به گزارش ایکنا؛ «جنیفر رابین»، تحلیلگر واشنگتنپست، معتقد است که استراتژی دولت ترامپ در دوره پس از خروج از برجام تضعیف اقتصاد ایران است. پایان دادن به معافیت واردات نفت ایران برای کشورهای چین، ژاپن، هند، کره جنوبی و ترکیه بخشی از این استراتژی است، اما این استراتژی چندین اشکال جدی دارد.
نخست اینکه معلوم نیست همه این پنج کشور از سیاست آمریکا تبعیت کنند. دولت ترامپ با لغو معافیتها، امنیت انرژی چین را با تهدید مواجه میکند. آمریکا برای کنترل توسعه سلاحهای هستهای کره شمالی به کمک چین نیاز دارد.
آرون دیوید میلر (Aaron David Miller) و ریچارد سوکولسکی (Richard Sokolsky)، تحلیلگران مسائل بینالمللی، نیز معتقدند که ایالات متحده قادر نخواهد بود تولید نفت ایران را به صفر برساند. از نظر آنها «بعید است عربستان و امارات از بیم ثبات در بازارهای نفتی، به حفظ افزایش تولید خود در بلندمدت ادامه دهند. از سوی دیگر نفت سبک عربستان را نمیتوان جایگزین نفت سنگین ایران، که بسیاری از کشورها برای فرآورههای نفتی خود به آن نیاز دارند، کرد. به دلایل اقتصادی و ژئوپولتیک، ترکیه، چین، هند و احتمالاً برخی متحدان اروپایی راههایی برای تجارت با ایران خواهند یافت. ایران میتواند خروجی نفت از خلیج فارس را کاهش دهد. این کشور تهدید کرده است که تنگه هرمز را میبندد و میتواند عملیاتهای سایبری علیه تأسیسات نفتی در آن سوی خلیج فارس انجام دهد».
علاوه بر کشورهای اروپایی طرف قرارداد ایران در برجام، که به دنبال سازو کاری برای حفظ مبادلات دوجانبه هستند، برخی کشورهای دیگر نیز در پی یافتن راهحلهایی برای حفظ روابط تجاری با ایران هستند.
به نوشته پایگاه خبری تیآرتی، «حامی آکسوی»، سخنگوی وزارت خارجه ترکیه، روز جمعه تأکید کرد: دولت این کشور در پی ایجاد سازوکاری برای حفظ سطح مبادلات بین دو کشور است.
وی اعلام کرد: همچنان معتقدیم که تحریمهای ایران به همکاریهای منطقهای و روابط تجاری آسیب میزند. به آمریکا اعلام کردهایم که تحریم درست نیست و سعی میکنیم ایالات متحده را قانع کنیم.
همچنین پایگاه اینترنتی سیانان به نقل از بیورنار تونهاوگن، تحلیلگر نفتی، نوشت: احتمال به صفر رساندن صادرات نفت ایران بسیار ضعیف است، زیرا چین از درخواست توقف واردات نفت از ایران سرباز زده است و همچنین راههایی برای دور زدن تحریمهای مالی آمریکا دارد.
علاوه بر این اگر فشار تحریمها افزایش یابد، روشن نیست که ایران به میز مذاکره بازگردد یا ترامپ به توافقی بهتر از توافق اوباما با ایران دست یابد. ایران که چند دهه است کم و بیش با تحریم دست و پنجه نرم کرده است و ایالات متحده را از همپیمانان مذاکرهکننده خود جدا کرده و شاهد این امر است که ترامپ همپیمانان خود در سوریه را ترک میکند، برای تسلیم و کنار آمدن با آمریکا دلیلی نمییابد.
سوزان مالونی (Suzanne Maloney)، تحلیلگر مسائل سیاسی، در مطلبی نوشت: دیدگاه دیرینه ترامپ مبتنی بر این است که سابقهاش در مشاجره و چانهزنی در معاملات املاک او را قادر میسازد که بتواند در مذاکره با ایران نتیجهای بهتر از یک دهه سیاست دیپلماسی و تهدید پیشینیان دموکرات و جمهوریخواه خود بگیرد، اما اینکه آیا ایران وارد گفتوگو با ایالات متحده میشود یا اینکه دیگر مقامات دولت ترامپ از چنین رویکردی استقبال خواهند کرد، امری بسیار مبهم است. در واقع به نظر میرسد که دولت ترامپ منتظر است معضل ایران با تغییر رژیم حل شود، بدون اینکه طرح عاقلانهای برای آن داشته باشد.
میلر و سوکولسکی معتقدند هم پومپئو و هم جان بولتون، مشاور امنیت ملی، قهرمانان قدیمی عرصه تغییر رژیم هستند. 12 خواسته را پومپئو سال گذشته از تهران درخواست کرد که شامل درخواست برای تسلیم ایران در توافق هستهای، تغییر رفتار منطقهای، توقف آزمایش موشکهای بالستیک و دیگر اقدامات ایران بود که این مطالبات به زودی محقق نخواهد شد. در میانمدت ایران برای مذاکرات عجله نخواهد کرد؛ ترجیح میدهد منتظر بماند به امید اینکه ترامپ رئیسجمهوری یکدورهای باشد و دولت بعدی به توافق هستهای بازگردد.
فرضیه قدیمی و نادرست مبتنی بر این باور، که میتوان ایران را فقط با فشار اقتصادی از پای درآورد، رؤسای جمهور هر دو حزب، به ویژه جمهوریخواهان، را گمراه کرده است. میلر و سوکولسکی بر این باورند که حکومت ایران همچنان از نظر میلیونها ایرانی مشروعیت دارد و دارای قدرتی عظیم است، از حمایت چین و روسیه برخوردار است و عملاً هیچ اپوزیسیون سازمانیافتهای ندارد. عجیب است که واشنگتن فکر میکند میتواند از چنین حکومتی رهایی یابد. البته به احتمال زیاد ترامپ پیش از رفتن حکومت ایران خواهد رفت.
تحلیلگر واشنگتنپست مینویسد: اگر آمریکاییها واقعاً میخواهند ایران را به میز مذاکره بازگردانند، باید گزینه مذاکره را جدی بگیرند و این به معنای امتیاز دادن و امتیاز گرفتن است.
ترجمه و تنظیم: محسن حدادی
انتهای پیام