به گزارش خبرنگار اعزامی ایکنا از شیراز؛ حجتالاسلام والمسلمین رمضانعلی موسویمقدم، قائم مقام سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در آیین اختتامیه سی و چهارمین دوره جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان که امروز، 14 آذرماه با حضور مسئولان و مدیران ارشد همه دستگاههای دانشگاهی و قاریان و حافظان در شبستان امام خمینی(ره) حرم مطهر احمد بن موسی الکاظم(ع) برگزار شد، به سخنرانی پرداخت.
وی با اشاره به پژوهش، بررسی و تحلیلی که درباره تجلی قرآن در ساختار نمایشی انجام شده است، گفت: با توجه به اینکه این جشنواره به عنوان قرآن و عترت در گام دوم انقلاب اسلامی و در پرتو قرآن مجید تشکیل شده است، به نظر میرسد طرح این موضوع در جمع شما میتواند فتح بابی باشد که شما هم در این باره بررسیهایی داشته باشید و در جشنوارههای بعدی نیز به آن بپردازید.
موسویمقدم اظهار کرد: مختصراً در این محفل معنوی به رئوس این موضوع اشاره میکنم که بسیار ضرورت دارد و بر ضرورت این موضوع نیز به دلیل حضور ما در رسانه دیداری و شنیداری، که وجه اصلی و جنبه اثربخشی آن در آثار نمایشی بیشتر از دیگر ساختارها و رسانههاست، تأکید مضاعفی میشود.
وی ادامه داد: طبیعی است هنگامی که میخواهیم به این موضوع بپردازیم اولین گامی که برای آغاز این مبحث باید برداشت شاید این باشد که قصههای قرآنی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. البته هر جا لفظ «قصه» مورد نظر قرآن مجید است از واژه «قَصص» استفاده کرده نه «قِصص» که جمع قصه است، «ان هذا لهو القصص الحق». کلمه قصص شش بار در قرآن آمده است که در سوره های آل عمران، یوسف، قصص و کهف است. همه این قصهها در معنای داستان، حکایت، خبر یا سرگذشت قید شده است که سوره یوسف با صراحت به این موضوع تأکید دارد که بهترین سرگذشتها را از طریق قرآن به تو وحی کردیم و تو بازگو کردی که پیش از آن اطلاع نداشتی: «نحن نقص علیک احسن القصص».
قائم مقام سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ابراز کرد: 19 داستان در قرآن از اصحاب مختلف چون اخدود، هابیل و قابیل، کهف و ذوالقرنین و سرگذشت بیش از 25 نفر از پیامبران آسمانی از حضرت آدم تا ادریس خصوصیاتی دارند که در یک قصه یا درام از آنها استفاده میشود. این خصوصیات در این قصههای قرآنی به وضوح مشاهده میشود چون تکرار، فراز و فرود، گرهگشایی و کشمکش و ...
وی تأکید کرد: همه این داستانها پیام مثبتی دارند که نکته اصلی بحث ما اینجاست. همان چیزی که داستانها و نمایشهای ما را متفاوت میکند. ضمن اینکه همه مفسران در این باب نظراتی دارند اما حضرت امام(ره) در این باره بیان میکن که درباره ویژگی قصص قرآن باید گفت که در این کتاب شریف، قصص به اندازهای شیرین اتفاق افتاده است، که تکرار آن انسان را خسته و کسل نمیکند بلکه در هر بار تکرار اصل مطلب، خصوصیات و مواهبی در آن مشهود است که در بقیه نیست بلکه در هر بار تکرار نکته مهم عرفانی یا اخلاقی را مورد نظر قرار داده و قضیه را حول آن بیان میکند که در واقع همان قضیه داستانی و دراماتیک است.
موسوی مقدم اظهار کرد: پس قصه گویی شیوهای پرکاربرد است که به دفعات در قرآن مجید تکرار شده است، میتوان گفت یک چهارم تا یک ششم قرآن در قالب داستانها و قصهها بیان شده است. قرآن مجید از طریق داستانها میخواهد دو کتاب بزرگ را در مقابل مخاطب بگشاید یک کتاب سرگذشت است، آنچه از انسانها گذشت و از این کتاب سرگذشت که میخواند درس عبرتی برای نوشتن کتاب سرنوشت بگیرد. عمدتاً عبرتآموزی و تجربه در قصص قرآن به فراوانی مشاهده میشود.
وی تأکید کرد: البته میدانیم درام در واژه ادبیات نمایشی به هر داستان و ماجرایی گفته میشود که قابلیت تبدیل شدن به نمایش و فراز و فرود و کنش و واکنش داشته باشد. در این فراز و فرودها واقعهای رخ دهد که اثر دراماتیک گفته میشود. اگرچه این امر از یونان باستان به ما رسیده است، اما کماکان به عنوان بهترین قالب شناخته شده در داستانهای ارتباطات انسانی است.
موسوی مقدم اضافه کرد: در اساطیر مربوط به ایران و هند و دیگر کشورهای شرق عمدتاً در قصههای دراماتیک و داستانهایی که از خصوصیت دراماتیک برخوردار است، در آن یک عارف، پیر و سالک و مراد در متن و بطن آن داستان قرار دارد که این وجه ممیز آثار شرقی و دراماتیک اسلامی با غربی است. آنچه در این قطعه فراز و فرودهایی دارد آن متن عرفان، معرفت، آگاهیبخشی و بصیرت است که از سوی آن مراد، استاد، تحقق پیدا میکند و دست قهرمان داستان را میگیرد؛ گاهی در متن داستان یا در حاشیه داستان و در خفا و ... اما سرانجام دستان قهرمان را میگیرد و او را به آن سرمنزل اصلی بصیرت و عبرتآموزی میرساند.
وی با تأکید بر اینکه این یکی از خلأهایی است که در قرن بیست و بیست و یکم شاهد هستیم، بیان کرد: عمدتاً قصههای دراماتیکی که از غرب به شرق آمده است از این عنصر اصلی و اساسی خالی شده و به سمت مسائل مادی و ... رفته است. بنابراین پیام مثبت که در فکر و جان مخاطب باید جای بگیرد، از سوی آن سالک و عارف و مراد و استاد تحقق پیدا میکند که در تمام جریان قصه وجود دارد و قرآن مجید به این موضوع بسیار دقت کرده است.
قائم مقام سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: از این منظر در داستانهای قرآنی تمامی مؤلفههای هدایتگری، سیر و سلوک عرفانی، بصیرتافزایی و آگاهیبخشی و دستیابی به راه و روش زندگی، که قرآن از آن به عنوان حیات طیبه نام میبرد، وجود دارد و قصههای قرآنی در نوع خود بینظیر است. در آنها عناصر نمایشی بسیار هنرمندانه و دقیق و ظریف قابل مشاهده است. از سوی دیگر در چند اثر نمایشی قرآن به خوبی میتوان دید که به موضوع تخیل و این همانیسازی بسیار زیبا اشاره شده، مثلاً در داستان حضرت ابراهیم(ع) در سوره بقره که درباره درخواست چگونگی زنده شدن مردگان از سوی حضرت ابراهیم(ع) از خداوند بود. این داستان یک اثر نمایشی است که ذهن مخاطب را به خوبی درگیر میکند.
وی گفت: عنصر تخیل، بزرگترین عنصر در نویسندگی، کارگردانی و تولید آثار نمایشی است که سیمرغ خیال را پرواز میدهد و در گذر تاریخ چگونگیها و چیستیها را بیان میکند. اگر این عنصر از نمایش گرفته شود، امکان ادامه حیات برای نمایش نیست. زیرا با تخیل تولیدکنندگان آثار نمایشی میتوانند بسیاری از حقایق تاریخی را تحقق ببخشند و لباس درام به آن بپوشانند و مجموعهای از آثار نمایشی را تولید کنند. در فرهنگ قرآنی در نگاه اول، خیالبافی مذموم است و قرآن میگوید که خیال امری مذموم است: «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ». تخیلی که موجب فخرفروشی و فزونخواهی شود و انسان را از مرز عدالت خارج کند. نکته اصلی اینجاست که نمیتوان از این سرمایه و ثروت بالقوه و درونی انسان غافل شد. این تئوری از سوی آیات الله العظمی جوادی آملی به خوبی در باب هنر اسلامی تبیین شد که در واقع نوآوری و ابداع آثار نمایشی از نگاه قرآنی و اسلامی است.
قائم مقام سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: اگر هنرمند، عالم و عاقل باشد، آن مشهود را از دالان صحیح میرساند. هنرمند واقعی فردی است که بتواند آن تخیل را از معبر عقل به محسوسات تبدیل کند و اینکه در گذشته همواره به آثار نمایشی موضع وجود داشت و روی خوش نشان داده نمیشد و این به واسطه اصل آثار نمایشی نبود، بلکه اغلب هنرمندان ادعا میکردند که میتوانند آثار دراماتیک را به آثار بزرگ نمایشی تبدیل کنند.
وی با اشاره به اینکه پایهریزی هنر غربی براساس گفتههای ارسطو است، اظهار کرد: اگر هنرمندی بخواهد هنری معناگرا و اثربخش و فطری و واقعی و مورد نیاز طلب درونی مخاطب و براساس حل مشکل یا پیشگیری از ناهجناری تولید کند، اولاً باید متافیزیک را بشناسد، ثانیاً معقول باشد، ثالثاً مخیلشناس و رابعا محسوسشناس باشد.
موسوی مقدم بیان کرد: برای مثال انسان آنقدر قوی است که مرگ را میچشد: «کل نفس ذائقه الموت». شما مرگ را میچشید، یعنی مرگ در اختیار شماست، ما در مصاف با مرگ پیروز هستیم و این یکی از آموزههای وحیانی است. اگر بشر بفهمد انسان در مرگ نمیپوسد بلکه از پوسته بیرون میآید، تعقل پیدا می کند. اگر این درک را از قرآن نداشته باشد، نمیتواند نتیجه درستی بگیرد. پس قیامتی و حسابی نیز هست، اگر چنین تلقیای از مرگ پیدا کنیم.
وی ادامه داد: آنچه در درامهای غربی گفته میشود، بر مبنای آثار طبیعی دنیاست که این هنر نیست، بلکه علم مادی است. پس هنرمند باید مربع وحی، عقل، خیال و حس را برای هنر دینی و معرفتی در حوزه ملکه وجودی و باورمندی خود نهادینه کند و پیامی را دستهبندی و بستهبندی کند و در اختیار مخاطب قرار دهد و این هنر معناگرا و حقیقتجو و حقیقتطلب و برخاسته از فطرت وجودی انسان است. اگر هنرمند به اینجا دست پیدا کند، اثربخشیاش دوبرابر خواهد بود. امیدوارم همه نیازمندیهایمان را از قرآن برطرف کنیم.
یادآور میشود، سی و چهارمین دوره جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان به میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز از 12 تا 14 آذرماه برگزار شد. آقایان برگزیده رشتههای قرائت تحقیق و حفظ کل به هفتمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن دانشجویان مسلمان که از سوی سازمان قرآنی دانشگاهیان وابسته به جهاددانشگاهی هر دوسال یکبار برگزار میشود، راه پیدا میکنند.
انتهای پیام