محمدحسین عاشورایی زندگی کرد و عاشورایی شهید شد
کد خبر: 3859236
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۱

محمدحسین عاشورایی زندگی کرد و عاشورایی شهید شد

گروه اجتماعی ـ مادر بسیجی شهید محمدحسین حدادیان گفت: پسرم اهل نماز اول وقت بود و همیشه می‌گفت که برای تعقیبات نماز فرصت ندارم و تنها به تسبیحات حضرت زهرا(س) اکتفا می‌کنم زیرا بیان این تسبیحات ثواب هزار نماز را دارد اینها حرف‌های یک عالِم نیست بلکه صحبت‌های یک جوان 22 ساله است که تمام عمرش را ولایی و عاشورایی زندگی کرد و عاشورایی شهید شد.

به گزارش ایکنا از چهارمحال‌وبختیاری، محمدحسین حدادیان، دانشجوی علوم سیاسی،  بسیجی متولد سال 74 است که اول اسفندماه سال 96 در درگیری با فرقه ضاله صوفیه در غرب تهران توسط اشرار به شهادت رسید.

پدر و مادر این شهید بزرگوار شب گذشته در جشن چهل‌سالکی بسیج میهمان چهارمحال‌وبختیاری بودند که به پای صحبت‌های شیرینشان نشستیم و مجموع صحبت‌ها را در ادامه می‌خوانید؛

پدر شهید محمدحسین حدادیان درخصوص فرزندش بیان کرد: فرزندم بسیجی واقعی از نوع آتش‌ به اختیار و خادم‌الحسین بود که از چهارسالگی به مسجد می‌رفت و از هفت سالگی وارد پایگاه‌ بسیج شد.

وی ادامه داد: فرزندم حلال خدا را حلال و حرام او را حرام می‌دانست، همیشه حریم‌ها را حفظ می‌کرد و مقام معظم رهبری را به عنوان ولی‌فقیه زمان بدون چون و چرا پذیرفته بود.

حدادیان اظهار کرد: تمام ما در طول زندگی بر سر دوراهی‌هایی قرار می‌گیریم که راه راست و چپ را به درستی نمی‌توانیم تشخیص دهیم اما محمدحسین تمام مطالبی را که مقام معظم رهبری در سخنرانی‌هایشان می‌فرمودند در دفتری یادداشت می‌کرد و تمام دستورات را سرلوحه زندگی خود قرار می‌داد.

در ادامه، فاطمه تاجیک، مار شهید محمدحسین حدادیان سخنش را با یک قدردانی از جانب فرزند شهیدش از مردم ولایت‌مدار چهارمحال‌وبختیاری آغاز کرد و گفت: از طرف خودم و فرزندم از بیداری و بصیرت شما ملت  تشکر می‌کنم که این‌گونه پشت ولایت‌فقیه ایستادید و هم در اغتشاشات شرکت نکردید و هم برای حمایت از مردم کشورتان پیش‌قدم بودید.

وی ادامه داد برای اینکه خوب بمیریم باید خوب زندگی کنیم، یک بسیجیِ واقعی ابتدا باید غیرت بسیجی داشته باشد، اگر بسیجی در برابر دشمن سینه ستبر می‌کند حتماً به یک آگاهی رسیده است و می‌داند اکنون زمان آن رسیده که از جان خود برای باورهایش بگذرد؛ محمدحسین دو سال قبل از شهادتش برای دفاع از حرم خانم زینب(س) به سوریه رفته بود و زمانی که برگشت غیرتمندانه‌تر برای دفاع از نظام تلاش می‌کرد تا جایی که جانش را با اِرباً اِربا کردن بدنش از او گرفتند.

نحوه شهادت محمدحسین

پدر محمدحسین در رابطه با نحوه شهادت فرزندش این چنین گفت: اول اسفندماه 96 فتنه‌ دراویش در غرب تهران شکل گرفت که یک ماه به طول انجامید؛ جمعی از پیروان فرقه ضاله صوفیه از قبل مواد منفجره، چوب و سنگ بسیاری به یک ساختمان بلندی منتقل کرده بودند و شب شهادت حضرت زهرا(س) درگیری در غرب تهران بالا گرفت و دراویش یک خیابان را تصرف کرده بودند، محمد حسین بعد از جلسه هیئت به خیابان مذکور رفت و ساعتی بعد نیز من به او ملحق شدم.

وی ادامه داد: در محل نیروهای سپاه و بسیج همه حضور داشتند اما اجازه برخورد به آن‌ها داده نمی‌شد، ساعت 3:30 صبح از فرزندم جدا شد و ساعت چهار صبح محمدحسین اسیر و چندی بعد به شهادت رسید.

قسمتی از جمجه محمدحسین کاملا له شده و چشم چپش کامل تخلیه شده بود، بالغ بر 50 تیر از اسلحه شکاری نیز از پیشانی تا شکم او اصابت کرده بود. همچنین از کمر به پایین پسرم با چاقو و تیغ موکت‌بری بریده شده بود، آن شب محمدحسین برخلاف بسیاری از مردم که در خواب بودند خواب نداشت و اینگونه مزدش را گرفت.

شهید

حدادیان اظهار کرد: اولین کسی که از ما حمایت کرد مقام معظم رهبری بودند و بعد از آن دانشگاه‌ها و حوزه‌های علیمه نیز به حمایت برخواستند، ما به این جوانان بدهکار هستیم.

پدر شهید با بیان اینکه اگر خون پسرم نمی‌ریخت فرقه‌ای که مورد لعن امام رضا(ع) و امام صادق(ع) بود رسوا نمی‌شد، گفت: محمدحسین آتش به اختیار بود البته منظور از آتش به اختیار بودن هرج و مرج نیست بلکه یعنی بزنگاه‌ها را بشناسیم و تصمیم درست بگیریم که محمدحسین تصمیم درستی گرفت چرا که راهش را از قبل انتخاب کرده بود.     

در ادامه این مادر شهید اظهار کرد: زمانی که فرزندی به جبهه می‌رود مادرش کمتر منتظر او است و می‌داند که ممکن است دیگر بازنگردد اما زمانی که پسرش به هیئت برود قطعاً منتظر او می‌ماند. اما کار من به‌گونه‌ای شد که محمدحسینم را در فاصله چند خیابان از منزل به روش داعشی‌ها به شهادت رساندند که شهادتش در نزدیکی منزلش یک موضوع و نحوه شهادتش موضوع دیگری است.

تاجیک ادامه داد: محمدحسین بارها و بارها در منزل تمام‌قد می‌ایستاد سینه ستبر می‌کرد و روبه من می‌گفت که حضرت زهرا(س) در دفاع از امامش به شهادت رسید و ما هم باید در دفاع از اماممان جان خود را فدا کنیم؛ همیشه از عشق و علاقه‌اش به خانم حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) در منزل صحبت می‌کرد و می‌گفت هر کسی لیاقت این عشق را ندارد.

وی افزود: بارها و بارها از سقیفه که حق حضرت زهرا(س) بود و از خلافت حضرت علی(ع) که از او غصب شد می‌گفت تا به زمان حاضر و غربت امام خامنه‌ای برسد و در انتها می‌گفت: «مادر بمیرم برای غربت آقا، اگر مردم زمان امام علی(ع) هنوز زنده بودند قطعاً مقابل این امام نیز می‌ایستادند» اما اکنون متوجه شدم که چرا هر روز این مطالب را برای من تکرار می‌کرد چون او می‌دانست که روزی خواهد رفت و من می‌مانم و باید این حرف‌ها را به عنوان امانت به دیگران برسانم.

محمدحسین اهل نماز اول وقت بود

تاجیک در رابطه با اخلاق پسرش گفت: محمدحسین اهل نماز اول وقت بود و همیشه می‌گفت برای تعقیبات نماز فرصت ندارم و تنها به تسبیحات حضرت زهرا(س) اکتفا می‌کنم زیرا بیان این تسبیحات ثواب هزار نماز را دارد؛ اینها حرف‌های یک عالِم نیست بلکه صحبت‌های یک جوان 22 ساله است که تمام عمرش را ولایی و عاشورایی زندگی کرد و عاشورایی شهید شد.

محمدحسین عاشورایی زندگی کرد و عاشورایی شهید شد

وی ادامه داد: پسرم همیشه قبل از خواب روضه گوش می‌داد و زیارت عاشورا و هیئت را ترک نمی‌کرد، او خادم‌الحسین بود و به لباس هیئتش افتخار می‌کرد و می‌گفت دنیا را با این لباس عوض نمی‌کنم.

در ادامه، پدر محمدحسین بیان کرد: هیچ‌گاه حتی اگر حرفی برخلاف میل او می‌زدم مرا با خشم و غضب نگاه نمی‌کرد و بعد به مادرش می‌گفت چرا پدر این مسئله را بیان می‌کند و..ما به عنوان خانواده او مدیونش هستیم.

حدادیان ادامه داد: بسیاری از جوانان از ما می‌خواهند برایشان دعا کنیم تا شهید شوند اما نبود محمدحسین برایمان سخت است تا نیم ساعت قبل شهادتش همراه او بودم و به محض شهدید شدنش پیکرش را دیدم لذا این دعا را برای جوانی نمی‌کنم و برایشان دعای عاقبت‌بخیری می‌کنم.

در ادامه پدر شهید بخشی از وصیت‌نامه این شهید بسیجی را قرائت کرد.

وصیت‌نامه بسیجى شهید محمدحسین حدادیان؛

بسم رب الشهداء و الصدیقین

«خوشا آنان‌ که شهادت قسمتشان مى‌شود. خدا مى‌داند که بر خود واجب دانسته که به پیروى از على اکبر امام حسین در جبهه‌هاى حق علیه باطل حضور پیدا کنم و از حرم عمه سادات در حد توان خود دفاع کنم که در روز قیامت شرمنده مادر سادات حضرت زهرا (س) و ارباب بى‌کفنم نباشم. جان ناقابلى دارم که پیش‌کش حضرت صاحب‌الزمان و نائب بر حقش امام خامنه‌اى مى‌کنم . مادر و پدر عزیزم؛ دست شما را مى‌بوسم و از شما مى‌خواهم بابت تمام اذیت‌هایى که کردم مرا حلال کنید و از حرف آن‌هایى که مى‌گویند ما براى پول و مادیات دنیا رفتیم ناراحت نشوید. پیرو خط رهبرى باشید که قطعاً راه درست و راه امام زمان ع(ج) مى‌باشد. اگرشهید نشویم مى‌میریم. خدا مى‌داند که چقدر در سینه‌ام حرف‌هایى دارم که حاکى از مظلومیت این سید، امام خامنه‌ا ی غریب اولاد پیغمبر است که حتماً فکر کردن به آنها مرا و امثال من را آزار مى‌دهد.»

مادر شهید محمدحسین در خصوص وصیت‌نامه، گفت: وصیت‌نامه داستانی نیست که بخوانیم و رد شویم بلکه یک پیامی از ماحصل زندگی یک شهید است؛ محمدحسین در این وصیت‌نامه از ما می‌خواهد پیرو خط مقام معظم رهبری باشیم که قطعاً راه درست و راه امام زمان همین است و ابتدا و انتهای این وصیت گفته است که خدا می‌داند یعنی راهش را انتخاب کرده و خدا را شاهد حرف‌هایش قرار داده است.

وی تصریح کرد: در عالم دو گروه حق و باطل وجود دارد که باید عضو یکی از این دو گروه باشیم و راه میانه‌ای نداریم که محمدحسین برایمان روشن کرده است اگر می‌خواهید در راه امام زمان(عج) که راه درست است، باشید باید پیرو خط رهبری باشید یعنی اگر بگویید منتظر امام زمان(عج) هستیم و از دستورات نائب برحقش امام خامنه‌ای(مدظله العالی) اطاعت نکنید منتظر واقعی نیستید و حق انتظار را ادا نکرده‌اید. 

انتهای پیام
captcha