طعم تلخ شناخت بیشتر ایرانیان از انسان غربی نسبت به فلسطینی + صوت
کد خبر: 4182041
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۲
سفر بر بال‌های کتاب/ سفرنامه «الی...»

طعم تلخ شناخت بیشتر ایرانیان از انسان غربی نسبت به فلسطینی + صوت

فائضه غفارحدادی با با بیان آنکه ما، انسان غربی را خیلی بیشتر و بهتر نسبت به انسانی که در منطقه شامات و فلسطین زندگی می‌کند می‌شناسیم تأکید کرد: این تلخ است که مخاطب ایرانی آشنایی با انسان فلسطینی ندارد یا اگر وجود داشته باشد این آشنایی بسیار بسیار کمرنگ است. کتاب «الی...» تلاشی برای افزایش این شناخت است.

تلخ است که ایرانیان انسان غربی را بیشتر از انسان فلسطینی می‌شناسند + صوتسال‌های سال است که سرزمین‌های مسجدالاقصی به دست انسان‌هایی افتاده است که می‌توان گفت هیچ بویی از انسانیت نبرده‌اند. کسانی که خویی از انسان بودن ندارند. کتاب «الی...» به قلم فائضه غفارحدادی سفرنامه شامات و حدود سرزمین‌های اشغالی است که از سوی انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است.

این سفر برای آشنایی بیشتر با یک خانواده فلسطینی صورت گرفته است. در این سفر، مکان‌های مختلف لبنان از دریچه چشم «ابو یاسر»، میزبان فلسطینی نشان داده می‌شود و همین مسئله باعث شده تا سراسر سفرنامه بوی فلسطین بدهد.

آنها ابتدا از بیروت در امتداد مدیترانه، به صیدا می‌روند و از میان جنگل و دشت‌های سرسبز به جنوب لبنان و مرزش با سرزمین‌های اشغالی سفر می‌کنند و در پارکی به اسم «ایران» درباره وطن‌شان گفت‌وگو می‌کنند. در آسمان «مِلیتا» غذا می‌خورند و وارد اردوگاه «صبرا و شتیلا» می‌شوند و جان سالم به در می‌برند.

در طول این سفر یک هفته‌ای، آنها یک نگاه کلی از گذشته و حال سرزمین شامات به دست می‌آورند، از داشته‌ها و نداشته‌هایشان مطلع می‌شوند و ناخودآگاه همه را با ایران مقایسه می‌کنند. فارسی بلد بودن چند نفر از خانواده میزبان و سابقه زیست آنها همزمان در لبنان، ایران و فلسطین، از جمله نکات مهم و مثبتی هستند که سبب می‌شود این سفر کوتاه با شنیدن و لمس تجربه‌های ارزشمند آن‌ها غنی‌تر شود.

آنچه در ادامه می‌آید نخستین گزارش از سلسله گزارش‌های خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) است که به مناسبت سی‌ویکمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران است که در قالب معرفی کتاب به گفت‌وگوی با او پرداخته‌ایم و این‌بار دلیل خلق اثر از زاویه دید نویسنده و خالق آن با روایتی متفاوت و صریح مورد پرسش قرار می‌گیرد، گفت‌وگوهایی که علاوه بر وجه معرفی و شرح دلیل نگارش، نگاه نقادانه‌ای را در بطن خود میزبانی می‌کند، نقدی عادلانه، منصفانه و موشکافانه. با نخستین گزارش و گفت‌گوی ایکنا با فائضه غفارحدادی و کتاب «الی...» همراه باشید.

غفرحدادی در گفت‌وگو با ایکنا گفت: کتاب «الی...» سفرنامه‌ای در قالب سفری هفت تا هشت روزه به کشور لبنان، همراهی با خانواده‌ای فلسطینی، سفری که با آنها در این کشور به ویژه در جنوب لبنان و همچنین نگاهی به اردوگاه‌هایی که در این کشور وجود داشت، است.

وی با بیان آنکه مهم‌ترین ویژگی و جذابیت این سفر قالب همراهی با یک خانواده فلسطینی بود که این بار از زاویه دید آنها به عنوان افرادی که در کشور لبنان زندگی می‌کردند به نزدیکی مناطق اشغالی فلسطین رفتیم اظهار کرد: انتخاب این زاویه دید و روایت آن بسیار متفاوت بود و همین من را برای مکتوب کردن آن به اشتیاق آورد و حاصل آن به کتاب سفرنامه «الی...» بدل شد.

کد

سفرنامه‌ای که ناخوادآگاه شکل گرفت

غفار حدادی با بیان آنکه سفر به کشور لبنان سفری برنامه‌ریزی شده نبود و هدف او دیدار با خانواده فلسطینی و جمع‌آوری خاطرات آنها برای نگارش اثر جدیدم بود، یادآور شد: پیشتر در قالب سفری که این خانواده به ایران داشتند آشنایی ضمنی با آنها پیدا کرده بودم. هدف از این سفر تکمیل آن اطلاعات و افزایش آن بود. اما وقتی این سفر و همراه با این خانواده در لبنان محقق شد متوجه شدم که نوع بی‌تکلف این برخورد و عدم برنامه‌ریزی این سفر در کنار سادگی همراهی آن خانواده با من می‌تواند اطلاعات و آورده‌های بیشتری در اختیارم بگذارد.

وی ادامه داد: به همین سبب تصمیم گرفتم همراه آنها برای کسب تجربه بیشتر حرکت و سفری در کشور لبنان داشته باشم تا این بار از زاویه دید یک خانواده فلسطینی به روایت آنچه مد نظرم است بپردازم. همچنین دریافتم مواجهه غیر مستقیم با این خانواده فلسطینی می‌تواند اطلاعات بیشتری به مخاطب بدهد تا اینکه من بخواهم کتاب را در قالب آشنایی‌ای که با آنها داشتم بنویسم.

نویسنده کتاب «الی...» با اشاره به آنکه نگارش این اثر بعد از بازگشتم به ایران در قالب و شکل سفرنامه شکل گرفت افزود: به عنوان نویسنده در طول این سفر آن ابزار نویسندگی، شامل نگاه تیزبین و همراهی با تمام حواس پنج گانه را همراه داشتم و سعی کردم در بازگشت به ایران جذابیت‌ها و اولویت‌هایی که می‌تواند روایت و زاویه دید آن خانواده فلسطینی با خاک و موطن اصلی آنها که سال‌ها از آن دور افتاده‌اند برای مخاطب داشته باشد را به رشته تحریر درآورم.

کد

روایت بی‌واسطه زندگی خانواده فلسطینی 

غفارحدادی در پاسخ به این پرسش که مخاطب در مواجهه با کتاب «الی...» و شکل نوشتار آن فارغ از نگاه سفرنامه به عنوان هدف اصلی، این اثر را گاه در قامت یک تاریخ شفاهی درمی‌یابد؛ آیا این انتخابی عامدانه بوده و یا خیر یادآور شد: قطعاً حس کنجکاوی فصل مهمی از رفتار یک نویسنده را شکل می‌دهد. بر همین اساس به سبب اتفاقی که شاید تجربه آن یک بار برای هر فردی مانند سفر به منطقه شامات و یا همراهی با یک خانواده فلسطینی در کشور لبنان آن هم نزدیک اردوگاه‌های فلسطینی به وقوع می‌پیوندد موجب شده غلبه احساس از یک سو و از سوی دیگر پاسخ دادن به پرسش‌های ذهنی یک فرد در مقام نویسنده و بعد قسمت کردن آن در قالب شکل روایت‌های خانواده فلسطینی که فصلی از این تلخی‌ها را تجربه کرده همه دست به دست یکدیگر دهد تا شاهد در هم غلطیدن قلم و روایت به شکل ناخودآگاه از سفرنامه به روایت در حوزه تاریخ شفاهی باشیم.

تلخ است که ایرانیان انسان غربی را بیشتر از انسان فلسطینی می‌شناسند + صوت

این نویسنده در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر چرایی تبلور زبان شاعرانه در فرازهایی از این کتاب به خصوص وقتی با خاطرات آن خانواده فلسطینی در سفر به ایران و زندگی‌شان همراه می‌شود، یا قدم زدن در پارکی در لبنان که به نام «ایران» است گفت: تجربه انتقال چنین دست از داده‌ها و اطلاعاتی از یک سو برای شخص من در مقام نویسنده و همچنین بازتاب و انتقال آن برای مخاطب ایرانی که شناختی متفاوتی از سختی‌ها و مصائبی که بر آنها گذشته، دارد؛ این بار با قطعیت می‌توانم بگویم که در غلتیدن قلم به زبان روایت شاعرانه کاملاً امری ناخودآگاه بوده و به هیچ وجه تعمدی در انتقال این مسئله وجود نداشته است.

وی با تأکید بر آنکه مخاطب ایرانی آشنایی با انسان فلسطینی ندارد یا اگر وجود داشته باشد این آشنایی بسیار کمرنگ است، به همین سبب تلاش کردم تا در قالب این اثر این پیوند و آشنایی اتفاق بیفتد تصریح کرد: ما، انسان غربی را خیلی بیشتر و بهتر نسبت به انسانی که در منطقه شامات و فلسطین زندگی می‌کند می‌شناسیم. در حالی که زندگی و زیست این افراد بسیار بیشتر از افراد غریب به فرهنگ و زندگی ما ایرانی‌ها نزدیکتر است.

کد

غفارحدادی در پاسخ به این پرسش که مدت‌های زیادی تجربه در مناطق اشغالی و دوری از وطن تا چه حد در روابط، زیست و زندگی فلسطینیان ساکن در لبنان تغییر ایجاد کرده است گفت: پدربزرگ «ابو یاسر» در فلسطین خانه داشته و شاید دوری این خانواده از موطن اصلی‌شان سه نسل را نیز رد کرده است؛ اما وقتی همراه آنها به جنوب لبنان و نزدیک مرز با فلسطین سفر کردم، درخشش چشم‌های‌شان در افق مرز و کشوری که پیشاروی‌شان قرار دارد؛ آن اشک شوق و شادی که در برق چشمان‌شان می‌درخشید، همه و همه نشان دهنده عرق، عشق و علاقه‌ای است که به موطن خود دارن. وطنی که حال در غصب رژیم صهیونیستی و اسیر چنگال آنهاست.

وی اظهار کرد: نکته مهم بعدی آن است که این فاصله گرفتن به هیچ وجه باعث نشده تا آنها و دیگر فلسطینیان حاضر در لبنان سرزمین مادری خود را فراموش کنند.

گزارش، روایت و گفت‌وگو از امین خرمی

انتهای پیام
captcha