عزیزالله مولوی، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهرکرد در گفتوگو با ایکنا از چهارمحالوبختیاری با اشاره به در پیش رو بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در روز ۱۱ اسفندماه و با اشاره به اینکه این روزها مقوله انتخابگری نقل محافل و مجالس هر کوی و برزن است، اظهار کرد: بنده بهعنوان یک دانشجو در حوزه اخلاق حرفهای لازم دیدم نکاتی ناظر بر اصول اخلاقی حاکم بر انتخاب مدیران و قانونگذاران در این ایام را بیان کنم. بر طبق تئوری انتخاب، این ما هستیم که انتخاب میکنیم و بخش عمده دردها و گرفتاریها و یا کامیابیها و شادکامیها نتیجه مستقیم و غیرمستقیم انتخابهای خودمان است.
وی با بیان اینکه انسان موجودی انتخابگر است و پیوسته در برابر راههای گوناگون قرار میگیرد و دست به انتخاب میزند، ادامه داد: این انتخابها سرنوشت انسان را در چارچوب مشیت الهی و قوانین حاکم بر هستی و نظامات عالم رقم میزند. خداوند ما آدمیان را موجودی انتخابگر آفریده و در چند جا در قرآن کریم به این امتیاز انسان اشاره فرموده و تأکید کرده است که سرنوشت آدمیان چیزی جز انتخابهای او نیست. بهعنوان مثال در سوره انسان میفرماید: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» یعنی «ما راه را بدو نموديم؛ يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار». بنابراین، این باور حقیقت دارد که با انتخابهای گزیدهتر و دقیقتر میتوانیم مشکلات را کمکم حل کنیم.
مولوی با تأکید بر اینکه با انتخاب بهتر میتوان بوی بهبود از اوضاع جهان شنید، گفت: اصلاح شرایط در گرو انتخاب روشمند و هوشمندانه هر یک از ماست. چنانکه مولانا در مثنوی در این مورد میفرماید: «از تو رُستهست اَر نکویست اَر بَدست، گر زخاری خستهای خود کشته ای».
عضو انجمن علمی اساتید اخلاق کاربردی ایران با بیان اینکه بیانتخابی و عدم شرکت در انتخابات هم گونهای انتخاب است، افزود: کسانی که به علل و دلایل موجه و غیرموجه در انتخابات شرکت نمیکنند، در حقیقت انتخابشان این است که انتخاب را به دیگران تفویض میکنند و با زبان بیزبانی میگویند هر چه دیگران انتخاب کردند را میپذیرم.
مولوی در ادامه با تأکید بر اینکه برای استواری و استحکام انتخاب باید اصول اخلاقی را مورد توجه قرار دهیم، بیان کرد: این اصول جزو پیششرطهای لازم برای هر انتخابی هستند که در ۱۰ اصل میتوان آنها را تبیین کرد.
این مدرس حوزه و دانشگاه در استان اصل «دغدغهمندی نسبت به اهمیت انتخابگری و جدیانگاری موضوع» را بهعنوان نخستین اصل حاکم بر انتخابگری مورد اشاره قرار داد و گفت: مراد از این عنوان این است که انتخاب، عدم انتخاب یا سوءانتخاب ما آثار پیدا و ناپیدای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و رفاهی در جامعه و در نسل حاضر و غایب دارد. همانگونه که شرایط اجتماعی و اقتصادی و رفاهی و... که الان داریم محصول انتخاب و انتخابهای قبلی ما است.
مولوی ادامه داد: قرار نیست دستی از غیب بیرون آید و کاری بکند بلکه مدیران فهیم و متخصص و متعهد باید برای بهبود اوضاع چارهاندیشی کنند، پس باید به هوش باشیم که به قول مولانا «تا سخنهای کیان رد کردهای، تا کیان را سرور خود کردهای»؛ همچنین جناب سعدی در بوستان میفرماید: «خداترس را بر رعیت گمار، که معمار ملک است پرهیزگار».
معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهرکرد بیان کرد: اصل دوم «مسئلهمداری به جای قوممداری» است با این توضیح که یکی از آسیبهای اخلاقی انتخابگری بیتوجهی به مسئله و یا نظاممسائل جامعه و سنجش توان و تخصص افراد برای حل این مسائل و انتخاب صرفاً با معیار همشهریگری یا همقبیلگی، همزبانی و هممحله بودن و ... است. امروز مشکل اصلی جامعه ما تورم، کاهش ارزش پول، جمعیت و آسیبهای فرهنگی است، باید بگردیم تا مرد این میدان را پیدا کنیم و تخصصهای مرتبط با این حیطهها را به ورطههای مدیریتی و قانونگذاری گسیل داریم. اینکه کسی را بفرستیم که برای من و خانوادهام کاری کند، نگاهی است که از نظر اخلاقی جای بسی تأمل دارد.
مولوی تأکید کرد: اصل سوم «اجتناب از خصمانگاری هواداران منتخب دیگر» است که بر طبق این اصل، هواداران و انتخابکنندکان نامزدی غیر از نامزد مورد نظر ما نیز دارای حداکثر احترام و منزلت بوده و آنان نیز رفقا و برادران ما هستند. میتوان مذاکره جرئتمندانه داشت ولی خشونت و تخریب، استهزاء و تحقیر، تهمت و ارعاب از رقیب و نظیر اینها ابداً جایگاهی در انتخابگری اخلاقی ندارد.
عضو انجمن علمی اساتید اخلاق کاربردی ایران اصل چهارم حاکم بر گزینشگری را «اجتناب از انتخاب هیجانمدار و ذوقزدگی» دانست و گفت: به این معنا که باید از انتخاب بر مبنای جو غالب و هیجانهای عمومی شکل گرفته ناشی از شگردهای تبلیغاتی یا جنگ روانی و شعارهای تهییجکننده اجتناب شود و صرفاً همرنگ جماعت شدن فاقد تأیید اخلاقی است.
مولوی ادامه داد: اهمیت و تبعات فراگیر کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت انتخاب بر نسلهای کنونی و بعدی، ایجاب میکند که نهایت حساسیت و دقت را به خرج دهیم و افرادی را انتخاب کنیم که هم شرایط حرفهای و تخصصی را داشته باشند و هم دارای صلاحیتهای قابل توجه اخلاقی بوده و وفادار به اخلاق و ارزشهای معنوی باشند. واقعاً شگفتآور است افرادی برای خرید یک جفت کفش یک هفته بررسی و تحقیق میکنند اما برای سپردن زمام سرنوشت جامعه تابع جو روانی و مغلوب احساسات زود گذر میشوند.
مولوی تأکید کرد: در انتخابگری باید با پرهیز از هر گونه حب و بغض، حرفهگرایی و تخصصگرایی و تبارشناسی دقیق مسئله، مهمترین شاخص و معیار در انتخاب باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد افزود: اصل بعدی، «تکلیفانگاری انتخاب و مسئولانگاری خویشتن» است یعنی فرد در قبال انتخاب در پیشگاه خدا، وجدان و اخلاق و خرد مسئول است. این نظام اسلامی بر مبنای توحید و یکتاپرستی با نثار جان هزاران شهید و هزینههای گزاف روانی و عاطفی و اقتصادی، امروز با انتخاب ما در آستانه صعود یا خدای ناکرده سقوط قرار میگیرد لذا باید برای انتخاب خود مسئولیت قبول کنیم و پاسخگو باشیم یا به تعبیر مرحوم ابتهاج: «حالیا چشم جهانی نگران من و توست».
مولوی اصل ششم را «امانتانگاری مناصب و صندلیهای قانونگذاری کشور» دانست و گفت: به تعبیر قرآن کریم، باید امانات را به اهلش سپرد پس ما حق نداریم این امانت را بر مبنای هوس و دل بخواهی واگذار کنیم. خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا» (نساء/۵۸ )، یعنی خدا به شما امر میکند که امانتها را به صاحبانش باز دهید.
وی تصریح کرد: اصل هفتم «انتخاب مبتنی بر شناخت اطلاعات» و دقیقاً به این معناست که موفقیت در انتخاب در گرو شناخت جامع است. انتخابهایی که براساس شناخت تفصیلی استوار نباشند فرجام نیکویی ندارند، بنابراین تحصیل شناخت نسبت به مورد و متعلق انتخاب از الزامات اخلاقی انتخابگری است.
مولوی «اجتناب از حرص و طمع در انتخاب» را نیز یادآور شد و گفت: اینکه ما صرفنظر از شایستگی و صلاحیت صرفاً به این انگیزه فردی را انتخاب کنیم که او برای ما کارچاقکنی کند یا گرهی را از کار فرو بسته ما بگشاید یا منصبی برای ما دست و پا کند و یا ما را از رانتی بهرهمند کند، از مواضع انتخابهای غیراخلاقی است.
این مدرس دانشگاه اصل نهم حاکم بر اخلاق انتخابگری را «انتخاب دانشبنیان» دانست و ادامه داد: از آنجا که امروزه مناصب و پستها هر کدام مربوط به یک دانش خاص است، وقتی در موضع انتخاب هستیم باید ملاک تخصص را مورد توجه قرار دهیم. مثلاً در خصوص نماینده مجلس هر چقدر افراد منتخب اشراف بیشتری به قوانین و نقصان و زیادتهای نظام حقوقی کشور در بخشهای مختلف داشته باشند، در ریلگذاریهای اقتصادی و اداری کشور موفقتر خواهند بود.
مولوی در پایان گفت: «معرفی افراد صاحب صلاحیت به دیگران» اصل دهم حاکم بر انتخابگری است با این توضیح که ما بهعنوان فرد آگاه پس از اشرافِ شناختی نسبت به فرد و افراد واجد شرایط، از حیث اخلاقی موظفیم به دیگران هم در خصوص اصل گزینشگری و مشارکت و هم در مورد مصادیق، آگاهیبخشی داشته باشیم و دلایل و مستندات خود را به اطرافیان در فضای مجازی و غیر مجازی تبلیغ کنیم.
انتهای پیام