به گزارش ایکنا؛ جامعه ایرانی از دیرباز در عزای سالار شهیدان(ع) به برپایی آیینهای گوناگون عزاداری اقدام کرده و نام و یاد شهدای کربلا را از پس قرنها فراز و نشیب، زنده نگاه داشته است؛ تاثیراتی که آیینهای عزاداری و فرهنگ عاشورایی بر جامعه میگذارد و تحولاتی که نگرش جامعه در هر دوره بر سبک و سیاق عزاداریها رقم میزند، سوژه مطالعه بسیاری از پژوهشگران دینی پس از انقلاب اسلامی بوده است، در دهه اخیر نیز مطالعاتی با عنوان جامعهشناسی عاشورایی به سوژهای مهم برای جامعهشناسان بدل شده و آثار پژوهشگرانی همچون محسن حسام مظاهری، جبار رحمانی، نسیم کاهیرده و ... مورد اقبال دانشگاهیان قرار گرفته است. با توجه به اهمیت بررسی رویکرد جامعهشناسانه در مطالعه پدیدههای عاشورایی، خبرنگار ایکنا با نسیم کاهیرده، پژوهشگر جامعهشناسی تشیع و مولف کتاب «عاشورا، مناسک، معنا» به گفتوگو نشسته است که مشروح آن را در زیر میخوانید.
* جامعهشناسی دین امروزه چه اهمیتی دارد؟ به امر پژوهش در جامعهشناسی عاشورایی قائل هستید و در این زمینه فعالیت کردهاید؟
ورود من به رشته جامعهشناسی و پیگیری پژوهشهایی در مقوله عاشورا و مناسک، ریشه در علاقهام به مطالعه آثار دکتر علی شریعتی و نیز، دغدغههایی اجتماعی دارد که همیشه از نوجوانی با من همراه بوده است. در مقطع کارشناسی ارشد با انتخاب و کار روی پایاننامهای با موضوع «تحول نقش واعظ و مداح در مناسک عاشورا» هر چه بیشتر علاقهمند به مطالعه در حوزه جامعهشناسی دین شدم . در این مقطع آشنایی با دکتر سارا شریعتی، یکی از اساتید حوزه جامعهشناسی دین و مؤسس گروه مطالعاتی جامعهشناسی تشیع در دانشکده علوم اجتماعی تهران، به مطالعه آثار ایشان روی آوردم که تأثیر زیادی در سوق دادن من به سمت کار پژوهشی در حوزه دین و مناسک عاشورا داشت. در زمان شروع تحقیق روی موضوع پایان نامهام که مناسک عاشورا بود، آثار پژوهشی دکتر جبار رحمانی و محسن حسام مظاهری، منبع اصلی و پایه کار پژوهشی در زمینه مناسک عاشورا بودند که برای من بسیار مفید و الهامبخش بود.
از پایاننامه ارشد من، مقالاتی با موضوع مناسک عاشورا استخراج شد و در سالهای بعد هم به موضوع مداحی پرداختم. در این مسیر، آشناییام با ماهنامه آیینی «خیمه» به مدیرمسئولی محمدرضا زائری، سردبیری میثم غضنفری و نیز انتشارات خیمه به مدیریت محسن حسام مظاهری، باعث شد مقالاتم در این زمینه مورد اقبال قرار گیرند و امکان مشارکت در یک طرح پژوهشی گسترده با عنوان «فرهنگ سوگ شیعی» و انتشار کتاب «عاشورا، مناسک، معنا» برایم فراهم شود.
در سالهای اخیر مطرح شدن موضوع زیارت و پیادهروی اربعین و تلاش حوزههایی مانند جامعه شناسی و انسانشناسی دین برای توصیف و تبیین موضوع، مرا هم به مطالعه در این زمینه ترغیب کرد، ازجمله مشارکت در یک کار میدانی که سال گذشته با یک تیم پژوهشی زیر نظر دکتر جبار رحمانی صورت گرفت و قرار است نتایج آن انشاءالله به زودی در قالب یک کتاب منتشر شود. در حال حاضر هم مشغول به کار روی کتابی با عنوان «بازنمایی نقش حضرت زینب(س) در نهضت عاشورا» هستم و یک کتاب زیر چاپ با عنوان «جستجوی الگوی سبک زندگی از سیره رضوی» دارم که قرار است به زودی توسط انتشارات فرهیختگان دانشگاه چاپ و منتشر شود.
برای تعریف ساده جامعهشناسی دین میتوان گفت یکی از حوزههای جامعهشناسی است که به نقش دین در جامعه میپردازد. هدف جامعهشناسی دین، مطالعه علمی و غیرجانبدارانه پدیدههای دینی است که انتظار میرود به شکل مستقل و جدا از اهداف ایدئولوژیک و سیاسی صورت گیرد. طبیعتاً چون دین در جامعه ایرانی موضوع بسیار مهم و تعیینکنندهای است، به تبع آن، جامعهشناسی دین و مطالعات این حوزه اهمیت و ضرورت مییابد.
شواهد تاریخی نشان میدهد که ایرانیان به عنوان ملت بزرگ شیعه، همواره مجذوب امام حسین(ع) و مکتب عاشورا بودهاند. مرور وقایع تاریخی ایران به خوبی نمایانگر مقبولیت و قدرت نفوذ گفتمان عاشورا در دورههای مختلف در میان عامه مردم و حتی حاکمان است. اما در جامعه امروز ایران، بخاطر شرایط جدید اجتماعی و تغییرات گسترده در نحوه زیست مردم و نوع دینداری آنها شاهد تنوع ذائقه و سلیقه مذهبی افراد به ویژه نسل جدید و جوانها هستیم که در ایام عزاداری محرم، جلوه بیشتری دارد و طبعاً در میان دینداران، بحثها و چالشهایی را به وجود میآورد. بروز این چالشها، نقطه شروع کار جامعهشناس و ورود جامعهشناسی به موضوع است که سعی میکند جلوتر از جامعه با توصیف شرایط به تحلیل و تبیین پیرامون آن بپردازد و توجه و حساسیت جامعه را نسبت به مسائل و آسیبهای ناشی از آن برانگیزاند.
*چرا با این وجود که دهه محرم فضای معنوی خوبی برای احیای فضایل اخلاقی در افراد ایجاد میکند، اما پس از این ایام، بار دیگر این فضای ذهنی از بین میرود؟ چه راهکارهایی را برای ثبات دستاوردهای محرم سراغ دارید؟
ماهیت مناسک به گونهای است که برانگیزاننده شور و احساس مذهبی است بنابراین از مناسک عاشورا هم چنین ویژگی مورد انتظار است. اگرچه مجالس وعظ در ایام محرم و صفر، پیشینه طولانی دارند و در کنار عزاداری، نوعی آگاهیبخشی و بالا بردن معرفت مردم، همواره مد نظر علما و متولیان دین بوده است ولی این قدرت احساس و شور مذهبی است که هر سال در این ایام خاص محرم و صفر، مردم را در قالب اجتماعات عزاداری دور هم جمع میکند. با فاصله گرفتن از فضای مناسکی محرم و صفر، این احساس مذهبی و قدسی که به مدد حضور در اجتماع عزاداران و مؤمنان در وجود فرد ایجاد شده کمرنگتر میشود. اما این به معنای از بین رفتن تاثیر این مراسم نیست. بینش و معرفتی که به واسطه حضور فرد در فضای مناسکی محرم در تعامل با افراد دیندار و نیز منبرهای وعظ و سخنرانی، به دست میآید، به مرور زمان و با تکرار حضور هر ساله در مناسک تقویت و بازتولید میشود.
درونی شدن معنویات و آثار ناشی از حضور اجتماعی در فضاهای مناسکی محرم امری سوبژکتیو است و فرد با استمرار حضور در چنین فضاهایی و نیز رجوع مستمر به دین و مذهب به عنوان یک مرجع قابل اعتماد و کامل برای همه امور زندگی، میتواند دستاوردهای آن را برای خود تثبیت کند. البته اقدامات نهادی و سازمانی متولیان مناسک محرم در اینجا نقش هدایتگری و بسترسازی را به عهده دارند. هرچه فضای هیئتها و جلسات عزاداری برای مخاطب دینی جذابیت بیشتری داشته باشد و در آن زمینه تعامل عمیق فکری و اعتقادی اثرگذارتری فراهم باشد به تبع آن در ایام دیگر سال امکان بیشتری برای تداوم چنین ارتباطاتی به وجود میآید .ارتباطاتی که هویت و پایه و اساس شکل گیری آن معنویت حضور در مناسک عزاداری محرم است .
در حال حاضر مداحان بخاطر موقعیتی که در مناسک پیدا کردهاند، بیشترین تأثیر اخلاقی و اعتقادی را بر روی مخاطبان دارند. در مجالس عزاداری مشاهده میشود که مداحانی به حساسترین مباحث معرفتی و تخصصی دین – حوزهای که برخورداری از پشتوانه علمی غنی، لازمه پرداختن به آن است و هرکس صلاحیت اظهار نظر در مورد آن را ندارد – ورود پیدا میکنند و با اتکای صرف به تجربیات شخصی و شهودی خویش در مورد اساسیترین اصول اعتقادی و فکری اظهار نظر میکنند و بعضاً هم به ارائه راهکارهای عملی و پیچیدن نسخههای معنوی به ویژه برای نسل جوان میپردازند؛ که محتوای این اظهار نظرها و نسخهها هم گاه پر است از مضامین احساسی و غلوآمیز و غیرمنطقی که فقط مدت کوتاهی ذهن شخص را در فضایی جذاب و شورانگیز به خود مشغول نگاه میدارد؛ چراکه تجربه دینى شخصی معمولاً شامل ارائه نوعى تبیین مافوق طبیعى است و شخص تجربهگر معتقد است تبیین آن تجربه بر مبناى امور طبیعى نارسا و غیر کافى است. بنابراین در عرصههای واقعی زندگی، او را وا مینهد و مشکلی از مشکلات و مسائل او را در مواجهه با جامعه پیرامونیاش حل نمیکند.
*محتوای عزاداری از گذشته تا به حال چه تحولاتی داشته است؟ آسیبهای کنونی عزاداری را چگونه ارزیابی یا تقسیمبندی میکنید؟
بحث تاریخچه عزاداری عاشورا و موضوع تغییر و تحولات پیرامون آن در قبل و بعد از انقلاب در کتاب «رسانه شیعه» اثر محسن حسام مظاهری و کتاب «تغییرات مناسک عزاداری محرم» اثر دکتر جبار رحمانی به تفصیل مطرح شده است که توصیه میکنم دوستان علاقهمند حتماً مطالعه کنند.
به طور اجمال موضوع این است که اجرای مناسک عزاداری عاشورا به صورت منظم در طی قرون متمادی گذشته به منظور حفظ و نگهداری یک سری از مفاهیم و ارزشهای دینی صورت گرفته است. این مناسک در اصل برای انتقال پیامی به جامعه شیعه، در جهت نیرومند ساختن آن برای مقابله با دشواریهای زندگی اجتماعی و غلبه بر دشمنان بوده و همواره از سوی امامان شیعه(ع) نیز بر اجرای آن تأکید شده است. این مناسک همواره زمینهساز و محرک بسیاری از تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جوامع شیعه بوده است و این کار به واسطه قدرت این مناسک در ایجاد ایمان و احساس دینی قوی و شدید در بین مؤمنان عزادار، میسر میشده است. از آن جا که مذهب شیعه از سالیان دور، مذهب رسمی و غالب بین ایرانیان بوده است، طبعاً مناسک عزاداری عاشورا از دغدغههای دیرینه آنها هم محسوب میشود که البته تحت تأثیر زمینههای فرهنگی و اجتماعی ایران در دورههای مختلف تاریخی، تغییراتی را پذیرفته و با اشکال متفاوتی ظهور یافته است.
از جمله تغییراتی که در دوران معاصر، متناسب با زندگی مدرن و جدید در این مناسک رخ داده و منشأ ایجاد موج گستردهای از دیدگاههای مختلف آسیبشناسانه و انتقادی دینی و نیز روشنفکری به سمت موضوع عزاداری شده است. البته در این میان بیشتر آنچه که به عنوان آسیب مطرح میشود در مقایسه کردن عزاداریهای جدید با شکل عزاداری سنتی و مألوف در گذشته قابل ادعاست. یعنی این که ما شکل سنتی و قدیمیتر را معیار صحت اجرای مناسک عاشورا در نظر بگیریم. البته در این میان مواردی از آسیبها هم خاص شرایط اجتماعی-سیاسی کنونی جامعه ایران است از جمله ایجاد فضاهایی انحصاری با اهداف سیاسی و جناحی و استفاده از منبرها برای برتری گفتمانی .
صاحبنظران بر این باورند که نگرشی که بر انجام مناسک عاشورا غالب است، به نوعی تطهیر و آرامش روحی و روانی منجر میشود؛ چراکه گریستن افراد در سایه چنین فضای مناسکی به اتفاق دیگران، آلام درونی آنها را تسکین میدهد و به رضایت درونی دست مییابند. این احساس رضایت درونی اگرچه یکی از کارکردهای مهم این مناسک است، ولی اگر خالی از شناخت عمیق و فهم درست حقایق تاریخی مرتبط با قیام دینی عاشورا باشد، کارکرد مهم و حیاتی این مناسک که همان ترویج اندیشه و روحیه ظلم ستیزی و مبارزه با باطل است، تحتالشعاع قرار میگیرد و به ضعف آن میانجامد، از لحاظ اجتماعی نیز به این منجر میشود که رضایت و قناعت به وضع موجود، جایگزین تلاش برای رسیدن به وضع ایدهآل و مطلوب انسانی شود و نوعی تخدیر اذهان را به دنبال داشته باشد. از طرف دیگر نیز گردهماییهای پیرامون، این مناسک را به نوعی سرگرمی و بیان احساس جمعی صرف محدود میسازد. البته توجه به این نکته مهم است که متکی بودن محتوا و مشخصاً سبک عزاداری عاشورا تا حد زیادی به الزامات حیات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی عزاداران وابسته است و از آن گریزی نیست.
*به نظر میرسد در بسیاری تریبونهای محرم، جای مداح و واعظ عوض میشود، در این زمینه بررسیهایی داشتهاید؟
نتایج پژوهشی که به عنوان پایان نامه ارشد در سال 89 با موضوع «تحول نقش واعظ و مداح در اجرای مناسک عزاداری عاشورا» انجام دادهام بیانگر این است که حضور برجسته و غالب مداح در عزاداریهای محرم موجب تغییر در سبک عزاداری سنتی و جانشینی شور مذهبی به جای طرح مباحث فکری و تحلیلی شده است. به نظر میرسد علل عمده ایجاد جابهجایی و تحول در نقش واعظ و مداح در مجالس عزاداری شامل این موارد باشد:
فاصله گرفتن علمای بزرگ از مجالس عزاداری عمومی.
کم بودن وعاظ توانا نسبت به تعداد مجالس، با توجه به رشد جمعیت و سرعت تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی.
سپردهشدن منبرها به دست افراد کم سواد و روحانیون سطح پایین علمی.
بیاعتمادی مردم به وعاظ مذهبی به واسطه عملکرد بد برخی از آنها در صحنههای سیاسی و اجتماعی.
کمرنگ شدن نقش منبر به عنوان رسانه سنتی شیعه.
ایجاد الگوهای جدید دینداری به واسطه تحولات فرهنگی ـ اجتماعی.
پیشرفت مداحی به عنوان یک مقوله تخصصی و قدرت آن در جذب جوانان.
غلبه وجه عاطفی و احساسی بر مناسک عاشورا و انقطاع از پیوندهای تاریخی این مناسک.
تضعیف موقعیت وعاظ مذهبی به واسطه پررنگ شدن حضور سخنرانان غیرمعمم در مجالس عزاداری.
در واقع یکی از عوامل مهمی که باعث شده است، شناختن و فهمیدن و اندیشیدن به مسئله عاشورا، برای انجام عمل و اجرای برنامه گریستن ترک به شود، کمرنگ بودن حضور وعاظ و نخبگان دینی و کم اثربخشی تلاش آنها در انتقال مفاهیم و آگاهیهای دینی موردنیاز جامعه، در پرتوی برگزاری بزرگترین آیین مذهبی شیعه است. در این میان عوامل مختلفی در به وجودآمدن چنین وضعیتی دخیلاند. ازجمله این که علما و روحانیون تراز اول و برجسته که درگذشته از متولیان اصلی مجالس عزاداری محسوب میشدند، پس از انقلاب به دلایل مختلف ازجمله تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی، کمکم از این مجالس فاصله گرفته و در قبال آن عملکردی محافظهکارانه در پیش گرفتند. این فاصلهگرفتن علما از جریان عزاداریهای مردمی به نوبه خود زمینه مساعد را برای اعمال سلایق غیردینی و انحرافات بعدی در اجرای این مناسک فراهم آورد.
*چرا برخی احساس میکنند با وجود کثرت هیئات، معنویت محرم و عزاداریها مثل سابق نیست؟ آیا تغییر سبک عزاداریها باعث شده یا مسایل دیگری هم دخیلاند؟
بخش مهمی از این واقعیت، متأثر از تغییرات نسلی و تغییر ذائقه دینی و همچنین سبکهای دینداری جوانان است. جوان امروز بر خلاف جوانان دهههای گذشته چندان مشتاق هیئت و عزاداری نیستند و احساسات و شور مذهبی در میان آنها کمرنگتر از گذشته شده است. جوان امروز برای آمدن به هیئت، نیاز به مشوقهای جدیدی دارد. فضای هیئتهای مذهبی هم به تناسب نیازهای معنوی نسل جدید تغییر و تحولات لازم را در خود ایجاد نکرده است. بیرغبتی و عدم اقبال جمعیت قابل توجهی از جوانان به مجالس عزاداری محرم در کنار خلأهای اخلاقی، کاهش اعتماد عمومی و سرمایههای اجتماعی، توجه صرف به شکل و ظاهرسازی و نیز تهی شدن مجالس از محتوای مورد نیاز مخاطب، سهم عمدهای در ایجاد چنین احساسی دارند.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام