رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی، در بخش نخست گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره زبان پارسی به عنوان گنجینه ارزشمند فرهنگی سخن گفت و به جایگاه نقادانه شعر در عصر امروز اشاره کرد. همچنین ولنگاری و بیهویتی زبانی را یکی از معضلهای جدی زبان فارسی دانست و بر پیگیری مجدانه این مسئله تأکید کرد.
این پژوهشگر در بخش دوم این گفتوگو درباره آسیب ولنگاری زبانی به ایکنا گفت: شاعران و نویسندگان رسالتشان در این زمینه از بقیه اقشار جامعه سنگینتر است. متأسفانه دیدهایم که برخی شاعران در شعرهای دینی و آئینی به بهانه سخن گفتن به زبان حال یا صحبت صمیمانه با اهل بیت(ع) و با بزرگان دین، از یک زبان بسیار سخیف، سبک و مبتذل استفاده کرده و واژگانی را به کار میبرند که واقعاً باعث شرم میشود؛ بنابراین یکی از دلایلی هم که باعث میشود، زبان فارسی دچار فرسایش، آسیب و تهدید شود، سادهنگری به زبان پارسی است، سادهنویسی خوب است و ما در گذشته در صنعت ادبی سهل و ممتنعگویی داشتیم، مانند سعدی که به زبان سهل، ممتنع و سادهگویی شعر گفته است، یعنی سعی کرده است با کاربرد واژگان ملموس و محسوس واژگانی که در واقع جز فرهنگ روزمره مردم است و برای عموم مردم قابل فهم است، شعر بگوید، اما این واژگان، واژگان ارجمندی هستند و جایگاه و مرتبه والایی در فرهنگ و زبان پارسی دارند و اگر کلمات و واژگان اشعار سعدی، حافظ و مولانا را رصد کنید، خواهید دید که اینها واژگان نه سخت و نه ثقیل هستند، اما تمام اقشار جامعه با آن ارتباط برقرار میکنند و ما در فهم این زبان نیاز به مراجعه به فرهنگ لغت نداریم، برای اینکه زبان جاری مردم است.
وی افزود: در جامعه امروز واژگانی به کار برده میشود که اصلاً در فرهنگ لغت زبان فارسی وجود ندارد و هیچ پیشینه و پشتوانهای ندارد و من گاهی بعضی از واژگان را که میشنوم، به دلیل غریبه بودن این واژگان، گاهی مرددم که چنین واژهای در فرهنگ لغت وجود دارد یا خیر. متأسفانه به دلیل غفلت ما اقشاری از جامعه مطابق ذوق و ذائقه خود این واژگان را خلق کردند که واژگانی ناقص الخلقه و بیهویت است و همان را هم در صنف خود به کار میبرند و گاهی تصور این است که این واژگان یک نوع نوآوری است و گاهی هم به بهانه صمیمیت بیشتر آنها را به کار میبریم و احساس میکنیم اگر از آن زبان استفاده نکنیم، از قافله عقب میمانیم و همین احساس ما را وادار میکند که همرنگ جماعت بشویم، اما وظیفه فرهیختگان، ادبا، پژوهشگران، منتقدان، عالمان، مجتهدان فرهنگی و زبان و ادب فارسی است که با تأمل، تدبر و تفکر در این واژگان بیندیشند و ببینند این واژگان دارای شناسنامه و هویت ایرانی هستند یا خیر و اگر بیشناسنامه و بیهویت هستند، آن را به عنوان یک تهدید و آسیب تلقی کرده و با غربالگری فرهنگی این واژهها را از زبان فارسی اخراج کنند، که متأسفانه این اتفاق رخ نداده است. البته اخراج نه به معنای سلبی، بلکه ایجابی. در واقع معنای ایجابی اخراج کردن این واژگان این است که واژگان مثبت و معادلهای مناسب و ارجمندی را ارائه دهیم.
روند کند معادلیابی، جایگزینی و پوستاندازی زبانی
اسماعیلی ابراز کرد: روند معادلیابی، جایگزینی و پوستاندازی زبانی بسیار کند است، یعنی زمانی از خواب غفلت بیدار میشویم که میبینیم خیلی عقب ماندیم. یعنی زبان فارسی آسیب دیده است و امروز هم من شاعر و نویسنده یا مسئول باید این زنگ خطر را احساس کند، نه اینکه مقام معظم رهبری این هشدار را به ما بدهند و اظهار نگرانی کنند، اما وقتی مقام معظم رهبری میبیند که مسئولان و سیاستگذاران کلان فرهنگی در خواب غفلت هستند و ناگزیر میشوند خودشان ورود پیدا کنند، اما با این حال این نهیب بجا و شایسته بود و باعث شد صدا و سیما از این رخوت و رکودی که داشت، خارج شود.
وی درباره انفعال فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این زمینه گفت: نهادهای فرهنگی مرجع مثل نهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی، بنیاد سعدی، صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری مسئولیت و رسالت سنگینتری دارند، اما گاهی باید مطالبهگری از طرف جامعه وجود داشته باشد و گاهی فرهیختگان دست به کار شوند. گاهی شاعران و نویسندگان در مورد واژگانی که معادل فارسی ندارند و واژگان لاتین و ... احساس کمبود میکنند چه اشکالی دارد من شاعر واژه یا واژههای معادلی را پیشنهاد بدهم.
این شاعر تصریح کرد: امروز هر نویسنده، هنرمند و شاعری به برکت فضای مجازی یک رسانه فردی برای خود دارد و میتواند از طریق شبکههای اجتماعی صدای خود را به گوش جامعه برساند؛ از این رو میتواند در کنار نهادهای فرهنگی بایستد و آنها را یاری کند و نهضتی برای پاسداری از زبان فارسی ایجاد شود.
امروز هر نویسند، هنرمند و شاعری به برکت فضای مجازی یک رسانه فردی برای خود دارد و میتواند از طریق شبکههای اجتماعی صدای خود را به گوش جامعه برساند؛ از این رو میتواند در کنار نهادهای فرهنگی بایستد و آنها را یاری کند و نهضتی برای پاسداری از زبان فارسی ایجاد شود
لبیک به ندای رهبری با تقویت فارسیزبانان غیرایرانی
وی با بیان اینکه ما در لبیک به ندای مقام معظم رهبری، گامهای اولیه را برداشتهایم، اظهار کرد: با توجه به اینکه در گذشته زبان فارسی گستره جغرافیای بسیار بزرگی را داشته و بسیاری از کشورهای همسایه ما به زبان فارسی صحبت میکردند، اما اکنون در اغلب این کشورها زبان فارسی متروک و منسوخ شده است. در این راستا نشستهایی را برگزار کردیم تا شاعران فارسی زبان جهان را شناسایی و همدیگر را پیدا کنیم و با برگزاری نشستهایی برای حفظ زبان فارسی تلاش کنیم و اولین نشستی که برگزار شد، بازخوردها و خروجی بسیار خوبی داشت و توانستیم بعضی از شاعران پاکستان، هندوستان و تاجیکستان که اکنون در ایران مشغول تحصیل هستند، دعوت کردیم و درباره وضعیت زبان فارسی در کشورمان صحبت کردند و از دغدغههای خود گفتند. باید این حساسیت را تقویت کنیم و برای من ایرانی و فارسی زبان مهم باشد که اگر دو شاعر پاکستانی یا هندوستانی به فارسی شعر میگویند، آنها را زیر چتر حمایتی خود قرار دهیم و تربیت کنیم که به عنوان نماینده و سخنگوی زبان فارسی باشند و وقتی به جامعه خود برمیگردند، شاعران دیگری را تربیت کنند که به تدریج نهضتی در این زمینه ایجاد خواهد شد. در ادامه همین موضوع، نشست دوم را چهارم مهرماه برگزار خواهیم کرد.
این شاعر با پرداختن به اینکه بزرگترین هدف ما تلنگر به کسانی است که دغدغه زبان فارسی در سراسر جهان دارند، ادامه داد: این امر سبب خواهد شد تا ارادتی که به این زبان داشتند و این عشق و محبت به زبان فارسی در آنها بیدار شود و دوباره شعر بسرایند و کتاب بنویسند و به تدریج این زبان فارسی که دچار مهجوریت و مظلومیت شده احیا شود. شاید دولتها به دلیل محدودیتها و معذوریتهای سیاسی چندان تمایلی به زبان فارسی نداشته باشند، مانند تاجیکستان که تمایلی ندارد به فارسیزبانها میدان بدهد و تنگناهای فراوانی برای آنها ایجاد شده است. از این رو باید آنها را زیر چتر حمایتی خود قرار دهیم تا این نهضت مردمی تقویت و فرهنگسازی شود.
روزمرگی در نهادهای فرهنگی
وی افزود: نباید فقط چشممان به نهادهای فرهنگی باشد، بنیاد سعدی هم در حد بضاعت خود مسئول است یا فرهنگستان زبان و ادب فارسی با توجه به عِده و عُدهای که دارد، باید در این عرصه گام بردارد و تلاش کند. مطمئناً کارهایی را کردهاند، اما کافی نبوده و باید برای این موضوع دورخیز کرده و برای فرهنگسازی در حوزه زبان فارسی سرمایهگذاری جدیتر انجام بدهند. گاهی نهادهای فرهنگی ما دچار عملزدگی میشوند و از مسائل اصلی به دور میمانند و سرگرم مسائل فرعی و حاشیهای میشوند. باید مسئولان فرهنگی از روزمرگیها و عملزدگیها فاصله بگیرند و با الویتبندی مباحث، براساس نقشه و پیوست حرکت کنند.
این پژوهشگر با اشاره به تأثیرگذاری رایزنان فرهنگی در تقویت زبان فارسی در آن سوی مرزهای کشورمان گفت: مسئله مهم در رابطه با انتخاب رایزنهای فرهنگی، این است که آنها براساس معادلات و مصالح سیاسی انتخاب میشوند، در صحبتی که با شاعران و نویسندگان سوری و لبنانی داشتیم متوجه شدیم که آنها عطش عظیمی برای مطالعه آثار نویسندگان و شاعران ایرانی دارند و علاقهمند بودند آثار ادبی ایرانیها را بخوانند، اما در کشور خودشان پیدا نمیکردند. ما واقعاً از این موضوع متعجب شدیم. زیرا طبیعی است یکی از وظایف و رسالتهای رایزنهای فرهنگی تقویت زبان و ادبیات فارسی است، اما احساس کردیم که یک نوع تعلل و کوتاهی در این حوزه صورت گرفته است و آن رایزن فرهنگی شاید بیتقصیر باشد، اما ممکن است در شرح وظایفی که تعریف شده، مصالح سیاسی اهمیت بیشتری داشته است.
وی با بیان اینکه باید پاسداری و صیانت از زبان فارسی بزرگترین رسالت رایزنان فرهنگی باشد، تأکید کرد: باید بعد از گذشت ۴۰ سال، آثار ترجمه شده شاعران و نویسندگان ایرانی را ببینیم و این فقر فرهنگی در کشورهای دیگر رفع شود، زیرا وقتی این کمبودها وجود دارد، به نظر میرسد تعلل و کمکاری صورت گرفته است. ما همچنان ادبیات فارسی را با چهرهایی مثل اخوان، سهراب سپهری و شاملو و فروغ فرخزاد میشناسند و از شاعران نسل انقلاب نیز تا حدودی طاهره صفارزاده و قیصر امینپور را بشناسند. چرا بعد از چهل سال هنوز نتوانستهایم گزیدههایی را از شعرهای فراوان منتشر شده در ایران چاپ کنیم.
فتح قلوب از طریق ادبیات فارسی
امروز شاهد تهاجم فرهنگی است، بسیاری از فیلمهای کمپانیهای آمریکایی با فاصله زمانی کوتاهی، ترجمه و دوبله میشوند و یا به دلیل ولع و عطش غربزدگی، آثار مکتوب نویسندگان غربی را به سرعت ترجمه و منتشر میکنیم؛ در حالی که بسیاری از آثار شاخص و فاخر ایرانی فرصت ترجمه پیدا نمیکنند. در واقع آنها کشورگشایی فرهنگی در کشورمان انجام دادهاند
اسماعیلی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چگونه میتوانیم از زبان فارسی به عنوان ابزار صدور پیام انقلاب اسلامی بهره بگیریم، بیان کرد: یکی از ابزار صدور فرهنگ هر کشوری ادبیات و هنر آن است و گویاترین و رساترین زبان، زبان هنر است که میتوانیم ارزشها، فرهنگ و آموزههای فرهنگی و دینی خود را به مردم جهان صادر کنیم و با مردم جهان تعامل داشته و وارد گفتمان فرهنگی با آنها بشویم. اگر این تعامل فرهنگی اتفاق بیفتد، میتوانیم با کاروان فرهنگی مردم جهان همراه و همگام بشویم. در واقع راه صدور انقلاب هم استفاده از زبان هنر و ادبیات است. وقتی تابلوهای نقاشان بزرگ ایرانی مثل کمالالملک، بهزاد، فرشچیان و ... یا آثاری از خوشنویسان بزرگ را در نمایشگاههای خارجی به نمایش میگذاریم، با فرهنگ ایرانی آشنا میشوند و در قاب این نقاشیها و طراحیها فرهنگ ایرانی را به تماشا مینشیند و این تعامل و گفتمان برقرار میشود. از این رو زمانی که دیوان حافظ، مثنوی معنوی، شاهنامه فردوسی و ... به زبانهای خارجی ترجمه میشود، این موضوع صدور فرهنگ ایرانی و مسلمانی است، چون فرهنگ ایرانی از فرهنگ مسلمانی جدا نیست.
وی تصریح کرد: مثنوی معنوی ترجمهای از قرآن است و وقتی مردم جهان آن را مطالعه میکنند، بر سر سفره قرآنی و وحیانی مینشینند و با فرهنگ ایرانی و اسلامی آشنا میشوند و این یعنی صدور فرهنگ. بعد از انقلاب هم اگر ما مجموعه اشعار شاعران ایرانی را ترجمه میکردیم، ارزشهای انقلابی و اسلامی خود به خود صادر میشد. گاهی فکر میکنیم صدور انقلاب به معنی کشورگشایی است و باید به دنبال فتح مرزهای جدیدی باشیم و با مردم جهان بجنگیم، در حالی که ما باید به دنبال کشورگشایی فرهنگی و فتح قلوب از طریق زبان و فرهنگ و ادبیات فارسی باشیم تا فتحالفتوح فرهنگی رخ دهد.
این شاعر ادامه داد: ما همچنان که در هشت سال دفاع مقدس توانستیم بر دشمن فائق و غالب شویم و مرزهای میهنمان مرزهای اسلامی را از تجاوز دشمنان بعثی حفظ کنیم، امروز هم رسالت و وظیفه ما این است که مرزهای فرهنگی خودمان را حفظ کنیم. وقتی یک آمریکایی و اروپایی در خانه خود دیوان حافظ و مثنوی معنوی را داشته باشند و بخوانند، یعنی فرهنگ ایرانی و اسلامی به قلب اروپا و آمریکا نفوذ کرده و همین فتح فرهنگی است، در حالی که امروز شاهد تهاجم فرهنگی است، بسیاری از فیلمهای کمپانیهای آمریکایی با فاصله زمانی کوتاهی، ترجمه و دوبله میشوند یا به دلیل ولع و عطش غربزدگی، آثار مکتوب نویسندگان غربی را به سرعت ترجمه و منتشر میکنیم؛ در حالی که بسیاری از آثار شاخص و فاخر ایرانی فرصت ترجمه پیدا نمیکنند. در واقع آنها کشورگشایی فرهنگی در کشورمان انجام دادهاند.
دست خالی سربازان فرهنگی در کشور
به عنوان گلایه مطرح میکنم و قصد ندارم کسی را متهم کنم. کنگره شعر دفاع مقدس یکی از تأثیرگذارترین و کلانترین برنامههای فرهنگی کشور در راستای تقویت فرهنگ دفاع مقدس و پایداری و مقاومت است و باید گامهای بلندی برداشت. در گذشته که این کنگره طی سه روز برگزار میشد، امسال به یک نصف روز و شب شعر خلاصه شد و این اتفاق بسیار تلخی است و در بسیاری از حوزههای فرهنگی وجود دارد
اسماعیلی گفت: متأسفانه بحثی که من را خیلی آزار میدهد این است که وقتی کفگیر مسئولان در حوزه بودجه و اعتبار به ته دیگ میخورد، کوتاهترین دیواری را که میبینند دیوار فرهنگی است. اکنون بسیاری از طرحهای کلان و یا نشریههای فرهنگی تعطیل شدهاند. آیا فرهنگ مسئله ما نیست، فرهنگ در جامعه ایرانی اهمیت ندارد و این آسیبهایی که با آنها مواجه شدیم و فاجعههایی که دیدیم، بیشتر از ناحیه فرهنگ نبوده است؟! در واقع ما اکنون در حوزه فرهنگی دچار انفعال هستیم و مسئولان فرهنگی ما دلشان خوش است که براساس آمارهایی آمارهای سیاسی و اقتصادی حرکت ما رو به جلوست، اما وقتی کارنامه و بیلان فرهنگی کشور را مطالعه میکنیم، میبینیم که دچار یک نوع سیر قهقرایی شدهایم و دستمان خالی است. ما فیلم سینمایی فاخر درباره انقلاب، دفاع مقدس، عاشورا و ... نداریم که آن را در سایر کشورها نیز ترجمه و اکران کنیم. این اتفاق به ندرت افتاده است.
وی تأکید کرد: مقام معظم رهبری این نهیب و تلنگر را زده است، اما هنوز آن بیدار باش و نهضتی که باید در جامعه در حوزه فرهنگ ایجاد شود، شاهد این نهضت فرهنگی نیستیم و اگر ما چشم بینا داشته باشیم، خواهیم دید که سربازان فرهنگی یعنی شاعران و نویسندگان و هنرمندان با دست خالی در این صحنه میجنگند.
اسماعیلی یادآور شد: ما در دو حوزه نیاز داریم که خبرگزاریها و رسانههای عمومی به صورت جدیتری در عرصه مطالبهگری و نقد فرهنگی ورود کنند تا آستانه نقد پذیری جامعه را بالا ببریم. همچنین مطالبهگری از مسئولان وجود ندارد. مسئولان پاسخ دهند که چرا طرحهای کلان فرهنگی که تأثیرگذار و جریانساز بودند، اکنون تعطیل شدهاند. کنگره شعر دفاع مقدس بعد از ۵ سال تعطیلی اخیراً برگزار شد. من هم جزء شورای سیاستگذاری این کنگره بودم و به عنوان گلایه مطرح میکنم و قصد ندارم کسی را متهم کنم. این کنگره یکی از تأثیرگذارترین و کلانترین برنامههای فرهنگی کشور در راستای تقویت فرهنگ دفاع مقدس و پایداری و مقاومت است و باید گامهای بلندی برداشت. در گذشته که این کنگره طی سه روز برگزار میشد، امسال به یک نصف روز و شب شعر خلاصه شد و این اتفاق بسیار تلخی است و در بسیاری از حوزههای فرهنگی وجود دارد.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام