به گزارش ایکنا از چهارمحالوبختیاری، ناهید سبزیان، مدرس تدبر در قرآن در بخش دوم تدبر در آیات نورانی سوره مبارکه حمد و آیه «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» به بیان مطالبی پرداخت که در ادامه میخوانیم:
بوی خوش گلاب مرهون گل است و هر خوبی در عالم نیز از وجود ذات اقدس پرودگار سرچشمه میگیرد، بنابراین تنها خداوند است که باید حمد و ستایش شود و مورد شکرگزاری قرار گیرد. اگر خدا نباشد هیچیک از خوبیها هم وجود ندارد همانطور که اگر گل نباشد، موجودیت گلاب خود بهخود منتفی است.
خداوند متعال نامها و صفات فراوانی دارد که «رب العالمین» یکی از آنهاست. رب به معنی مالک است و مهمتر آنکه قدرت تربیت ملک خود را دارد پس رب به معنی مالک مربی است، نگاهی به عالم هستی مشخص میکند که همه مخلوقات الهی تحت تربیت خداوند هستند و وظیفه محول شده را انجام میدهند مثلاً خورشید همیشه کار خودش را انجام میدهد و یک ثانیه تأخیر ندارد.
بیشتر بخوانید:
ما انسانها نیز تربیت شدیم. نوزاد وقتی به دنیا میآید تربیت دارد، خالص است و اهل ریا و تظاهر نیست اما کمکم ممکن است خصلتهای بد را از اطرافیان بیاموزد بنابراین تربیت خودش را از دست میدهند. کودکان همیشه شاداب، صادق، خالص و بدون کینه، کنجکاو و علاقهمند به دانستن بوده و از هرگونه صفت بد و منفی مبرا هستند اما کمکم وقتی بزرگ میشوند، اگر تحت تأثیر صفات ناپسند اطرافیان قرار گیرند این صفات خوب را از دست میدهند.
انسان تا زمانی که تربیت نشود دارای ارزش نیست؛ درست مانند پوست لیمو که به خودی خود تلخ و خوردن آن نامطبوع است اما اگر به دست یک کاردان به مربا تبدیل شود، مطبوع و دلپذیر و ارزشمند خواهد شد؛ تربیت نیز همین حکم را دارد و به انسان ارزش و اعتبار میبخشد.
تربیت به دست رب العالمین است، همچنین اولیا و انبیای الهی و ائمه(ع) که در بر خداوند هستند نیز میتوانند مربیان انسان باشند و تربیت کنند. پروردگار وجودی است که دانه را تبدیل به درخت و نهایتاً میوه و نیز جنین را به انسان تبدیل میکند پس اساساً هر چه هست یا نیست از خداست و اوست که همه امور تحت سیطره و اراده خود قرار داده است. همچنان که شاعر به زیبایی سروده است:
چنین خدایی شایسته همه حمدهاست و حمد الهی یعنی شکرگزاری به درگاه خداوند برای تکتک نعمتها، همانطور که امام صادق(ع) فرمودند: «مَنْ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ أَرْبَعَ مَرَّاتٍ اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ اَلْعالَمِين َقَدْ أَدَّى شُكْرَ يَوْمِهِ وَ مَنْ قَالَهَا إِذَا أَمْسَى فَقَدْ أَدَّى شُكْرَ لَيْلَتِهِ» یعنی هر كسی هنگامه سپيدهدمان چهار بار «الحمد لله رب العالمين» گويد، بیگمان سپاس آن روز را بهجای آورده و هر كه در شامگاهان آن را بگويد، سپاس آن شب را بهجای آورده است.
مراد از رب العالمین بر طبق آموزههای قرآنی هم خالق و هم مالک همه مخلوقات عالم است یعنی خداوند خالق، مخلوقات خود را رها نکرده است بلکه از ملک خود صرفنظر نمیکند و هوای ملک خودش را دارد، زمینههای رشد آنان را فراهم میکند و نسبت به رشد و تعالی آنها بیتفاوت نیست، بنابراین همه هستی تحت تربیت خداوند قرار دارد همانطور که مولانا سروده است:
برخی از مربیان فوتبال از کار خودشان هدف و انگیزهای دارند یعنی یا میخواهند به پول و ثروت دست یابند و یا اعتبار و موقعیتی پیدا کنند، خداوند که مربی عالم است اما هیچ انگیزهای جز بخشندگی و مهربانی ندارد، پس اگر به انسانها شایستگی یا عزت و احترام میدهد از روی بخشندگی است و میخواهد که بندهاش نیز مانند خودش غنی و عزیز باشد. بنابراین بلافاصله پس از تعبیر «رب العالمین» ۲ صفت رحمان و رحیم در این سوره آمده یعنی تربیت الهی از سر رحمن و رحیم بودن ذات اقدس پرودگار است.
خدایی که مربی و بخشنده و مهربان است، مالک روز جزا نیز است، در اینجا خداوند با آنکه مالک مخلوقات دنیاست اما چون دنیا به تعبیر قرآن «متاع قلیل» است یادی از آن نکرده و به «یوم الدین» یعنی قیامت اشاره میکند. تعبیر یوم الدین این معنا را میرساند که قیامت روز اما دنیای مادی، شب است و همانطور که در شبهنگام غالب انسانها خوابند، در دنیا نیز غالب انسانها در خواب غفلت به سر میبرند.
روز زمان بیداری است و قیامت نیز به تصریح آیه 23 سوره فجر «يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ» موعد بیدار شدن انسانها خواهد بود. همانطور که در روز، همه رنگها معلوم و مشخص هستند، در قیامت نیز مشخص خواهد شد چه کسانی روسیاه و چه کسانی روسفید هستند.
در آیه شریفه «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» اجازه خطاب قرار دادن خداوند متعال به ما داده میشود و بعد از آنکه مشخص شد خداوند رب العالمین، رحمان و رحیم و مالک روز جزاست پس هیچ وجودی جز ذات اقدس پرودگار شایسته عبادت و پرستش نیست، اگر به این حقیقت پی ببریم که خدا مالک ماست، مقام عبودیت و بندگی را به جای خواهیم آورد و همه امور ما در جهت رضایت الهی قرار میگیرد.
انسان فقر ذاتی دارد و وجودش خالی است؛ باید به این باور برسیم که فقط خدا میتواند این خلأ ذاتی را پُر کند بنابراین در آیه پنجم از سوره حمد فقط از خدا کمک و استعانت میخواهیم که توفیق عبادت و پرستش را نصیب ما فرماید و به حقیقت عبادت ما را نائل کند.
یک باغبان میتواند هر نهالی را در باغ خود بکارد اما او نهالی را انتخاب میکند که بار و بر سودمندانهتری را داشته باشد، سر و سایه داشته باشد و به دیگر درختان باغ صدمه نزند، ذهن ما نیز حکم همین باغ را دارد که باید در آن گل خدا را بکاریم و ذهن و قلب ما باغ و باغچه خداوند باید باشد؛ برای این مهم لازم است که عبادت خدا را بهجا بیاوریم.
عبادت به معنی هموارسازی وجود است؛ وجود ما مانند یک جاده ناهموار و سنگلاخ از صفات ناپسند است که تنها با عبادت میتوان آن را هموار ساخت تا خداوند به راحتی وارد ذهن و ضمیر و زندگی ما شود. ایاک نعبد یعنی خدایا ما فقط در برابر تو جاده صاف و همواریم و در برابر شیطان پُر از سنگلاخ و دستانداز هستیم و او به راحتی نمیتواند در ما نفوذ کند.
«ایاک نعبد» در عمل کار سادهای نیست، بنابراین بلافاصله میگوییم «ایاک نستعین» یعنی از خود خدا کمک میخواهیم که توفیق بندگی و عبادت را به ما عطا فرماید و جاده وجودمان هموار شود، حافظ در این خصوص به زیبایی سروده است: ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید، هم مگر لطف شما پیش نهد گامی چند.
اگر بخواهیم صفات ناپسند مانند بخل و کینه و ... را در وجودمان از بین ببریم جز با یاری خداوند امکانپذیر نیست، امیرالمؤمنین(ع) به نقل از پیامبر اسلام(ص) فرمودند که خدا فرمود: «قُولُوا إِيّٰاكَ نَسْتَعِينُ عَلَى طَاعَتِكَ وَ عِبَادَتَكَ» پیداست که جز با کمک و استعانت از ذات اقدس پرودگار نمیتوانیم توفیق طاعت و عبادت را کسب کنیم. انسانها نیازمند هدایت هستند. پیامبر(ص) همچنین در حدیث دیگری از قول خداوند فرموده است: «بندگان من! شما همگیتان گمراهید، مگر کسی که من او را هدایت کنم، پس از من راهنمایی و هدایت درخواست کنید، تا شما را هدایت کنم و همگیتان فقیرید، مگر کسی که من او را غنی سازم، پس از من بینیازی و غنا درخواست کنید، تا روزی و رزقتان دهم و همگیتان گناهکارید مگر کسی که من او را از سقوط در ورطه گناه نگاه دارم. پس از من مغفرت و آمرزش بخواهید تا شما را بیامرزم و هرکه بداند که من به آمرزش و مغفرت، دارای توان و قدرتم و او، به توان و قدرتم مغفرت و آمرزش بخواهد، او را میآمرزم و باکی ندارم.»
ادامه دارد...
انتهای پیام