روزهای کرونایی که اوقات فراغت بیشتری را برای مخاطبان فراهم کرده است تماشای تلویزیون یکی از راهکارهای گذراندن ایام است و در این باره سریالهای تلویزیونی میتواند سهم بسزایی داشته باشند. سریال «نون خ» به کارگردانی سعید آقاخانی و نویسندگی امیر وفایی، که بلافاصله پس از پایان پایتخت 6 از شبکه یک سیما پخش شد، پنجشنبه شب، 4 اردیبهشتماه، با سرنوشتی مبهم و داستانی رهاشده به پایان رسید که ظن و گمانهای گوناگونی را از جمله سانسور، مشکلات ضبط در حین شیوع ویروس کرونا و... برای این پایانبندی رقم زد.
البته حمیدرضا آذرنگ بازیگر نقش خلیل خانزاده با پخش قسمت پایانی فصل دوم «نون خ» ویدئویی را منتشر کرد و درباره قسمت آخر گفت: «پایان سریال «نون خ» به دست ما رقم نخورد. مهمان ناخواندهای که همه ما را کنج خانه حبس کرده و روزها و شبهای قرنطینه را به وجود آورده یعنی کرونا باعث شد که پایان «نون خ» به اینجا ختم شود. ما حتی ده ـ پانزده روز بعد از شیوع کرونا و شرایط تلخ و اسفباری که وجود داشت، ضبط سریال را ادامه دادیم، ولی به جایی رسیدیم که جان آدمها در معرض خطر قرار گرفته است و اگر کسی دچار بیماری میشد، قابل جبران نبود. نهایتاً سریال تا اینجا ادامه پیدا کرد.»
نون خ جزء معدود سریالهایی است که به دنبال استقبال مخاطبان به فصل دوم میرسد و مانند سایر آثار سیما طراحی دقیق و منسجمی برای فصلهای بعدی ندارد و صرف استقبال مخاطبان، تولید فصل جدید آن رقم خورده است و این مسئله نمود عینی در روایت قصه دارد. شخصیتهای فصل دوم این سریال حذف یا اضافه شدهاند که شاید بتوان گفت کاهش هزینههای این مجموعه سبب بروز این امر شده است، اما شخصیتهایی معدودی هم به داستان وارد شدهاند که طراحی خاصی برای نقشآفرینی آنها انجام نشده است.
سعید آقاخانی به خوبی دریافته است که مخاطب رسانه ملی از داستانهای آپارتمانی خسته است و دوست دارد قصههای بیتکلف اقوام گوناگون ایران را مشاهده کند و سریالی که به زندگی مردم نزدیکتر باشد، اما او از این ظرفیت بهره چندانی نبرده و لوکیشنهای این داستان آنقدر محدود است که تلهتئاترهای تلویزیونی را که در فضای باز ضبط شده به یاد میآورد.
مخاطبان رسانه ملی آن هم در شبکه یک به منزله شبکه هر ایرانی انتظار دارند که وقتی در داستانی از قومیت خاصی روایت میشود، فرهنگ و آداب رسوم آن منطقه نیز به شکلی درخور بازنمایی شود، در حالی که برای تصویریسازی در این زمینه فقط در تیتراژ سریال تصاویری از طبیعت منطقه و آثار تاریخی آن نمایش داده میشود.
این سریال داستانی گسسته و رهاشده دارد و پیرنگهای فرعی که قرار است در کنار داستان اصلی روایت شوند، فقط در سکانسهایی چنددقیقهای مطرح و سپس رها میشوند. گویی شتابی برای گذر از قصهها وجود دارد و ارجاعات از جنس رجوع به مهلقا خانم است، همان شخصیتی که وجود ندارد.
علاوه بر این، هدف و رویکرد سریال مشخص نیست و خط داستانی آن به شدت دچار لغزش است و اگر قرار باشد خلاصهای چند سطری را از داستان این سریال بیان کرد داستانی به عنوان مضمون اصلی وجود ندارد.
قصه با روایت کسب و کارهای خلاف عرف اینترنتی آغاز میشود که از همان نقطه آغازش محل مناقشه است. شاید چنین کسب و کارهایی وجود داشته باشد، اما فرهنگ ایرانیان بر مبنای آن شکل نمیگیرد و برای طرح آن از رسانه ملی نیازمند آنیم که فراوانی آن را در جامعه رصد کنیم. همچنین، روند تنزل شخصیتها از افرادی صادق و مورد اعتماد به افرادی سادهلوح و دروغگو نیز ترسیم خوبی برای شخصیتپردازیها نیست، زیرا عموم افراد جامعه خاکستریاند و ترسیم شخصیتها، آن هم در این سطح، گویی به بیخردی جمعی اشاره دارد که خوشایند نیست.
علاوه بر این، نون خ با آنکه توانسته است مخاطبان را بخنداند و آنها را سرگرم کند، اما همچنان شوخیهای سطحی و سادهانگارانه را دستاویز قرار داده و شاید رسانه ملی پس از تجربههای گوناگون، نیازمند آن است که تدبیری جدی برای حل این مشکل اتخاذ کند و نگاهی دوباره به امر طنازانه داشته باشد.
البته فرهنگسازی برای مقابله با وقایع و انحرافات اجتماعی یکی از وظایف و کارکردهای اصلی برنامههای تلویزیون است که این سریال در تلاش است نقش خود را در این باره ایفا کند و با بیان مسئله اعتیاد سعی کرده است که تلنگری به مخاطبان بزند، اما غافل از اینکه شوخی بیاندازه و اشارات فراوان به این امر قبح این عمل را برای مخاطبان میشکند.
همچنین، برخی اتفاقات سریال مانند پخش ترانهای از ناصر رزازی، خواننده کردزبان، از مواردی محسوب میشود که اداره نظارت و ارزیابی رسانه ملی در آن غفلت کرده است و شاید بهتر باشد به آقای علی عسگری گفت به جای اینکه دنبال ستون پنجم فرهنگی دشمن در صداوسیما باشید، از خوابی که در آن فرورفتهاید بیدار شوید، زیرا زمان حقالناسی به گردن رسانه ملی است و مدیران محترم صدا و سیما مسئول مستقیم این زمان از دست رفتهاند.
مینا حیدری
انتهای پیام