این بود که گله جدید، گله سالم را به این بیماری دچار کند و پیامبر(ص) اساساً اصل نگرانی او را بیهوده می‌دانند. این روایت در کتب اهل سنت در «صحیحین» و در شیعه در «کافی» آمده است و گرچه که در عبارات اندکی تفاوت دارند، اما در نفی واگیری یکسان هستند.

از همان ابتدای تدوین احادیث، رویکردهای مختلفی به این روایات داشته‌ایم و از «سیدمرتضی» در شیعه و دیگران تا «نووی» و «ابن‌حجر» در اهل سنت این روایت را به گونه‌ای تحلیل کردند که نمی‌خواهند قبولش کنند و دلیلش نیز روشن است. با آنچه که در علم طب اثبات شده، این روایت معارض است و نمی‌توانیم آن را به پیامبر(ص) نسبت دهیم. البته برخی درصدد توجیه آن برآمدند و گفتند تخصیص به همان مورد می‌خورد و یا گفتند منظور این است که سبب مستقل نیست و خدا هم باید بخواهد تا این بیماری واگیردار ایجاد شود.

روایات اثبات‌کننده بیماری‌های واگیردار

از همان ابتدا در مقابل این احادیث، برخی به احادیث دیگری تمسک می‌کردند. این حدیث در نهج‌البلاغه است که حضرت(ع) فرمود «وَ الْعَدْوَى لَيْسَتْ بِحَقٍّ»، اما این هم تلقی به قبول نشده و مقابلش روایات متعددی آورده‌اند. در صحیح بخاری و مسلم، حدیثی را که مقابل این روایت مطرح کرده‌اند و به ویژه نافیان و شارحان حدیث روی آن صحه گذاشته‌اند، حدیثی است که می‌گوید درنیاورند آن کس که مریض است بر آن کس که صحیح است که به معنای پذیرش این است که اگر این شخص مریض را کنار شخص سالم بیاورند، بیماری را به او سرایت می‌دهد. در کتب اربعه در کتاب «من لایحضره الفقیه» است که فرمود آن طور از مقابل شیر می‌گریزی از کسی که بیماری خوره دارد نیز بگریز و اثبات شده در طب که خوره واگیردار است.

اساساً از دیدگاه روایات شیعه و سنی، این طور نیست که خدا برای مؤمنانش یک سپر اختصاصی ساخته باشد. حتی در امور معنوی نیز آن سپر و تقوا را باید خودمان تحصیل کنیم و در امور مادی نیز این طور نیست که خدا بندگان مخلص خود را در حصن حصینی نگه داشته باشد. چندین روایت داریم که از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده و منابعش نیز متوسط هستند که ثابت می‌کند در دیدگاه اسلام، بیماری واگیردار می‌توانیم داشته باشیم و همچنین بیماری هم وجود دارد.

از امام صادق(ع) در مورد جذام و برخی بیماری‌ها سؤال شد و ایشان خیلی راحت پاسخ دادند که این‌ها بلا هستند و بلا نیز برای مؤمن وجود دارد. از امام باقر(ع) است که فرمودند هر نوع مرگی برای انسان مؤمن ممکن است، از ترور و شهادت تا بیماری ساده مانند کرونا. باز در روایت دیگری است که این را عادی می‌بیند و از امام باقر(ع) است که وقتی خدا می‌خواهد کسی را تکریم کرده و بزرگ بدارد، ولی یک گناهی دارد، او را مریض می‌کند.

درست برعکس تصوری که فکر می‌کنیم وقتی مریض می‌شویم خدا با ما بدرفتار کرده است. فرمود که اگر خدا این کار را نکند کار دیگری می‌کند، اما اول بیماری است و در آخر نیز مرگ سخت است. در ادامه فرمود که اگر یک آدم نادرست و گناهکار است و خداوند هم می‌خواهد او را تنبیه کند، ولی جایی کار خوب یا احسانی کرده است، به خاطر کار خوبش خداوند نمی‌خواهد فعلاً کاری کند و در اینجا به خاطر آن کار خوب بدنش را صحیح نگه می‌دارد.

نمی‌توان منکر بیماری واگیردار بود

همچنین یک مقدار از بلاها و بیماری‌ها، طبیعی و اساساً قابل پیش‌بینی و انتظار هستند. حدیثی از امام علی(ع) داریم که در همین راستا و ناظر به آیه 155 سوره بقره «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ» است. بنابراین، به این نتیجه رسیدیم که نمی‌توانیم منکر بیماری در مؤمن و یا دیگر افراد شویم و منکر واگیرداری این بیماری‌ها هم نمی‌توانیم باشیم.

اما در اینجا باید به نکات دیگری هم اشاره شود. یکی از نکات این است که عذاب با بلا فرق دارد؛ یعنی عذاب و بلا ممکن است به صورت شکلی، یک مدل باشند، ولی هدف، شمول و یا زمینه آن‌ها متفاوت باشد؛ یعنی ممکن است در جامعه‌ای بلا به خاطر عذاب بیاید و در یک جامعه بلا به دلیل چیزهای دیگر بیاید. بنابراین باید توجه کنیم که عذاب و بلا یکی نیستند و گرچه ممکن است شکل‌شان مشابه یکدیگر باشد.

دیگر اینکه، فرض ما این است که خدا همان طور که عادل است، رحیم و محب بشر هم هست؛ یعنی بشری که آفریده رها نکرده است و ربوبیت خود را به او دارد. این طور نیست که دستش بعد از خلقت بسته باشد. این دوستی خداوند نیز حکیمانه است و در عین حال که بندگانش را دوست دارد، در چارچوب حکمت و عدالت رفتار می‌کند و ظلمی نمی‌کند، اما ممکن است که امتحان کند. بلا و امتحان لزوماً با بدی و خوبی نیست. به عبارت دیگر در هر دو امکان امتحان وجود دارد. همان طور که ممکن است من را با از دست دادن فرزندان و اموالم امتحان کند، ممکن است با فراوان کردن اموال و ... نیز مورد امتحان خود قرار دهد.

گزاره بعدی این است که امتحان خدا می‌تواند شخصی و یا عمومی باشد. یعنی گاهی امتحان در مورد یک شخص است و در مورد دیگران چنین چیزی نیست و عکس آن هم ممکن است.

امتحان خدا دائمی اما عذابش موقت است

گزاره دیگر اینکه، امتحان خدا دائمی است، اما عذاب خدا دائمی نیست. این تقریباً گزاره‌ای است که از موارد قبلی هم به‌ دست می‌آید. اگر انسان هم با خیر و هم با شر امتحان می‌شود و از این دو حال خارج نیست، انسان در هیچ حالتی وقتی خودش را مقایسه می‌کند از خیر و شر بیرون نیست و می‌تواند همواره دچار امتحان باشد، اما عذاب این طور نیست بلکه عذاب مقطعی است و همیشه وجود ندارد. اگر عذاب بخواهد در این دنیا همیشگی باشد، با حکمت و عدالت خدا تعارض پیدا می‌کند.

یک گزاره دیگر این است که اگر به طور کلی تشخیص دهیم یک بیماری، بلای عمومی و یا مصیبت ملی در زمان خاصی بلاست، نمی‌توانیم تک‌تک افراد را در مورد آن بلا با یک معیار قضاوت کنیم.

در مجموع می‌توانیم بگوییم که بیماری واگیردار ممکن است عذاب یا امتحان باشد، اما به صورت موردی نمی‌توان قضاوت قطعی داشته باشیم. همچنین باید توجه کنیم که در بلا نیز با حکمت‌های مختلفی مواجه می‌شویم و هیچ گاه نمی‌توانیم تعیین کنیم که این شخص به چه دلیل مبتلا یا حتی معذب شده است. حتی ممکن است که عذاب نتیجه‌اش رحمت باشد، یعنی عذابی داده شود تا شخص متنبه شود.

از اولین اهداف بلا تذکر دادن است. در قرآن و روایات، دو سنت املا و استدراج را داریم که پیوند خورده‌اند. به این صورت که خدا برخی اشخاص را در اولین وهله کج‌روی و اولین گناه و خطا به گونه‌ای متنبه می‌کند و زمینه توجه را برای آن‌ها آماده می‌سازد. برخی با عذاب یا پند دیگران یا ملامت درونی نفس لوامه و ... متنبه می‌شوند. حتی گاهی خدا این کار را برای بسیاری تکرار می‌کند و تعدادش را نمی‌دانیم، اما به مرحله‌ای می‌رسد که خداوند از آنجا به‌ بعد به جای تنبیه و بلا دادن، نعمت ظاهری می‌دهد تا طرف غافل باشد.

اگر این شکل نعمت نباشد، جای شکر دارد. از آن اول درجه انحراف تا آخرین درجه انحراف این خط میانی، با بلا انسان متذکر می‌شود. خداوند انسان را بلا می‌دهد تا متنبه شود. پس بلا یک ایده اصلی‌اش تذکر دادن است. البته تا جایی که به املا و استدراج ختم نشود.

دومین حکمتی که در ابتلا وجود دارد و بیماری‌های واگیردار را می‌توانیم ذیل آن جا دهیم، مسئله تکامل است. حکمت سوم نیز، حکمت تمییز دادن و معلوم داشتن است. نمی‌توانیم وارد بحث کلامی علم خدا شویم، اما در آیه قرآن صریحاً داریم که فرمود: «مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّب»، اگر خیال می‌کنید یک بار پیروز می‌شوید در جنگ و یک بار شکست می‌خورید و یا هر سال یک بیماری برای شما پیش می‌آید، این‌ها همه برای این است که «وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ»؛ یعنی ناخالصی‌ها را از بین ببرد، تا کسانی که ایمان آورده‌اند ناب شوند و شک‌ها و نفاق‌های درونی کم‌رنگشان و شرک‌های خفی‌شان از بین برود.

انتهای پیام
captcha