به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدکاظم طباطبایی، عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، شامگاه 11 اردیبهشت در نشست «تطبیق روایات بر حوادث نوپدید» در مؤسسه فهیم با بیان اینکه علاوه بر روایات، برخی آیات قرآن را هم بر حوادث نوپدید تطبیق میدهند، گفت: انقلاب اسلامی ایران که شروع شد در پیامهای امام(ره) و رهبر انقلاب و افواه عمومی استناد به آیه 5 قصص «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» بسیار زیاد است؛ یعنی خداوند بر مستضعفان منت گذاشته است؛ همچنین استناد به «ان مع العسر یسراً» هم زیاد مورد تطبیق است.
وی افزود: روایات فراوانی هم در مورد فرج و انتظار فرج و نوید آینده بهتر وجود دارد که این روایات مورد تطبیق برخی افراد برای امیدبخشی قرار میگیرد؛ روایات ضعیف علائم ظهور هم خیلی زیاد است؛ در کتب کهن مانند کافی، صدوق، شیخ طوسی و ... 15 تا 20 علامت ظهور مطرح میشود که برخی حتمی و برخی غیرحتمی است و از همان دوره معصوم این روایات مورد تطبیق بوده است؛ مثلاً «ظهر الفساد فی البر و البحر» .
طباطبایی با بیان اینکه روایات در مورد عراق، خراسان بزرگ(تاجیکستان، ازبکستان و ...) سوریه و مشرق بسیار زیاد است و عمدتاً ضعیف تصریح کرد: وقتی آمریکا به عراق حمله کرد، برخی آن را تطبیق دادند؛ یا در جریان سوریه، از بهلول نقل میشد که من سفیانی را دیدهام. حتی روایات جعلی و ضعیف در دوره معاصر هم درست شده است، در کرونا شعری را منسوب به امام علی(ع) مطرح میکردند که بیماری میآید و دوره کرون میشود؛ این شعر سست و یخ و بیمزه است، ولی برخی تطبیق کردهاند.
وی اظهار کرد: در مورد ابن عربی نسبت میدهند که وقتی شین بر سین دخول کرد از علائم ظهور است که اصلا دخول شین بر سین یعنی چه؟ دیوان شاه نعمتالله ولی هم مطالبی گفته و برخی فکر میکنند، وی از غیب سخن گفته است؛ برخی هم حوادث مشروطه تا انقلاب را بر اشعار شاه نعمت الله تطبیق دادهاند؛ این تطبیقات منحصر به روایات نیست و آیات، پیشگوییهایی غیرمعصومین مانند این عربی و شاه نعمتالله ولی را هم شامل میشود؛ حتی اشعاری مانند در نومیدی بسی امید است را هم مورد استفاده قرار میدهند.
طباطبایی بیان کرد: امام(ره) انقلاب را مصداق آیه 5 قصص مطرح میفرمودند، در همین حال فردی مانند پمپئو هم در پیام شب یلدای خود این شعر را به کار برده و سقوط انقلاب را پایان شبه سیه برای خود میداند. بنابراین طیف گستردهای از تطبیقات را داریم که پایه و اساسی ندارد و ما معمولاً تمایلات خود را بیان میکنیم که در حالت عادی ایرادی هم ندارد؛ مثلاً کسی در حالت سختی است و مفقودالاثر و گمشدهای دارد با این تطبیقات، دلگرمی و آرامش به افراد میدهد.
طباطبایی بیان کرد: اگر تطبیقگران و تطبیقپذیران را از لحاظ روانشناسی بررسی کنیم در طول تاریخ میبینیم عمدتاً افراد خوبی هستند؛ البته یک گروه هم شارلاتان هستند، ولی بسیاری از این افراد خوب و شایسته هستند و از وضعیت موجود به تنگ آمدهاند؛ لذا دنبال تطبیق علائم با دوره ظهور هستند؛ مثلاً در دوره بعد از امام حسین(ع) و امام سجاد(ع)، شیعیان تحت شدیدترین خفقانها بودند و بعد در دوره امام باقر(ع) گشایشی ایجاد شد؛ لذا از این دوره به بعد عمده اصحاب به ائمه(ع) رجوع کرده و او را امام زمان(عج) میدانستند.
وی با اشاره به برخی سودجویان از تطبیقات افزود: روایتی هست که پیامبر(ص) فرمودند: «المهدی اسمه اسمی و کنیته کنیتی»؛ منصور دوانیقی از این روایت سوءاستفاده کرد و اسم فرزندش را مهدی گذاشت که مثلاً امام زمان باشد؛ در دورههای بعدی، افراد این نام را انتخاب میکردند لذا 120 نفر با نام«محمدبن عبداللهِ» قیامکننده سنی در تاریخ داریم.
وی با بیان اینکه عمدتاً سنیها ادعای مهدویت داشتهاند که نمونه آن در سال 1400 قمری در مسجد الحرام بود که توسط پادشاه سعودی کشته شد ولی در شیعه هم افرادی داشتهایم، افزود: سیدبن طاووس در اواخر دوره بنی عباس زندگی میکرد و نقابت سادات را داشت، در صدق و خلوص و فروتنی و اخلاص وی هیچ تردیدی نیست؛ ایشان نوشته که روایتی دیدم که بعد از بنی عباس فردی میآید که به عدل حکم میکند و فردی است که دین را پیاده میکند و ... و بعد از او، امام مهدی می آید و به نظر میآید آن فرد من باشم. حتی نذر کرده بود که در ربیع الاول روزه بگیرد.
طباطبایی تصریح کرد: وقتی انقلاب روی کار آمد خیلی از افراد مخلص توقع داشتند که زمان ظهور نزدیک است؛ مثلاً آیتالله خزعلی واقعاً معتقد بود که انقلاب به حکومت امام مهدی(عج) متصل میشود؛ ایشان این روایت را برای من در مدینه خواندند «گروهی در مشرق قیام میکنند و دنبال حق می روند و حق را به آنان نمیدهند؛ دوباره قیام میکنند و به آنان نمیدهند، ولی به میدان میآیند و به خواسته خود میرسند و پرچم را به دست صاحبشان میدهند و کشتههای آنان هم شهید محسوب میشوند» ایشان واقعاً یقین داشت که انقلاب اسلامی مصداق همین روایت است. بنده به وی میگفتم که ممکن است صد مصداق دیگر داشته باشد، چرا تطبیق میکنید، ولی ایشان عمیقاً معتقد بود.
رئیس پژوهشکده علوم و معارف دارالحدیث قم بیان کرد: از نظر علمی این روایت هیچ دلالتی بر انقلاب ندارند ولی اگر دلی حساب کنیم میتوانیم تطبیق بدهیم؛ افراد مطابق میل فردی روایات را بر حوادث معاصر خود حمل میکنند؛ بنابراین خیلی از این افراد انسانهای خوبی هستند و هدفشان امیدبخشی است ولی گروه معدودی هم هستند که شارلاتان هستند، مانند احمدبن الحسن که مدعی امام زمانی است؛ وی روایاتی را میگیرد و میگوید من امام هستم و با کار تبلیغاتی وسیع دنبال کسب قدرت است. لذا اگر دیدیم کسی دنبال منافع خودش هست مسلماً مشکلی دارد و به دنبال سوء استفاده است.
وی با تأکید بر اینکه ما تطبیق هر دو گروه را قبول نداریم ولی باید میان این دو تفاوت قائل شویم بیان کرد: کسانی مانند علامه مجلسی و سیدبن طاووس که اخلاص دارند و هیچ منفعتی هم برای خود نمیخواهند و صرفا با تطبیق به دنبال امید بخشی هستند، تطبیقشان ضرر زیادی ندارد زیرا وقت ظهور تعیین نمیکنند مثلاً میگویند انشاءالله بعد از این حوادث، ظهور رخ خواهد داد.
طباطبایی اظهار کرد: کتاب عصر ظهور آقای کورانی هم این طور است؛ واقعاً برای وی اطمینان پیدا شده بود که انقلاب، مقدمه ظهور است و وی به همین خاطر به ایران آمد؛ در صفای باطن وی هم هیچ تردیدی نیست، یا سازندگان سی دی ظهور نزدیک است، واقعاً افرادی دنبال امید بودند، تطبیقشان غلط است و هیچ دلیل قرآنی و روایی برای صحت آن وجود ندارد، ولی افراد خوب بودند.
وی با بیان اینکه مخاطبان این تطبیقات هم عمدتاً افراد خوب و با انگیزه امیدوارانه به آینده هستند، تصریح کرد: این افراد معمولاً هم جزء افراد متدین هستند که قابلیت پذیرش را دارند؛ لذا امیدوارند که انقلاب به حکومت امام عصر(عج) نزدیک و متصل شود. همین روحیه امید به آینده برای آنان آرامشبخش است و اگر این امید نباشد نابود میشوند. بنابراین اگر تطبیقات صرفاً برای امیدبخشی باشد ایرادی ندارد گرچه غلط است.
انتهای پیام