«منبر» از مهمترین ابزارهای تبلیغ دین مبین اسلام و دارای پیشینهای شکوفا از صدر اسلام تا کنون است که خاصه در مناسبتهای دینی اهمیت و کارکرد بالایی یافته و این نشان میدهد که از منظر اسلام، مسئله انتقال مفاهیم دینی به مردم ضرورت دارد.
متأسفانه امروزه در عصر تکنولوژی و اطلاعات، خطراتی متوجه منبر و تبلیغ دین است و اگر موعظه و منبر از حیث تاریخی و کارکردی مورد بررسی و همچنین خطرات پیشرو مورد محاسبه قرار نگیرد، چه بسا این سنت دیرینه با از دست دادن پایگاه اجتماعی در میان مردم، دیگر جایگاهی نداشته باشد.
بر همین اساس، ایکنای چهارمحالوبختیاری بنا دارد طی سلسلهنشستهایی با حضور کارشناسان و اساتید حوزه و دانشگاه به بررسی «ابعاد مختلف وعظ و کارکردهای منبر» بپردازد. نخستین نشست در این راستا با عنوان «بررسی کارکردهای تبلیغی منبر با نگاه تاریخی» با حضور حجتالاسلام والمسلمین باقر مختاری، مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در سازمان جهاد کشاورزی استان و حجتالاسلام والمسلمین حمید نادری، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه شهرکرد برگزار شد که مشروح این نشست تقدیم مخاطبان گرامی ایکنا میشود.
حجتالاسلام والمسلمین حمید نادری، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه شهرکرد در این نشست به بررسی لغوی و کاربستی «وعظ» در تاریخ پرداخت و اظهار کرد: وعظ در لغت به معنی سخن گفتن برای نرم کردن دل است که در درون آن امر و نهی وجود دارد.
وی در ادامه گفت: وجود انسان متشکل از دو بعد سختافزاری و نرمافزاری است که در بعد نرمافزاری دارای استعدادهایی در وجودش بوده و با تقویتشان میتواند بر بعد سختافزاری خود مسلط شود که این بعد نرمافزاری همان فطریات است؛ نوزادی را تصور کنید که با گرگها زیسته و بزرگ میشود و پرورش مییابد، این فرد به لحاظ جسمی انسان است ولی از حیث نرمافزاری رفتار انسانی را نمیتواند از خود بروز دهد زیرا فطرت او مختل شده و طبیعتش در مسیر درست قرار نگرفته است. خداوند در سوره نحل آیه 78 فرمود: «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ» هنگام تولد از مادر، خداوند مجاری معرفتشناسی را برای شما قرار داد درحالیکه چیزی نمیدانستید.
نادری با بیان اینکه یکی از ابزارهایی که از اول خلقت مورد استفاده قرار گرفت ابزار وعظ بود، توضیح داد: با این ابزار بهدنبال سه هدف شامل وعظ بهمنظور ایجاد رفتار، وعظ برای تقویت رفتار مثبت و وعظ با هدف تغییر رفتار ناشایست هستیم. وعظ از زمان خلقت حضرت آدم(ع) وجود داشته از جمله آنجا که خداوند در آیه 117 سوره طه به آدم(ع) موعظه میکند که «يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ.» بنابراین تاریخ وعظ مساوی با زمان خلقت است و در موعظه انبیای الهی امتداد مییابد. برای نمونه حضرت موسی(ع) هنگام بازگشت از طور سینا قومش را وقتی که گوسالهپرست شدند مورد توبیخ قرار داد و شاهد سخنان موعظهگرانه از سوی حضرت هستیم بدون آنکه بر پایه استدلال و مقدمهچینی باشد، با توجه به آیه 86 سوره طه، ایشان خطاب به قومش فرمود: «قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا.»
این حافظ کل قرآن کریم اضافه کرد: در زمان حضرت عیسی(ع) نیز چنین گفتمانی میان حضرت و حواریون وجود داشته و این وعظ و ارشاد در زمان حضرت رسول اکرم(ص) نیز ادامه دارد و حتی حضرت از جبرئیل درخواست موعظه میکردند.
بنابراین وعظ و موعظه پدیده جدیدی نیست و تاریخی به قدمت آفرینش بشر دارد یعنی بعد سختافزاری وجود انسان قطعاً نیازمند بعد نرمافزاری نیز خواهد بود که یکی از ابزارهای تقویت این بعد، موعظه است. موعظه منحصر در سخنرانی و منبر نیست بلکه در قالبهای دیگر مانند تمثیل، گفتوگو، نمایش و یا پیام و ... میتواند باشد.
نادری در خصوص شرایط تأثیرگذاری موعظه و خطابه توضیح داد: در هر خطابهای چهار رکن اساسی «گوینده»، «شنونده»، «پیام» و «وسیله» وجود دارد که رکن چهارم یعنی وسیله با رکن اول یعنی گوینده، تقریباً یکسان است و با مقوله «گفتن» ارتباط دارد. هرکدام از این ارکان دارای شرایط ویژه زمانی و مکانی هستند یعنی برای انتقال پیام باید شرایط زمانی، مکانی و حالت روحی را که مخاطب در آن قرار دارد، مورد توجه قرار داد بنابراین شرایط مخاطب برای دریافت موعظه باید مهیا باشد.
این حافظ کل قرآن کریم ادامه داد: در این خصوص نمونهای را عرض کنم که یک بار به یاد دارم در شب اول محرم واعظی روی منبر رفت که بسیار خسته بود، آن شب که اتفاقاً عده زیادی پای منبر این واعظ حاضر بودند، او به علت سفر دیر به جلسه رسید و هنگامی که شروع به صحبت کرد متوجه آثار خستگی شدید در او شدیم و این شخص با وجود بار علمی زیاد، نتوانست منبر خوبی داشته باشد؛ پیداست که واعظ نباید خسته باشد و ظرفیت روحی او تحتالشعاع قرار گیرد، همچنین، تن صدای واعظ نیز بسیار مهم و اساسی است.
نادری با اشاره به فراز دعایی «یا مقلب القلوب» در هنگام تحویل سال و با تأکید بر اینکه فقط خداوند قلبها را دگرگون میکند، اظهار کرد: فرمان دل فقط به دست خداست و ماسوی الله ابزار هستند؛ گاه بهترین ابزار یعنی قرآن و بهترین خطیب یعنی رسول اکرم(ص) بر دل برخی افراد نه تنها اثر نمیگذارد بلکه به تعبیر قرآن کریم در آیه 82 سوره اسراء: «وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» باعث خسارت زیاد میشود. بنابراین در تمامی امور باید خویشتن را با عوامل ماوراء طبیعت هماهنگ کرده و نباید خلاف طبیعت حرکت کنیم؛ طبیعت انسان در دل همین امور ماوراء طبیعی قرار گرفته و طبیعت جدای از آن نیست؛ شب قدر نمونهای از ارتباطگیری قلوب با عالم ماوراء طبیعت است. این هماهنگی قلب با ماوراء طبیعت در مقوله وعظ و خطابه نیز موضوعیت دارد.
این مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) با تأسی به آموزههای نورانی آیه ۲۲ از سوره فصلت قائلند که جوارح ما جنود خداوند هستند، جوارح ما از قبیل گوش، چشم و زبان لشکر خدا و همگی در قبضه ذات اقدس پرودگار هستند. خاطرهای در این خصوص در ذهن دارم که گفتنش خالی از لطف نیست؛ یک سال که ایام ماه مبارک رمضان در خردادماه بود، موعد نماز صبح را به خوابگاه دختران و نماز مغرب و عشاء به خوابگاه پسران سر میزدم و به گفتوگو با دانشجویان مینشستم بهطوری که تا دو یا سه شب بیدار میماندم و فرصتی برای استراحتکردن نداشتم. یکی از دختران دانشجو در آن ایام پیشنهاد داد که بعد از نماز صبح در مورد امام زمان(عج) برایشان صحبت کنم. بنده حقیقتاً در دلم احساس سردرگمی داشتم که چه مطالبی را باید ارائه دهم ضمن اینکه نمیتوانستم در قبال این خواسته دانشجویان بیتفاوت باشم. بنابراین صبحهای ماه رمضان را به صحبت در مورد امام عصر(عج) پرداختم و خدا را گواه میگیرم که در برخی از این جلسات جرقههایی در ذهنم شکل میگرفت و جملاتی را بر زبانم جاری میکردم که این صحبتها را برای خودم عجیب میدانستم و گاه در ذهنم این سؤال بود که آیا این صحبتها، از زبان من است. جالب است بدانید شاید یک کلمه از آن صحبتها در خاطرم نیست و اگر هم چیزی در ذهن دارم، صرفاً حدسیات است.
این حافظ کل قرآن کریم تصریح کرد: با نقل این خاطره میخواهم تأکید کنم که برخی حرفها و سخنها رزقی هستند که ممکن است متعلق به من منبری نباشد اما نصیب مخاطب میشود؛ یعنی بنده وسیلهای هستم تا پیام الهی را به مخاطبم انتقال دهم.
نادری افزود: یکی از رفقای ما در زندگی با مشکل مواجه شده بود و با بنده صحبت میکرد که روایتی برایش خواندم: «الرزق رزقان؛ رزقٌ یطلبک و رزق تطلبه» یک رزق هست که آن در پی تو میآید و یک رزق که تو در پی آنی و به او تأکید کردم شرط اینکه رزقی دنبالت بیاید آن است که به خدا خوشبین باشی. نیت واعظ و مخاطب بسیار مهم است و متأسفانه ما آن را جدی نمیگیریم.
این مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به جاذب بودن منبر و خطابه، بیان کرد: در بین سخنرانان پدیدهای به نام «کاریزما» مطرح است که در علوم سیاسی کاریزما میتواند تأثیرگذاری بالا و مشروعیت برای فرد ایجاد کند؛ بهعنوان نمونه، حضرت امام خمینی(ره) شخصیتی کاریزماتیک بودند و تا وقتی که واعظ کاریزماتیک نباشد، اثرگذاری بر مخاطب تقریباً منتفی است. حضرت محمد(ص) اجازه نمیدادند که اصحاب در حضور ایشان دعوا کنند و اگر جر و بحثی میشد حضرت میفرمودند: «قوموا عنی» یعنی از پیش من دور شوید زیرا این قسم رفتارها در حضور پیغمبر(ص)، ابهت حضرت را خدشهدار میکرد. ایشان همچنین کسی را چه به حق و چه به ناحق گردن نزدند بلکه این امر را به دیگران میسپردند.
این کارشناس مسائل مذهبی با اشاره به بایستههای واعظ، توضیح داد: ویژگی واعظ خوب این است که کف بازاری باشد یعنی ادبیات بازار و البته نه ادبیات سخیف چالهمیدانی را بلد باشد؛ دیگر آنکه واعظ باید «همذاتپنداری با مخاطب» داشته باشد یعنی مخاطب حس کند که واعظ مرا درک کرده است و افق دید مخاطب و واعظ در یک راستا باشد. در این راستا برای همذاتپنداری نیاز است واعظ امروزی با فضای مجازی بهقدر کافی سروکار داشته باشد و در فضای سنتی متوقف نشود.
نادری با تصریح اینکه شأن یک منبری با شأن امام متفاوت است، افزود: زیرا در مورد امام روایت داریم «مثل کعبه» است که مردم باید گرد او بچرخند یعنی برای هدایت به نزد او بیایند. رسول(ص) اما «طبیبٌ دوّارٌ بطبّه» است و باید بین مردم بچرخد و پیامش بلاغ مبین باشد یعنی پیام را واضح باتوجه به مقتضای حال مخاطبان تبیین کند و آنان را از پیامدهای گوش فرا ندادن به پیام آگاه سازد. در این راستا رسول خدا باید از مردم باشد و با آنها همذاتپنداری کند، بنابراین یکی از دلایلی که خداوند پیامبر(ص) را 40 سال در مکه ماندگار کرد همذاتپنداری با مردم بود و مشاهده میکنیم که حضرت در خیلی از اتفاقات از جمله واقعه حجرالأسود، پیمان حلف الفضول و ... در کنار مردم بودند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد در پایان در پاسخ به این سؤال که چه راهکارهایی برای داشتن منبر خوب در سطح محله وجود دارد؟ توضیح داد: رویکرد و چشمانداز کلی در مورد محتوای منبرها باید وجود داشته باشد. استعداد واعظ خیلی مهم است که بتواند مطلبی غیرمرتبط را به بهترین نحو ارائه دهد. در مورد مسائل محله نیاز نیست نظام مسائل منطقه را مطرح کنیم بلکه بهتر است نظام مسائل را ایجاد کنیم برای نمونه در استان ما مسئله فرزندآوری، دغدغه جدی مردم نیست پس رویکرد کلی در محتواهای منبر باید این موضوع باشد.
حجتالاسلام والمسلمین باقر مختاری، مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در سازمان جهاد کشاورزی چهارمحالوبختیاری در این نشست موعظه را نیاز اساسی بشر دانست و اظهار کرد: موعظه از جایگاه بااهمیتی برخوردار است به طوری که پیغمبران توصیه میکردند که یارانشان آنها را نصیحت کنند و روایات عجیبی در این زمینه است که انبیای الهی از جمله حضرت نوح(ع)، حضرت موسی(ع) و حضرت یحیی(ع) از شیطان درخواست موعظه میکردند.
وی با بیان اینکه تاریخچه منبر از خطابه جداست، گفت: منبر از زمان هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه و همزمان با بنای مسجدالنبی پدید آمد؛ موعظه اما پیش از آن و با بعثت نبی مکرم(ص) و دعوت علنی ایشان از افراد ایجاد شد. حضرت مردم مکه را خطاب قرار داده و فرمودند من هدیه و عطیهای از سوی خداوند برای قومم آوردهام که هیچ پیامبری پیش از من نیاورده است؛ وقتی خطابه و موعظه با هم تلفیق شدند، علم خطابه از دل آن پدید آمد که در تاریخ تمدن اسلامی تأثیرات فراوانی از خود برجای گذاشت و کتابهای فراوانی در مورد خطابه و موعظه در تاریخ اسلام به نگارش درآمده است.
مختاری در ادامه افزود: اصطلاح تخصصی «منبر» بهعنوان ابزار تبلیغی، از زمان حضور حضرت محمد(ص) در مدینه باب شد که این خطابه و صحبت کردن در مسجدالنبی بهصورت ایستاده و با تکیه بر «ستون حنانه» در مقابل مردم ایراد میشد. حضرت از اصحاب خود خواستند تا جایگاهی را برای ایراد خطابه و ارشاد مردم ترتیب دهند و این جایگاه براساس نصوص تاریخی، از جنس چوب و دارای دوپله بود.
وی با تصریح اینکه بنا بر گفتهها پیشینه منبر به مسیحیت برمیگردد که جایگاهی مقدس شمرده میشد، تصریح کرد: با توجه به حضور پیامبر(ص) در مسجد، محل نشستن ایشان برای مردم از جایگاه خاصی برخوردار بود و همواره منبر در مسجد بوده است و باعث شد همه خطابهها و مواعظ و خطب نماز جمعه در این مکان ایراد شود که این سنت استمرار پیدا کرد.
این مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به جایگاه پراهمیت منبر، توضیح داد: منبر یک منصب دینی و سیاسی و بعد از پیغمبر(ص)، بهعنوان محلی برای گفتوگوی خلفا با مردم بود و کسی صلاحیت بالارفتن بر منبر را داشت که اجازه از سوی خلفا داشته باشد. در زمان امیرالمؤمنین(ع) نیز در مسجد کوفه نقل است که منبری از آجر ساخته شد و این امر بهتدریج باعث ورود هنر به معماری اسلامی با نگاه مقدسگونه به منبر همچون محراب مسجد شد. پس از آن در طول تاریخ اسلامی شاهد هنرنمایی ساخت منبرها هستیم و منبر بهعنوان رکن اساسی در اسلام بهشمار آمده است.
مختاری در خصوص شکوفایی منبر در برخی دورههای اسلامی، گفت: از یک دورهای یعنی عهد سلجوقیان منبر شکوفایی بیشتری پیدا کرد و در طول تاریخ این ابزار با کارکردهای متعددش مورد استفاده قرار گرفت.
وی با بیان اینکه منبر در تاریخ اسلام یک جایگاه سیاسی و قضایی بوده است، افزود: منبر بهعنوان کرسی قضاوت هم بوده است و باید بدانیم که کارکردهای منبر در تمدن اسلامی مطابق با کارکردهای مسجد تغییر یافته است؛ به عبارتی دیگر اگر مسجد محلی برای قضاوت است پس منبر نیز کرسی قضاوت قضات است و سایر موراد را هم میتوان با این گزاره، کارکردسنجی کرد.
مختاری در خصوص کارکرد منبر در مکتب شیعه و با یادآوری اینکه شیعیان نگاهی خاص به منبر دارند، اظهار کرد: این نگاه شاید برخاسته از کاربرد منبر برای مراثیخوانی و مدائحگویی برای اهلبیت عصمت و طهارت(ع) بوده باشد؛ در این خصوص البته تفاوت چندانی بین شیعیان و اهلسنت(ع) وجود ندارد اما منبر از یک زمانی در شیعه تبدیل به محلی برای ذکر مصائب اهلبیت(ع) شد و بعد از آن وقتی که ملاحسین کاشفی کتاب «روضة الشهداء» را به قلم تحریر درآورد و روضهخوانی در مجالس رواج یافت، باعث شد که منبر و روضه با همدیگر ادغام شوند. اهل سنت(ع) نیز در موسم حج منبر دارند و ممکن است سبک و سیاق منبرهای آنان با شیعیان از حیث معماری و ساختار تفاوت داشته باشد. روضهخوانی سنتی خاص شیعیان است اما در برخی فرق اسلامی از جمله شافعی نیز به سبک متفاوت از شیعیان اجرا میشود. با این توضیحات میتوان نتیجه گرفت که منبر یک رسانه و تریبون برای تبلیغ دین است.
مختاری در پاسخ این پرسش که چگونه جایگاه ویژه و تحول منبر در عصر سلجوقی را میتوان توجیه کرد با وجود اینکه بافت مذهبی حاکم بر آن زمان سنی بود، گفت: در این دوره یک نگاه خاص به وعظ و خطابه جریان یافت و از جهت معماری نیز تغییراتی شگرف رخ داد؛ در اصفهان از دیرباز خیرین مسجدساز برای تکمیل این کار حسنه خود را ملزم میدانستند که همراه با ساخت مسجد منبر آن را نیز بسازند زیرا منبر رکن اساسی هر مسجد است.
این مدرس حوزه و دانشگاه تأکید کرد: منبر صرفاً یک ساختار فیزیکی نیست بلکه وجود آن در مسجد گویای این پیام است که در کنار نماز، خطابه و موعظه نیز موضوعیت دارد. منبر هم جنبه ارشادی و هم جنبه علمی دارد و همانطور که بیان شد، امروزه منبر در قالبهای متعدد وعظ بروز و ظهور دارد.
مختاری با توضیح اینکه بعد از مشخصشدن جایگاه وعظ در اسلام بهعنوان یک ابزار و رسانه، مؤلفههای اثرگذاری این رسانه باید مشخص میشد، افزود: اینجا بود که علم خطابه پدید آمد و به این سؤال پاسخ میدهد که یک واعظ اگر میخواهد صحبتهایش گیرا و مؤثر برای مردم باشد، چه بایدها و نبایدهایی را در گفتار، لازم است رعایت کند؟ اتفاقاً در علم خطابه آمده که مواردی مانند تن صدا چگونه باشد یا گفته شده که صدای واعظ نباید یکنواخت شود بلکه باید نسبت به اقتضای کلام، در بالا و پایین آوردن صدا دقت داشته باشد.
وی افزود: سپس این سؤال مطرح میشد که چه کسانی حق داشتند برای مردم در مسجد سخنرانی کنند؟ چه کسانی حق داشتند خطیب باشند؟ با فحص در روایات اسلامی پاسخهایی میتوان پیدا کرد از جمله اینکه شخصی صلاحیت این جایگاه را دارد که علم لازم و کافی نسبت به «امر به معروف و نهی از منکر» داشته باشد.
مختاری تصریح کرد: ما یک مسئله عامی در دین داریم، بهنام تبلیغ؛ تبلیغ در لغت به معنای رساندن پیام است. رابطه تبلیغ و خطابه به لحاظ منطقی، عام و خاص مطلقند؛ یعنی هر خطابهای تبلیغ است ولی هر تبلیغی، خطابه نیست؛ زیرا یکی از ابزارهای تبلیغ، خطابه است و تبلیغ به غیر از خطابه، در سیره نبوی به اشکال مختلف مانند نمایش و تمثیل هم بوده است.
وی با اشاره به اینکه موعظه خوب، مبتنی بر شاخصههای ضروری است، توضیح داد: در خطابه و موعظه، برخورداری از سطح معلومات، برخورداری از معنویت درون به لحاظ اخلاقی و عرفانی بودن قالب موعظه و همچنین هماهنگی قول و فعل خطیب ضروری دارد؛ بهعنوان نمونه امام جماعت جدای از بحث اقامه نماز، وظیفه ایراد سخنرانی و منبر را برعهده داشت، یکی از شرایط امام جماعت شدن اگر ملاحظه کرده باشید، عدالت است؛ امام جماعت باید عادل باشد پس کسی که در جایگاه منبر قرار میگیرد، باید از حداقلهایی برخوردار باشد.
مختاری با بیان این مطلب که در زندگی امروزی منبر را نباید تنها راه تبلیغ دین دانست، گفت: میخواهم بر این موضوع پافشاری کنم که منبر همچنان اثرگذاری خود را دارد و گواه آن بیانات مقام معظم رهبری است که خیلی از معادلات را در دنیا جابهجا میکند. پس اثر منبر همچنان پابرجاست اما چت جیبیتی، هوش مصنوعی و شبیهسازی چنین اثرگذاری وسیع و ملموسی را ندارد ضمن اینکه منبر یک منسک دینی مقدس و جزو سنن کلاسیک ما بهشمار میرود.
وی تأکید کرد: در جملات پیشین بیان کردم که تبلیغ منحصر در منبر نیست. اگرچه از هوش مصنوعی باید نهایت استفاده را در راستای تبلیغ دین داشته باشیم اما اینکه گفته میشود هوش مصنوعی جلوی اثرگذاری منبر را گرفته باشد، قابل قبول نیست زیرا اثر منبر همچنان ماناست بهشرطی که برخی شرایط کلی را رعایت کند؛ مواردی همچون نیت و معلومات دینی واعظ که از ضروریات هستند و همچنین نیازشناسی مخاطب در منبر باید رعایت شود. در همین دوره پرهیاهوی تسخیر شده با فضای مجازی، فرض کنید اگر از برخی شخصیتهای معروف در منبر مانند شیخ حسین انصاریان در فضای کساد منبر و روضه در شهرکرد، دعوت شود که به این شهر بیاید مردم چه استقبالی خواهند داشت؟ این نشان میدهد شاخصه شخصیت در منبر بسیار مهم است.
این مدرس حوزه و دانشگاه در ادامه بیان کرد: انتظاری که در دورههای مختلف از منبر بود، امروزه هم وجود دارد و در این خصوص کتابهایی در مورد خطبای مشهور نگاشته شده که در رأس آنها حضرت علی(ع) قرار دارند. در کتابی با عنوان «بلاغاتالنساء» فهرستی از اسامی بانوانی که خطیب بلیغ بودند، آورده شده نام حضرت فاطمه اطهر(س) در این کتاب جلوهگر است.
مختاری توضیح داد: یکی از خطابههای معروفی که در تاریخ اسلام تحول ایجاد کرد، خطابه شخصی بهنام «طارق بن زیاد»، فرمانده سپاه در عهد بنیامیه بود. در آن زمان سپاه طارق بن زیاد قصد داشت اندلس را فتح کند، دشمن در طرف دیگر آنان و تعدادشان در مقایسه با سپاه طارق، چندین برابر بود. طارق با یک خطابه غرّا آنچنان تحول و تهییجی در سپاه خود ایجاد کرد که یارانش را از شکست نجات داد و روحیهشان را تقویت کرد تا جایی که توانستند با شکست دشمن، اسپانیا را فتح کنند.
وی ادامه داد: یک نمونه امروزی از کارکرد منبر را همین امسال شاهد بودیم زمانی که در روز سقوط ناگوار بالگرد حامل رئیسجمهور شهید، آیتالله سیدابراهیم رئیسی، مردم نگران بودند اما رهبر معظم انقلاب قرص و محکم همگان را دلداری دارند و اوضاع را آرام کردند و فرمودند: «امیدواریم خداوند متعال رئیس جمهور مغتنم و همراهان ایشان را به آغوش ملت برگرداند... ملت ایران نگران و دلواپس نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور به وجود نمیآید» این یک نمونه عینی برای اثبات کارآمدی کنونی منبر است.
مختاری با یادآوری اینکه امروزه منبر صاحب رقیب شده است، اظهار کرد: در چنین اوضاعی وظیفه مسئولان برنامههای مساجد یا هیئتها و ... این است که در چیدمان برنامه دقت داشته باشند و سخنرانی و منبر را بهطور مثال زمانی قرا ندهند که مستمع بعد از ساعاتی روضه و سینهزنی با حال خسته پای منبر بنشیند. همچنین وعاظ و خطبا با معلومات بالا، نیاز مخاطب را بشناسند و با شیوه علمی صحبت کنند تا بتوانند کارکرد این سنت را احیا کرده و سخنشان برای مردم تأثیرگذار باشد.
این مدرس حوزه و دانشگاه در پاسخ به این پرسش که آیا برای اثرگذاری منبر میتوان پیشنهاد داد که تمام منبریها از یک مضمون با توجه به دغدغه اقتصادی یا فرهنگی محله خود بهره برده و به مردم ارائه دهند، پاسخ داد: نظام مسائل از یک محله به محله دیگر با هم متفاوت است اما در مورد یکسری اتفاقات کلان مانند حمله ایران به پایگاه عینالاسد باید صحبت شود؛ اصل این قضیه که مطلبی از بالا به من گفته شود تا آن را در منبر به مردم انتقال دهم مثل کسی میماند که جعبه قرصی از داروخانه گرفته و میخواهد در روستایی آن را بفروشد اما ابتدا باید بپرسد نیاز مردم آنجا چیست؟ طبیعتاً نظام مسائل بین دو منطقه متفاوت است و این تجربه را در مورد ائمه جمعه داریم که هر یک از آنان، بولتن خبری و محتوایی دارند و بر اساس آن مطالب را به مردم ارائه میدهند.
مختاری در پایان با اشاره به اهمیت توانمندی خطبا و با طرح این پرسش که آیا هر خطیبی توانایی ارائه هر بحثی را دارد؟ گفت: هر واعظ و روحانی ممکن است در یک حیطه تخصص داشته باشد که میتواند منبر را براساس تخصص خود مدیریت کند بنابراین با وحدتبخشی به محتوای منبرها از دو جهت مخالفم؛ اول آنکه مخاطبان متفاوتند و ثانیاً توانایی خطبا هم متفاوت است، بنابراین هرکسی در هرجایی منبر میرود باید نظام مسائل را استخراج و براساس آن عمل کند؛ اما میتوان جهتگیری کلی یا چشماندازی برای محتوا قرار دهیم، برای نمونه اگر بگوییم خطبای ما راهبردشان، مسئله افزایش جمعیت است با لحاظ کردن ابعاد و جنبههای مختلف و بر حسب نیاز محله باشد.
تهیه و تنظیم: محمد سهرابی
انتهای پیام