محمدعلی قربانی، کاتب قرآن و متولد سال 1351 در تهران است. او از محضر اساتیدی چون زندهیاد یوسف خاموشی افشار و غلامحسین امیرخانی بهره برده است و درجه یک هنری در رشته نستعلیق و نسخ را از شورای ارزشیابی وزارت ارشاد اسلامی در سال 1392 اخذ کرده و درجه استادی را از شورای ارزشیابی انجمن خوشنویسان رشته نسخ در سال 1391 کسب کرده است. او در سال 89 و 81 برگزیده نخست جشنواره خوشنویسی جهان شده است. قربانی تاکنون یک بار قرآن را به صورت کامل نگاشته است و دومین قرآن را در دست نگارش دارد. به همین جهت با او گفتوگویی داشتیم که مشروح آن را در زیر میخوانید.
محمدعلی قربانی با اشاره به تبحر تدریجی یک خوشنویس برای نگارش قرآن و کتب ادعیه اظهار کرد: یک خوشنویس در سالهای اولیه فعالیتش نمیتواند ابتدا به ساکن نگارش قرآن را آغاز کند و معمولاً کاتبان از نگارش آیهها و سورههای کوچک شروع میکنند و نهایتاً به تبحر تدریجی دست مییابند تا پس از گذر زمان و پیگیری مجدانه بتوانند به خوشنویسی قرآن اقدام کنند. من سالها به عنوان مدرس نستعلیق در انجمن فعالیت میکردم و سپس خط نسخ را آموختم و به آن بسیار علاقه داشتم و پس از گذراندن آموزشهای حرفهای وارد باز کار شدم و دو بار منتخب مفاتیحالجنان را نگاشتم و چون علاقه فراوانی به این امر داشتم، برایم بسیار دلنشین بود. پس از آن نگارش سورههای مختلف قرآن در جزء سی را آغاز کردم و چند سال بعد با حمایت مرکز طبع و نشر قرآن کریم موفق شدم کل قرآن را به صورت کامل خوشنویسی کنم. خوشنویسی این قرآن نزدیک به دو سال و نیم طول کشید و به لطف خداوند بالاخره چاپ شد و پس از آن نیز نگارش دومین قرآن را به سفارش مرکز طبع و نشر آغاز کردم.
وی درباره نقش دولتها در اشاعه هنر بخصوص هنری دینی و آیینی اظهار کرد: در کشور شرایطی حاکم است که با وجود اینکه همه مدعی حمایت از اسلام و قرآناند اما در این زمینه فعالیت مثمرثمری انجام نمیشود، زیرا اغلب مسئولان نه در این زمینه دلسوزند و نه میدانند و نه تلاش میکنند که به آگاهی دست یابند. جالب است بدانید که یکی از مسئولان قرآنی کشور در جلسهای مطرح میکرد که چرا باید قرآن را خوشنویسی کرد، زیرا قرآن تایپی را مردم راحتتر میخوانند و متأسفانه هنرمندان ما در چنین فضایی زیست میکنند و به همین جهت نمیتوان انتظار داشت که انواع هنر به خصوص هنر قرآنی شکوفا شود.
این استاد خوشنویس درباره انتخاب خوشنویسی به عنوان یک حرفه اظهار کرد: فراگیری هنر بهطور کلی سبب میشود انسان به سمت متعالی شدن گام بردارد. اما مهمترین سرمایه هر فردی عمر اوست. بنابراین در چنین شرایطی به هیچ کس توصیه نمیکنم که خوشنویسی را به عنوان حرفه انتخاب کند. من به تمام این امور واقف بودم و این حرفه را با تمام دشواریهایش پذیرفتهام.
نگارش برخی آیات خاطرهانگیزند
قربانی در ادامه درباره نگارش اولین قرآنش تصریح کرد: خوشنویسی هنری است که هرچه در آن ممارست بیشتری به خرج دهید کیفیت اثر بهتر میشود و خوشنویس باید از نظر روحی و روانی هم آمادگی کافی برای نگارش اثر را داشته باشد. در حین نگارش اولین قرآنم بود که پدرم را از دست دادم و این قرآن را در شرایط سختی به پایان رساندم. اما اقتضای زندگی این چنین است و نمیتوان بخشی از زندگی را کاملاً تحت کنترل قرار داد تا بتوان یک اثر هنری آفرید، اما نگارش برخی آیات و سورهها گاهی برای آدم بسیار خاطرهانگیز میشود.
این استاد خوشنویس در سؤالی مبنی بر اینکه میتوان خوشنویسی را به عنوان اشتغال برای خود برگزید اظهار کرد: برای من خوشنویسی به عنوان حرفهام محسوب میشود و سالهاست در زمینه نسخ و نستعلیق فعالیت میکنم اما نمیتوان این هنر را به عنوان شغل به دیگران پیشنهاد کرد زیرا زمینه اشتغال معمولاً در شرایطی فراهم میشود که آن هنر عمومیت بیشتری داشته باشد. نه در امر خوشنویسی که یک هنر تقریباً اختصاصی است و مخاطبان خاص خودش را دارد. خوشنویسی یک هنر دیریاب و سخت است و ظرایفی دارد که گاهی باید سالها بگذرد تا بتوان به مفهوم آن دست یافت. معمولاً شما کمتری کسی را مشاهده میکنید که یک تابلوی خوشنویسی سفارش دهد و یا خریداری کند، حتی اگر بسیاری از افراد تمکن مالی داشته باشند بازهم اولویتهای دیگری برای صرف هزینه دارند. مخاطبان باید به سطحی از آگاهی رسیده باشند تا ارزش برخی هنرها را دریابند و فرد در مواجهه با یک اثر هنری باید بتواند یک ارتباط روحی و عاشقانه با اثر برقرار کند که متأسفانه این اتفاق عمومیت ندارد.
وی درباره سیاستگذاری اسلامی درباره حمایت از هنرهای دینی و قرآنی اظهار کرد: در بسیار از کشورهای اسلامی ارزش فراوانی برای هنرهای آیینی و قرآنی قائلاند و یکی از دوستان خوشنویسم میگفت که سالها پیش برای یک سفر شخصی به دبی رفته بود و وزیر فرهنگ آنها به استقبالش آمده بود، در حالی که این سفر کاملاً شخصی بود و برخورد آنها در آن زمان بسیار فاخر و جالب بود.
برای همه فرش قرمز پهن نکردهاند
این کاتب قرآن درباره مهاجرت هنرمندان به خارج از کشور اظهار کرد: وضعیت هنرمندانی که به خارج از کشور مهاجرت میکنند شباهت چندانی به مهاجرت نخبگان علمی ندارد و آنجا برای همه هنرمندان فرش قرمز پهن نکردهاند و البته این استقبال یا عدم استقبال به میزان اعتبار و شهرت خوشنویس هم بازمیگردد و نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که جمعیت خوشنویسان افزایش یافته و بازار از این هنر اشباع شده است. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که از آثار همه هنرمندان به یک میزان استقبال شود و شاید مزیتی که کشورهای همسایه و مسلمان بر ما دارند این است که آنها نظمی به این موضوع دادهاند و انسجام خاصی دارند و در جشنوارههایی که برگزار میکنند وحدت رویه خوبی دارند، زیرا آنها خطشان با ما متفاوت است و مردم خوشنویسیشان را به طور کلی نمیتوانند بخوانند اما جایگاه افراد در آنجا تثبیت شده است، به خصوص که اعتبار فراوانی برای هنرمندان درجه یکشان قائلاند.
در کشور شرایطی حاکم است که با وجود اینکه همه مدعی حمایت از اسلام و قرآناند اما در این زمینه فعالیت مثمرثمری انجام نمیشود، زیرا اغلب مسئولان نه در این زمینه دلسوزند و نه میدانند و نه تلاش میکنند که به آگاهی دست یابند. جالب است بدانید که یکی از مسئولان قرآنی کشور در جلسهای مطرح میکرد که چرا باید قرآن را خوشنویسی کرد، زیرا قرآن تایپی را مردم راحتتر میخوانند
وی افزود: این گرایش هنرمندان ما به خارج از کشور نکته تازهای نیست و حدود 20 سال است که این روند شدت گرفته و سالها در این زمینه اعلام خطر شده است و بسیاری از هنرمندان ما که اکنون هم در ایران هستند در حال انجام سفارشهای خارج از کشورند، به خصوص مذهبان و خوشنویسان و این اتفاق کاملاً طبیعی است.
قربانی درباره فروش آثار هنری در حراجیهای تهران به خصوص درباره خوشنویسیهای مطلا و آثاری از این دست اظهار کرد: وجود چنین حراجیهایی در تهران نویدبخش است و مسئولان این رویدادها زحمت فراوانی را متحمل میشوند ولی بازهم اما و اگرهای فراوانی در این زمینه وجود دارد، زیرا در حراجیهای که معمولاً آثار مدرن را میفروشند بسیاری از مسئولان شرکت میکنند و حضور پررنگی هم در این مراسم دارند و به سادگی اسیر تبلیغات شدهاند. جالب است بدانید که هنر مدرن ایران در مقابل هنر مدرن غرب، که حدود 150 تا 200 سال قدمت دارد، چندان درخور توجه نیست، زیرا آنها قبل تر از هنر مدرن، مکاتب گوناگون را گذراندهاند و مراحل شکلگیری این هنر در آنجا درست اتفاق افتاده است و ما در حال گرتهبرداری از آنها هستیم و به طورکلی هنر مدرن ما چندان پیشرفته نیست. اما میبینید که بسیاری از مسئولان ما خودشان درستاندرکارند و این آثار را میخرند و میفروشند و چنان با اشتیاق وارد میشوند که جای تعجب است و در حوزه هنر سنتی کمتر این اتفاق رخ میدهد و گاهی حس میکنی که از برپایی نمایشگاههای هنر سنتی شرم میکنند و علاقهای به این موضوع ندارند.
نگاه به خوشنویسی یک پز فرهنگی است
وی افزود: در دهه 60 چه از نظر رویکرد مسئولان و چه از نظر تبلیغات، خوشنویسی جزء برترین هنرها بود، زیرا در زمان جنگ به آن نیاز فراوانی داشتیم. اما اکنون بسیاری از مسئولان به این هنر پشت کردهاند و حتی به هنرمندان اجازه نمیدهند در این زمینه صحبت کنند. زیرا بارها و بارها به دعوت خودشان موضوعی مطرح میشود و در حد حرف باقی میماند و این هنر تنها به عنوان یک پز فرهنگی مطرح است و جایگاه هنرمندان خوشنویس در حد پوستر تقلیل یافته است. البته باید ذکر کنم که این موارد به علت گله از شرایط موجود نیست و توصیف وضعیت موجود است و من به لحاظ درونی واقعاً از این هنر راضی و خوشحالم.
این کاتب قرآن درباره اظهارنظر مخاطبان که قرآنهای مختلف خوشنویسی شده را شبیه هم میپندارند اظهار کرد: برای تعریف مکاتب خوشنویسی اول باید به ماهیت این هنر اشاره کرد. تفاوت در خوشنویسی مثل سایر مکاتب دیگر نیست مثلاً با هنر نقاشی تفاوت فاحش دارد. اتفاقی که در خوشنویسی رخ داده این گونه است که دوره تکامل خود را طی کرده است. به همین جهت برای اینکه در صورت اتفاق فاحشی رخ دهد به تغییرات عمیقی نیاز دارد. زمانی یکی از هنرجویان من از من سؤال کرد که آیا خوشنویسی هنر است چون بسیاری آن را هنر نمیدانند. بسیاری از مردم معتقدند باید در اصل تفاوت فاحشی رخ دهد تا آن را هنر بدانند و البته این به قابلیتهای افراد بازمیگردد گاهی ما تمام مهارت و توانایی وارد کار نمیشوند و به همین جهت خلاقیت و اتفاق جدیدی هم در اثرش رخ نمیدهد. خوشنویسی هنر وحدت است و به همین جهت انواع گوناگون شاید شبیه به هم به نظر میرسد و از دل این وحدت دچار کثرت میشود، زیرا احوال گوناگونی را تجربه میکند مانند خوشنویسی دیوان حافظ، سعدی و یا قرآن کریم و این کثرت در درون هر فرد اتفاق میافتد. بنابراین حتماً باید مخاطب جنس خوشنویسی را بشناسد و دقیقاً بداند که خوشنویسی در صورت در وحدت حرکت میکند و در بطن هر فرد به کثرت میرسد. هنر فرد با توجه به احوالاتش تعریف میشود، همان گونه که در غرب هم این تعریف انجام شده است و نمیتوان در این زمینه بحث کرد.
وی افزود: نکته دیگری که در کتابت قرآن مطرح است ویژگیهای نگارش قرآن است مثلاً برخی قرآنها در پایان هر صفحه با پایان آیه خاتمه میشوند و گاهی در تعداد سطر و صفحهآرایی باهم متفاوت دارند. البته اینها میتوانند تغییر کنند زیرا کتابت قرآن برای سهولت در خواندن انجام میشود و محدودیتهایی دارد که نمیتوان از برخی ویژگیهای هنری در این مصحف شریف استفاده کرد و باید به همان شکلی که هست بماند و هر خوشنویسی در اجرا میتواند در حد بضاعتش تغییرات محدودی ایجاد کند.
خوشنویسی قرآن آداب خاص خود را دارد
این کاتب قرآن درباره اینکه آیا این محدودیتها مانع بروز خلاقیت میشود یا خیر اظهار کرد: کتابت قرآن یک سبک خاص است و این خصوصیت ویژه را نمیتوان محدودیت نامید، زیرا بعضی از حوزهها ممکن است دچار محدودیت شوند، اما خواست و خاستگاه قرآن این است که ما اجازه نداریم در آن دخل و تصرف کنیم و در کتابت قرآن هدف اصلی هر خوشنویس خوانایی قرآن است و باید در آن مجرا حرکت کرد و همه این موارد دست به دست هم میدهند که ما در خوشنویسی قرآن نتوانیم خلاقیت چندانی به خرج دهیم و ناچاریم در تابلوخطها ابتکار به خرج دهیم و اگرچه در آن هم دستمان چندان باز نیست.
وی در پایان درباره دغدغههایش درباره هنر خوشنویسی گفت: من نگرانم که این هنر در جامعه کمرنگ شود. البته دغدغه یک فرد قطعاً اثرگذار نیست. این روزها شاید خیلی به این موضوع فکر نمیکنم زیرا دریافتهام که این هنر انفرادی است و با هنر هفتم چندان قابل مقایسه نیست. به همین جهت در قالبهای خوشنویسی کتابت از همه ارزشمندتر است و نگارش این همه کلمه ممکن است چیزی برای عرضه نداشته باشد و در هنگام کتابت کاتب قرآن در این هنر حل میشود.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام