بررسی ایمان موهبتی از منظر قرآن و روایات در سومین شماره «تحقیقات کلامی»
کد خبر: 1422379
تاریخ انتشار : ۰۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۴

بررسی ایمان موهبتی از منظر قرآن و روایات در سومین شماره «تحقیقات کلامی»

گروه اندیشه: سومین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی تحقیقات کلامی به همت انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم با مدیرمسئولی هادی صادقی و سردبیری رضا برنجکار منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، سومین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی تحقیقات کلامی به همت انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم و با مقالاتی همچون «ایمانِ موهبتی از منظر آیات و روایات» از سیدمحمود موسوی و رسول احمدی، «اثبات و تحلیل شان وساطت فیضِ امامان(ع)» از محمدحسین فاریاب و «گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه» از محمدرضا بهدار منتشر شد.
بنا بر این گزارش، «بررسیِ تأثرشیعیان کوفه از فرهنگ رأی و قیاس در نیمه اول سده دوم» از حسن طارمی‌راد، محمدصادق واحدی‌فرد، سوسن فخرایی و سیدعبدالحمید ابطحی، «مقصود اصلی در اعتقادات» از رضا برنجکار، «مناسبات امامیه و زیدیه (از آغاز غیبت صغری تا افول آل بویه) از سیداکبر موسوی تنیانی، «طینت و عدل الهی» از مهدی ذاکری و اصغر غلامی دیگر مقالات این شماره «تحقیقات کلامی» است.

در ادامه چکیده مقالات این شماره را می‌خوانید.

ایمانِ موهبتی از منظر آیات و روایات
«ایمان» از اساسی‌ترین مفاهیم اعتقادیِ اسلام است، که آن را به اعتقاد قلبیِ همراه با اقرار زبانی و عمل جوارحی معنا می‌کنند. مطابق آیات و روایات، ایمان آن‌گاه محقق می‌شود که مسبوق به معرفتی باشد. این معرفت هم می‌تواند اکتسابی باشد و هم فیض و عنایت الهی آن را برای انسان حاصل کند.
البته در هر دو صورت، تصدیق آن معرفت (قلبی یا لسانی) در حوزۀ اختیار انسان تعریف می‌شود. ایمانی که از این فرآیند حاصل می‌شود اکتسابی است و زیربنای ایمانی قرار می‌گیرد که بر اساس تعابیر روایات، آن را «ایمان موهبتی» می‌نامیم. ایمان موهبتی، ایمانی است که در ورای ایمان مصطلح قرار داشته و بنا بر آیات و روایات، عطیه و نوری است که بر قلب مؤمن تابانده می‌شود. نوشتار حاضر بر آن است که به مستندات روایی و قرآنیِ این نوع از ایمان بپردازد.
اثبات و تحلیل شأن وساطت فیضِ امامان(ع)
بر اساس روایات پرشمار، «وساطت فیض» یکی از شئون تکوینیِ امامان علیهم السلام است. مقصود از وساطت فیض، آن است که خداوند به واسطة ایشان نعمت‌های خاص و عام خود را بر بندگانش فرو می‌فرستد. در معنایی بالاتر، این عالم و پایداریِ آن چیزی جز فیض خداوند نیست که خداوند چنین فیضی را به واسطة وجود امامان علیهم السلام  انجام می‌دهد. نگارنده در این پژوهش، با رویکردی نقلی به اثبات این شأن و تحلیل آن پرداخته است. اگرچه در نگاه نخست، شأن وساطت فیض غالیانه می‌نُماید و ممکن است مورد انکار برخی قرار گیرد، در روایات معتبر و متعددی این شأن برای امامان علیهم السلام ثابت شده است.
گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه
«علمِ امام» از مسائلی است که همواره اذهان علما و متفکران شیعی و حتی بسیاری از پیروان ائمه علیهم السلام را به خود مشغول کرده است. بدین روی، سبب ایجاد پرسش‌هایی از ائمه اطهار علیهم السلام در این باره شده است. با توجه به پرسش‌های متعددی که در این زمینه مطرح است، این نوشتار تنها از یک منظر به این مسئله می‌پردازد که آن، علم امام از منظر علمای شیعه است؛ به این‌که شعاع این علم چه مقدار است و تا کجا امتداد و وسعت دارد. با وجود وحدت نظر اندیشمندان شیعی در برخی حوزه‌های بحث علم امام، در بعضی موارد از جمله پرسش مزبور، پاسخ‌های واحدی دریافت نمی‌شود و به طور کلی، همۀ نظریه‌ها را می‌توان در سه دیدگاه تقسیم کرد: رویکرد تردید و سکوت؛ رویکرد محدودیت علم امام؛ رویکرد احاطۀ علمیِ کامل امام به همه چیز.
بررسیِ تأثر شیعیان کوفه از فرهنگ رأی و قیاس در نیمه اول سده دوم
توسعۀ فرهنگ رأی و قیاس در سدۀ اول، به گونه‌ای مکمل و جبران ­کنندۀ فقدان دسترسی به وحی شده بود و دست­کم در موارد نبودِ موضوعی در کتاب و سنت، مسائل از طریق رأی و اجتهاد حل می ­شد. توسعۀ این روال در نظام فقهی و قضاییِ رایج موجب شد، افراد بسیاری آن را امری عادی تلقی کنند. این فرهنگ در میان برخی شیعیان عمدتا کوفی که تازه هدایت شده یا بیشتر با جریان عامه در تعامل بودند، تأثیراتی را آشکار کرده بود، و امام صادق (علیه السلام) تلاش کردند شیعیان را از لغرشگاه‌های این فرهنگ دور کنند. مقالۀ حاضر می‌کوشد به بررسی تأثر شیعیان کوفه از این فرهنگ در نیمۀ اول سدۀ دوم بپردازد.
مقصود اصلی در اعتقادات
یکی از مباحث مهمّ کلامی که فقط در کتاب‌های اصولی از آن بحثی گذرا شده، تعیین مقصود اصلی در واجبات اعتقادی است. در این باره، دو دیدگاه عمده وجود دارد: «معرفت عقلی» و «تدین و اعتقادورزی». پیروان هر یک از این دو دیدگاه در صددند تا اثبات کنند یکی از وجوب‌ها نفسی و دیگری مقدمه یا متولد از آن است. در این مقاله، دلایل دو نظریه بررسی و در نهایت نظریۀ دوم برگزیده شد.
مناسبات امامیه و زیدیه (از آغاز غیبت صغری تا افول آل‌بویه)
زیدیه و امامیه از دیرینه‌ ترین گروه­ های اسلامی‌اند. آگاهی از روابط این دو نحلۀ اثرگذار، برای شناخت بهتر تاریخ فکریِ تشیع ره‌گشاست. در این نوشتار سعی شده است، تعامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نیز تقابل این دو گروه در دورۀ غیبت صغرا تا افول آل‌بویه (دورۀ اقتدار تشیع در جهان اسلام) بررسی شود. واکاویِ گزارش‌های تاریخی نشان‌گر این است که در این دوره، همکاری زیدیان و امامیان در عرصه‌های گوناگون، روند رو به رشدی داشته است؛ البته به دلیل اختلاف در برخی از مبانی فکری، همچنان تمایزگذاریِ فرقه‌ای خویش را در قالب مناظره­ های علمی و ردّیه‌نگاری دنبال کرده‌اند.
طینت و عدل الهی
در احادیث متعدد و معتبری، از اختلاف طینت مؤمنان و کافران سخن به میان آمده است. بر اساس این احادیث، اختلاف طینت‌ها در سعادت و شقاوت افراد مؤثر است. برخی اندیشمندان ظاهر این احادیث را با عدل الهی ناسازگار پنداشته، در صدد توجیه و تأویل آن‌ها برآمده‌اند. این مقاله پس از طرح و ارزیابی مهم‌ترین دیدگاه‌ها در این زمینه، با استناد به مجموع احادیث طینت و آغاز حدوث عالم نتیجه گرفته است که اختلاف مخلوقات مربوط به ابتدای حدوث عالم نیست، بلکه بر اثر عوارض ناشی از نحوۀ عملکرد مخلوقات در برابر تکلیف و امتحان الهی رخ داده است و این موضوع با عدل الهی سازگاری تام دارد.

یادآور می‌شود، فصلنامه علمی ـ پژوهشی «تحقیقات کلامی» به صاحب‌امتیازی انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه قم با مدیرمسئولی هادی صادقی و سردبیری رضا برنجکار منتشر می‌شود.

captcha