دعا و عمل مکمل یکدیگرند / شفابخشی جایگزین درمان طبیعی نمی‌شود
کد خبر: 3883015
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۲
محمد منصورنژاد:

دعا و عمل مکمل یکدیگرند / شفابخشی جایگزین درمان طبیعی نمی‌شود

در فرهنگ قرآنی و اسلامی دعا کردن هرگز جای عمل را نمی‌‌گیرد. جهان بر اساس اسباب و مسببات می‌‌گردد و توکل به خداوند در طول توسل به سایر عوامل بخشی از اسباب‌‌اند، اما سبب‌‌های معنوی هستند. در سبب مادی باید از عوامل مادی مانند پزشک و دارو مدد جست و برای روحیه، امید، پایداری و... در مقابل مشکلات به عوامل معنوی مثل دعا اتکا کرد و طلب شفا جایگزین روال طبیعی درمان نیست.

محمد منصورنژاد

محمد منصورنژاد، دین‌پژوه و مسئول کمیته دین‌پژوهی صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران، در گفت‌‌وگو با ایکنا، درباره ریشه بروز بلایا و جایگاه دین در مواجهه با این حوادث بیان کرد: برخی می‌‌گویند این حوادث از جنس بلایای الهی است که خداوند به وسیله آن مردم را عذاب کند و این سخن صحیح نیست. آن هم در کشوری مانند ایران که جامعه دینی است و ما بیش از 200 هزار شهید در دوران دفاع مقدس تقدیم اسلام کرده‌‌ایم. بنابراین تشبیه این عذاب‌‌ها با آنچه بر سر اقوامی همچون قوم لوط آمد صحیح نیست.

وی تصریح کرد: به ویژه اینکه ویروس کرونا برای نخستین بار از شهر مقدس قم شیوع پیدا کرد. این شهر یکی از مذهبی‌‌ترین شهرهای ایران است و بزرگان دینی ما در آنجا ساکن هستند و فرضی وجود ندارد که بگوییم این اتفاق بلای الهی است و خداوند می‌‌خواهد ما را به واسطه آن عذاب کند. چنانکه در کشورهای دیگر دنیا نیز این اتفاق رخ داده است و آنها نیز درگیر این بیماری شده‌‌اند.

بعد عینی بلایا به سوء مدیریت برنمی‌گردد

منصورنژاد با بیان اینکه شکل‌‌گیری این قبیل حوادث به سوءمدیریت برنمی‌‌گردد، اظهار کرد: باید توجه داشت که این حوادث در همه‌‌جای دنیا به وجود می‌‌آیند و حتی کشورهای پیشرفته نیز با آن مواجه شده‌‌اند. در یک تقسیم‌‌بندی می‌‌توان این حوادث را از دو حیث تحلیل کرد؛ یکی بُعد عینی، واقعی (ابجکتیو) و دیگری بُعد ذهنی (سابجکتیو). از حیث بعد عینی مسئله از این قرار است که عالم قواعدی دارد و بر همین اساس پدیده‌‌هایی نظیر خسوف، کسوف، زلزله و ... را داریم.


بیشتر بخوانید:


وی با اشاره به روایتی که خداوند ابا دارد از اینکه کارها را جز از طریق اسباب آن پیش ببرد، اظهار کرد: معجزاتی که توسط انبیا(ع) رخ داده نیز از همین سنخ بوده و نه خرق عادت و نقض علیت. به این معنا که معجزه را باید تسریع در علیت دانست. عصای حضرت موسی که تبدیل به اژدها شد ممکن است در طول هزاران سال این اتفاق برایش می‌‌افتاد، اما توسط این پیامبر خدا در آن زمان چنین رویدادی حادث شد. بنابراین ارائه این معجزات نیز محال نبوده است بلکه در معجزه آن رخداد عظیم سریع‌‌تر به وقوع می‌‌پیوندد. همچنین در مورد بعد عینی اتفاقات می‌‌توان به حرارت دادن آب اشاره کرد. به این معنا که اگر هر کسی با هر دین و مذهبی آب را حرارت دهد در نقطه 100 درجه آب خواهد جوشید؛ لذا یک سری از اتفاقات این طور هستند و اگر مثلاً بیماری نیز جزئی از آن اتفاقات باشد، می‌‌توان با پیشگیری از شیوع آن جلوگیری کرد.

این پژوهشگر دین افزود: بُعد ذهنی حوادث مربوط به جنبه فرهنگی، ارزشی و انسانی قضیه است؛ برای مثال در یک بازی فوتبال ممکن است داور اشتباهی مرتکب شود و از یک تیم بازیکنی را اخراج کند، در این شرایط تیمی که بازیکنش اخراج شده به لحاظ روحی افت خواهد کرد و در حقیقت روحیه این تیم از بین می‌‌رود. در مناسبات انسانی اینچنین است که عوامل معنوی و نرم به روحیه برمی‌‌گردد و اینجاست که دین می‌‌تواند نقش‌‌آفرینی کند.

نقش دین در امیدبخشی

منصورنژاد گفت: عاملی که به انسان امید می‌‌دهد دین است. دین به ما می‌‌گویند «جهان را صاحبی باشد خدا نام». بنابراین آنچه که به ابعاد سابجکتیو قضیه کمک می‌‌کند دین است و اگر متولیان دینی به درستی وظایف خود را در این رخدادها انجام دهند، می‌‌توان شرایط را به بهترین شکل مدیریت کرد، اما متأسفانه در این زمینه ضعف‌‌هایی داریم. به این معنا که یک روحانی به جای اینکه وظایف اصلی خود را انجام دهد، اقدام به سوزاندن کتاب پزشکی می‌‌کند.

وی تصریح کرد: بنابراین حوادثی که رخ می‌‌دهد، بر اساس اسباب و مسببات است، اما یک وجه هنجاری، ارزشی و انسانی نیز دارد که انسان‌‌ها اگر بتوانند خودشان را حفظ کنند با تدبیر می‌‌توانند در آن‌ها دخل و تصرف داشته باشند. اگر موحد باشند یقیناً بهتر می‌‌توانند کار را پیش ببرند، اما اگر این‌چنین نباشد طبیعتاً یأس و ناامیدی به وجود خواهد آمد.

منصورنژاد گفت: کسانی که فکر می‌‌کنند این حوادث از سنخ آزمایش‌‌های الهی است و در آینده نیز گریبان این ملت را خواهد گرفت تا مردم رشد کنند، نیز در اشتباه هستند. دنیا اساساً جایی نیست که در آن آسایش وجود داشته باشد، بلکه همواره همراه با مشکلات، سختی‌‌ها و بیماری‌‌هاست. حتی این مشکلات برای رسول خدا(ص) نیز وجود داشت و فرزند ایشان به نام ابراهیم در کودکی از دنیا رفت. البته آن زمان نیز عده‌‌ای بودند که وقتی خورشید گرفت می‌‌گفتند که این اتفاق به دلیل رحلت فرزند رسول خدا(ص) است که خداوند فرمود این اتفاق ارتباطی با رسول خدا(ص) ندارد. در احد نیز دندان ایشان شکست.

قرار نیست در دنیا خوش بگذرانیم

وی تصریح کرد: بنابراین اگر ما چهار عالم لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت را در نظر بگیریم، ناسوت به معنای زمینی شدن است و زمینی شدن نیز به معنای مشکلات و سختی‌‌هاست. شما اگر خواب را از پیامبر(ص) نیز بگیرید زندگی ایشان مختل خواهد شد. در روایت نیز داریم که فرمودند دنیا زندان مومن است و قرار نیست اینجا خوش بگذرانیم. بنابراین نحوه برخورد ما با این حوادث بسیار تعیین‌کننده است.

منصورنژاد گفت: اگر هم قرار است حوادثی را حمل بر آزمون الهی کنیم، اینجاست که انسان‌‌ها به قدر وسع خود تلاش کنند تا بر آنها فائق آیند، اگر تلاش نتیجه داد که اتفاق مبارکی است، اما اگر هم نتیجه‌‌بخش نبود، این طور نیست که تلاش‌‌های انسان از جانب خداوند نادیده گرفته شود. در نتیجه همیشه حوادث و مشکلات وجود دارد و ما به قدر توان می‌‌توانیم تدبیر کنیم. اگر هم به جواب نرسیدیم نباید از خداوند ناامید شویم که ناامیدی در دین وجود ندارد.

هر تفسیر تن‌‌پروری ضد دین است

وی بیان کرد: انسان‌‌ها که به دنیا آمده، در حقیقت در قوس نزول است و قرار است که در قوس صعود قرار گیرد و مجدداً بالا رود و از این نظر باید تلاش خود را انجام دهد. هر تفسیری که به تن‌‌پروری سوق داده می‌‌شود، ضددین و ضدعقل است و «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع». بنابراین در این دنیا اتفاقات و مشکلات وجود دارد و حتی رسول خدا(ص) نیز با مریضی از دنیا رفتند. حضرت علی(ع) نیز ضربت خوردند، اما در ادامه پزشک را به بالین ایشان آوردند و بهترین نسخه برایشان تجویز شد. در نتیجه هم مشکلات هست و هم باید برای رفع آن‌ها کوشید.

منصورنژاد تصریح کرد: دین بسیار مظلوم واقع شده است و یک عده با این مسخره‌‌بازی‌‌هایی که در می‌‌آورند اعم از لیس زدن ضریح ائمه(ع) و ... موجبات وهن دین را فراهم می‌‌کنند. ما باید به درستی با مشکلات مواجه شویم، چینی‌‌ها یک شهر را قرنطینه کردند، اما ما چنین کاری را انجام ندادیم و مشکلات بیشتر شود.

شفابخشی به معنای طرد درمان طبیعی نیست

وی به درمان‌گری قرآن اشاره کرد و گفت: شفا از قرآن در آیه‌‌ای از این کتاب مقدس آمده، اما بنا به قرائن عمدتاً به شفای امراض روحی و فکری تفسیر شده است؛ تازه این دارو برای همه نیز شفا بخش نیست و به برخی (ظالمان) خسارت می‌‌زند. در بین انبیایی که در قرآن نامشان آمده، تنها برای حضرت مسیح(ع) وصف شفا دادن و درمان امراض داده شده است، آن هم نه به عنوان یک کنش معمولی، بلکه به عنوان معجزه ویژه آن پیامبر آسمانی.

منصورنژاد ابراز کرد: در مقابل، داستان پیامبری چون حضرت «ایوب» نبی در قرآن نقل شده که خودش به بیماری سخت و علاج‌ناپذیر دچار شد. در حدی این مرض خطرساز بود که او را از شهر اخراجش کردند و بنا به نقل برخی تفاسیر حتی بستگانش نیز از او به دلیل مرض و در ایام بیماری گسستند، ولی برای شفا اقدامی نداشت تا دوره‌‌ای طولانی و بسیار پرمرارت را گذراند و البته در نهایت با دعا بهبود یافت.

وی با بیان اینکه شفا به عنوان معجزه یا کرامت در جهان محدود است، تصریح کرد: ممکن است پرسیده شود، آیا در غیر انبیا امکان شفای از سوی «اولیا» به وسیله «کرامات»، وجود دارد؟ پاسخ مثبت است، اما نه به صورت قاعده و قانون که به جای پزشک و روال طبیعی درمان، جایگزین آنها شود و مؤمن مثلاً بدین اکتفا کند که در مریضی خود یا بستگان، تنها دعا خواهد کرد. بلکه به صورت استثنا و موردی می‌‌توان از این کرامات را هم در هستی گاهی یافت.

حکم خردستیز در درمان مردود است

منصورنژاد بیان کرد: از آنجا که بین عقل و شرع تلازم و جود دارد و نیز آنچه از آیات استنباط می‌‌شود، هر حکم «خرد ستیز» در زمینه درمان، از نظر اسلامی مردود است و در مقابل آنچه را که عقلا می‌‌گویند، از سوی متشرعین نیز لازم الاتباع است، در فرهنگ قرآنی و اسلامی دعا نمودن هرگز جای عمل را نمی‌‌گیرد. جهان بر اساس اسباب و مسببات می‌‌گردد و توکل به خداوند و توسل به همه عوامل در طول او، هم بخشی از اسباب‌‌اند، اما سبب‌های معنوی. در سبب مادی باید از عوامل مادی (پزشک و دارو ...) مدد جست و برای روحیه، امید، پایداری و... در مقابل مشکلات به عوامل معنوی مثل دعا اتکا کرد.

وی افزود: بنابراین این دو جای دیگری را نمی‌‌گیرد. در نهایت با تصمیم آنانی که حرم‌‌های اهل بیت(ع) را در جریان «ویروس کرونا» بستند یا از این سنخ تصمیم عقلایی گرفتند، هماهنگ به روح قرآن و فرهنگ آسمانی و دینی است و نظرات شاذ مقابل آنها اعتبار نقلی و عقلی ندارند.

منصورنژاد در انتها با اشاره به داستان موسی و خضر در قرآن، گفت: داستان خضر و موسی(ع) نیز داستان مهم قرآنی است. حتماً در این دنیا کرامات وجود دارد و در غیب و پشت پرده خبری هست، اما داستان خضر و موسی(ع) این است که دو پیامبر(ع) معاشرت دارند و از میان آن‌ها خدا برای صاحب‌‌شریعت شدن، موسی(ع) را انتخاب کرد. در حقیقت موسی(ع) که سؤال می‌‌پرسید و معقول برخورد می‌‌کرد، برگزیده شد. قرار نیست خضری زندگی کنیم، ما قرار است علوی و موسوی زندگی کنیم. باید مثل بشرهای دیگر زندگی کنیم، اگرچه خضرها هم در همه عالم هستند، اما مبنای زندگی نیستند.

انتهای پیام
captcha