«غدیر» یک پیام الهی است که دیروز بیان شد، تا امروز به گوش جان بشنویم و رهتوشهای برای فردا از آن برگیریم. «خطابه غدیر»، کتابی است هماره گشوده، تا پیوسته در آن نظر کنیم و درس زندگی از آن بیاموزیم و به کارش بندیم.
اگر نمیتوانیم تمامی خطبه غدیر را فرا گیریم، لااقل «درس»هایی از این پیام جاودانه را سر لوحه زندگی خویش قرار دهیم:
«مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ ... فَوَالله لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ ... وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی»
ای گروه مردمان! در قرآن تدبر کنید، و آیات آن را بفهمید! ... به خدا سوگند، باطن قرآن را کسی برایتان بیان نمیکند، و تفسیر آن را کسی برایتان روشن نمیسازد، مگر شخصی که دست او را به دست خود دارم ... و او علی بن ابیطالب است، برادرم و جانشینم.
درسی که از این جمله پیامبر(ص) میآموزیم این است که قرائت قرآن، به تنهایی برای ما کافی نیست بلکه باید در کلام خدا تدبّر و اندیشه کنیم و آیاتش را بفهمیم. دیگر آنکه، قرآن، نیاز به تبیین و توضیح دارد و رسول خدا مبیِّن و مفسّر قرآن بوده و این کتاب آسمانی را به همگان معرفی کرده است.
درس دیگر این جمله از حضرت در خطبه غدیر آن است که مبیّن و مفسّر کلام خدا، پس از رسول خاتم(ص)، امیرمؤمنان است؛ بنابراین، برای فهمیدن قرآن و برای یافتن تفسیر آن و برای استخراج امر و نهی خداوند از قرآن، لاجرم باید به علی(ع مراجعه کرد، زیرا که خداوند متعال، ایشان را مبیِن کلام خویش قرار داده است نه دیگر مدعیان را. بهراستی کیست که از قرآن و تبیین آن بینیاز باشد و کیست که از رجوع به مبیِّن قرآن بینیاز باشد؟
«أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلی ... کُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ ... فَهُوَالَّذی یَهدی إِلَی الْحَقِّ وَیَعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَیَنْهی عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ»
بر هر یکتا پرستی حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر کس با او مخالفت کند ملعون است، و هر کس تابع او باشد و او را تصدیق نماید مورد رحمت الهی است؛ ... [چراکه] او به حق هدایت نموده و به آن عمل می کند؛ و باطل را ابطال نموده و از آن نهی می کند؛ و در راه خدا سرزنش ملامت کننده ای او را مانع نمی شود.
در اینجا پیامبر(ص) به ما میآموزند که خداوند علی(ع) را سرپرست و امام مردم تعیین فرموده و اطاعت از او را بر همگان واجب کرده است. به فرمان خدا و به تایید عقل، همگان باید حکم و بیان و امر امیرمؤمنان را بپذیرند چراکه او جز به حق هدایت نمیکند، از همین رو مخالفت در برابر او مخالفت با حق است.
دیگر آنکه، کسی که بخواهد مورد رحمت خداوند قرار گیرد، باید در مسیر تبعیت و پیروی علی که همان مسیر حق است، حرکت کند و هر کس با امیرمؤمنان، که تعیین شده از سوی خدا و هدایتکننده به حق است، مخالفت کند، از رحمت حق دور میشود.
اینک ما که میخواهیم مورد رحمت خداوند قرار گیریم و از غضب او در امان باشیم، شایسته است که بیانات گهربار امیرمؤمنان را در زندگی به کار بندیم؛ چرا که او سرپرستی تعیین شده از سوی خداست و هدایتگری هدایت کننده به حق است. آیا وظیفه تبعیت از آن امام همام، یعنی عمل به سخنان حضرتش را ادا میکنیم؟
«مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِیَّ ... وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ»
هیچ علمی نیست، مگر اینکه خداوند، آن را در من جمع کرده است ... و هیچ علمی نیست مگر اینکه آن را به علی آموختهام؛ و اوست «امام مبین»...
رسول اکرم(ص) خزانهدار علم حق تعالی است که آن را به امیرمؤمنان آموخته است. پس هر که تشنه علم است، میتواند وجود خود را از سرچشمه زلال علم پیامبر(ص) سیراب کند. یعنی امیرمؤمنان را پناهگاه علمی خود بداند و در حل مشکلات علمی به ایشان مراجعه کند.
آری؛ در دین اسلام، «علم» مقام و منزلت خاصی دارد. و اهل بیت(ع) که معادن علم الهی هستند، مقام رفیع و جایگاهی بلند دارند. به حکم عقل، شخصی که علم کامل دارد، شایسته است که امام و جانشین پیامبر(ص) باشد و دیگران باید به او مراجعه کنند. هر کس این حقیقت روشن را نپذیرید یا انکار کند، با عقل خود مخالفت کرده است. کیست که بخواهد راهی دراز، به بلندای ابدیت، را بدون بهرهگیری از نور علم بپیماید؟
منبع:
عبدالحسین طالعی، درسهایی از خطبه غدیر، نشر مهدیار، چاپ اول سال ۷۸.