به گزارش ایکنا از لرستان، وقتی یک حادثه و بلای طبیعی مثل سیل و زلزله در شهر و یا روستایی رخ میدهد همه نگاهها متمرکز میشود بر روی مایحتاج موردنیاز بزرگترها مثلاً همه در تکاپو میافتند نان، غذا، آب، پتو، چادر و ... برای سیلزدگان و یا زلزلهزدگان بفرستند.
در این شرایط بحرانی واقعاً تحمل گرسنگی، تشنگی، سرما برای همه سخت است چه بزرگ باشی چه کوچک، چه کهنسال باشی و چه جوان، اما نکتهای که در اینجا باید مدنظر باشد این است که نباید از ضروریات نوزادان و کودکان که در برابر این فشارها و سختیها آسیبپذیرتر هستند غافل شویم، کودک و نوزاد ما اگر در این شرایط سخت و بحرانی فراموش شود و طعم تلخ گرسنگی و تشنگی و یا سرما را بچشد این خاطره سالهای سال با او خواهد ماند پس نباید اجازه دهیم در این غوغای زمین و آسمان که در شهر و دیارمان به پا خواسته است هیچ گزندی به نوزادان و کودکانمان برسد.
نوزادم گرسنه است شیرخشک ندارید
دیشب شبکه افلاک صحنهای را نشان داد که اگرچه کوتاه بود اما واقعاً جای تامل زیادی داشت، سیل در یک روستا از روستاهای نورآباد راه ارتباطی روستا با مناطق دیگر را که تنها یک پُل بود قطع کرده بود رودخانهای وسیع و خروشان در وسط دو روستا قرار داشت راهی نبود که ساکنان این دو روستا با یکدیگر ارتباط داشته باشند و به هم کمکی بکنند، یک پدر آن طرف رودخانه ایستاده بود و فریاد میزد نوزادم گرسنه است شیرخشک نداریم، ساکنان روستای روبرو با اندوه میگفتند ما شیرخشک نداریم ولی گاو داریم الان شیر گاو را میدوشیم و برای نوزاد گرسنهتان میفرستیم. من مانده بودم که این شیرمردان نورآبادی که سیل خانه و کاشانه و همه چیزشان را ویران کرده بود چگونه میخواستند شیر گاو را برای نوزاد گرسنه روستای روبروییشان بفرستند اما میدانم که آنها هر طور شده حتی اگر به رودخانه بزنند اجازه نخواهند داد نوزادی در این شرایط بحرانی از گرسنگی بمیرد.
دیدن چنین صحنههایی قلب و روح آدم را به درد میآورد و به ما میآموزد که باید همواره در هر شرایطی یار و غمخوار هم باشیم چراکه گفتهاند «بنیآدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند/چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار/ تو کز محنت دیگران بیغمی/ نشاید که نامت نهند آدمی».
همراهی اشکها و لبخندها در سیل
آمدن این سیل هرچند تلخیهای فراوانی را با خود برایمان به ارمغان آورد اما در کنار همه این تلخیها، شادیها و لبخندهایی را نیز به همراه داشت. وقتی تو میتوانی آنچه را که خود نیاز داری به دست نیازمندتر از خودت برسانی، وقتی تو از آب، نان، غذا و لباس کودک خودت بزنی تا کودک همسایه سیلزدهات گرسنه و تشنه نماند، وقتی کودکی را میبینی که همه پولهای عیدیاش را داده بیسکویت، کیک و پفک خریده تا برای کودکان سیلزده بفرستد و خیلی از صحنههای زیبای دیگر را میبینی غم و شادی در دلت با هم توآم میشود.
این سیل اگر همه چیزمان را بلعید و با خود برد ولی باعث شد چشمانمان به روی واقعیتها باز شود اینکه بدانیم به مال و ثروت نباید تکیه کرد چراکه قطرات آب وقتی به هم بپیوندند و خشمگینانه به راه بیفتند میتوانند همه چیزمان را با خود ببرند.
یادمان هست اواخر سال قبل چه غوغاها به پا کردیم همه در تکاپو و تلاش بودیم مایحتاجمان را برای روزهای قحطی که شایعه شده بود در راه است، انبار کنیم لوازم و مایحتاج موردنیاز مردم را احتکار و انبار کردیم بعضیها برای اینکه در زمان قحطی با فروش آنها پول و سرمایهای به جیب بزنیم و برخیمان برای اینکه در روزهای قحطی که همه گرسنه هستند ما سیر بمانیم اما اشتباه کردیم و چه اشتباه بزرگی.
امروز وقتی میشنویم پدری بهخاطر تهیه شیرخشک برای نوزاد گرسنهاش حتی حاضر است به آب خروشان و خشمگین رودخانه بزند تا کودک دلبندش زنده بماند، اشکمان سرازیر میشود اما آیا خاطرمان هست آن روزهای خوش گذشته چگونه بیرحمانه شیرخشک و پوشکهای موردنیاز نوزادان و کودکانمان را احتکار و انبار کردیم و با چندین برابر قیمت فروختیم و پول به جیب زدیم آیا بهراستی این قبیل کارها مایه تاسف نیست، آیا الان در همین مناطق سیلزده شهر و دیار خودمان نیستند مغازههایی که مملو از کالاهای اساسی و مایحتاج مورد نیاز مردم بود آیا نبودند منازلی که در هر گوشهشان مواد غذایی برای روزهای قحطی انبار شده بود و سیل خروشان آنها بلیعید و برد تا به ما بگوید خطا کردید.بهراستی توکلمان کجا رفت مگر ما مسلمان نبودیم و مسلمان همیشه افتخارش به این نیست که توکل بر خدا دارد.
پس بیایید در حق هم مهربان باشیم به همدیگر رحم کنیم، بدخواه هم نباشیم حریص به مال و ثروت نباشیم چراکه هیچ مال و ثروت و سرمایهای جای خالی محبت و مهربانی و دین و ایمان را برایمان نخواهد گرفت. این سیل اگر آمد ما را با خود نبرد بلکه دار و ندارمان را با خود برد ماهیها، خوراکیها، خانه و کاشانه و وسایل خانههایمان را با خود برد و ما را گذاشت تا زنده بمانیم برایمان یک پیام داشت و آن این بود که مغرور به مال و ثروت نباشیم، خدا را فراموش نکنیم و به همدیگر ظلم نکنیم.سیل داراییهایمان را گرفت اما جانمان را نگرفت تا بگوید باز هم از نو شروع کنید.
انتهای پیام