نگذارید خون من به اسلحه خشک شود

شهید عبدالعظیم باقری در قسمتی از وصیت‌نامه خود چنین گفت: همیشه در صحنه باشید و پیرو ولایت فقیه باشید.

زندگی‌نامه:
عبدالعظیم باقری، سوم شهریور 1343، در شهر نقنه از توابع شهرستان بروجن به دنیا آمد. پدرش قربانعلی و مادرش مروارید نام داشت.

وی تا مقطع دوم راهنمایی درس خواند و بعد به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور پیدا کرد. سرانجام نوزدهم آبان 1361، در عین خوش توسط نیروهای عراقی براثر اصابت ترکش به سر، شهید شد.

مزار این شهید والامقام در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. گفتنی است برادر وی محمدباقر نیز به شهادت رسیده است.
وصیت‌نامه:
«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیکمْ إِذْ جاءَتْکمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیهِمْ ریحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرا»
(ای کسانی که ایمان آورده‌اید! یاد کنید نعمت خدا بر شما را، آنگاه‌که لشکریانی به‌سوی شما آمدند و ما بر آن‌ها تندبادی و [نیز] لشکریانی که آن‌ها را نمی‌دیدید فرستادیم و خداوند همواره به آنچه می‌کنید بیناست)
به نام خدا و با یاد امام خمینی(ره) و در انتظار ظهور امام زمان(ع)

سلامی گرم از میان دود و آتش. سلامی گرم از میان غرش توپ و تانک. سلامی گرم از میان ترکش خمپاره‌ها. سلامی گرم از میان قلب‌های صاف و پاک و جان‌های بر کف نهاده. سلام بیکران بر مادر شهیدپرور و مهربانم که دومین گل از گل‌های خود را پرپر می‌بینی. مدتی تا حمله و عملیات باقی نمانده است. امیدوارم خداوند مرا جز مسافران شهدا قرار دهد.
مادر، برادر و خواهران عزیزم: از شما می‌خواهم در مرگم شیون و زاری نکنید، زیرا باعث تضعیف روحیه دیگران و خوشنودی دشمن می‌شود. می‌دانم که تحمل دو داغ خیلی سخت است. اگر در دنیا کمی سختی تحمل‌کنید می‌توانید در آخرت آسوده‌خاطر باشید. مادر جان به‌جای گریه و شیون برایم دعا کن و از خدا بخواهید که این قربانی‌ها را همانند اسماعیل و قاسم‌های خود قبول کند. از شما برادرانم می‌خواهم که راه پرافتخار من را ادامه دهید، نگذارید خون من به اسلحه خشک شود. خون ما باید در دریای اسلام ریخته شود و درخت اسلام را آبیاری کند.
در آخر از همه شما می‌خواهم که همیشه در صحنه باشید و پیرو ولایت‌فقیه باشید.
بنده حقیر را حلال کنید.
عبدالعظیم باقری

انتهای پیام