عباس قنبری عدیوی، رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه چهارمحالوبختیاری در گفتوگو با ایکنا با پاسداشت ۲۱ اسفندماه روز بزرگداشت نظامی گنجوی و با اشاره به اینکه نظامی یکی از سرآمدمان شعر فارسی و از شاعران ایراندوست پارسیگوی است که شهرت جهانی دارد، اظهار کرد: منظومه پنجگنج نظامی که با گذر زمان روز بهروز پختهتر، منسجمتر، تواناتر و شایستهتر شده است نشان میدهد که این شاعر بزرگ با وجود تمام مشکلات عصر خود، در پاسداشت زبان فارسی و نیز آداب، فرهنگ و باورهای عمومی و محلی همواره تلاش کرده است.
وی با ذکر اینکه همه شاعران برگزیده ایرانی از فرهنگ مردمان زمان خود در شعر خود استفاده کردهاند، ادامه داد: این شاعران گاه مثلها، قصهها، چیستانها و حتی مضامین طب محلی یا دانش نجوم محلی را در اشعار خود بهکار بردهاند.
قنبری با تأکید بر اینکه نظامی یک پارسیسرای ایراندوست است، بیان کرد: حکیم نظامی گنجهای را باید از جمله شاعران علاقهمند به زبان، تاریخ، هویت ملی و ایرانی دانست که از جمله در هفتپیکر خود سروده است:
همه عالم تن است و ایران؟ دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد
نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه با تأکید بر اینکه نظامی از فرهنگ بومی و محلی تأثیر پذیرفته است، توضیح داد: در مقالات مختلف مخزنالاسرار مشاهده میکنیم که در گفتوگوی ۲ جغد به نظام حاکمیتی سلطان سنجر میپردازد یا در هفتپیکر، به افسانههای هفت گنبد، هفت رنگ، هفت اقلیم، هفت سیاره، هفت روز هفته و ... میپردازد و پیوند میدهد.
قنبری ادامه داد: معتقدم هفتپیکر نظامی یک اثر کاملاً مردمشناختی و مردمنگارانه است که اخلاق، آداب و رفتارهای اجتماعی را بیان میکند و پادشاه ایران یعنی بهرام ویژگیهای زنان ایران را در قالب قصه در این اثر میشنود.
وی به عناصر اصلی سخن نظامی پرداخت و با اشاره به اینکه کاربرد نام حیوانات یکی از ویژگیهای بارز آثار نظامی است، بیان کرد: این شاعر توانمند از حیواناتی همچون اسب، شیر، بُز، سگ و پرندگان و ... نام میبرد و شاید خیلیها در خصوص استفاده از این عناصر و چرایی آن اطلاعی نداشته باشند. همچنین نظامی برای ارزشگذاری به فعالیتهای عامه، دهها و شاید صدها ضربالمثل مرسوم را در اشعار و آثار خود استفاده کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه پنجگنج نظامی گنجینههای ارزشمندی از باورهای اجتماعی و مردمی را در خود دارد، افزود: در مناطق زاگرسنشین و بهویژه چهارمحال و بختیاری مقامی تحت عنوان مقام «خسرو و شیرینخوانی» داریم. یعنی عامه مردم همانطور که با اشعار فردوسی و حافظ مأنوس بوده و شاهنامهخوانی در متن زندگی مردم رواج دارد، آثار نظامی گنجوی بهویژه خسرو و شیرین را نیز بهصورت آهنگین و همراه با آواز و نواختن نی میخوانند.
قنبری تأکید کرد: داستان خسرو و شیرین بر خلاف لیلی و مجنون که بنیان عربی دارد، در گستره فرهنگ و تمدن ایرانی و زبان فارسی اتفاق میافتد یعنی همان ایران تاریخی و فرهنگی که فراتر از مرزهای جغرافیایی و سیاسی امروز است و دهها کشور را در خود جای میدهد. امروز زبان شعر و ادبیات فارسی گویای گستره پهناور فرهنگ و زبان ایرانی است و جا دارد مراکز علمی و دانشگاهی در این گستره پهناور به بازخوانی آثار و اشعار زبان فارسی بپردازند.
این مدرس دانشگاه با تصریح اینکه موسیقی در آثار نظامی دارای جایگاه است، گفت: نظامی موسیقی را نه یک عنصر شادیبخش بلکه بهعنوان یک عامل علمی در میان مردم نگاه میکند و نظامی را باید یک دانشمند بدانیم که تلاش دارد فرهنگ ایرانی را به مخاطبان خود ارائه و آگاهیبخشی کند.
قنبری با اشاره به علاقه شاعران بزرگ فارسی به هویت ملی و فرهنگ ایراندوستی و ایرانشناسی، اظهار کرد: این دغدغه باید باعث شود که امروز تمامی نهادهای متولی، رسانه ملی، اصحاب رسانه و مطبوعات، فضای مجازی و ... احساس تکلیف کرده و فرهنگ ایراندوستی را به نسلهای آینده منتقل کنند که همین آثار ارزشمند ادبی محتوای خوبی برای سوق یافتن به این هدف است.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: راهکار نائل شدن به این هدف آن است که هنرمندان ما در کارهای هنری و رسانهای خود از این محتوای غنی زبان و ادبیات فارسی استفاده و آنرا در قالبهای هنری به مخاطبان ارائه کنند. همه ما میدانیم که زبان فارسی بخشی از هویت ما و عامل پیوند دهنده اقوام ایرانی است و چه محتوایی بهتر از همین آثار منظوم و منثور ادبی که دستمایه کار باشد.
قنبری بیان کرد: شاعران ادوار مختلف شعر فارسی همواره به یکدیگر کمک کردند تا شعر فارسی همیشه زنده بماند با این توضیح که شاعران هر عصر به معرفی و ارائه آثار و اشعار شاعران پیشین خود پرداختند و نوعی پیوستگی تاریخی و افقی را در آثار منظوم فارسی میتوان مشاهده کرد که این پیوستگی را در آثار شاعران پیش از اسلام و بعد از اسلام تا شاعران امروز مشاهده میکنیم. یعنی اخوان ثالث قطعاً از فردوسی تأثیر پذیرفته و مگر میشود شاعری چون مرحوم قیصر امینپور اشعار و آثار خیام و خاقانی و نظامی و دیگران را نخوانده و بیتوجه بوده باشد.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: همین پیوستگی در فرهنگ عامه مردم و آداب و سنتها نیز جاری و ساری است لذا در نگارهها و نقاشیها و آثار هنری شاهد روایت داستانهای ادبی هستیم و این آثار بخشی از کار انتقال فرهنگ را به نسلهای آینده بر عهده دارند.
رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه چهارمحالوبختیاری با اشاره به اینکه شاهنامهخوانی، نظامیخوانی، مثنویخوانی، حافظخوانی و خوانش دیگر آثار ادبی از دیرباز مرسوم و بستر انتقال فرهنگ و ادبیات به نسلهای بعدی بوده است، توضیح داد: در مکتبخانهها گلستان و بوستان و حافظ آموزش داده میشد لذا علاقهمندی مردم به شاعران همواره مرسوم بوده و نشان از پیوند مطلوب زندگی عامه و زندگی ادبی دارد و مؤید فرهیختگی، فرزانگی و دانشوری مردم ایران و مردمان چهارمحال و بختیاری است.
قنبری با ذکر اینکه مخزنالاسرار، هفتپیکر و حتی اسکندرنامه نظامی آثاری مردمشناسانه هستند، گفت: مثلاً در افسانههای ایرانزمین از عنصر «پیکرگردانی» یا تغییر شکل استفاده میشود و در اسکندرنامه میخوانیم که آذرهمایون خودش را به شکل اژدها در میآورد که این تغییر سیما را در شاهنامه فردوسی نیز میتوانیم ببینیم.
این مدرس دانشگاه در پایان گفت: تبدیل فرد به شکل حیوانات دیگر یک بُنمایه فرهنگی و مردمی دارد، از جلوههای فرهنگ عامه و یکی از سنتهای افسانههای ایرانی است و مثلاً در هزار و یکشب یا دیگر افسانهها بهوفور تکرار میشود و در آثار نظامی نیز وجود دارد.
انتهای پیام